eitaa logo
کانال پاسداران کمیته انقلاب اسلامی در فراجا
1.4هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
12.2هزار ویدیو
207 فایل
گروه پاسداران کمیته انقلاب اسلامی در فراجا⬇️ http://eitaa.com/joinchat/3955228684Cdcd130b0f5 اهداف اجرای فرامین رهبری حفظ دستاوردهای انقلاب پاسداری از خون شهدا ؛دفاع از نظام و دفاع از مردم ؛حفظ تمامیت ارضی کشور @comiete
مشاهده در ایتا
دانلود
💖❤🌼💖❤🌼💖❤️🌼❤️ 🌺 روز حضرت ( س ) 🌺پروردگارا! از درگاهت قدرتی برای عبادت و بندگی،بینشی برای درک قرآن،و فهم لازم برای درک احکامت را خواستارم... 🌺🍃پروردگارا! بر محمد (ص)و خاندان محمد(ص)درود فرست، 🌺 و فهم قرآن را دور از دسترس فکر ماوصراط رانابودکننده ماو محمد(ص) راروی گردان ازماقرارمده. 🌹آمین یا رب العالمین. 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💖❤🌼💖❤🌼💖❤🌼💖
❤️❤️🌼❤️❤️🌼❤️❤️🌼❤️ 🌺🍃دعای حضرت (س) 🌺🍃خداوندا! باچشمانت که آنها راخوابی نیست و با رکن ستونت که آن را کژی و سستی نیست وبا اسماء و نامهای عظیمت ما راحفظ فرما. 🌺🍃و بر محمد و آل محمددرود فرست وآنرا برای ماحفظ فرماکه غیرتو اگربرحفظ آن قیام کند،تباهش می کند و آنرا از ما بپوشان که اگر غیر تو بخواهدمستورش کند افشایش می کند. 🌺🍃و تمام این امور را سبب فرمانبرداری ما از خودت قرار ده که تو شنونده دعایی و به ما نزدیکی و اجابت کننده دعائی. الهی آمین.. 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ https://eitaa.com/Omidezendegi
❤️❤️🌼❤️❤️🌼❤️❤️🌼❤️ 🌺🍃دعای حضرت (س) 🌺🍃خداوندا! باچشمانت که آنها راخوابی نیست و با رکن ستونت که آن را کژی و سستی نیست وبا اسماء و نامهای عظیمت ما راحفظ فرما. 🌺🍃و بر محمد و آل محمددرود فرست وآنرا برای ماحفظ فرماکه غیرتو اگربرحفظ آن قیام کند،تباهش می کند و آنرا از ما بپوشان که اگر غیر تو بخواهدمستورش کند افشایش می کند. 🌺🍃و تمام این امور را سبب فرمانبرداری ما از خودت قرار ده که تو شنونده دعایی و به ما نزدیکی و اجابت کننده دعائی. الهی آمین.. 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💖❤🌼💖❤🌼💖❤🌼💖
♻️❇️♻️❇️♻️❇️♻️❇️♻️ ❇️# شنبه حضرت (س)❇️ 🌺🍃"پروردگارا! گنجهاى رحمتت رابراى ما بگشاو ما را مشمول رحمتى قرار ده كه بعد از آن دردنيا و آخرت عذابمان ننمائى. 🌺🍃و از فضل گسترده ‏ات،مارا از روزى حلال وپاكيزه ‏اى،بهره مندگردان،و ما را نيازمند و محتاج كسى جز خودت قرار نده، 🌺🍃وشكرگذارى ما را نسبت بخودت، و نيز فقر و نيازمان را به تو،وبی نيازى و كرامت نفسمان ازغير خودت را، افزون فرما. 🌺🍃خداوندا! در دنيا بر ما گشايش عطا فرما، بارالها! از اينكه ما را درحالیكه ديدارت را طالبيم ، ازديدارت منع نمائى،به تو پناه می بريم. 🌺🍃پروردگارا! برمحمد و خاندانش درود فرست،وآنچه راكه دوست دارى بما عطافرماو آنرا نيرويى قرار ده در آنچه که مادوست می د اريم، اى بهترين رحم‏ت كنندگان". اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
♻️🌼♻️🌼♻️🌼♻️🌼♻️🌼♻️ 🌼 روز# سه شنبه حضرت (س)🌼 🌺پروردگارا! بی خبری و غفلت مردم را برای ما موجب یادآوری، و آگاهی آنان را برای ما موجب و سپاس قرار ده، 🌺 و سخن صحیحی را که بر زبانمان جاری می شود نیت قلبهای ما قرار ده؛ 🌺پروردگارا! غفران و گذشت تو از گناهان ما گسترده تر و رحمت تو از اعمال ما امیدوار کننده تر است؛ 🌺خداوندا ! بر محمد و خاندان درود فرست و ما را بر انجام اعمال شایسته و کارهای نیک موفق بدار! الهی آمین ♻️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ♻️
