#همسرداری #شوهر تو بدون #پدرو #مادرش هیچی نیست...

⬜️ درمان کبد چرب بدون دارو! 🔹️درمان خانگی کبد چرب با کمترین امکانات و عوارض می‌تواند علائم این بیماری را کاهش دهد و یا حتی آن را به بهبودی کامل برساند.

🖼هرروز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنیم: 🗒تقویم امروز: 📌 یکشنبه ☀️ ۵ فروردین ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۱۳ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری 🎄 24 مارس 2024 میلادی 🔰حدیث امروز: امیرالمومنین علیه السلام: انسان با ایمان شادی اش در چهره واندوهش در درون قلب اوست. 📚نهج‌البلاغه حکمت ۳۳۳ 📿ذکر امروز : یاذالاجلال والاکرام 📝مناسبت روز : نداریم

دعای روز سیزدهم #ماه‌رمضان التماس دعا

اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ ⛔️ شایعات از نظر قرآن - بخش اول 🍀 «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً» (اسراء/۳۶) «لا تَقْفُ» (قفا) پشت سر، قرآن می‌فرماید پیگیری نکن چیزی را که نمی‌دانی یعنی دنبال آنرا نگیر، «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ» دل و گوش و چشم همه روز قیامت مورد سؤالند، بیخود هرچه دیدی نگو هر چه شنیدی نقل نکن، پی آنرا نگیر خیلی از حرفها دروغ است، شایعات بی اساس... ⁉️ حالا چطور شایعه بوجود می‌آید؟ ⬅️اول از همه سادگی مردم، مردم اگر ساده باشند زود شایعه را قبول می‌کنند، ⬅️دوم توقع زیاد از افراد، مثلاً توقع دارند فلانی زاهد باشد تا دیدند صاحب چیزی است، مثلاً باغی دارد، می‌گویند از کجا آورده؟ شما حق نداری بپرسی از کجا آورده، ممکن است ارث پدر باشد ، ممکن است کار کرده، داشتن گناه نیست، هر کسی که مال و منالی دارد به این معنی نیست که آن را از راه حرام بدست آورده. ⬅️ سوم علاقه به حرف بیهوده، بعضی از مردم دنبال حرفهای پوچ و بیهوده هستند تا آنرا شاخ و برگ داده و بازار شایعه را داغ کنند. ⬅️ چهارم نادانی مردم نسبت به گناه شایعه... ❌ ما باید اینو بدانیم که چشم و گوش امانتی هستند از طرف خداوند، اینطور نیست که چون گوش داری هر چیزی خواستی بشنوی، چون چشم داری هرچیزی را نگاه کنی، چشم و گوش روز قیامت مورد سؤالند، هر چیزی را دنبال نکن، خیلی از حرف‌ها اساس و ریشه ندارد، قرآن راجع به خطر شایعه می‌فرماید «وَیْلٌ لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثیمٍ» (جاثیه/۷) وای بحال کسی که چیز خلاف حقیقت را می‌بافد و پخش می‌کند، یکی از شایعات معروف در تاریخ که تا همین الآن هم ادامه دارد و چند صد میلیون نفر آن را باور کرده اند شایعه قتل حضرت عیسی مسیح علیه السلام است، شایع کردند که ما حضرت مسیح را کشتیم و به صلیب کشیدیم، قرآن می‌فرماید دروغ است... کسی را شکل حضرت عیسی مسیح علیه السلام گرفتند و اعدام کردند و خیال کردند حضرت عیسی است قرآن می‌فرماید «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ» (نساء/۱۵۷) نه او را کشتند و نه به صلیب کشیدند، «وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ» بلکه این امر بر آنها مشتبه شد، یعنی چیزی که صدها میلیون نفر مسیحی به آن معتقدند همه‌اش دروغ است، این صلیب و تثلیث مسیحی‌ها کفر است، خداوند در قرآن می فرماید تا گناه نکنی کاری بهت ندارم، اما یکسری گناهان را می‌گوید گناه هم نکنی تنبیه می شوی، چون دوست داری گناه بکنی، علاقه به گناه، گناه نیست، جز علاقه به شایعه، اگر کسی علاقه به شایعه داشته باشد، همین علاقه باعث می شود خداوند او را تنبیه کند، حتی اگر حرفی هم نزند، قرآن می‌فرماید «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ» (نور/۱۹) یعنی کسانی که دوست دارند یک فحشایی پخش بشود شاید هم کاری نکرده، فقط «یُحِبُّونَ» دوست دارد، اگر دوست داشته باشد آبروی کسی ریخته بشود «لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ» عذاب دنیا و آخرت فقط بخاطر اینکه دوست دارد، ما نباید دوست داشته باشیم آبروی کسی بریزد و لذا در مسائل دزدی و قتل می‌گویند دو تا شاهد، اما در زنا می‌گویند چهار تا شاهد، برای اینکه خدا می‌خواهد آبروی کسی نریزد اسلام نمی‌خواهد آبروی کسی بریزد... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️ حبیب‌الله یوسفی

