eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
780 دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
9.6هزار ویدیو
335 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
شنبه تون عالی🌷 ان شاءالله امروزبهترین روز🌷 زندگیتون باشه حال خوب دلخوشی فراوان 🌷 رزق و برکت بسیار موفقیت پی درپی و🌷 نگاه مهربان خدا نصیبتون روزتون زیبا و در پناه خدا 🌷
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسین جان.. توعزیزترین‌چیزی‌هستی‌که‌درقلبم‌دارم❤️ صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
امام صادق عليه السلام میفرمایند: هرکس سوره ذاریات را در روز یا شب بخواند، خدا امر معیشت او را اصلاح کرده و روزی او را وسعت دهد و قبر او را به چراغی که تا روز قیامت نور می دهد، نورانی می کند. 🌟
📣 چهار مسئله‌ اولویت‌دار حوزه‌ خانواده از نظر امام خامنه‌ای 📆 در ۲۴ مردادماه ۱۳۹۸، جمعی از تشکل‌های مردم‌نهاد فعال در حوزه‌ی خانواده، با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند. در این دیدار رهبر انقلاب به صورت اجمالی بر روی چهار مسئله‌ی محوری حوزه‌ی خانواده تأکید نمودند: 1️⃣ بقاء خانواده، مقابله با طلاق و جلوگیری از متلاشی شدن خانواده‌ها 2️⃣ اصلاحِ فضای داخل خانواده و جلوگیری از ظلم به زنان با قانون‌گذاری براساسِ هنجار درستِ اسلامی‌ 3️⃣ فرزندآوری و مقابله با پیریِ جمعیت 4️⃣ ازدواج مجرّدان
من ادواردو نیستم 9.mp3
23.24M
📗کتاب صوتی بسیار شنیدنی من نیستم "سرگذشت ثروتمندترین شهید شیعه" قسمت 9⃣
من ادواردو نیستم 10.mp3
26.58M
📗کتاب صوتی بسیار شنیدنی🔟 من نیستم "سرگذشت ثروتمندترین شهید شیعه" ⭐️قسمت آخر⭐️
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#یادت_باشد #قسمت‌پنجاه‌هفتم 🌿﷽🌿 🌸فردای روزی که حرکت کرده بود هنوز از روی سجاده نمازم بلندنشده بو
🌿﷽🌿 🌻دلم برای همه چیز تنگ شده بود. برای پیاده رفتن هایمان،برای بستنی خوردن هایمان،برای شوخی های حمید. 🌹دوست داشتم این چند روزی که وسط دوره مرخصی گرفته بود وتا قزوین آمده بودلحظه ای ازهم جدا نباشیم. عمه با حمید تماس گرفت وگفت:ناهار تدارک دیده،منتظرماست. ناهار را که خوردیم حمید چمدانش را باز کرد. کلی سوغات برایمان آورده بود. برای من هم چند دست لباس خریده بود. 🌹لباس ها را داخل چمدان مرتب تا کرده بود،وسط هرکدام گل گذاشته بود و بهشان عطر زده بود. عمه تا این همه خوش سلیقگی حمید را دید به شوخی گفت: باورم نمیشه توهمون حمیدی باشی که دوره مجردی ازخریدواین جورکارها فراری بودی،دست به سیاه و سفید نمیزدی! اخه حمید دختر باید لباساشو خودش بیاره خونه بخت،توکه همه چی خریدی! ❤️تاعمه این را گفت همه زدیم زیر خنده،مشخص بود کلی وقت گذاشته وتمام ساعت هایی که کلاس نداشته . 🌷با اینکه هوا به شدت گرم بود ولی تمام یک هفته ای که حمید قزوین بود راباهم گذراندیم. جاهای مختلف قرارمیگذاشتیم،حتی وسط گرمای ظهر که همه دنبال خنکی کولر وسایه اتاق های خلوت هستند ما دنبال آن بودیم که همه لحظات را کنارهم باشیم. برخلاف روزهایی که دوره بود این یک هفته خیلی زود تمام شد. باید برای ادامه دوره ها به مشهد میرفت. 💐جدایی بار دوم خیلی سخت تر بود. سعی کردم موقع خداحافظی پیش خود حمید ناراحتی نکنم.چون مبدانستم شغل حمید ازاین ماموریت ها و دوره ها زیاد دارد. اگرمیخواستم برای هر خداحافظی آه وناله سردهم روی اراده حمید اثر منفی میگذاشت. چون سری قبل غذای توی راهی اذیتش کرده بود،موقع رفتن برایش ساندویچ خانگی درست کردم. حمید را که راه انداختم همان جا داخل حیاط کنار باغچه کلی گریه کردم. 🌺پیش خودم گفتم: ماشانس نداریم،اوایل نامزدیمون که افتاد توی پاییزو زمستون،به خاطر کوتاهی روزها وهوای سرد نمی تونستیم زیاد کنارهم باشیم. حالا هم که روزها بلندوهوا خوب شده حمید کنارم نیست و دوره داره. ادامه دارد....                  
