🍃🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🍃
📢 گروه
"گفتمان عماریون"
برگزار می کند:
◽️موضوع کنفرانس:
نهج البلاغه آیین نامه انقلاب اسلامی
(قسمت دوم)
👤 ارائه دهنده: جناب آقای روحی
معاونت آموزش و شبکه سازی
اتحادیه عماریون
🗓زمان: سه شنبه 99/11/21
🕰 ساعت 22
🔻دوستانتان را به گروه دعوت فرمایید.
🔻در ساعت اجرای برنامه ارسال پست 🚫
https://eitaa.com/joinchat/1907425297C40136ba990
نقش ولايت فقيه اين است كه در اين مجموعه‌ی پيچيده و در هم تنیده‌ی تلاش‌های گوناگون نبايد حركت نظام، انحراف از هدف‌ها و ارزش‌ها باشد؛ نبايد به چپ و راست انحراف پيدا شود. پاسداری و ديده بانی حركت كلی نظام به سمت هدف‌های آرمانی و عالی‌اش، مهم‌ترین و اساسی‌ترین نقش ولايت فقيه است. امام بزرگوار اين نقش را از متن فقه سياسی اسلام و از متن دين فهميد و استنباط كرد؛ همچنان كه در طول تاريخ شيعه و تاريخ فقه شيعی در تمام ادوار، فقهای ما اين را از دين فهميدند و شناختند و به آن اذعان كردند. البته فقها برای تحقق آن فرصت پيدا نكردند، اما اين را جزو مسلّمات فقه اسلام شناختند و دانستند؛ و همين طور هم هست. بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) 1383/3/14
ضرورت وجود رهبری در نهج البلاغه :
1- وجود ضروری حاکم در جامعه (خطبه 40)
گفتار حقّى است كه به آن باطلى اراده شده. آرى حكمى نيست مگر براى خدا، ولى اينان مىگويند: زمامدارى مخصوص خداست.( لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ) در حالى كه براى مردم حاكمى لازم است چه نيكوكار و چه بدكار، كه مؤمن در عرصه حكومت او به راه حقّش ادامه دهد، و كافر بهرهمند از زندگى گردد، و خدا هم روزگار مؤمن و كافر را در آن حكومت به سر آرد، و نيز به وسيله آن حاكم غنائم جمع گردد، و توسط او جنگ با دشمن سامان گيرد و راهها به سبب او امن گردد، و در امارت وى حق ناتوان از قوى گرفته شود، تا مؤمن نيكوكار راحت شود، و مردم از شرّ بدكار در امان گردند. [در روايت ديگرى آمده: وقتى گفتار خوارج را در زمينه حكميت شنيد فرمود:] در باره شما به انتظار حكم خدا هستم. [و فرمود:] اما در سايه حكومت انسان صالح، اهل تقوا به راه خود ادامه دهند. ولى در حكومت بدكار، اهل شقاوت از حيات دنيا بهرهمند مىگردند، تا روزگار هر يك به سر آيد، و مرگش فرا رسد
2- رهبر چون محور سنگ آسیاب (خطبه 119 بند3)
پس از جنگ صفّين و نهروان، امام در سال 38 هجرى مردم را براى سركوبى معاويه فراخواند، سكوت كردند. فرمود شما را چه شده، آيا لال هستيد؟ گروهى گفتند اى امير المؤمنين، اگر تو حركت كنى با تو حركت مى كنیم.
براى من سزاوار نيست كه لشكر و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج و قضاوت بين مسلمانان، و گرفتن حقوق درخواست كنندگان را رها سازم، آنگاه با دسته اى بيرون روم، و به دنبال دسته اى به راه افتم، و چونان تير نتراشيده در جعبه اى خالى به اين سو و آن سو سرگردان شوم من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جاى خود استوار بمانم تا همه امور كشور، پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد، اگر من از محور خود دور شوم مدار آن بلرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد.
حالا بعد از فهم ضرورت وجود رهبری در جامعه انسانی، سوال مهم اینه، چه کسی حق دارد بر مردم حاکم شود ، شاخصه هایش چیست ؟👇👇👇👇👇
تبیین جایگاه ولایت فیقه و نقش خبرگان ملت( خطبه 173بند 1)
اى مردم سزاوارترين اشخاص به خلافت، آن كسى است كه در تحقّق حكومت نيرومندتر، و در آگاهى از فرمان خدا داناتر باشد، تا اگر آشوب گرى به فتنه انگيزى برخيزد، به حق باز گردانده شود، و اگر سرباز زد با او مبارزه شود.