‍ 🔰 روزه کله گنجشکی🐣✨ 💠 امام باقر -علیه‌السلام- : ما کودکان‌مان را از ۵ سالگی امر به نماز می‌کنیم و شما از ۷ سالگی امر کنید؛ و برای روزه از ۷ سالگی امر مى‏‌كنيم، به اندازه‌ای که در روز طاقت دارند، هر چند نصف روز يا بيشتر و يا كمتر باشد، و وقتى تشنگى يا گرسنگى بر ايشان غالب شد، افطار مى‏‌كنند تا به روزه عادت کنند و توانایی بیابند؛ ✅ و شما فرزندان‌تان را از ۹ سالگی به روزه امر کنید، هر مقدار از روز را كه مى‏‌توانند روزه بگيرند، و وقتى تشنگى بر ايشان غلبه كرد، روزه‌ی خود را افطار كنند. 📚 الكافي، ج‏۳، ص۴۰۹ #رمضان_الکریم #فرزندپروری

خدایا شکرت که زنان میهن عزیزم ایران #امنیت دارند. #بیمارستان_شفا 😭😭😭😭 #دعاکنیم_برای_ظهور 💔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

روز به درک واصل شدن دشمن اهلبیت حجاج یوسف ثقفی را تبریک عرض میکنم

📢📢 چرا #شیعیان مانند #اهل_تسنن دست بسته #نماز نمی خوانند ؟ 👈 کارشناس : استاد شریفی اللّهم صلّ علی محمّدوآل محمّد و عجّل فرجهم 💎فضایل مولایمان را به همه بگوییم 

📢📢 دیدگاه بسیار عجیب و خلاف عقل بعضی ها در مورد کسانی که با #امیرالمومنین علیه السلام در #جمل و #صفین جنگیدند و هزاران نفر را کشتند 👈 کارشناس : استاد_شریفی اللّهم صلّ علی محمّدوآل محمّد و عجّل فرجهم 💎فضایل مولایمان را به همه بگوییم 

#آثارشگفت_انگیزخداونددراعماق_دریا نحوه ی شکار هشت پا 💫امام علی (ع): "ای کسی (خدا ) که در دریاها آثار شگفت انگیز او نهان است!" 📓 نفحات القرآن ج2 ص275 امام سجاد (ع) دعای جوشن کبیر ⚠️حواسمان باشد 14 قرن پیش بدون ابزار لازم به عجایب آفرینش در دریاها اشاره شده . اللّهم صلّ علی محمّدوآل محمّد و عجّل فرجهم 💎فضایل مولایمان را به همه بگوییم

. 🔴به باباش زنگ میزنه و میگه: می خوام روزه ام رو بشکونم ... ➖ واکنش پدر مادرهای ترکیه‌ای🤦‍♀ 😁 ___________________________

داستان زنان غزه اینگونه است داغدار عزیزان می‌شوند بی پناه و بی خانه میشوند به بیمارستان‌ها پناه می‌برند گرسنه و تشنه روزه می‌گیرند اسیر می‌شوند و کتک می‌خوردند در مقابل میلیارد‌ها انسان بی‌درد پرده‌ی عصمتشان دریده می‌شود ودر آخر به شهادت می‌رسند این دیگر غم و تراژدی نیست یک درد کشنده است. ✍عالیه سادات

🔶 ماه رمضان امسال به روایت زن آمریکایی که مسلمان نیست...