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#یادت_باشد #قسمت‌پنجاه‌هشتم 🌿﷽🌿 🌻دلم برای همه چیز تنگ شده بود. برای پیاده رفتن هایمان،برای بستنی
🌿﷽🌿 🌸روزهایی که نبود خیلی سخت گذشت. در ذهن خودم خیال بافی می کردم،می گفتم اگر حمید الان بود با هم می فرفتیم ((چهل ستون))شاید هم می رفتیم فدک((تپه نورالشهدا)). 🍎دلم برای شیرین زبانی ها ومهربانیش لک زده بود،مخصوصا که دوم تیر اولین تولدم بعد از نامزدی کنارم نبود،زنگ زد تلفنی تبریک گفت،کلی شوخی کرد،ناراحت بودم که نیست چون نبودنش برایم سخت شده بود. حدس زدم که حمید متوجه ناراحتیم شد چون بلافاصله بعد از تماسش چند پیامک فرستاد. ❤️برایم شعر گفته بود و من را((قرة العین))صداکرد،چند متن ادبی هم برایم نوشت وفرستاد. پایش می افتاد یک پا شاعر میشد،هم متن های خوبی می نوشت هم اوقات شعر می گفت،در کلمه به کلمه متن هایش می شد دل تنگی را حس کرد. 🌷با اینکه می دانستم متن ها واشعار را از خودش می نویسد فقط برای اینکه حال و هوایش عوض کنم نوشتم:((انتخاب های خیلی خوبی داری حمید،واقعا متن های قشنگیه،از کدوم کتاب انتخاب می کنی؟)) 💐بی شیله پیله گفت:منو دست انداختی دختر؟این ها همش دست نوشته های خودمه نوشتم:شوخی کردم عزیزم،کلمه به کلمه ای که می نویسی برام عزیزه،همشون رو توی یه تقویم نوشتم یادگاری بمونه. فردا که تماس گرفت از من خواست شعری که دیشب فرستاده بود رابرایش بخوانم. 🌺شعر هایش ملودی وآهنگ خاص خودش را داشت،از خودم من در آوردی یک آهنگ گذاشتم،صدایم را صاف کردم و شروع کردم به خواندن،همه هم غلط ودرهم برهم! عشقم دست هایم را تکان می دادم ولی هر کاری کردم نتوانستم ریتم شعرش را به خوبی در بیاورم. حمیدگفت:توبا این شعر خوندن همه احساس من رو کور کردی. 🌹دونفری خندیدیم،گفتم:خب حمید من بلدنیستم خودت بخون. خودش که خواند همه چیز درست بود،وزن وآهنگ وقافیه سر جایش بود،وسط شعر سکات شد، گفت عزیزم من میخونم حال نمی ده،تو بخون یکم بخندیم! ادامه دارد....                  
🔶همکاری کودک در کار خانه 🔸از همان خردسالی شروع کنید. کارها را متناسب با سن و توانایی اش به او بسپارید. 🔸دقیقا کاری را که از کودک انتظار دارید، همراه نحوه ی درستِ انجامش به اون نشان دهید. بی درنگ پس از انجام درستِ کار، او را تشویق کرده و ضمن بازگو کردن همکاری کودک در جمع دیگران، او را تحسین کنید. 🔸زمان انجام کار را به کودک یادآوری کنید. برای مثال جدولی بکشید که مشخص می کند کودک چه زمانی باید چه کاری را انجام دهد. مثلا بگویید بعد از تمام شدن غذا او باید چه کاری بکند. 🔸بعد از گذشت مدتی از همکاری کردن کودک، در پایان هر روز، و نه در طول روز، در حضور او عملکردش را بررسی کنید. کم کم فاصله ی زمانی این بررسی ها را بیشتر کنید. 🔸برای هر همکاری کودک یک امتیاز قرار دهید و برای هر چند امتیاز یک جایزه، عدم همکاری او را با محروم کردنش از علایق و امکاناتش، تنبیه کنید
9.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 نگاه زیبا و عارفانه‌ی مساله‌ی مالکیتِ تن. 🔸استاد فروغی
⬅️ اگر روزی ازم بپرسن چه آدمایی رو بیشتر دوس داری، میگم اون‌هایی که توی زندگی بیشتر از همه رنج کشیدن. رنج نه به منزله غم. که غم هم میتونه شکلی از رنج باشه. ⬅️ رنجی که به معنی رشد و رسیدن به نورِ امید وسط تاریک ترین روزهای زندگیشون باشه. اون آدم‌ها شاید زیاد کتاب نخونده باشن. ⬅️ شاید سواد زیادی نداشته باشن. شاید پولدار نباشن.  ولی عمیقن. انسان های عمیق رو دوس دارم. ⬅️ اینکه حتی با سکوتشون هم حرف های زیادی دارن. اگه یه روزی ازم بپرسن چه آدمایی رو بیشتر دوس داری، میگم اون آدمایی که با رنج قد کشیدن...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا