eitaa logo
قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی 🇮🇷
850 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
138 فایل
کار باید تشکیلاتی باشد. "امام خامنه ای" تربیت نیروهای هم تراز انقلاب اسلامی در قالب طرح فصل رویش جوانان انقلابی قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی آدرس کانال اصلی قرارگاه ↔ @javaan_enghelabi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 وقت‌شناس 🔹 جلسه داشتیم. بعضی‌ها دیر رسیدند. باقری را تا آن روز نمی‌شناختم دیدم جوانی بعد از خواندن چند آیه شروع کرد به صحبت. فکر کردم اعلام برنامه است. بعد دیدم قرص و محکم گفت: «وقتی به برادرا می‌گیم ساعت نُه اینجا باشن، یعنی نه و یک دقیقه نشه.» ╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @javan_enghelaabi🇮🇷 ╰━━━⊰◇⊱━━━╯
🔰 شهید حسن باقری: «نمی‌شه» تو کار نیارید. زمین باتلاقیه که باشه! برید فکر کنید چه طور میشه ازش رد شد. هر کاری راهی داره. ╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @javan_enghelaabi🇮🇷 ╰━━━⊰◇⊱━━━╯
🔰 حرف و عمل، یکی! 🔹 صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار (حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها) صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقه‌ی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست. برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمه‌ی زهرا نتیجه‌اش باید این باشد. ✏️ امام خامنه‌ای 📆 ۵ مرداد ۱۳۸۴ سلام‌الله‌علیها ╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @javan_enghelaabi🇮🇷 ╰━━━⊰◇⊱━━━╯
🔰 فرمانده باید جلوتر از نیروها باشه! 🔹 خودش رفته بود سرکشی خط. خاکریز بالا نیامده، لودر پنچر شده بود، سراغ فرمانده گردان را هم از ستاد لشکر گرفت؛ خواب بود. 🔹 «یعنی چی که فرمانده گردان هفت کیلومتر عقب‌تر از نیروهاشه؟ اگه قراره گردان با بی‌سیم هدایت بشه، از مقر تیپ این کار رو می‌کردیم. وقتی از پشت بی‌سیم میگه سمت راست فشاره، فرمانده گردان باید با گوشت و خونش بفهمه چی میگه. باز توقع داریم خدا کمک کنه؛ این جوری نمیشه! فرمانده گردان باید جلوتر از همه باشه.» ╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @javan_enghelaabi🇮🇷 ╰━━━⊰◇⊱━━━╯
♥️ 🔰 ◀️ همه دور هم نشسته بودیم. اصغر برگشت گفت: «احمد! تو که کاری بلد نیستی. فکر کنم تو جبهه جاروکشی می‌کنی، ها؟» احمد سرش رو پایین انداخت، لبخند زد و گفت: «اِی… تو همین مایه‌ها.» از مکه که برگشته بود، آقای فراهانی یک دسته گل بزرگ فرستاده بود درِ خانه. یک کارت هم بود که رویش نوشته شده بود: «تقدیم به فرمانده رشید تیپ بیست و هفت محمد رسول‌الله، حاج احمد متوسلیان.» ╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @javan_enghelaabi🇮🇷 ╰━━━⊰◇⊱━━━╯
♥️ 🔰 ◀️ بالای کوه آب نبود، می‌رفتند پایین کوه، برف‌های آب شده را می‌آوردند بالا. رسیده بودیم بالای قله؛ بعد از سه ساعت کوه‌پیمایی. با این که کلی توی راه آب خورده بودم، باز تشنه بودم. حاجی قبل از ما آن جا بود. علی ـ مسئول قله ـ برایمان شربت آورد. همه برداشتیم غیر از حاجی. ـ چرا نمی‌خوری،حاجی؟ ـ ما می‌ریم پایین، آب هست. شما زحمت کشیدین؛ این آب ذخیره‌ی شماست. ╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @javan_enghelaabi🇮🇷 ╰━━━⊰◇⊱━━━╯