💖❤🌼💖❤🌼💖❤🌼💖 🌺🍃# پنجشنبه حضرت (س) 🌺🍃"خداوندا!من از تو هدایت و تقوا و عفت و بی نیازی و عمل به آنچه را که تو دوست می داری و بدان رضایت می دهی، می خواهم. 🌺🍃پروردگارا! ازتو مسألت دارم که ما را قدرتی دهی تا ضعف و نیستی مان را بهبود بخشیم،و ازصبر و علمت بهره ای دهی تا جهلمان را درمان کنیم . 🌺🍃خداوندگارا ! بر محمد و آل محمد درود فرست، و ما را بر شکر و ذکر و فرمانبرداری و عبادتت یاری فرما،به رحمتت سوگند ای مهربانترین مهربانان." التماس دعا... 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🍃🌹بر سیده زنان عالم صلوات 🍃🌹بر مایه افتخار آدم صلوات 🍃🌹بر فاطمه ، حبیبه حی ودود 🍃🌹بر دُخت پیام آور خاتم صلوات 🍃🌹میلاد با سعادت گرامی نبی اکرم صلی الله علیه و آله ؛ حضرت سلام الله علیها 🍃🌹پیشاپیش مبارک 🌹🌹🌹
(ع)🕌 📌تاثیر عبادت خالص قَالَتْ (س): مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللهِ خَالِصَ‏ عِبَادَتِهِ‏، أَهْبَطَ اللهُ- إِلَيْهِ‏- أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ. حضرت (س) درباره اخلاص در عبادت فرمود: «كسى كه عبادت پاك و خالص خود را برای خدا انجام دهد، خداوند عزيز و جليل نیز، بهترين مصالح خود را بر او نازل می گرداند.» 📚تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام.
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 قابل توجه خانم هایی که به بهانه های واهی نمیپوشند ... این چادر هدیه فاطمه زهرا(س) است. شبی که بخاطر نور چادرحضرت زهرا(س) هفتاد نفر یهودی مسلمان شدند. به خاطر در عظمت حضرت فاطمه(س) وچادر وصله دارش حتماً ببینیدبسیارعالیه زهرا(س) ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
19.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 حکایت مادر شهید قوچانی از خوابی که از مهمانی فرزندش در خانه حضرت زهرا(س) دیده بود. زهرا(س) ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
4.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خانم محترم نمونه یک زن موفق است که الگوی سیاسی،اجتماعی واقتصادی خودرا حضرت فاطمه زهرا(س)میداند،علیرغم داشتن دومدرک فوق دکترا،دودکترای تخصصی،دومدرک کارشناسی ارشد داخلی وخارجی افتخارخود را مادربودن،همسر بودن ومادربزرگ خوب بودن می داند. زن،زندگی،آزادی واقعی در جمهوری اسلامی ایران است،خانمهای عزیز ایرانی فریب شعارهای دروغین را نخورید.باتمام توان در هر زمینه ای که استعداد دارید تلاش کنید،سربلندی همه شما آرزوی ماست،بدانید که ماملت" ما می توانیم" هستیم. زهرا(س) الگوی جاودانی ،زندگی، آزادی واقعی ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛
💢 🌹 💠 در این قحط ، چشمانم بی‌دریغ می‌بارید و در هوای بهاری حضور حیدرم، لب‌هایم می‌خندید و با همین حال به‌هم ریخته جواب دادم :«گوشی شارژ نداشت. الان موتور برق اوردن گوشی رو شارژ کردم.» توجیهم تمام شد و او چیزی نگفت که با دلخوری دلیل آوردم :«تقصیر من نبود!» و او دلش در هوای دیگری می‌پرید و با بغضی که گلوگیرش شده بود نجوا کرد :«دلم برا صدات تنگ شده، دلم می‌خواد فقط برام حرف بزنی!» و با ضرب سرانگشت طوری تار دلم را لرزاند که آهنگ آرامشم به هم ریخت. 💠 با هر نفسم تنها هق هق گریه به گوشش می‌رسید و او همچنان ساکت پای دلم نشسته بود تا آرامم کند. نمی‌دانستم چقدر فرصت دارم که جام ترس و تلخی دیشب را یکجا در جانش پیمانه کردم و تا ساکت نشدم نفهمیدم شبنم اشک روی نفس‌هایش نم زده است. 