eitaa logo
کانال پاسداران کمیته انقلاب اسلامی در فراجا
1.3هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
11هزار ویدیو
206 فایل
گروه پاسداران کمیته انقلاب اسلامی در فراجا⬇️ http://eitaa.com/joinchat/3955228684Cdcd130b0f5 اهداف اجرای فرامین رهبری حفظ دستاوردهای انقلاب پاسداری از خون شهدا ؛دفاع از نظام و دفاع از مردم ؛حفظ تمامیت ارضی کشور @comiete
مشاهده در ایتا
دانلود
🍷🗽 مصرف بیش از حد الکل سالانه باعث مرگ ۱۴۰ هزار آمریکایی می‌شود! ‼️ مصرف بیش از اندازه الکل در آمریکا هر سال بیش از مواد مخدر، اسلحه و تصادفات رانندگی آمریکایی‌ها را می‌کشد! صنعت نوشیدنی‌های الکلی در سال 2021 درآمدی معادل 250 میلیارد دلار کسب کرده ! این یافته‌ها نشان می‌دهد که اختلال مصرف الکل، به ویژه در میان سفیدپوستان، یک مشکل جدی در ایالات متحده است! ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
در عصر جاهلیت ، جسم زن را دفن میکردند اما الان زنانگی را !!! • «سلن اردم» مربی تیم بسکتبال زنان ترکیه، کسی است که استایل و رفتارهای مردانه‌اش از او نماد یک زن قدرتمند را در اذهان دختران برساخت کرده است. رفتارهایی که برای زنان و دختران زیادی جذابیت داشته و اینگونه زن بودن را مایه‌ی افتخار می‌دانند. • این در حالی است آنچه که در حال رخ دادن است زنده به گور کردن زنانگی و دفن جنسیت زن در زیر خروارها اطوار مردانه‌ است. شبیه آنچه در جامعه‌ی جاهلیت قبل از اسلام، رقم خورد و جسم زن را دفن کرد، امروز در جامعه‌‌ی مدرن و عصر جاهلیت ثانی در حال دفن کردن روح زن است و این چیزی نیست جز بحران هویت و ظلم مضاعف به زن. • و ویدئو دوم شهربانو منصوریان ووشوکار زن ایرانی اینگونه به این بحران هویت زنانگی دامن می‌زند و الگوی غلطی را که تنها ثمره‌اش نابودی زن و قابلیت‌ها و استعدادهای او است، را اینگونه بازتولید و به مرد بودن افتخار می‌کند! ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
17.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 - قسمت پنجم ❌توجه ❗️این ویدئو حاوی اسناد محرمانه می‌باشد❗️ 🔹اهمیت ایران برای غرب در توازن بین غرب و شرق 🔸به روایت اسناد کشف شده از سفارت انگلستان 🔺تهیه شده در رسانه اینترنتی TVتاریخ ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹وداع شبانگاهی با پیکر مطهر شهیده فائزه رحیمی در معراج شهدا 🔹بامداد روز جمعه خانواده محترم شهیده فائزه رحیمی در معراج شهدای تهران با پیکر عزیزشان وداع کردند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌🔴ناحیه_جماران ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
امان از این ترکش ها! چه دردها که به جان حاجی نمی انداختند. مدام دردش را می خورد. یادم هست بعضی وقت ها قرآن که می خواست بخواند گردن بند طبی می بست. دائم بدنش را به هم فشار می داد تا شاید دردش کم شود. می خواستیم تنش را ماساژ بدهیم نمی گذاشت. می گفت: «این درد مال منه، عادت می کنم»، می گفتم: «خب حاجی چرا این رو همیشه نمی بندی به گردنت؟ دردت رو کمتر می کنه ها.» می گفت: «من ببندم نیرو چی می گه؟ نمی گه حاج قاسم چش شده؟» ناراحتی ام را که دید. خندید. ــ این دردها یادگاری رفقای شهیدمه. این ها نباشه یادم می ره کی هستم. با این دردها یاد شهدا میفتم، یاد حسین یوسف الهی، یاد احمد کاظمی. اونا نمی دادن بدنشون رو کسی ماساژ بده. بعد مکثی کرد و گفت: «این درد خیلی مهم نیست ،درد مردم و درد دین آدم رو می کُشه. » راوی : حجت الاسلام کاظمی کیاسری ________ 📚 برگرفته از کتاب ⚘هدیه به روح سردار دلها ؛ صلوات ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
برخی منتظر زدن مستقیم تلاویو هستن تا انتقام سخت براشون محقق بشه زدن لجستیک و مردم عادی یعنی این پیام که بیا وارد جنگ مستقیم شو. اتفاقا هم آمریکا و هم رژیم به شدت به جنگ مستقیم ما نیاز دارند، سال‌هاست که دنبال این اتفاق هستند. ایران و جبهه مقاومت دائما درحال جنگ غیر مستقیم هستند، این جنگ غیر مستقیم رژیم صهیونیستی رو فرسوده کرده. ان شاء الله ایران و مقاومت پاسخ این اتفاقات اخیر را خواهند داد ولی نباید احساسی به ماجرا نگاه کرد. ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