💐روایت جالب سرکار گذاشتن حاج آقا روی آنتن تلویزیون! 📎 #برنامه_محفل 📎 #ماه_رمضان 📎 #ماه_مهمانی_خدا

#علی (علیه السلام) کیست؟!🤔 هر روز با یکی از شاهکارهای امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام)😍 🎥 امیرالمومنین(ع) نابغه ریاضی! ببینید و کیف کنید...😍 #ڪانال‌ما‌را‌بہ‌اشتراڪ‌بگذارید👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛

🎙حجت الاسلام ماندگاری 💠اهمیت فرزندآوری در سبک زندگی اسلامی #امام_زمان #سبک_زندگی_اسلامی #ایران_قوی

🌸🍃🌸🍃🌸🍃 سلام علیکم عرض ادب واحترام خدمت سروران بزرگوارکانال 《سنگر عفاف و تربیت》 از امروز داستان هیجانی و شنیدنیه 🧡⃟⚡️ڍام‌شـ🔥ـیـطـاݧـے🧡⃟⚡️ درکانال بارگزاری خواهدشد. ان شاءالله مورد توجه قرار بگیرد. اجرکم عند اللّه... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃

#رمـاݧ♥⃟🥀 🧡⃟⚡️ڍام‌شـ🔥ـیـطـاݧـے🧡⃟⚡️ #قـسـمـت‌‌اول⬇️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به نام خدا (اَعوذُ بِاللّه مِنَ الشّیطانِ الرّجیم) پناه می‌برم به خدا از شرّ شیطان رانده شده از شرّ جنّیان شیطان صفت و از شرّ آدمیان ابلیس گونه من (هما) تک فرزند یک خانواده ی سه نفره ی معتقد و مذهبی اما منطقی وامروزی, هستم. پدرم آقا محسن, راننده ی تاکسی ,مردی بسیار زحمت‌کش که از هیچ تلاشی برای خوشبخت شدن من دریغ نکرده و مادرم حمیده خانم، زنی صبور، بسیار با ایمان و مهربان که تمام زندگیش را به پای همسر و فرزندش می‌ریزد. نزدیک سی سال است از ازدوجشان می‌گذرد. هشت سال اول زندگی‌شان بچه دار نمی‌شوند و با هزار دعا و ثنا و دارو و دکتر ، من قدم به این کره‌ی خاکی می‌گذارم تا خوشبختی‌شان تکمیل شود. پدرم نامم را هما می‌گذارد چون معتقد است من همای سعادتی هستم که بر بام خانه‌شان فرود آمده‌ام و بی‌خبر از این‌که این همای سعادت روزگاری دیگر ناخواسته همای شوم بدبختیشان را رقم می‌زند.... در چهره و صورت به قول اقوام و دوستان، زیبایی خاصی دارم، شاید همین چهره‌ی زیبا باعث شده از زمانی که خودم را شناختم، شاید سوم راهنمایی بودم که پای خواستگارها به خانه‌مان باز شود. کم پیش می‌آید درجمعی حاضر بشوم یا در مجلسی دعوت شوم و پشت سرش یکی دو تا خواستگار را نداشته باشم الان سال دوم دانشگاه رشته‌ی دندان پزشکی هستم. پدر و مادرم انسان‌های فهمیده‌ای هستند و مرا در انتخاب همسر آزاد گذاشته‌اند. اما من در درونم میلی به ازدواج ندارم تمام هدفم تکمیل تحصیلاتم هست تا بتوانم فردی مفید برای جامعه و افتخاری بزرگ برای پدر و مادر دلسوزم باشم. اگرهم زمانی بخواهم ازدواج کنم، حتما دنبال فردی فرهیخته و با ایمان هستم تا مرا به کمال برساند. به موسیقی,خصوصا نواختن گیتار علاقه ی زیادی دارم. یکی از دوستانم به نام سمیرا پیشنهاد داد تا به کلاس استادی بروم که درنواختن گیتار سرآمد تمام نوازندگان است. ازاین پیشنهاد بی‌نهایت خوشحال شدم. به خانه که رسیدم برای مادرم تعریف کردم ایشان هم که از علاقه‌ی من به این ساز خبر داشت گفت: من مخالفتی ندارم. اما نظر نهایی من همان نظر پدرت است. شب با پدر صحبت کردم ایشان هم مخالف کلاس رفتنم نبودند... که ای کاش مخالفت می‌کردند و نمی‌گذاشتند پایم به خانه‌ی شیطان باز شود ... فردای آن روز با سمیرا رفتیم برای ثبت نام. دختر خانمی که آن‌جا بود گفت: کلاس‌های ترم جدید از اول هفته‌ی آینده شروع می‌شوند. لطفاً شنبه تشریف بیاورید.... نمی‌دانم دو حس متناقض درونم می‌جوشید یکی منعم می‌کرد و دیگری تحریکم می‌کرد ..... اما علاقه‌ی زیادم به این ساز، شوقی درونم بوجود آورده بود که برای رفتنم به کلاس، لحظه شماری می‌کردم .... #ادامه_دارد .

