شُمـٰایۍڪِههَمـشاَزرُتـبہڪُنڪور
اُلگوهـٰآ؎ِاونـوَرِآبـۍتَعریـفمیڪنۍ!
چَـندسـٰالِتبـودفَھـمید؎
شَـھیدمَھد؎زِیـنُالدین
رُتـبہچـَھـٰارُمِڪُنڪورِرشـتہ؎ِتَجـربۍ
روڪَسبڪَردِھبـودَن؟..(:🌱'!
‹ #شُھَدآتـوهیـچجِبھِاےڪَمنمیـزآشتـَن ›🖐🏾🚶🏾♂
#خودمانی
✍ چقــدر این لحظههای آخرِ انتظار، شیرینه !
اینکه میدونی؛ فرداشب، همین وقتا، زمانِ بزم دعایِ افتتاح و آماده شدن برای خلوت سحره ؛ قند توی دلِ آدمیزاد آب میکنه !
#کنداکتور_رمضان امسال ، کاملاً با سالهایِ گذشته متفاوته!
و تفاوتِ اصلیش؛ در تولیداتِ توحیدیِ مختلفی هست، که فقـــط برای یک منظور ساخته شدند؛
" تغییرِ نوعِ نگاهِ ما به آنچه دور و برمون میگذره، برای تماشایِ صاحبخونه ...
تماشای خُــــدا 💫....
ما این #رمضان ، تمرین میکنیم ؛ بشینیم روبروی صاحبخونه و لابلای جلوههاش، ببینیمش، لمسش کنیم، ببوسیمش، و به وسعت بینهایت آغوشمون رو برای بغل کردنش باز کنیـــم.
چشمها را باید شست؛
جور دیگر باید دید!🌸🌸
●
¦≤ هروقتمیریرختخوابٺ
یهسلامۍهمبهامامزمانٺبده 🖐🏻
۵دقیقهباهاشحرفبزن
چهمیشودیهشبیبهیادکسیباشیمکه
هرشببهیادمانهست ♥️💬
‹شبتونامامزمانی›
هدایت شده از رواق هشتم
✨شهید سیدمرتضی دادگر✨
[شهیدی که بعداز۱۷سال زنده شد]
♦️اتفاقی جالب در تفحص یک شهید...
می گفت:اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص)راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم. سفره ساده ای پهن می شد اما دلمان،از یاد خدا شاد بود و زندگیمان،با عطر شهدا عطرآگین.تا اینکه...
♦️تلفن زنگ خورد وخبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.آشوبی در دلم پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم. نمی خواستم شرمنده اقوامم شوم.با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.
♦️بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان وپلاک شهیدی نمایان شد. شهیدسیدمرتضیدادگر...
فرزند سید حسین اعزامی از ساری...
گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید،به بنیاد شهید تحویل دهم...
ادامه دارد..!
''#شهید_سید_مرتضی_دادگر''
#شهیدانہ 6⃣1⃣
﴿شھیداحمدمحمدمشلب﴾
● ¦≤ هروقتمیریرختخوابٺ یهسلامۍهمبهامامزمانٺبده 🖐🏻 ۵دقیقهباهاشحرفبزن چهمیشودیهشبیبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃💚🍃
سلام امام زمانم مهدی فاطمه عج
یابنالحسن ...
روز #سیزده امسال ، باید گره زد
سبزه #چشم_انتظاری را
فقط و فقط بر جامه سبز تو آقا ...
تا بیایی و سبز شود
روزگار زردمان
و #شکوفه_باران شود بهارمان ...
اللهم عجل لولیک الفرج صبحتون مهدوی
🍃💚 🍃
‹ ☘ ›
سیزده بدر است
تمامِ سیزده معصوم
چشمشان به دَر است
تا بیایی آقا...💚
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#سیزده_به_در
❤️ حسـیـن_جانـم
سیزده بار گره مےزنم این چشم ترم
بر ضریح تو ڪه شاید بہ هوایش بپرم
شاید ازلطف وڪرم، سوخٺ دلٺ وآنگاه
ببرے نوڪر شرمنده خود را بہ حرم
#سیزده_بدرمون_ڪربلایے..♥️