eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.5هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
17.6هزار ویدیو
628 فایل
#دانستنی_های_زیبا کانالی برای قشر جوان با بهترین نکات #علمی، #تربیتی، #اخلاقی، #پزشکی و #روانشناسی بهمراه #کلیپ_های زیبای اخلاقی از #سخنرانان_کشوری جهت ارتباط با آدمین از طریق👇👇👇 @alimaola_110 پیام ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
4.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 ایستگاه صلواتی فقط جشن‌های ۲۵۰۰ ساله پهلوی 😂 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
⭕️✍ تابستان شده بود و هوا خیلی گرم بود. به آپارتمان جدیدی رفته بودیم که کولر نداشت. کولری خریدم. برای بردن کولر به پشت‌بام دو تا کارگر گرفتم. کارگرها گفتند که 40 هزار تومان می‌گیرند. من هم کمی چانه‌زنی کردم و روی 30 هزار تومان توافق کردیم. بعد از اینکه کولر را به پشت بام آوردند و زیر آفتاب داغ پشت‌بام عرق می‌ریختند، سه تا 10 هزار تومانی به یکی از آن دو کارگر دادم. او یکی از 10 هزار تومانی‌ها را برای خودش برداشت و دو تای دیگر را به کارگر دیگر داد.به او گفتم: «مگر شریک نیستید؟»گفت: «چرا، ولی او عیال‌وار است و احتیاجش از من بیشتر.» من هم برای این طبع بلندش دست تو جیبم کردم و دو تا 5 هزار تومانی به او دادم. تشکر کرد و دوباره یکی از 5 هزار تومانی‌ها را به کارگر دیگر داد و رفتند. داشتم فکر می‌کردم هیچ وقت نتوانستم این قدر بزرگوار و بخشنده باشم. آنجا بود که یاد جمله زیبایی افتادم: «بخشیدن دل بزرگ می‌خواهد نه توان مالی.» 🍃 🌺🍃 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
⭕️✍ ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود دربِ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ سردخانه گیر افتاد آخرِ وقتِ کاری بود. ﺑﺎ ﺍﯾن که ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ و ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐَﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻫﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۵ ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭب ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣَﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ:ﭼﻄﻮﺭﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯدید؟ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍد: ﻣﻦ ۳۵ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ و ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ تو ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ برای همین ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﺰﻧﻢ ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾن که ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ نکته: ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ  ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻧﻤﺎﻥ را ببینیم، ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾن که ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ تأﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﻤﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ 🍃 🌺🍃 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