#رمـاݧ♥⃟🥀 🧡⃟⚡️ڍام‌شـ🔥ـیـطـاݧـے🧡⃟⚡️ #قـسـمـت‌‌دوم⬇️ امروز شنبه بود. طرف صبح رفتم دانشگاه.... الانم آماده میشم تا سمیرا بیاد دنبالم با هم بریم کلاس گیتار.... زنگ در را زدن. _مامان! کارنداری من دارم میرم. _خدابه همراهت، مراقب خودت باش عزیزم. سمیرا با ماشین خودش اومد دنبالم و تا خود کلاس از استاد و کارش تعریف کرد. خیلی مشتاق بودم ببینمش. وارد کلاس شدیم ده دوازده نفری نشسته بودند اما از استاد خبری نبود. باسمیرا ردیف آخر نشستیم. بعداز ده دقیقه استاد تشریفشون رو آوردند. _من، بیژن سلمانی هستم، خوشبختم که در کنار شما هستم، امیدوارم اوقات خوشی را در معیت هم سپری کنیم. بعد همه ی هنرجوها خودشون رو معرفی کردند. اکثراً تو رنج سنی خودم بودند. استاد هم بهش میومد حدود ۴۵ ، ۴۶ داشته باشه ... چشماش خیلی ترسناک بود، وقتی نگاهت می‌کرد انگار تمام اسرار درونت را می‌دید.نگاهش تا عمق وجودم رامی‌سوزاند. خصوصاً وقتی خیره به آدم نگاه می‌کرد یه جور دلشوره میافتاد به جونم. یک بار درحین توضیح دادنش به من خیره شده بود ناخودآگاه منم به چشماش خیره شدم... وااااای خدای من انگار داخل چشماش آتیش روشن کرده بودند. به جان مادرم من آتیش را دیدم.... همون موقع اینقد ترسیده بودم، پیش خودم گفتم محاله دیگه ادامه بدم دیگه امکان نداره پام را تو این کلاس عجیب و ترسناک بزارم. می خواستم اجازه بگیرم برم بیرون، اما بدون اینکه کلامی از دهن من خارج بشه، استاد روش را کرد به من و گفت: الان وقت بیرون رفتن نیست خانم، صبرکنید ده دقیقه ی دیگه کلاس تمومه !!!... واااای من که چیزی نگفته بودم این ازکجا فهمید من می خوام برم بیرون😱 از ترس قلبم داشت میومد تو دهنم، رعشه گرفته بودم. سمیرا بهم گفت: چت شد یکدفعه؟ باهمون حالم گفتم: هیس، بزار بعد از کلاس بهت میگم... بالاخره تموم شد، هول هولکی چادرم را مرتب کردم که برم بااینکه بچه ها دور استاد را گرفته بودند، اما ازهمون پشت صدازد: خانوم هما سعادت، صبر کنید... بازم شوکه شدم برگشتم طرفش. یک خنده ی کریه کرد و گفت: شما دفعه‌ی بعدی هم میاین کلاس. فکر نیامدن را از سرتون به در کنید. درضمن قرارنیست چیزی هم به دوستتون بگید هااا واااای خدای من، این از کجا فهمید من نمی خوام بیام؟؟ تمام بدنم یخ کرده بود، مغزم کارنمی‌کرد.... #ادامه_دارد ... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