فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌌#استوری
🔹 نذار که عادت بکنیم به غربت فراق تو
🔹دنیا میفهمه آخرش باید بیاد سراغ تو...
#امام_زمان #نیمه_شعبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♨️ مسیر منتهی به مسجد جمکران در آستانۀ میلاد حضرت مهدی (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌مگه خودرو حریم شخصی نیست.چرا کشف حجاب در خودرو جرمه؟
پاسخ استاد غلامی رو ببینید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 دلبرى نوجوان اصفهانى با لهجه شیرین در حسینیه معلی
📎 #امام_زمان
📎 #نیمه_شعبان
📎 #ایران_جان
📎 #جان_ما_جان_ایران
♨️ فضیلت احیاء شب #نیمه_شعبان
🔹قال رسول الله(ص)
من احیا لیلة العید و لیلة النصف من شعبان لم یمت قلبه یوم تموت القلوب
هرکس شب عید و شب نیمه شعبان را زنده بدارد، روزی که قلبها همه بمیرند، قلب او نخواهد مرد.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
15Sha'ban.mp3
8.41M
بنده دلشوره شب نیمه شعبان را خیلی زیاد دارم...
تا شب نشده اینو گوش بدید
⚡️بیانات استاد فیاضبخش در جلسه اخیر حدیث معراج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نقارهزنیِ شب میلاد حضرت مهدی(عج) در حرم مطهر رضوی
🌼السلام علیک
یاصاحب الزمان(عج)💚
🌼می تپد قلب زمین
هم با صدای پای شما💚
🌼نیمه شعبان ببینم من
کاش سیمـای شما💚
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج🙏
برکهی آرزوی من وصل شده به خندهات
خندهی بیامان من! مهدی صاحبالزمان!💖🥲(:
#شبتونبخیر✨
سلام امام زمانم✋🌸
ای یار سفر کرده اگر که ز تو دوریم
حس میکنم انگار که نزدیک ظهوریم
ای نور که کعبه شده دل تنگ اذانت
مردان جهادند همه منتظرانت...
ای بودم از نبودِ تو نابود می شوم
می سوزم از فراقِ تو و دود می شوم
آقا بیا و با دَمِ عیساییت ببین
نابودم و زِ بودِ تو موجود می شوم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر اینجا قشنگه!(؛🥲❤️
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
22.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 نماهنگ به امید دیدار
💐به مناسبت ولادت با سعادت حضرت مهدی (عج)
📎 #نیمه_شعبان
📎 #میلاد_امام_زمان
📎 #ایران_جان
📎 #جان_ما_جان_ایران
17.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سخنان شنیدنی و همراه با بغض استاد علی نصیریان در بزرگداشت نودسالگیاش در شب نیمه شعبان در خانه فرهنگ و هنر گویا
🔸 حیف است که فرهنگ ایران به سمت ابتذال برود / وای بر ما که عُرضه نداشتیم منطقالطیر خودمان را اجرا کنیم، منطق الطیری که پیتربروک اجرا میکند فرق میکند با آنچه که خودمان داریم
🌸یا صاحب العصر و الزمان🌸
برای جشن تولدت تدارکی دیدم
سبد سبد گل نرگس برایتان چیدم
نوشته ام به روی برگ برگ این گلها
ببخش حضرت آقای من، نفهمیدم
🎊میلاد مهدی فاطمه (عج) را به همه اعضای بزرگوار تبریک و شادباش میگم 🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖💖💖💖💖💖
🕊هرکسی دنبال خبر میگرده
🕊بهش بگیم عشق داره برمیگرده
🦋سلام علیکم خدمت اعضای محترم کانال سنگر عفاف و حجاب✨
روز میلاد مهدی موعود علیه السلام مبارک باد🌷
از امروز داستان جذاب عاشقانه مذهبی #ازسوریهتامنا درکانال بارگزاری خواهد شد.
ان شاءالله مورد توجه قراربگیره.
ومن اللّه توفیق✨
💖💖💖💖💖💖💖
🎀#رمان_از_سوریه_تا_منا
#قسمت_1🌻
ــ ببخشید مهدیه خانوم!
"بسم ا... این دیگه کیه؟؟!!"
رویم را برگرداندم و با صالح مواجه شدم. سریع سرش را پایین انداخت لبخندی زد و گفت:
ــ سلام عرض شد
ــ سلام از ماست
ــ ببخشید میشه سلما رو صدا بزنید؟
ــ چشم الان بهش میگم بیاد
هنوز از صالح دور نشده بودم که...