روایت از کرمان؛ روایت از یک شهر مقاوم؛ زن از ماشین پیاده شد. جمعیت را کنار زدو هراسان به سمت نگهبانی بیمارستان دوید. چادرش روی شانه‌هایش افتاده بود. تارهای نامرتب و پریشان موهایش از لابه‌لای روسری روی گونه‌اش ریخته بود. لب‌هایش از ترس سفید شده بود. به نگهبان که رسید پاهایش دیگر جان نداشت. دستش را روی شیشه نگهبانی تکیه داد و هراسان گفت محسن ابراهیمی "گفتن آوردنش اینجا، زنده‌ست؟" و بعد طوری که انگار خودش تحمل شنیدن جواب همچین سوالی را ندارد، سرش را گذاشت روی شیشه و به زور بدن بی‌جانش را نگه داشت. نگهبان همان‌طورکه سریع داشت دفتر اسامی را نگاه می‌کرد گفت: "پسرته خواهر؟" و زن بدون اینکه صدایش نای بیرون آمدن داشته باشد جواب داد: "تو رو امام زمان نگو مُرده" نگهبان صفحه را ورق زد و گفت: "خواهرم آروم باش توکلت به خدا باشه، اسمش تو لیست من نیست، برو توی اورژانس و بگرد، ببین پیداش می‌کنی؟" زن بعد از کلی التماس از گیت نگهبانی رد شد و به اورژانس رسید. ناله و فریاد بابوی خون درهم آمیخته شده بود راهروی اورژانس پر بود از مجروحان و مصدومان که بعضی‌هاشان از هوش رفته بودند. اولی محسن نبود، دومی هم که پرستار داشت سرش را باندپیچی میکرد جوانی سی و چند ساله بود انگار، نه محسن شانزده ساله‌ی او. سومی هم بدن بی‌جانی بود که بر پارچه‌ی رویش نوشته بودند: سردخانه! چشمش که به این کلمه افتاد، ناگهان پایش از یاری کردن ایستاد.کف زمین اورژانس نشست و به پایین روپوش پرستاری که به‌سرعت داشت از کنارش می‌گذشت چنگ انداخت و گفت: "خانوم محسن ابراهیمی یه جوون شونزده ساله با موهای فرفری سیاه این‌جا نیاوردن؟" پرستار به سِرُم توی دستش اشاره کرد و گفت: "من کار دارم، خانم جون پاشو این‌جا آلوده‌ست، پاشو بشین روی صندلی باید از پذیرش بپرسی یا خودت یکی‌یکی اتاق ها رو نگاه کنی." زن هر چه توان داشت روی هم گذاشت برای ایستادن. شروع کرد به گشتن تمام اتاق‌ها، اتاق اول، اتاق دوم، اتاق سوم ... چپ، راست و هر چه بیشتر به انتهای سالن نزدیک می‌شد دلش بیشتر راضی می‌شد که محسن را هر قدر مجروح و زخمی در همین اتاق‌ها بیابد. آخرین اتاق، آخرین امیدِ او بود و بعد از آن دیگر باید برای شناساییِ محسن به سردخانه می‌رفت. زیر لب زمزمه کرد یا فاطمه زهرا تو را به آبروی حاج قاسم قَسَم و بعد به سراغ تختِ آخرِ اتاقِ آخر رفت. زنی سال‌خورده و زخمی روی آن خوابیده بود و ناله می‌کرد. جهان روی سرش آوار شد. یادش آمد که صبح محسن را بخاطر به هم ریختگی اتاقش کلی دعوا کرده بود. صورت زیبای محسن جلوی چشمش آمد که با خنده گفته بود: "مراسم حاج قاسم که تموم شه، سرمون خلوت میشه میام خونه، کامل اتاقمو تروتمیز می‌کنم" در دلش تمام دعاهایی که برای عاقبت به خیری محسن کرده بود، مرور کرد. سرش گیج رفت، چشم‌هایش تار شد: "خدایا من تحمل این غم و دوری بزرگ رو ندارم." بی‌رمق با لب‌هایی لرزان از زنی پرسید: "سردخانه کجاست؟" و قبل از آن‌که جمله‌اش تمام شود پرستاری که داشت از اتاق CPR بیرون می‌آمد بلند فریاد زد: "پسر نوجوونه برگشت. دکتر میگه منتقل شه ICU" از لابه‌لای درِ باز شده‌ی اتاق و رفت‌وآمد دکترها و پرستاران موهایِ مشکیِ محسن را دید و فرفری گیسویی را که تمام حالاتش را حفظ بود. جلوتر رفت دلِ از دست رفته‌اش را لای آن موها دوباره یافت و با صدای بوق مانیتوری که داشت حیات محسن را نشان می‌داد آرام گرفت ... روایت از فاطمه مهرابی ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ریحانه همان دختر کاپشن صورتی هم به خاک سپرده شد ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ گاف بیانیه صادر شده توسط گروهک د.ا.ع.ش 🔸 👤 دکتر سیدمصطفی خوش‌چشم ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
🖤 کلاس درس ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
🔥غایب نزنید 🔻فردا شنبه است. به همکلاسی های این دانش آموزان بگویید اگر معلمان نام هریک این ۲۰ دانش آموز شهید را خواندند همه با هم بگویند «حاضر» 🔻این دانش آموزان شهید، «غایب» نیستند از همیشه حاضرترند از همیشه زنده ترند از همیشه شاداب ترند میهمان سفره حضرت زهرا هستند و سفره دار این میهمانی قهرمان ملی شأن است. ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