ملیکای ۹ ساله تو بیمارستان بستریه و رو در اتاقش نوشته:
لطفا آقایون یاالله بگن قبل ورود
من امانتدار حجاب فاطمیام
خدا کنه دخترای ما هم که مکلف شدن، همینطور محجبه و باوقار باشن، اینها هستند مادران آینده ، دانشمند و قهرمان پرور سرزمینمان 🌹
@dadhbcx
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان 💗نگاه خدا💗 #نگاه_خدا #قسمت_هفتم به سمت پاتوق همیشهگیمان رفتیم. - خوب حالا بگو ب
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان 💗 نگاه خدا💗
#نگاهخدا
#قسمت_هشتم
شام را که خوردم، به اتاقم رفتم ،گل دا گذاشتم کنار عکس مامان و
روی تختم دراز کشیدم.
غرق در افکارم بودم که گوشی زنگ خورد. مادر جون بود.
- سلام مادر جون. خوبین؟
-سلام عزیز دل مادر. تو خوبی؟
- خیلی ممنون. آقاجون خوبه؟
خوبه ،ولی همش بهونه تو رو میگیره ،چرا نمیای یه سری به ما بزنی ؟
- الهی قربونتون برم ، چشم فردا حتما میام.
-الهی فدات شم باشه منتظرت هستیم.
آنقدر خسته بودم که بعد خداحافظی از مادر جون، از خستگی بیهوش شدم.
صبح ساعت ده بیدار شدم.
دوش گرفتم.
لباسم را پوشیدم. سمت خونه مادر جون حرکت کردم.
زنگ در را زدم.
در که باز شد کل خاطراتم مرور شد.
مادرم چقدر عاشق این خانه بود.
یک حوض وسط حیاط. دور تا دورش گل و گلدانهای قشنگ.
اطراف خانه هم پر از درخت.
ده دقیقه ای در حیاط ماندم.
با صدای مادر جون به خودمم امدم.
رفتم داخل خانه.
مادر جون را بغل کردم. صورتشو بوسیدم - سلام مادرجون. خوبین؟
-سلام به روی ماهت ،خیلی خوش اومدی
- آقا جون کجاست ؟
-بالا تو اتاقشه!
- پس من میرم پیش اقاجون.
-برو مادر ببینه تو رو خوشحال میشه.
سمت اتاق آقاجون رفتم.
از لای در نگاهش کردم.
خیره شده به عکس مامان وگریه میکرد.
مامانم و اقاجون خیلی به هم وابسته بودند. جانشان برای هم در میرفت.
کل فامیل میدانستند که مامانم چقدر باباییست.
- سلام اقا جون.
-سلام سارای من.
رفتم کنارش نشستم.
سرم را روی پاهایش گذاشتم.
اقاجونم دست کشید رو موهایم.
سرم را بوسید.
هر وقت حالم بد بود، تنها کاری که آرامم میکرد، دست کشیدن آقاجون به موهایم بود.
- آقا جون خیلی دلم براتون تنگ شده بود، شرمنده که دیر اومدم.
- اشکال نداره بابا ،تو هم حالت از ما بهتر نبود.
شنیدم دانشگاه قبول شدی؟
سرم را بلند کردم. نگاهش کردم.
-شما از کجا خبر دارین ؟
-دیروز حاج رضا زنگزد گفت ،بابا خیلی مبارکت باشه،موفق باشی.
- الهی قربونتون برم من
صدای مادر جون امد.
-اگه صحبتاتون تمام شده بیاین ناهار اماده است.
بوی قرمه سبزی درخانه پیچیده بود.
منم عاشق قرمه سبزی بودم.
ناهار را که خوردیم، سفره رو جمع کردم،ظرفا راشستم ، کنار آقا جون در پذیرایی نشستم.
مادر جون از روی طاقچه بستهی کادوپیچ شده را آورد.
-سارا جان این کادوی دانشگاهته. امید وارم دوستش داشته باشی.
کادو را باز کردم.
چادر مشکی بود.
.من میخواستم چادر بگذارم اما وقتی که مادرم سلامتیاش را بدست آورد.
وقتی خدا سر قولش نبود،من چرا باشم؟
لبخند زدم.
-دستتون درد نکنه. خیلی زحمت کشیدین.
ادامه دارد...
@dadhbcx
هدایت شده از کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
1_414483086.mp3
1.22M
🍃🍃🍃
دعای عهد
👤باصدای استاد فرهمند
اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده....
خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان..
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
هدایت شده از کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌺🌸🌺🌸🌺
✨از امام صادق (ع)روایت است:
⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️
#دعای_عهد
⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️
☘🌹☘🌹☘
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
☘🌹☘🌹☘
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاخب الزمان
التماس دعا
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
❤️اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
❤️بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌻🌿🌻 سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
💐 صبحتون بخیر و عافیت و روزتون سرشار از پیروزی و توفیقات الهی
❤️ حضرت امیرالمؤمنین امام علی ابن ابی طالب علیه السلام میفرمایند:
در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید (لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید
(نسبت به دشمن احساس دشمنی و انزجار نمائید).