ــ مهدیه خانوم؟
میخکوب شدم و به سمتش چرخیدم و بی صدا منتظر صحبت اش شدم. کمی پا به پا کرد و گفت:
ــ ببخشید سر پا نگهتون داشتم. سفری در پیش دارم خواستم ازتون حلالیت بطلبم. بالاخره ما همسایه هستیم و مطمئنا گاهی پیش اومده که حق همسایگی رو ادا نکردم البته بیشتر اون ماجرا...😥 منظورم اینه که... بهر حال ببخشید حلال کنید.😔
هنوز هم از او دل چرکین بودم😒 بدون اینکه جوابش را بدهم چادرم را جلو کشیدم و به داخل حسینیه رفتم که سلما را صدا بزنم. روز عرفه بود و همه ی اهل محل در حسینیه جمع شده بودیم برای خواندن دعا و نیایش.
ــ سلما... سلما...
ــ جانم مهدیه؟
ــ بیا برو ببین آقا داداشت چیکارت داره؟
سلما با اضطراب نگاهی به ساعت مچی اش انداخت و گفت:
ــ خدا مرگم بده دیر شد...
چادرش را دور خودش پیچاند و از بین خانم ها با گامهای بلندی خودش را به درب خروجی رساند
ــ سلما... سلماااا
ای بابا مفاتیحشو جا گذاشت. خواهر برادر خل شدن ها...
#ادامہ_دارد...
🎀 #رمان_از_سوریه_تا_منا
#قسمت_2🌻
مراسم تمام شده بود و به همراه پدر و مادرم راهی منزل شدیم. مفاتیح خودم و مفاتیح سنگین سلما در دستم بود و چادرم را شلخته روی سرم نگه داشته بودم.😒 داخل کوچه که پیچیدیم جمعیت اندکی را جلوی منزل پدر سلما دیدیم. صالح با لباس نظامی و کوله ی بزرگی که به دست داشت بی شباهت به رزمنده های فیلم های زمان جنگ نبود.😳
"این هنوز سربازی نرفته؟ پس چیکار کرده تا حالا؟"😒
هنوز حرف ذهنم تمام نشده بود که صالح به سمت ما آمد و با پدرم روبوسی کرد و پدر، گرم او را به آغوشش فشرد. متعجب به آنها خیره بودم که مادر هم با بغض با او صحبت کرد و در آخر گفت:
ــ مهدیه خانوم خدانگهدار. ان شاء الله که حلال کنید.✋
کوله را برداشت و با بغض شکسته ی سلما بدرقه شد و رفت... جمعیت اندک، صلواتی فرستادند و متفرق شدند. سلما به درب حیاط تکیه داد و قرآن را از سینی برداشت و سینی به دستش آویزان شد.😞 قرآن را به سینه گذاشت و بی صدا اشک ریخت. این بی تابی برایم غیر منطقی بود. به سمتش رفتم و تنها کافی بود او را صدا بزنم که بغضش بترکد و در آغوشم جای بگیرد. او را با خودم به داخل منزلشان بردم. پدرش هم همراه صالح رفته بود و سلما تنها مانده بود. مادرش چند سال پیش فوت شده بود و حالا می فهمیدم با این بغض و خانه ی خالی و سکوت سنگین، تحمل تنهایی برایش سخت بود.😖
ــ الهی قربونت برم سلما چرا اینجوری می کنی؟ آروم باش...
هق هق اش بیشتر شد و با من همراه شد.
ــ چقدر لوسی خب بر می گرده...😒
در سکوت فقط هق می زد.
سعی کردم سکوت کنم که آرام شود.
ــ خب... حالا بگو ببینم این لوس بازی چیه؟😏
ــ اگه بدونی صالح کجا رفته بهم حق میدی😢
و با گوشه ی روسری اش اشکش را پاک کرد و آهی کشید.
ــ ای بابا... انگار فقط داداش تو رفته سربازی😂
ــ کاش سربازی می رفت...😔
ــ کجا رفته خب؟!😕
ــ سوریه...😭
و دوباره هق زد و گریه ی بلندش تنم را لرزاند. اسم سوریه را که شنیدم وا رفتم
"پس بخاطر این بود که همش حلالیت می طلبید؟!"😶
#ادامہ_دارد...
چرا بعضی وقتها بدون هیچ دلیلی حس میکنیم حالمان خوب است؟🤔
🔻«بعضی وقتها انسان میبیند یک حال خوشی دارد؛ حالت نورانی دارد! نمیداند علتش چیست. هر چه فکر میکند، هیچ علتی پیدا نمیکند🤔 نه کار خاصی کرده، نه نماز خاصی خوانده؛ هیچ کاری نکرده است!
نمیداند در کوچهای، جایی، رد میشده 🚶🏻♂️و فقط گذرا حضرت (عج) از کنارش رد شده است🥺 این نورانیّت و حال خوش، به همین جهت در این شخص ایجاد شده است»
_به نقل از مرحوم آیت الله بهجت(ره)
برشی از کتاب «حضرت حجت(ع)