❌ من برای دل خودم آرایش می کنم!!‼️‼️‼️ ❌ پرونده قضایی غم انگیز⚖😔 ‼️ 😨 🔸 با یکی از مراکز مشاوره قوه قضاییه  برای حل اختلاف بین زوجین همکاری میکنم. 🔸 یه خانم جوانی به بنده رجوع کرد، می خواست طلاق بگیره، گفتم شرمنده ، بنده در طلاق کسی کمکی نمی‌کنم. 🔸 گفت پس راهنمایی ام کنید، قبول کردم. 🔸 مردد بود طلاق بگیرد و یا راه حلی برای تنفری که از همسرش داشت پیدا کند. 🔸 موضوع از این قرار بود که ایشان بچه ۶ ،۷ ماهه ای داشت دختر ،خیلی ناز و زیبا و شیرین. 🔸 گفت: زندگی خوبی با همسرم داشتیم ، آدم معتقد و نماز خون و ... است. 🔸یک روز آمد خونه و گفت ی رنگ مویی دیدم بیرون خیلی قشنگ بود ، چون بهش اطمینان داشتم که خیلی چشم پاک و آدم درستی است و همه حرفهایش را به من میگفت ، گفتم خب چه رنگی بود ،گفت نمیدونم دقیقا توش رگه های طلایی و رنگ عجیبی بود، خلاصه نشستیم با همدیگه سرچ کردیم رنگ موها را دو تاش را انتخاب کرد بهم نزدیک بود ،گفتم باشه فردا میروم موهام را این رنگی میکنم. 🔸 فرداش رفتم آرایشگاه نزدیک خونه مون و گفتم موهام را این رنگی کن . 🔸 خیلی خوشحال ی شام عالی براش درست کردم ،کمی آرایش و میز چیدم با شمع و سالاد تزیینی و ی لباس خوب... 🔸 منتظر شدم اومد ،تا من را دید گفت خوشگل شدی ولی اون رنگی که من دیدم نیست 😐😔 🔸 گفتم بهانه نگیر ، بیا شام بخوریم و بیهوده زندگی را تلخ نکن. گفت باشه 🔸 یک هفته ای گذشت ، گفت یکی از دوستهام گفته ی آرایشگاه  خوبی خانمش میره ،بیا برو آنجا. 🔸 قبول کردم و رفتم اونجا و عکس رنگ را نشون دادم. 🔸 به خانمه گفتم این پلیت رنگ را بیار بیرون خودش انتخاب کنه. بنده خدا پذیرفت. 🔸 رنگ و همسرم با کلی وسواس انتخاب کرد و .... 🔸 اینبار موند تو ماشین دخترم را نگه داشت و بعد با هم رفتیم خونه بعد آرایشگاه. 🔸 باز تا موهام را دید ،گفت نه، اون نیست 😔 خیلی ناراحت شده بودم.😔 🔸 گفتم برو ، همون خانم را پیدا کن و دعوای لفظی و چند روز قهر و .... 🔸 گذشت ،دو هفته بعد گفت بیا بریم ی جای دیگه .‌.. 🔸 گفتم اون آرایشگاه گرونه، ما تو اجاره خونه موندیم. 🔸 چند روز بعد آمد و گفت باشه ی وام گرفتم ، فهمیده بودم اون مو مش هم داشته و... 🔸 رفتیم یک جای گرونتر ، خدایا خودت کمک کن😔 🔸 آرایشگر گفت نمیشه باید رنگهای قبلی بیاد پایین و... 🔸 دو ماه صبر کردم و رفتم دو باره که نه چند باره.. 🔸 این مدت خونمون شده بود دعوا خونه. 🔸 دیگه اون عشق و گرمی تو زندگیمون نبود. 🔸 ی شب گریه کردم ، اون هم با من گریه کرد و عذر خواهی و ... 🔸 خواهش کرد برای آخرین بار. 🔸 رفتم آخرین بار ، ......با پول وام و .... بماند. 🔸 وقتی من را دید شروع کرد به داد و بیداد ، و عصبانی و اینکه تو دیگه کی هستی و من با تو چکنم و .‌.همینطور فریاد کشان ، برای اولین بار پرتم کرد کنار اتاق، دخترم تو بغلم بود ، از دستم افتاد و خورد به لبه مبل جهیزیه ام..... 🔸 بچه شوک شده بود، فقط فریاد میزد ،نمیتونستم آرامش کنم، بچه ام تازه راه افتاده بود ،کفش بوق بوقی براش گرفته بودم .... 🔸 پاهای خوشگل دخترم درد گرفته بود انگار .... 🔸 رفتیم اورژانس بیمارستان و آرامش بخش و ... 🔸 فردا و فردا و فردا ،بچه ام  آزمایشگاه و دکتر متخصص و... 🔸 آخرش گفتند قطع نخاع شده😔 🔸 به من بگو با بچه قطع نخاعی کجا برم. 🔸 من شوهرم را دوست داشتم ،اون هم داشت ولی.... 🔸 آتیش به جونش بگیره اونکه موهاش را آنطوری رنگ کرده بود و تو خیابان... نه نه ، همه اش تقصیر شوهرمه... 🔸 دیگه لال شده، فقط اشک میریزیم ازش متنفرم نه دوستش دارم بچه ام را چکنم تو را خدا بگو طلاقم بده همه جوره حرف میزد، مضطر بود. 🔸 من فقط اشک می ریختم و به چهره معصوم دخترش نگاه میکردم. 🔸 نمی‌دونستم چی بهش بگم.چشم های پریشان خودش و شوهرش و پاهای قشنگ دختر کوچولو با کفش بوق بوقی. ❌ خانم بی حجاب میدانی با موهای پریشانت ،چند تا زندگی را پریشان کردی؟ ‼️ حالا  هی بگو منفعت حجاب چیه؟ ‼️ حواسمون هست؟⁉️‼️❓‼️ ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
⚛ خواص عرق بید مشک ✴️  بیدمشک گیاهی است ملین و تقویت‌کننده قلب، اعصاب و محرک قوای جنسی. این گیاه داروئی دستگاه گوارش را تقویت کرده و اشتها را افزایش می‌دهد 🔸 شربت بید مشک تقویت کننده قلب است 🔸 همچنین برای درمان کم اشتهایی از شربت بیدمشک استفاده شود. ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ @cognizable_wan
