7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸سلام گلهای مهربون
🌿صبحتون بخیـر
🌸عیـدتون مبـارک
🌿روزتون گلباران
🌸شادی هاتون بی پایان
🌿دلتون پراز امیـد
🌸لبتون خنـدون
🌿قلبتون مهـربون
🌸زندگیتون عاشقانه
🌿زیبایی و شـادی
🌸نصیب تک تک لحظه هاتون
🌿صبح زیباتون بخیر و شادی
برخی از تکنیکهای تربیت کودک
1. هرگز فرزندتان را بین جمع خجالت زده نکنید چون باعث ایجاد حس دشمنی و کینه در او می شوید.
2. خاطر فرزندتان را از اینکه به او علاقه مند هستید و خود را درگیر او کرده اید، راحت کنید. به او اطمینان بدهید که در مواقع لزوم به کمکش خواهید شتافت.
3. به فرزندتان نشان دهید شما او را همان طور که هست دوست دارید و اگر رفتار نادرستی از او سرزد باز هم او را به عنوان فرزندتان می پذیرید و دوست دارید.
4.جملاتتان را با «چرا» شروع نکنید. به جای اینکه بابت مساله به وجود آمده او را شماتت کنید، از او بخواهید به صورت کامل آنچه را که اتفاق افتاده برایتان تعریف کند.
5. برای ایجاد یک رابطه خوب سعی کنید خودتان را از لحاظ فیزیکی همسطح فرزندتان کنید و با او صحبت کنید. بهتر است مقابل فرزندتان نقش برج را ایفا نکنید.
6. از به کار بردن جملاتی که باعث پایین آوردن عزت نفس فرزندان می شود مانند احمق، خنگ و... دوری کنید. هرگز به فرزندتان نگویید او یک بچه است و هیچ چیزی متوجه نمی شود.
🔴 او زن و معلم ثانیِ انقلاب اسلامی است!
💠 زنی که همه چیز دارد !
🔹 این زن خدا را دارد ؛خانواده را دارد ؛ اثر گذاری اجتماعی دارد ؛ سیاست و علم و هنر دارد ؛ عشق و عاطفه دارد ؛ و از همه مهم تر #کرامت زنانگی دارد!
📌 ما برای جهانی سازی #تمدن_ایرانی_اسلامی خودمان حرف های زیادی در حوزه زن و خانواده برای زنان دنیا داریم.
🔻اگر کسی بخواهد از تمدن ایرانی اسلامی الگو بپذیرد مثل زن غربی مجبور نیست با زنانگی ستیز کند ! ؛ تلاش کند به مرد برسد ؛ خدا را رها کند ؛ با جامعه ای بی تفاوت وبی احساس زندگی کند ؛ ماهیت خانواده را از دست دهد ؛ از جسم خود برای پیشرفت تمدن هزینه دهد ؛ تربیت انسان را رها کند و مشغول مادری سگ و گربه باشد! ؛ یا در خانه منزوی شده و حق مشارکت سیاسی و فرهنگی نداشته باشد ؛
🔻 اگر زنی بخواهد با تمدن ایرانی اسلامی همراهی کند، ذره ذره وجودش مفید و کارآمد و ثمر بخش و متعالی خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠به زن اهانت می کنی؟
🔸 استاد علیرضا پناهیان
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🔥دشمن حداقل از سه چیز این گونه تصاویر واهمه دارد :
۱:#فرزندآوری زن ایرانی
۲:#حجاب و عفاف زن ایرانی
۳:مانوس بودن جوانان ایرانی با اعمال عبادی - سیاسی
🔺نماز #عید_فطر
✍میلاد خورسندی
.🍃🍃🍃
زندگی بسته ی شکلات نیست.
بسته ی فلفل تندی ست ک،
ممکن است فردا تمام وجودمان را بسوزاند .
.مواظب عملکرد امروزمون باشیم😊🍃
.🌸🌸🌸
تجمّعات عظیم مذهبی و سیاسی در ماه مبارک رمضان و راهپیمایی باشکوه روز قدس نشان داد که جبهۀ مؤمنان بر دشمنان پیروز شده است.
