پرتاب کردنهایی که از روی خشم و عصبانیت رخ میدهد را نادیده بگیرید، چرا که اگر کودک بفهمد به وسیله این رفتار میتواند نظر شما را جلب کند آن را بارها و بارها تکرار خواهد کرد.
در عوض به او بگویید «اگر عصبانی هستی بهتره حرف بزنی، اینجوری من بهتر میفهمم مشکلت چیه.» به روشهای مختلف او را به استفاده از کلمات و بیان احساساتش تشویق کنید.
اگر کودک شما با پرتاب کردن مثلا یک مکعب چوبی در حال آسیب رساندن به کودک دیگری است، با همان آرامش او را منع کرده و بگویید «این کار خطرناکه» و به طور موقت از روش محرومیت استفاده کنید که بسته به سن کودک از ۳۰ ثانیه تا چند دقیقه میتواند باشد.
مراقب تن صدایتان باشید، هیچ اشکالی ندارد اگر با تن صدا و لحنتان به کودک بفهمانید که از این کار او ناراحت شدید اما هرگز عصبانیت را در صدایتان نشان ندهید.
┏━━━🍃🧕🌸━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🌸🧕🍃━━━┛
🗓 #تقویمسهشنبه
🔺 ۲۷ تیر ۱۴۰۲ خورشیدی
🔻 ۲۹ ذی الحجه ۱۴۴۴ قمری
🔅 امام صادق(ع) :
🌴 چون ماه محرم فرا می رسید،کسی پدرم را (امام کاظم علیه السلام) خندان نمی دید.
📚 وسائل الشیعه،ج۱۰،ص۵۰۵
┏━━━🍃🧕🌸━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آثار عجیب و باورنکردنی بداخلاقی!
#استاد_عالی
┏━━━🍃🧕🌸━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🌸🧕🍃━━━┛
#تلنگر
🌺روزی پسری، متوجه شد مادرش از همسایهی فقیر خود نمک خواست. متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسهای بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب میکنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایهی فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند و دوست داشتم از آنها چیز سادهای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد و شرمنده نشوند.
┏━━━🍃🧕🌸━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️💫خـــــدایـــــا🤲
❤️💫قلبم را به تو پیوند زدم ، یا الله
🤍💫برشیطان دلم ، سنگ زدم ، یا الله
❤️💫هردم ، نفسی میکشم و میگویم..
🤍💫یارب مددی ، محتاج توأم ، یا الله
❤️💫هرگه ، نگهی یا گنهی ، آلودم
🤍💫با ذکر تو،بیدار شدم ! یا الله...
❤️💫گر شیطان دلم ، برد تو را از یادم...
🤍💫گفتم به زبانم ، تو بگو ، یا الله
❤️💫هر قطره زخون بدنم ، نام تو را میگوید
🤍💫در جان و تنم ، فقط تویی ، یا الله
❤️💫عزیزان لحظه هاتون خدایی
┏━━━🍃🧕🌸━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهربان باشیم 💚
بدون دلیل 😊
اینطوری👌
┏━━━🍃🧕🌸━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🌸🧕🍃━━━┛
"درختكارى از نگاه فقهی"
آيت الله حاج شيخ محسن اراكى:
1⃣ درختکاری بهطور مطلق استحباب شرعی دارد؛ چه این درخت، مثمر باشد و چه غیر مثمر.
2⃣ در خصوص درخت مثمر، روایات خاصهای وارد شده است که دلالت بر تأکّد استحباب غرس شجر مثمر دارد.
🔸چرا میگوییم تأکُد؟
چون شَجر مثمر به دو عنوان، استحبابِ غرس دارد:
١. بهعنوان "مطلق الشجر" که ما در اینباره، روایت داریم که غرس "مطلق الشجر" حسنه است و در کل، درختکاری ثواب دارد؛
٢. بهعنوان درختِ مثمر که کاشتن آن بهطور خاص استحباب دارد؛
🔸لذا درخت مثمر، استحباب مضاعف خواهد داشت.
🟩 توصيه استاد:
بنابراین توصیه ما این است که حتی در فضای سبز شهری، برنامهریزی شود؛ آب، خاک و نیرو هزینه شود و درخت مثمر کاشته شود.
🔸الزامی نیست که در شهرها فقط درختهای غیر مثمر بکاریم، باید برنامهریزی شود.
🔸البته گاه لازم است درخت غیر مثمر کاشته شود.
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۳۶ _.... هم رو جاده دمشق درعا مسلط
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۳۷
طعم عشقش را قبلاً چشیده..
و میدیدم از آن عشق جز آتشی باقی نمانده که #بیرحمانه دلم را میسوزاند..
دیگر برای من هم جز #تنفر و #وحشت هیچ حسی نمانده و #فقط_ازترس، #تسلیم وحشی گری اش شده بودم..
که میدانستم دست از پا خطا کنم🌸 مثل مصطفی🌸 مرا هم خواهد کشت.
شش ماه زندانی این خانه شدم..
و #بدون_خبر از دنیا، تنها سعد را میدیدم و حرفی برای گفتن نمانده بود که او فقط از نقشه جنگ میگفت.. و من از غصه در این غربت ذره ذره آب میشدم...
اجازه نمیداد حتی با همراهی اش از خانه خارج شوم،..