🌿 خواص پنج انگشتی کمک به رشدمو افزایش میل جنسی درمان بزرگی پروستات تنظیم قاعدگی ✅روغن حاصل ازبرگهای درخت پنج انگشتی میتواند بعنوان داروی تقویت کننده مو بکار رود.مصرف منظم این روغن به تقویت مو،جلوگیری از ریزش مو و بهبودرشد مو کمک میکند. برخی افراداین روغن را بعنوان درمانی برای طاسی سر تجویز میکنند. ✅چای گیاه پنج انگشتی بدلیل داشتن فیتواستروژن درافزایش میل جنسی زنان موثر است. زنانی که درسنین بارداری و یائسگی هستند هر روز چندین فنجان دمنوش آنرا بنوشند تااز روابط جنسی خود لذت ببرند. ✅هایپرپلازی خوش خیم پروستات ،بزرگ شدن غده پروستات که میتواند باعث دفع مشکل ادرار شود. تحقیقات نشان میدهد عصاره گیاه پنج انگشتی برای پیش گیری و درمان بزرگی پروستات و سرطان آن مفید است زیرا گیاه پنج انگشتی موادی دارند که مانع تکثیر میشوند و سلولهای سرطانی پروستات را می کشد. ✅دمنوش ، میوه این گیاه اثرات درمانی زیادی برای رحم دارد، قاعدگی را تنظیم می کند و برگ این گیاه ورم های رحمی را بهبود می دهد و عفونت را پاک می سازد. نحوه مصرف گیاه پنج انگشت. ۲۰ گرم از گیاه را ۱۵ دقیقه در سه لیوان آب خیس کنید؛ پس از ۳ دقیقه آن را بجوشانید و بگذارید ۱۰ دقیقه دَم بکشد؛ دمنوش را صاف و با عسل شیرین کنید؛ روزانه یک فنجان از آن را پس از غذا بنوشید. عوارض مصرف بیش از حد سبب بروز سرگیجه، سردرد،ناراحتی معده، تهوع، خارش و راش پوستی شود.زنان باردار وکسانی که داروهای، بروموکریپتین و دوپامین وضد بارداری مصرف میکنند،نباید سراغ گیاه پنج انگشتی بروند. ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ 👇👇👇 @cognizable_wan
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زنگ تفریح 😁 بهترین طنز خراسانی بالهجه شیرین تربتی😂 😂 ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
@Maddahionlinمداحی آنلاین - گل نرگس از دل آسمونا سر زدی - بنی فاطمه.mp3
زمان: حجم: 6.92M
🌸 (عج) 💐گل نرگس از دل آسمونا سر زدی 💐بهار اومد لحظه‌ای که تو از راه اومدی 🎤 👏 👌فوق زیبا
21.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 ♦️ 🔹تنها که به دستور (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) . 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 🔹خَــیِّــــرْ واقعی...😂😂😳😳 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 😂 ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ @cognizable_wan
🌷 🌷 !🌷 🌷در مدیریت داخلی سپاه بانه خدمت می‌کردم، روزی خبر آوردند از نیروهای بسیجی ابهر و هیدج که در گردان قائم مشغول خدمت بوده‌اند، پیش ما برگشته‌اند و دوره‌ی سه ماهه‌شان به پایان رسیده است. می‌خواستند به مرخصی بروند. به خاطر این‌که با من همشهری بودند این جوان‌ها را به من سپردند. من هم برای این‌که سهل‌انگاری نکنند؛ آن‌ها را دور و بر خودم نگه داشتم و برایشان پست نگهبانی تعیین کردم تا وسیله نقلیه بیاید و به عقب منتقلشان کنند. 🌷وقت رفتنشان در حین خداحافظی پرسیدم: مهمات و این جور چیزها که به همراه ندارید؟ صدا از کسی در نیامد؛ من هم تفتیش مختصری کردم و آن‌ها را به خدا سپردم. چند دقیقه از رفتنشان نگذشته بود که از واحد عملیات به من زنگ زدند و گفتند: بیا. من هم رفتم. جوان‌ها سرشان را از شرمندگی پایین انداخته بودند. رزمندگان بخش عملیات خبر دادند که این جوانان داشتند مهمات می‌بردند. 🌷در کمال تعجب گفتم: من که همه‌جا را گشتم. مشخص شد همان هندوانه‌ای که همراه داشتند را خورده و داخلش را پر فشنگ کرده بودند. هنگام تفتیش کامل، مشخص شده بود که هندوانه برش خورده و از همان‌جا به این پسرهای ناقلا شک کرده بودند. هنوز هم بعد سال‌ها آن پسرها، که الان مردان جا افتاده‌ای شده‌اند را می‌بینم و هربار با لبخندی شیرین از کنار هم رد می‌شویم. : رزمنده دلاور جعفر صالحی ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
1.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 🔹تا حالا رو دیدید؟ 🔹واقعا باید ، رو که با به ما ... 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan