•═══════﷽❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟✤•༻⃘⃕❀
💠 درود خدا بر امیرالمومنین فرمود: از كفاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن و آرام كردن مصيبت ديدگان است.
📒 #نهج_البلاغه #حکمت24
❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟✤═══•🦋•═══••༻⃘⃕❀༅
✍ توضیح #حکمت24 🔰
┄┅┅•✿๑❀•🌺•❀๑✿•┅┅┄
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
سلام خدمت دوستان و همراهان گرامی
🔺 خوب ببینید این حکمت ( حکمت ۲۴ ) چقدر مهم است.
🗣 این شعاری که بعضاً افرادی که خیلی هم مذهبی نیستند و میگويند باید به داد دیگران رسید ؛ دین فقط نماز و روزه و احکام ظاهری نیست ، باید به داد دیگران رسید و کمک کرد .
🔴 البته این کمک کردن به دیگران که این افراد از آن دم میزنند ، شعارهایی 🗣 است که اهدافی پشت سرش دارد و هدفشان عمل نکردن به دستورات دین و آنچه که خدا و پیغمبر و ائمه (علیهم السلام) دستور دادهاند میباشد و میخواهند به هر صورت دین را به انحراف بکشانند.
☝️ امّا با توجه به این حکمت درمییابیم و میبینیم که اصلاً انسانهای دیندارِ واقعی درد دیگران را دارند ، آنها به فکر همه انسان ها هستند حتی اگر هم دین و هم کیش آنها نباشند ، انسان که هستند .
💠 لذا امام در این حکمت میفرمايند :
از کفّاره گناهان بزرگ ، به فریاد مردم رسیدن است .
👤 به هر حال انسان ممکنالخطا است . ( ممکن است خطاها و گناهانی را از روی غفلت انجام بدهد )
✨ امام میگوید راه پاک شدن از گناهان، هرچند هم بزرگ باشد این است که به فریاد مردم برسيد .
🟢 میخواهید گناهانتان بخشیده شود ؛ راهش کمک و دستگیری 🤝 از ديگران است .
⁉️ چرا ؟
💚 زیرا وقتی انسان دستگیری 🤝 و دلسوزی به ديگران میکند، در حقيقت فطرت پاک خودش را زنده میکند و انسانی که فطرت پاک خودش را زنده نگه دارد، آماده پذیرش حق میشود ؛ دور از دین و دینداری و سخنان بزرگان و اهل بیت (علیهم السلام) نمیشود.
❌ اینکه امروز متأسفانه عدهای زیر بار حق و سخنان اهل بیت (علیهم السلام) نمیروند و اهمیت نمیدهند ؛ بخاطر گناهانی است که انجام می دهند .
⏪ این گناهان باعث میشود که ما فطرت پاک خودمان را بپوشانیم و در نتیجه حق پذیر نباشیم .
💠 اینجا امام میفرمايند راه اینکه آن فطرت، دوباره پاک شود و به حالت اولش برگردد و گناهان شسته و آمرزیده شود؛ دستگیری و به فریاد رسیدن دیگران است .
✅ پس حواسمان باشد دستگیری از دیگران قبل از اینکه به دیگران کمک شود ، به خودمان داریم کمک می کنیم و این بسیار مهم است.
🌹ان شاءالله که ما هم در خدمت به ديگران موفق و مؤید باشیم.
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
#نهج_البلاغه
امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهالسلام
❇️ وَلَقَدْ قَالَ لِي رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله) إِنِّي لاَ أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي مُؤْمِناً وَلاَ مُشْرِکاً; أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَيَمْنَعُهُ اللهُ بِإِيمَانِهِ، وَأَمَّا الْمُشْرِکُ فَيَقْمَعُهُ اللهُ بِشِرْکِهِ. وَلَکِنِّي أَخَافُ عَلَيْکُمْ کُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ عَالِمِ اللِّسَانِ، يَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ، ...
رسول خدا صلى الله عليه وآله به من فرمود: من بر امتم نه از مؤمن مى ترسم و نه از مشرک، چرا که مؤمن ايمانش او را از کار خلاف باز مى دارد و مشرک را خداوند به وسيله سرکشى (رسوا و) خوار و ذليل مى کند. تنها آنان که از شرشان بر شما مى ترسم کسانى اند که در دل منافقند و در زبان به ظاهر دانا، سخنانى مى گويند که شما مى پسنديد; ولى اعمالى انجام مى دهند که شما آن را زشت و ناپسند مى شماريد
📜 نامه ۲۷
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
⚠️از خیابان شهدا؛
آرام آرام در حال گذر بودم!
🌷🍃اولین ڪوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه ڪردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌷🍃دومین ڪوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این ڪوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه ڪردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از ڪوچه گذشتم...
🌷🍃به سومین ڪوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محڪم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در ڪجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی ڪه گوشه اش نمناڪ شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🌷🍃به چهارمین ڪوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عڪس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن ڪردن مردم!
#مطالعه ڪردی؟!
برای #بصیرت خودت چه ڪردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان ڪه دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌷🍃به پنجمین ڪوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشڪ و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نڪردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🌷🍃ششمین ڪوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
ڪم آوردم...
گذشتم...
🌷🍃هفتمین ڪوچه انگار #ڪانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز ڪنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود ڪه در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میڪرد!
#ایثارش را دیدم...
از ڪم ڪاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌷🍃هشتمین ڪوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوڪی هم ڪنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میڪردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوڪی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
🌷🍃پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میڪردند،برایشان...
⚠️اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم ڪه با #حالم چه ڪردم!
تمام شد...
#تمام
💢 از ڪوچه پس ڪوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...🚫
#شفاعتشهداشاملحالمونانشاءالله