تماشای مناظر سبز داریا #فقط با حضور #خودش در کنار پنجره ممکن بود
و بیشتر #شبیه_کنیزش بودم که مرا تنها برای خود میطلبید..
و حتی اگر با #نگاهم شکایت میکردم دیوانه وار با هر چه به دستش میرسید، تنبیهم میکرد مبادا با سردی چشمانم کامش را تلخ کنم.
داریا هر جمعه ضد حکومت اسدتظاهرات میشد،..
سعد تا نیمه شب به خانه برنمیگشت..
و #غربت و #تنهایی این خانه قاتل جانم شده بود که هر جمعه تا شب با تمام در و پنجره ها میجنگیدم..
بلکه راه فراری پیدا کنم..
و آخر حریف آهن و میله های مفتولی نمیشدم..
که دوباره در گرداب گریه فرو میرفتم...
دلم دامن مادرم را میخواست،..
صبوری پدر..
و مهربانی بی منت برادرم که همیشه حمایتم میکردند..
و خبر نداشتند #زینبشان هزاران کیلومتر دورتر در چه بلایی دست و پا میزند..
و من هم #خبرنداشتم سعد برایم چه خوابی دیده...
که آخرین جمعه پریشان به خانه برگشت...
اولین باران پاییز خیسش کرده..
و بیش از سرما #ترسی تنش را لرزانده بود..
که در کاناپه فرو رفت و با لحنی گرفته صدایم زد...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۳۷ طعم عشقش را قبلاً چشیده.. و مید
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۳۸
صدایم زد
_نازنین!
با قدمهایی کوتاه به سمتش رفتم..
و مثل تمام این شبها تمایلی به همنشینی اش نداشتم..
که سرپا ایستادم و بی هیچ حرفی نگاهش کردم.
موهای مشکی اش از بارش باران به هم ریخته بود، خطوط پیشانی بلندش همه در هم رفته..
و تنها یک جمله گفت
_باید از این خونه بریم!
برای من که #اسیرش بودم،..
چه فرقی میکرد در کدام زندان باشم که بی تفاوت به سمت اتاق چرخیدم..
و او هنوز حرفش تمام نشده بود که با جمله بعدی خانه را روی سرم خراب کرد
_البته #تنها باید بری، من میرم ترکیه!
باورم نمیشد...
پس از شش ماه که لحظه ای رهایم نکرده، تنهایم بگذارد..
و میدانستم #زندان_بان_دیگری برایم در نظر گرفته..
که رنگ از صورتم پرید...
دوباره به سمتش برگشتم و هرچقدر وحشی شده بود، همسرم بود ومیترسیدم مرا دست غریبه ای بسپارد که به گریه افتادم...
از نگاه بیرحمش پس از ماهها محبت
میچکید، انگار نرفته دلتنگم شده و با بغضی که گلوگیرش شده بود،..
زمزمه کرد
_نیروها تو استان ختای ترکیه جمع شدن، منم باید برم، زود برمیگردم!
و خودش هم از این
رفتن #ترسیده بود که به من دلگرمی میداد..
تا دلش آرام شود
_دیگه تا پیروزی چیزی نمونده، همه دنیا از ارتش آزاد حمایت میکنن! الان ارتش آزاد امکاناتش رو تو ترکیه جمع کرده تا با همه توان به سوریه حمله کنه!
یک ماه پیش..
که خبر جدایی تعدادی از افسران ارتش سوریه و تشکیل ارتش آزاد مستش کرده و #رؤیای_وزارت در دولت جدید خواب از سرش برده بود،...
نمیدانستم خودش هم راهی این لشگر میشود...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 نیّت و عمل، کافی نيستند!
✨ما برای اینکه به جایی برسیم، نیت صالح کفایت نمیکند؛ قدم برداشتن و اقدام میخواهد.
✨هر عمل و اقدامی را هم از ما نمیخرند؛قدم صدق را خریدارند!
✨عمل و قدمی میخواهند که مطابق با وسع ما باشد، نه دارایی ما.
✨چهبسا ما دارایی و امکانِ موجود، نداشته باشیم، ولی توانایی برای ایجاد امکانات در ما باشد و همین، مبنای تکلیف ماست.
✨پس گامی که برداشتی، باید مطابق با تواناییهایت باشد و ثابتقدم هم باشی و این را در محضر ربوبی ببینی و بیابی و این معنا در تو آمده باشد؛
«"ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَینِ وَاَصْحابِ الْحُسَینِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَینِ عَلَیهِالسلام."
✨کسانی هستند که جلو و پیشاپیش ولی خدا فدا میشوند و کسانی هستند که مثل زهیر، در راه میرسند و کسانی مثل حرّ، در روز عاشورا، و کسانی مثل توابین بعدها ...
✨اگر میخواهیم از کسانی باشیم که پیشاپیشِ ولی، گُلی و سرخ رفتهاند، باید به اقدام و صدق و ثبات برسیم و دیگر به نیّت، قانع نباشیم؛ که اقدام میخواهند و اقدامِ برابر و مطابق میخواهند و نه یک بار، که مستمر و همیشه میخواهند.
📚 خون خدا | ص ۶۰
┏━━━🍃🧕🌸━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🌸🧕🍃━━━┛