کوله پشتی راوی 🇵🇸
#قسمت_اول 🔻احمد و قاسم پسر خاله بودند. دوتایی پول هایشان را گذاشتند روی هم، یک ساعت کوکی خریدند ب
#قسمت_دوم
🔹رفته بود کرمان درسش را ادامه بدهد.
اما جوانی نبود که بخواهد عاطل و باطل بگردد.
کنار درس و مشق، گشت دنبال کاری تا لقمه حلال بیاورد.
هتل کسری نیرو میخواست.
هنوز یکی دوهفته نگذشت، به چشم همه آمد. 👌رئیس هتل نه به اندازه یک گارسون که بیشتر از چشم هایش به او اعتماد داشت.
بعد از انقلاب خیلی ها اهل احتیاط شدند،
اما قاسم از قبلش هم رعایت میکرد.
از همکارانش در هتل کسی یاد ندارد که حتی یکبار غذایی را مزه کرده باشد
وقتی خبردار شد حسین را گرفته اند، یک نفس خودش رساند ژاندارمری.
- داداش اینجا چیکار میکنی؟
-ژاندارمری یه تعداد نیرو میخواسته، مارو آوردن اینجا که بریم سربازی.
همه چیز زیر سرخان روستا بود.
از مذهبی جماعت خوشش نمیآمد.
دسیسه کرده بود چندتا از جوان ها را ببرند خدمت که یکی از آنها پسر بزرگ خانواده سلیمانی بود.
حسین تازه ازدواج کرده بود.💍
قاسم پچ پچی درگوش برادر بزرگش کرد و فرستادش خانه.🚶🏻
خودش مانده بود توی صف تا به جای برادر تازه دامادش برود سربازی.
دارو دسته خان که حسین را دیدند، دوباره فرستادند دنبال ژاندارمری که بیایند او را بگیرند.
آن موقع کرمان صد سرباز میخواست؛ دوباره همه را به صف کردند.
حسین ایستاده بود جلوی برادرش قاسم.
اسامی صد نفر را خواندند که ببرند.
کرمان،بقیه جوان ها هم معاف زیر پرچم شدند.
قاسم خوش شانس بودکه معاف شد؛اما دوباره رفت پیش برادرش حسین.
- داداش فرار کن برو،من جات هستم.
قاسم، آخر هم به اسم حسین رفت خدمت سربازی.
#قسمت_بعدی_رو_هم_دنبال_کن
#سلیمانی_عزیز
#معرفی_کتاب
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠زنجیره توییت بچههای نسل ظهور
به یاد شهدای امنیت
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کوله پشتی راوی 🇵🇸
دعای کمیل اوج دلبری بنده برای خداست،
لذت ببرید برای ما هم دعا کنید🌱!(:
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کوله پشتی راوی 🇵🇸
#قسمت_دوم 🔹رفته بود کرمان درسش را ادامه بدهد. اما جوانی نبود که بخواهد عاطل و باطل بگردد. کنار
کتاب: سلیمانی عزیز
#قسمت_سوم
🔹مامور شده بودیم برای فتح بستان.
تیپ تازه تشکیل شده بود واز شهرهای مختلف نیرو داشت.
یکی از گردان های ما سیصد نفر از بچههای کرمان بودند.
مسئول این رزمنده ها جوانی بود به نام قاسم سلیمانی.
اولین بار درسوسنگرد دیدمش،
زیر آتش توپخانه های دشمن،وقتی با هم صبحت کردیم گفت:«سخت ترین جای عملیات رو به من بدید.»
سمت چپ جاده سوسنگر به دهلاویه تا برسد به پل سابله و شهر بستان،مشکل ترین محور عملیات بود.
تیپ ما با تیپ عاشورا و تیپ کربلا درست همین نقطه الحاق میکرد.
این محور حساس را دادیم به قاسم سلیمانی.
آن روزها جنگ کمبود های زیادی داشت.
قاسم باید آب 💦و نان و مهمات و مایحتاج گردان را جور میکرد از طرفی هم باید دنبال آموزش این نیروها میافتاد.
نیروهای بسیجی تازه به جنگ آمده،آموزش ندیده واز همه قشر و طیف.
فرماندهی این گردان کار ساده ای نبود.
فرصتی که تا عملیات باقی بود گردانش را رو به راه کرد.
#قسمت_بعدی_رو_هم_دنبال_کن
#سلیمانی_عزیز
#معرفی_کتاب
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
به هوایت
چو نسیم سحری
در به درم...
#مهدی_جان
ـ•------✾-🌿🌺🌿-✾------•ـ
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
•💚•
ابراهیم میگفت:
مطمئنباشهیچچیزیمثلبرخورد
خوبرویآدمتاثیرنداره...!
#شهید_ابراهیم_هادی
ـ•------✾-🌿🌺🌿-✾------•ـ
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
روایتگری استاد جوشقانیان سحر ۲۸ ماه رمضان .mp3
9.47M
💠با روایتگری حجتالاسلام والمسلمین استاد جوشقانیان
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ـ•------✾-🌿🌺🌿-✾------•ـ
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
17.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای رهبر انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر تاسوعا
✏️ رهبر انقلاب، در دیدار دانشجویان: دو سه کتاب دربارهی شهید مصطفیٰ صدرزاده نوشته شده که من خواندهام؛ خب آنجا آدم میبیند که چطور بیتاب است در کار کردن و حرکت کردن. انسان اینها را نگاه کند و پیش برود.
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