تلاش دشمن در جنگ ترکیبی این است که سرمایۀ معنوی را تضعیف کنند، در حالی که حضور مردم نشان میدهد که دشمن موفق نبوده. هرچند ضربههایی زده، اما ما نیز ضربههای کاری وارد کردهایم.
👤آیت الله میرباقری
🖼 بی آنکه متوجه شوید، تبدیل به یک سرگرمی سیار میشوید.
#حجاب #حجاب_و_عفاف
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
﷽ #مردےدرآئینہ 💙 #قسمتصد #رمانمعرفتے :) #قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱 مردي در آينه توي راه،
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتصدویکم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
غبار
حال غريبي درون وجودم رو پر كرده بود ... و ميان تك تك سلول هام موج مي زد ... مثل پارچه كهنه اي
شده بودم كه بعد از سال ها كسي اون رو تكان داده ... تمام افكار و برنامه ريزي هام مثل غبار روي هواي
معلق شده بود ... پرده اشك چشمان دنيل، حالا روي قرنيه چشم هاي من حائل شده بود ...
من مونده بودم و خودم ... در برابر بانويي كه بيشتر از چند جمله ساده نمي شناختمش ...
و حالي كه نمي فهميدم ... به همه چيز فكر مي كردم ... جز اين ...
نشسته بودم كنار ديوار ... دقيقه ها چطور مي گذشت؟ ... توي حال خودم نبودم كه چيزي از گذر زمان و
محيط اطرافم درك كنم ... تا اينكه دستي روي شانه ام قرار گرفت ...
بي اختيار سرم به سمتش برگشت ... چهره جواني، بين اون همه نور و چراغ صحن، مقابل چشمان تر من
نقش بست ...
ـ سلام ... اينجا كه نشستيد توي مسيره ... امكان داره یه جاي دیگه بشینید؟ ...
نگاهم از روي اون برگشت روي چند نفري كه با فاصله از ما ايستاده بودن ... به خودم اومدم و از جا بلند
شدم ...
ـ ببخشيد ... نمي دونستم ...
هنوز قدم از قدم برنداشته بودم كه يهو به خودم اومدم و حواسم جمع شد ... برگشتم سمتش ... هنوز
اونجا ايستاده بود ...
ـ تو انگليسي حرف زدي ...
لبخند خاصي روي لب هاش نقش بست ... و به افرادي كه ازشون فاصله مي گرفت اشاره كرد ...
ـ باهاتون كه فارسي حرف زدن واكنشي نداشتيد ...
معقول بود و تعجب من احمقانه ...
ـ چرا اينجا نشستيد و وارد نمي شيد؟ ...
ـ من به خداي شما ايمان ندارم ...
جايي از تعجب توي چهره اش نبود ... اما همچنان با سكوت به من نگاه مي كرد ... سكوتي كه سكوت
من رو در هم شكست ...
ـ همراه هاي من مسلمان هستن ... براي زيارت وارد حرم شدن ... من اينجا منتظرشون هستم ...
توي صحن، جاي ديگه اي براي من پيدا كرد ... جايي كه اين بار جلوي دست و پاي كسي نباشم ...
ـ اما شبيه افراد بي ايمان نيستي ...
نشست روي زمين، كنار من ...
ـ چرا اين حرف رو ميزني؟ ...
ـ چه دليلي غير از ايمان، شما رو در اين زيارت، با همراه مسلمان تون، همراه كرده؟ ...
چند لحظه به چهره اش نگاه كردم ... آرام ... با وقار ... محكم ... با نگاهي كه انگار تا اعماق وجودم پيش
مي رفت ...
سكوت عميقي بين ما حاكم شد ... ديشب با كسي حرف زده بودم كه فقط چند ساعت از آشنايي من با
اون مي گذشت ... و حالا كسي از من سوال مي پرسيد كه اصلا نمي شناختمش ... نمي دونستم آیا پاسخ
اين سوال، پاسخي بود كه در جواب سوال اين غريبه بدم یا نه؟ ...
و من همچنان به چشم هاي مطمئن و پرسشگر اون خيره شده بودم ...
نگاهم براي لحظاتي برگشت سمت گنبد و ايوان آينه ... و بستم شون ...
نور و تصوير حرم، پشت پلك هاي سنگين و سياه من نقش بست ... بين من و اون جوان، فقط يك پاسخ فاصله بود ...
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