📚 مستدرک الوسایل، جلد ١١، صفحه ١٦
🔸 حبیبالله
🍁 ره آورد نماز
💠 « همانا نماز گناهان را مانند برگ پاییزی فرو می ریزد»
📒 #نهج_البلاغه، خطبه١٩٩
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#کانالسنگرعفافوتربیت
#قرارگاهبسوےظهور
╔═❀•✦•❀══════╗
🌴 @dadhbcx 🌴
╚══════❀•✦•❀═╝
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان 💗 نگاه خدا💗 #نگاهخدا #قسمت_هشتم شام را که خوردم، به اتاقم رفتم ،گل دا گذاشتم کن
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان 💗نگاه خدا💗
#نگاهخدا
#قسمت_نهم
آقا جونم ازجیبش ،یک سکه بیرون آورد.
-بیا عزیزم ،اینم کادوی من.
در آغوش گرفتماش وبوسیدمش.
-من عاشقتونم. دستتون درد نکنه.
بعد از نیم ساعت آقا جون به اتاقش رفت تا استراحت کند.
مادر جون رو به من کرد.
-سارا مادر ،میخوام یه چیزی بهت بگم که گفتنش برام خیلی سخته.
نمیدانستم چه میخواهد بگوید. ولی دلم آشوب بود.
- حاج رضا که پدر و مادرش فوت شدن ،تو دار دنیا یه برادر داره و بس.
الان وظیفه ماست که این حرف و بزنیم.
-چی شده مادر جون ،چرا اینجوری صحبت میکنین؟
-همه آدمها نیاز به همدم دارند، درسته که تو هستی کناره بابا ولی هیچ کس نمیتونه جای همسرو براش پر کنه.
اشک در چشمانم حلقه زد.
"دو ماه نگذشته چرا این حرف و میزنن؟"
- مادر جون چه طور راضی شدین این حرف و بزنین ،مگه مامان فاطمه دختر شما نبود؟ چه طور میخواین خودتون با دستای خودتون واسه دامادتون زن بگیرین؟
- عزیز دلم این چرخه طبیعته. هر کی یه روز از دنیا میره و به جاش یکی دیگه به دنیا میاد ،حضرت فاطمه(س) با اون مقامش لحظه ای که تو بستر بیماریش بود وصیت کردی امام علی(ع) بعد از اون هر چه زودتر ازدواج کنه.
تا شب که بابا به خانه مادر جونبیاید، اصلا حرفی نزدم.
بابا هم که امد زود شام خوردیم و برگشتیم خانه.
شب بخیر گفتم و به اتاقم رفتم.
تا صبح به خاطر حرفای مادر جون، حرص خوردم و نخوابیدم. دم دمای صبح خوابم برد.
نزدیکای ظهر بودکه از خواب بیدارشدم.
بلند شدم که چیزی درست کنم تا بخورم. روی آینه اتاقم کاغذی چسبیده بود.
دست خط بابا بود.
-سارای عزیزم. میدونستم حال خراب دیشبت بابت چیه ،میخواستم بهت بگم من تا تو رو دارم به هیچ چیز و هیچ کس فکر نمیکنم ،پس به خاطر حرفای مادر جونت ناراحت نباش ،صبحانتو آماده کردم حتما بخور ،البته اینم میدونم چون دیشب تا صبح بیدار بودی تا لنگ ظهر خوابی
دوستت دارم سارای بابا
-واییی من عاشقتم بابایی.
با خوشحالی رفتم دست و صورتم را شستم.
به آشپز خونه رفتم.
مشغول خوردن شدم .
صدای زنگ ایفون امد.
رفتم نگاه کردم. عاطفه بود. گریه میکرد.
در را بازکردم.
عاطی چمدان در دست اشک میریخت.
رفتم دم در.
- چی شده؟
- اگر بار گران بودیم و رفتیم ،اگر نامهربان بودیم و رفتیم
خندم گرفت.
-خل شدی به سلامتی یا عاشق شدی؟
عاطفه جلو امد. بغلم کرد.
-واییی سارا من دارم میرم خوابگاه. چه جوری دوریتو تحمل کنم.
- ولم کن دارم خفه میشم. بابا توکه همین بغل گوشمی یه سوت بزنم رسیدی.
ادامه دارد.
@dadhbcx
#گزارش
#بینالملل
🧠آسیب مغزی نتیجه تجاوز یا آزار جنسی در کودکی یا نوجوانی
🔻به گزارش "سی ان ان" نتیجه جدیدترین تحقیقات توسط استاد دانشگاه "پترزبورگ" زنانی که در کودکی یا نوجوانی مورد تجاوز یا سواستفاده جنسی قرار گرفتهاند در معرض نوعی آسیب مغزی مرتبط با نقصان شناختی، زوال عقل و یا سکته هستند
🔻نتیجه این تحقیقات در نشست سالانه جمعیت زنان بالای ۵۰ سال آمریکا اعلام شد و گفته شد:احتیاج داریم به مسئله خشونت جنسی علیه زنان توجه بیشتری بکنیم زیرا این امر اثرات بلند مدت روی سلامت زنان دارد
🔻پیشتر نتیجه تحقیقات ابتلا به فشار خون و چربی خون و تشکیل لخته خون که منجر به بیماری های قلبی می شن رو ناشی از ضربه روحی بر اثر تجاوز اعلام کرده بود
📌ما که حرفی نداریم خودشون همش از تجاوز و آزار جنسی می نالن.خب اگر اینکه میگن جاهایی که آزادی بیشتر هست امنیت بیشتره و مردم شون بی جنبه نیستن درست باشه پس این گزارشات و آمار ارقامی که خودشون منتشر می کنن دلیلش چیه؟
🌐منبع:https://www.cnn.com/2021/09/22/health/sexual-assault-brain-damage-wellness/index.html