eitaa logo
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
65 فایل
-‌دعوٺ شده‌ ے "داداش ابراهــــــیم"خوش اومدۍ- شُهَـــــدا بہ آسمـــٰاݩ ڪہ رسیدند گفتند: زمیــن چقــدر حقیـــر است!🌱" ‹چنل زیــــر سایہ‌ۍ خــٰانواده‌ۍ شهید سجاد فراهــٰانی› -عرض ارادٺ ما از ¹⁰ آبـٰاݩ ماھِ ساݪ ¹⁴⁰¹ شرو؏ شد- {راه ارتبـٰاطی. @A_bahrami67 }
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چھ در خاطر منـ بود فراموشمـ شد جزخیالِـ تو کھ هرگز نرود از یادمــ 🧡 شهیدابراهیم‌هادی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
پیکرت ؛ تنها غنیمت جنگ بود که از خط با خودم آوردم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
نمی دونم چرا بین این همه شهید پیله کردم به تو...!! شاید فقط با تو میشم ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
اگر پدرم بچه های خوبی تربیت کرد، به دلیل سختی هایی بود که برای رزق حلال می کشید... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
دستم نمیرسد به بلنداے آسمان ! اما دست به دامان شما میشوم؛ ای شہید... تا شاید ضمانتم را بکنید :)🍃 🌱‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
دو برادر😂😂😁 برای مراسم ختم شهید شهبازی راهی یکی از شهرهای مرزی شدیم. طبق روال و سنت مردم آنجا، مراسم ختم از صبح تا ظهر برگزار می شد. ظهر هم برای میهمانان آفتابه و لگن می آوردند! با شستن دست های آنان، مراسم با صرف ناهار تمام می شد. در مجلس ختم که وارد شدم جواد بالای مجلس نشسته بود و کنار او بود. من هم کنار نشستم. و جواد دوستان بسیار صمیمی و مثل دو برادر برای هم بودند. شوخی های آن ها هم در نوع خود جالب بود. در پایان مجلس دو نفر از صاحبان عزا، ظرف آب و لگن را آوردند. اولین کسی هم که به سراغش رفتند جواد بود.  ابراهیم در گوش جواد، که چیزی از این مراسم نمی دانست حرفی زد! جواد با تعجب و بلند پرسید: جدی می گی؟! ابراهیم هم آرام گفت: یواش، هیچی نگو! بعد ابراهیم به طرف من برگشت. خیلی شدید و بدون صدا می خندید. گفتم: چی شده ابرام؟! زشته، نخند! رو به من گفت: به جواد گفتم، آفتابه را که آوردند، سرت رو قشنگ بشور!! چند لحظه بعد همین اتفاق افتاد. جواد بعد از شستن دست، سرش را زیر آب گرفت و ... جواد در حالی که آب از سر و رویش می چکید با تعجب به اطراف نگاه می کرد. گفتم: چیکار کردی جواد! مگه اینجا حمامه! بعد چفیه ام را دادم که سرش را خشک کند! 🗣 راوی: علی صادقی «سلام بر ابراهیم» زندگی و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
شما هیچ وقت قیمت خودتون رو از دست نمیدید"💜😎 اگه ڪلیپ رو دیدی میفهمے ڪه تو چه مروارید نایابے😍😌 ما اینجا کلے انرژے مثبت داریم☺️ ڪارایے انجام میدیم ڪه حالتون خوب میشھ 🤩 تولید محتواے جذاب و انگیزه هاے عالے😎💪🏻😍 برای رشد موفقیت براے پرورش استعداد هامون و یاد گرفتن بهترین روش برای استفاده درست از اون😉🌿😍 بیا رفیق دنیای انگیزه و انرژے مثبت اینجاست بڪوب رو لینک😌🙈 https://eitaa.com/joinchat/455672072Cdd17c46975 بروزترین‌منبع‌رواینجاببین💜🥺
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
شما هیچ وقت قیمت خودتون رو از دست نمیدید"💜😎 اگه ڪلیپ رو دیدی میفهمے ڪه تو چه مروارید نایابے😍😌 ما اینجا کلے انرژے مثبت داریم☺️ ڪارایے انجام میدیم ڪه حالتون خوب میشھ 🤩 تولید محتواے جذاب و انگیزه هاے عالے😎💪🏻😍 برای رشد موفقیت براے پرورش استعداد هامون و یاد گرفتن بهترین روش برای استفاده درست از اون😉🌿😍 بیا رفیق دنیای انگیزه و انرژے مثبت اینجاست بڪوب رو لینک😌🙈 https://eitaa.com/joinchat/455672072Cdd17c46975 بروزترین‌منبع‌رواینجاببین💜🥺
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
یه کانال پراز انرژی مثبت دوستان من خودم عضو هستم عالیه کانالشون😍🙏
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
حق الناس فقط پول نیست تهمت غیبت آبروبردن زخم زبان ایجاد اختلاف دل شکستن و... بیشتر مراقب باشیم🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
۲۶ بهمن ۱۴۰۱