eitaa logo
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
65 فایل
-‌دعوٺ شده‌ ے "داداش ابراهــــــیم"خوش اومدۍ- شُهَـــــدا بہ آسمـــٰاݩ ڪہ رسیدند گفتند: زمیــن چقــدر حقیـــر است!🌱" ‹چنل زیــــر سایہ‌ۍ خــٰانواده‌ۍ شهید سجاد فراهــٰانی› -عرض ارادٺ ما از ¹⁰ آبـٰاݩ ماھِ ساݪ ¹⁴⁰¹ شرو؏ شد- {راه ارتبـٰاطی. @A_bahrami67 }
مشاهده در ایتا
دانلود
✍فرازی‌ازوصیتنامه ❤️شهیدمدافع‌حرم‌سعید‌مسلمی توصیه‌ای که به خواهران و برادرانم دارم داشتن غیرت علوی و رعایت حجاب زهرایی و نگه‌داشتن احترام پدر و مادر در تمامی شرایط می‌باشد. 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
‏ادم باید زرنگ باشه... بدونه چطوری کالایی که داره رو با بالاترین قیمت بفروشه مثلا شهدای گمنام، خودشون رو از همون زمانی که فهمیدن فاطمه گمنام میخره، فروختن. شهید_گمنام السلام علیک یا فاطمه الزهرا 🌱سرباز امام زمان(عج)باشید. 🍃نشر دهید وباما همراه باشید. 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🌱جهان معرکه امتحان است و بهترینِ ما کسی است که از بهترینِ آنچه دارد در راه خدا بگذرد! شهید 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
👌 ماهمیشھ‌فکرمیکنیم‌شھدا یه کارخاصی‌کردن‌کہ‌شھیدشدن❗ نه‌رفیق‌...🖐🏻 اونا خیلی‌کارهارونکردن‌که شھید شدن :))! 🔮کانال مرجع گفتمان 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
📌 هیچ وقت ندیدم خسته شود. هر کدام از ما در زندگی دنبال آرزویی هستیم آرزوی ابومهدی و حاج قاسم شهادت بود. این‌ها مرگ را به سخره گرفته بودند و به جای اینکه مرگ سراغشان بیاید این‌ها دنبال مرگ می‌گشتند. ما خسته می‌شدیم ولی ابومهدی خسته نمی‌شد او می‌توانست خیلی راحت در اتاق فرماندهی بنشیند و کارها را پیگیری کند اما اینطور نبود و شخصا به مناطق مختلف سرکشی می‌کرد و همانند یک برادر با نیروهایش برخورد می‌کرد و به آن‌ها محبت می‌کرد. ابومهدی نظرات نیروها را گوش می‌کرد و در تصمیم‌گیری‌ها لحاظ می‌کرد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🕊امروز مهمان شهید مدافع حرم شهید حمیدرضا زمانی هستیم 🕊 نـام پـدر :رمضانعلی تـاریخ تـولـد۱۳۶۵/۱۲/۷ مـحل تـولـد : تهران سـن :۲۸ متأهل و صاحب دو فرزند شـغل : تراشکاری مسئولیت نظـامی :تخریب چی 🔹 شهید زمانی دوره تخریب را در کربلا گذرانده بود. 💠در یکی از عملیات‌ها با تعدادی از نیروها منطقه را پاکسازی می‌کردند. قبل از شهادت به دوستانش گفته بود که فرصت برای نوشتن وصیتنامه نشد بیایید به هم قول دهیم که اگر هر کدام‌مان شهید شدیم پیکر یکدیگر را به عقب بیاوریم. 💠 اگر من شهید شدم یادتان باشد که به خانواده‌ام بگویید مرا در قطعه ۲۶ بهشت زهرا دفن کنند. در آخر هم خواسته بود که یک عکس حجله‌ای بگیرند.
شهید زمانی مشغول خنثی‌سازی مین بودند، مین آخر را که خنثی می‌کنند که پایش داخل تله انفجاری می‌رود و منفجر می‌شود. 💠شدت انفجار به قدری زیاد بوده که بدنش تکه تکه می‌شود و تنها سر و دست چپش را می‌آورند.به دلیل اینکه منطقه در دست دشمن بود لحظه شهادت نتوانسته بودند پیکرش را به عقب بیاورند. 💠 سه روز بعد که منطقه را پس می‌گیرند دست و سر شهید حمیدرضا زمانی را پیدا می‌کنند. 💠 تکه‌های تنش را همان جا در کربلا دفن کردند و سر و دست چپش را آوردند. الان شهید حمیدرضا یک مزار در تهران و یک مزار در کربلا دارد.🍃 "
همسر شهید نقل می کند : 4  ماه بعد از شهادت حمیدرضا وقتی قرار بود فرزند دوم به دنیا بیاید 🌷 مادرشهید زمانی در خواب دیده بود که حمیدرضا با لباس نظامی وارد منزل شده بود، نوزادی که نورانی بوده را به او سپرده و گفته بود "فرزندم را به شما می سپارم مواظبش باشید " همین خواب باعث شد مادرشهید اصرار کنند که نام حمیدرضا را برای فرزندش انتخاب کنیم.🍃 🌺وی با  اشاره  به اینکه  حمید فرزند دومش را ندید، اظهار داشت: حمیدرضا 4 ماه بعد از شهادت پدرش بدنیا آمد  هربار که اسمش را صدا میزنم احساس می کنم قرار است این حمیدرضا راه حمیدرضای شهید مدافع حرم که پدرش بود را ادامه دهد🍃. 
- ای کھ مرا خـوانـدھ‌ای ؛ راھ نشـٰانم بدھ در شـب ظلمــٰانـےام، مـٰاھ نــشـٰانـم بـدھ :)
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🔹احترام به دیگران اولویت ابراهیم بود «از ویژگی‌های ابراهیم، احترام به دیگران حتی به اسیران جنگی بود. همیشه این حرف را از ابراهیم می‌شنیدیم که اکثر این دشمنان ما انسان‌های جاهل و ناآگاه هستند. باید اسلام واقعی را از ما ببیند. آن‌ وقت خواهید دید که آن‌ها هم مخالف حزب بعث خواهند شد. لذا در بسیاری از عملیات‌ها قبلا از شلیک به سمت دشمن در فکر به اسارت درآوردن نیروهای آن‌ها بود. با اسیر هم رفتار بسیار صحیحی داشت. سه اسیر عراقی را داخل شهر آوردند. هنوز محلی برای نگهداری آن‌ها نبود. مسئولیت حفاظت آن‌ها را به ابراهیم سپردیم. 🔸هر چیزی که از طرف تدارکات برای ما می‌آمد و یا هر چیزی که ما می‌خوردیم. ابراهیم همان را بین اسرا توزیع می‌کرد. همین باعث می‌شد که همه، حتی اسرا مجذوب رفتار او شوند. (ابراهیم) کمی هم عربی بلد بود. در اوقات بیکاری می‌نشست و با اسرا صحبت می‌کرد. دو روز ابراهیم با آن‌ها بود، تا اینکه خودرو حمل اسرا آمد. آن‌ها (اسرا) از ابراهیم سوال کردند: شما هم با ما می‌آیی؟ وقتی جواب منفی شنیدند خیلی ناراحت شدند. آن‌ها با گریه التماس می‌کردند و می‌گفتند: ما را این‌جا نگه‌دار، هر کاری بخواهی انجام می‌دهیم. حتی حاضریم با بعثی‌ها بجنگیم. 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
شیطان دائمـا مراقـب شماسـت، ولۍبه کسانۍکه نماز شان را در اول وقــت می خواننــد،ڪمـتـر نزدیک می شود