💠 قصه غم‌هایم که تمام شد، نفس بلندی کشید تا راه گلویش از بغض باز شود و نازم را کشید :«نرجس جان! می‌تونی چند روز دیگه تحمل کنی؟» از سکوت سنگین و غمگینم فهمید این تا چه اندازه سخت است که دست دلم را گرفت :«والله یه لحظه از جلو چشمام کنار نمیرید! فکر اینکه یه وقت خدای نکرده زبونم لال...» 💠 و من از حرارت لحنش فهمیدم کابوس ما آتشش می‌زند که دیگر صدایش بالا نیامد، خاکستر نفسش گوشم را پُر کرد و حرف را به جایی دیگر کشید :«دیشب دست به دامن (علیه‌السلام) شدم، گفتم من بمیرم که جلو چشمت به (سلام‌الله‌علیها) جسارت کردن! من نرجس و خواهرام رو دست شما می‌سپرم!» از و توکل عاشقانه‌اش تمام ذرات بدنم به لرزه افتاد و دل او در آسمان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) پرواز می‌کرد :«نرجس! شماها امانت من دست امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هستید، پس از هیچی نترسید! خود آقا مراقبتونه تا من بیام و امانتم رو ازش بگیرم!» 💠 همین عهد آخرین حرفش بود، خبر داد با شروع عملیات شاید کمتر بتواند تماس بگیرد و با چه حسرتی از هم خداحافظی کردیم. از اتاق که بیرون آمدم دیدم حیدر با عمو تماس گرفته تا از حال همه باخبر شود، ولی گریه‌های یوسف اجازه نمی‌داد صدا به صدا برسد. حلیه دیگر نفسی برایش نمانده بود که عباس یوسف را در آغوش کشید و به اتاق دیگری برد. 💠 لب‌های روزه‌دار عباس از خشکی تَرک خورده و از رنگ پژمرده صورتش پیدا بود دیشب یک قطره آب نخورده، اما می‌ترسیدم این یوسف چهار ماهه را تلف کند که دنبالش رفتم و با بی‌قراری پرسیدم :«پس هلی‌کوپترها کی میان؟» دور اتاق می‌چرخید و دیگر نمی‌دانست یوسف را چطور آرام کند که دوباره پرسیدم :«آب هم میارن؟» از نگاهش نگرانی می‌بارید، مرتب زیر گلوی یوسف می‌دمید تا خنکش کند و یک کلمه پاسخ داد :«نمی‌دونم.» و از همین یک کلمه فهمیدم در دلش چه شده و شرمنده از اسفندی که بر آتشش پاشیده بودم، از اتاق بیرون آمدم. 💠 حلیه از درماندگی سرش را روی زانو گذاشته و زهرا و زینب خرده شیشه‌های فاجعه دیشب را از کف فرش جمع می‌کردند. من و زن‌عمو هم حیران حال یوسف شده بودیم که عمو از جا بلند شد و به پاشنه در نرسیده، زن‌عمو با ناامیدی پرسید :«کجا میری؟» 💠 دمپایی‌هایش را با بی‌تعادلی پوشید و دیگر صدایش به سختی شنیده می‌شد :«بچه داره هلاک میشه، میرم ببینم جایی آب پیدا میشه.» از روز نخست ، خانه ما پناه محله بود و عمو هم می‌دانست وقتی در این خانه آب تمام شود، خانه‌های دیگر هم اما طاقت گریه‌های یوسف را هم نداشت که از خانه فرار کرد. 💠 می‌دانستم عباس هم یوسف را به اتاق برده تا جلوی چشم مادرش پَرپَر نزند، اما شنیدن ضجه‌های کافی بود تا حال حلیه به هم بریزد که رو به زن‌عمو با بی‌قراری ناله زد :«بچه‌ام داره از دستم میره! چیکار کنم؟» و هنوز جمله‌اش به آخر نرسیده، غرش شدیدی آسمان شهر را به هم ریخت. به در و پنجره خانه، شیشه سالمی نمانده و صدا به‌قدری نزدیک شده بود که چهارچوب فلزی پنجره‌ها می‌لرزید. 💠 از ترس حمله دوباره، زینب و زهرا با از پنجره‌ها فاصله گرفتند و من دعا می‌کردم عمو تا خیلی دور نشده برگردد که عباس از اتاق بیرون دوید. یوسف را با همان حال پریشانش در آغوش حلیه رها کرد و همانطور که به‌سرعت به سمت در می‌رفت، صدا بلند کرد :«هلی‌کوپترها اومدن!» 💠 چشمان بی‌حال حلیه مثل اینکه دنیا را هدیه گرفته باشد، از شادی درخشید و ما پشت سر عباس بیرون دویدیم. از روی ایوان دو هلی‌کوپتر پیدا بود که به زمین مسطح مقابل باغ نزدیک می‌شدند. عباس با نگرانی پایین آمدن هلی‌کوپترها را تعقیب می‌کرد و زیر لب می‌گفت :«خدا کنه نزنه!»... ادامه دارد ... ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🚨 @comiete ┗━━ °•🖌•°━━┛