در نهانخانه دلم
یادت را تا ابد
جاودانه خواهم کرد
و هرگز لبخند تو را
در انتهای جاده زمین
و ابتدای راه آسمان
از یاد نخواهم بُرد ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#دفاع_مقدس
صبحتون شهدایی 🌼
🌺🌺🌺
کاش می دانستند
که یاد شما حرکت است
حرکتی برای بهبودی وضع بودن ...
#السلام_علی_الشهداء
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
🌺🌺🌺
هفته #دفاع_مقدس ، بهانه است ما بیش از چهل سال است برای حفظ انقلاب و نظام اسلامی در حال دفاع مقدسیم.
هدایت شده از دروس آیت الله سیفی مازندرانی
🔸 به اطلاع علاقه مندان میرساند معظم له به مناسبت هفته #دفاع_مقدس در سخنانی به تشریح مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخته و نکات مهمی را در این باره بیان نموده اند
پ.ن: فیلم این بیانات به صورت روزانه در همین کانال بارگذاری میشود
🌐 پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله سیفی مازندرانی (حفظه الله)
☑ @ayatollahseyfi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #ذلت_نمی_پذیرم
📽 نوحه ای زیبا و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران به ضمیمه تصاویر تکان دهنده از عملیات عاشورایی #کربلای_پنج در منطقه غرقه به خون #شلمچه
🎙 گر با لبان تشنه در کربلا بمیرم
ذلت نمی پذیرم ، ذلت نمی پذیرم
نهضت ادامه دارد زینب شود سفیرم
ذلت نمی پذیرم ، ذلت نمی پذیرم
با جان و دل پسندم آنچه خدا پسندد
تن را به روی خاک و سر را جدا پسندد
دل را شکسته خواهد جان را فدا پسندد...
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
👆چماق داران و قداره بندان قیام بدکاره ها بدانند و آگاه باشید که مدافعین حریم جمهوری اسلامی ذلت پذیر نیستند و باکی هم از جان دادن و زخم خوردن ندارند و تا آخرین قطره خون خود از انقلاب و خون پاک شهدا دفاع خواهند کرد.
#دفاع_مقدس
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 «قصه بابا»،
را یادتان هست..؟!
🔹 سرود ماندگار بچههای آباده
بنام "مادر برام قصه بگو"
که همه بچههای دهه ۶۰ از آن خاطره دارند،
و یادآور سالهای تلخ و شیرین
جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران است.
◇ روایتی زیبا و نوستالوژیک
از درد دل یک فرزند شهید با مادر
و یادآوری خاطراتش از پدر شهیدش است.
◇ این بار «قصه بابا» را به روایت تصاویر ماندگار از زمان، دوران دفاع مقدس، ببینیم.
🌷 چهل و سومین سالگرد دفاع مقدس گرامیباد 🇮🇷
#دلتنگی_فرزندان_شهدا
#دفاع_مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
🩸ما شهید دادیم
تا چادر از سر تو نیفته 😔
🌻|↫#دفاع_مقدس
🌻|↫#حجاب 🌹
┏━━━━━━━🌺🍃━┓
📌 ماجرای رزمندهای که خدا را غافلگیر کرد و به خط مقدم رفت
🔹️ موقع آن بود که بچه ها به خط مقدم بروند و از خجالت دشمن نابکار دربیایند. همه از خوشحالی در پوست نمی گنجیدند. جز عباس ریزه که چون ابر بهاری اشک می ریخت و مثل کنه چسبیده بود به فرمانده که تو رو جان فک و فامیلت مرا هم ببر، بابا درسته که قدم کوتاهه، اما برای خودم کسی هستم.
◇ اما فرمانده فقط می گفت: «نه! یکی باید بماند و از چادرها مراقبت کند. بمان بعداً می برمت!»
◇ عباس ریزه گفت: «تو این همه آدم من باید بمانم و سماق بمکم!»
◇ وقتی دید نمی تواند دل فرمانده را نرم کند مظلومانه دست به آسمان بلند کرد و نالید: «ای خدا تو یک کاری کن. بابا منم بنده ات هستم!» چند لحظه ای مناحات کرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود.
◇ عباس ریزه یک هو دستانش پایین آمد. رفت طرف منبع آب و وضو گرفت. همه حتی فرمانده تعجب کردند. عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید.
◇ همه فکر میکردند که عباس حتماً رفته نماز بخواند و راز و نیاز کند. وسوسه فرمانده را رهایش نکرد. آرام و آهسته با سر قدم های بی صدا در حالیکه چند نفر دیگر هم همراهی اش می کردند به سوی چادر رفت.
◇ اما وقتی کناره چادر را کنار زده و دید که عباس ریزه دراز کشیده و خوابیده، غرق حیرت شد. پوتین هایش را کند و رفت تو.
فرمانده صدایش کرد: «هی عباس ریزه … خوابیدی؟ پس واسه چی وضو گرفتی؟»
◇ عباس غلتید و رو برگرداند و با صدای خفه گفت: «خواستم حالش را بگیرم!»
◇ فرمانده با چشمانی گرد شده گفت: «حال کی را؟»
◇ عباس یک هو مثل اسپندی که روی آتش افتاده باشد از جا جهید و نعره زد: «حال خدا را. مگر او حال مرا نگرفته!؟ چند ماهه نماز شب می خوانم و دعا می کنم که بتوانم تو عملیات شرکت کنم. حالا که موقعش رسیده حالم را می گیرد و جا می مانم. منم تصمیم گرفتم وضو بگیرم و بعد بیایم بخوابم. یک به یک!»
◇ فرمانده چند لحظه با حیرت به عباس نگاه کرد. بعد برگشت طرف بچه ها که به زور جلوی خنده شان را گرفته بودند و سرخ و سفید می شدند.
◇ یک هو فرمانده ترکید و زد زیر خنده و گفت: «تو آدم نمی شوی. یا الله آماده شو برویم خط مقدم»
◇ عباس شادمان پرید هوا و بعد رو به آسمان گفت: «خیلی نوکرتم خدا. الان که وقت رفتنه. عمری ماند تو خط مقدم نماز شکر می خوانم تا بدهکار نباشم!»
◇ بین خنده بچه ها عباس آماده شد و دوید به سوی ماشین هایی که آماده حرکت بودند و فریاد زد: «سلامتی خدای مهربان که همیشه بدهکارش هستیم صلوات!»
#دفاع_مقدس
#خط_مقدم
┏━━ °•🖌•°━━┓
🚨 @comiete
┗━━ °•🖌•°━━┛