👆شهیدی که کر ولال بود وهمه به او بی توجه بودند..! 💠اما امام زمان(عج)به او مژده شهادت داد ومحل دفنش رابه وی نشان داد 💐شادی روح شهید #عبدالمطلب_اکبری صلوات #هم_نفس_بهار #کوله_راوی 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

🔊 #بشنوید | 🎙 #خمپاره راوی: حجه الاسلام والمسلمین سید حسین آقا میری #خاطرات_شهدا #پیشنهاد_ویژه #کوله_راوی 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

🔸 #طرح | شعبان؛ فصل مناجات با خدا #کوله_راوی #مناسبتها 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

🌷ما اگر گمگشته ی راهیم عیب از جاده نیست 🌷 🌷جاده ها جا میگذارند آن که را آماده نیست 🌷 #کوله_راوی #صبحتون_شهدایی 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

┄┅═══✼وصیت نامه شهید✼═══┅┄

📖بخشی از وصیت نامه شهید نوید صفری : از شما میخواهم در مراسم های من به خصوص تشییع من،پرچم آمریکا را به آتش بکشید و مرگ بر آمریکا بگویید تا کمی آرام شوم.و زیر جنازه من بلند (الموت الامریکا) بگویید. خدا رحمت کند آیت الله مشکینی میگفتند :یک مرگ بر آمریکا ثوابش از نماز کمتر نیست. 🌷🌷🌷🌷 🆔 @cole_ravi ✍بخشی از دست نوشته شهید : خدایا! این تو بودی که همیشه مرا دوست داشتی نه من،من که اصلا لایق دوست داشتن تو و حتی اجازه و قادر به دوست داشتن تو نیستم. من ذره و تو، بی نهایت.خدایا توفیق، عنایت بنده حقیر کن که دل در گرو هیچ غیر تو ندهم. ز هر چه غیر تو استغفار الله.... العبد الحقیر المذنب نوید صفری16/تیر/1394 #وصیت_نامه #کوله_راوی 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

🕊 💕 🕊 💕 🕊 #پیشنهاد_دانلود نمےدانم از دلتنگے عاشق ترم يا از عاشقے دلتنگ تر #سید_مرتضی_آوینی #در_آرزوی_شهادت #کوله_راوی 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

📚کتاب مسافر #معرفی_کتاب 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

🆔 @cole_ravi 📚مسافر 🍃تازه مادر هفت ماهه بود که دردش شروع شد. پدر ترسان از حال بد مادر به دنبال اقوام رفت. نوزاد که با نذر و نیاز و مناجات شبانه روزی خانواده سالم به دنیا آمد، درد دیگری شروع شد. _کودکی که شیر نمیخورد، زنده نمی ماند... چندماهی گذشت و خدای حسین، جانی دیگر به غلامحسین داد و اورا دوباره به آغوش خانواده بازگرداند. 🌱غلامحسین بزرگ شد و در صدد جبران برآمد. می خواست بنده باشد و بندگی کند و بنده پروری بیاموزد. 🍃همین هدفش بود که نماز جماعت را در دوران خفقان طاغوت در دانشگاه دایر کرد. صدای شیرین کلاسهای قرآنش که به گوش رئیس دانشگاه رسید، اورا اخراج کرد، از رشته ای که عاشقش بود. و او فقط گفت: «من وظیفه ام را انجام دادم.» و رفت. 🌱بزرگتر که شد جنگ شروع شد. القاب هوش برتر و نابغه تاکتیکهای جنگی را بزرگان نبرد بر روی او گذاشتند. 🍃ابهت اسمش همه سربازانش را میترساند، غافل از اینکه فرمانده دلاورشان، همان جوان لاغر و آفتاب سوخته ایست که به جای سرباز خسته نگهبانی میدهد. 🌱ابهت و صلابت فرمانده ایش را فقط یکجا می توانستی ببینی، زمانیکه رزمنده ای در تنگنا باشد و کمکی به او نشود. از همه چیز می گذشت، اما از کم لطفیها در حق بچه ها به هیچ وجه!! 🍃او همچون تمام فرماندهان بزرگ دفاع مقدس که فاتح قلوب بوده وهستند، بندگی کرد و عزیز شد. راز عظمت روحی و محبوبیت زمینی او، «برای رضایت خدا زندگی کردن» بود. شاهد مثال حرفم هم، صحبت خودشان است، سخنی که برای درک عمق افکارشان کافیست : «همیشه نمی شود به رضایت بنی بشر راضی بود. نگاهت را بالاتر ببر...خیلی بالاتر. آن وقت چیزهایی می بینی که رضایت ما و امثال ما دیگر به پشیزی نمی ارزد...» #معرفی_کتاب #انتشارات_سوره_مهر 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

چه در خانه ای چه در مدرسه چه در بازار چه در کارگاه هیچ فرقی ندارد... #کلام_رهبری 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

🍃قو علی خدمتک جوارحی مدتی طولانی بود که ابراهیم در کنار گود مشغول شنای زورخانه ای بود. بچه های داخل گود چندسری عوض شدند اما ابراهیم همچنان مشغول شنا بود. پیرمردی بالای سکو بود و به ورزشکار ها نگاه می کرد. پیش یکی از رفقا رفت و پرسید:«آقا این جوون کیه؟!» شخص‌جواب داد: «چطورمگه؟!» پیرمرد گفت: «من که وارد شدم ایشان داشت شنا می رفت. من با تسبیح شنارفتنش را شمردم. تاالان هفت دور تسبیح رفته یعنی هفتصدتا. تورو خدا بیارش بالا الان حالش بد میشه.» ورزش که تمام شد، ابراهیم اصلا احساس خستگی نمی کرد، انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته. ابراهیم این کارهارا برای قوی شدن انجام می داد. همیشه می گفت: «برای خدمت به خدا و بندگانش باید بدنی قوی داشته باشیم.» و همیشه دعا می کرد:«خدایا بدنم را برای خدمت به خودت قوی کن...» ر.ک:کتاب سلام بر ابراهیم۱ #کتاب_خوانی #زندگی_به_سبک_شهدا 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