فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💤در آخرین سهشنبه پاییز
❤️به نیت سلامتی و تعجیل
🧡در فرج مهدی موعود عج
✨صلواتی ختم کنیم
🍁اللهمَّ صَلِّ علُى مٌحُمٌدِِ
❤️وَالُ مٌحُمٌدِ
🍁وعجل فرجهم
❤در پناه 🍁 امام_زمان_عج
روز و روزگارتون پر از نعمت
و خیر و برکت و سعادت❤️
🎉سهشنبه تون مزین به ظهور مولا🧡
🌸🍃
💢 فراغت سودمند
☘️ یکی از اهداف آموزش و پرورش، آموختن طریقه صحیح استفاده از اوقات فراغت است.
📎 #خانواده
📎 #کودک_من
📎 #تربیت
📎 #سبک_زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ برتری حضرت زهرا سلاماللهعلیها بر زنان عالَم
📎 #برتری_حضرت_زهرا
📎 #فضیلت_حضرت_زهرا
هدایت شده از ریحانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤ دیدار هزاران نفر از بانوان سراسر کشور با رهبر انقلاب آغاز شد
🔹️در ایام سالروز ولادت حضرت زهرا سلامالله علیها، دیدار جمعی از اقشار مختلف بانوان با رهبر انقلاب، هماکنون با ورود حضرت آیتالله خامنهای به حسینیه امام خمینی آغاز شد. ۱۴۰۳/۹/۲۷
💻 @khamenei_reyhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ثبت صحنهای بینظیر در پخش زنده
دعای ندبه از شبکه یزد
#پدر
#خانواده
#اخلاق
🚩 موکب شهدای شهرستان بهشهر
@Behshahr_Arbaeen
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#رمان #رهایی_از_شب #قسمت_پنجاه_و_هشتم وقت خوبی بود برای خاتمه دادن به همه ی این بازیها.! بهش گفت
#رمان
#رهایی_از_شب
#قسمت_پنجاه_و_نهم
با رفتن نسیم میدانستم که فصل جدیدی از مشکلات و سختیها شروع خواهد شد.
من در گذشته خرابکاریهایی کرده بودم که حالا آثارش در زندگی ام بود.وقتی نگاه به هر گوشه ی این خونه میکردم رد فریب یک پسر ثروتمند پیدا میشد!
بیشتر وسایل این خونه با پول وهدایایی تهیه شده بود که پشتش گناهی عظیم خوابیده بود!! حالا که دارم تغییر میکنم تحمل دیدن اینها خیلی سخت بنظر میرسه! باید چه کار میکردم؟؟
فکری به ذهنم رسید.یک روز تمام شهامتم رو جمع کردم و هرچه که کامران برام خریده بود و هدایایش رو داخل ساکی ریختم و به سمت کافی شاپش رفتم.نمیدونستم کارم درسته یا نه..!!!
اصلا شاید داشتم خودم رو فریب میدادم!! شاید اینها بهانه بود تا دوباره کامران رو ببینم!
وقتی داخل کافه شدم شلوغتر از همیشه به نظر میرسید ! گارسونهای کامران به محض دیدنم با چشمان از حدقه بیرون زده به طرفم اومدند و حسابی تحویلم گرفتند.یکی از آنها در حالیکه منو زیر چشمی زیر نظر داشت داخل اتاق مدیریت رفت.میدانستم که رفته کامران راخبر کند.یکباره دلشوره گرفتم.بازهم این تپش قلب لعنتی شروع شد.لحظاتی بعد کامران که تیپ رسمی زده بود با هیجان بین درگاه حاضر شد.و نگاهی به من وساک در دستم انداخت.
آب دهانم را قورت دادم و با غرور وشهامت نگاهش کردم.
او با قدمهایی سریع و چشمانی که برق میزد به طرفم اومد.
انگار میخواست گریه کند ولی خجالت می کشید.
سرم رو به اطراف چرخوندم.چهره ی دخترهایی رو دیدم که با اینکه کنار دوست پسرهایشان نشسته بودند ولی با حسرت و علاقه به او نگاه میکردند ونگاهی حسادت وار به من و ظاهر ساده و بی آرایشم میکردند.اما کامران کوچکترین توجهی به آنها نداشت.اصلا آنها رو نمیدید!! تمام نگاهش سهم من بود!!
باز احساس غرور کردم!! حسی که کامران در من ایجاد میکرد همیشه این بود و این حالم رو خوب میکرد!!
سلام نکرد.شاید چون هنوز در ناباوری بود!
پرسید:واقعا خودتی؟؟؟
به سردی گفتم:میبینی که!!کجا میشه بدون دردسر صحبت کرد؟
او خواست بازومو بگیره به رسم مشایعت عاشقانه ولی خودم را کنار کشیدم و با اخمی کمرنگ اعتراض کردم.
او نگاهی شرمساربه مشتریانش انداخت وگوشه لبش رو گزید وگفت:
بریم اتاق من!!
جلوتر از او با غرور راه افتادم وداخل اتاق رفتم.او پشت سر من وارد اتاق شد.خواست در راببندد که گفتم:بزار باز باشه!!
نشستم روی کاناپه!
او هیجان زده ونگران بود.!! یعنی من برایش مهم بودم؟؟
با صدایی مرتعش ،گارسونش رو صدا کرد:
-سعید..!! دوتا سینی ویژه بیار
بعد مقابلم نشست و دستهایش را قلاب کرد و سرش رو پایین انداخت.
دلم یک مدلی شد.
چقدر دلم براش تنگ شده بود.او لاغرتر به نظر میرسید!!
مگه میشه او با اینهمه کبکبه و دبدبه عاشق من بی سرو پا بشه؟
نه امکان نداشت..او داشت با من بازی میکرد! همانند من که با آنها بازی کردم!
سکوت را شکستم:
-من اینجا نیومدم برای دیدنت.اومدم ..
ساک رو روی میز گذاشتم و ادامه دادم:
اومدم امانتیهاتو بهت برگردونم.
او با تعحب نگاهم کرد.
-امانتی؟ ؟؟ من امانتی ای پیش تو نداشتم!!
گفتم:چرا… داشتی!!
او با تردید زیپ ساک رو باز کرد وبادیدن هدایا جا خورد.
روی لباسها سرویس طلایی که قبل از سفر برام خریده بود رو برداشت و با گله مندی نگاهم کرد.
سعی میکردم حتی الامکان نگاهش نکنم.
دلش شکست.
این رو حس کردم..
از رد اشکی که توی چشمانش جمع شد و اجازه نداد دیده شه!!
آخه او هم مثل من مغرور بود.
گفت:چرا داری اینکارو میکنی؟ بعد از چندوقت بیخبری پاشدی اومدی اینجا عذابم بدی؟ از من دقیقا چی میخوای؟ میخوای التماست کنم؟! چرا شما دخترها تا میفهمید یکی…
گفتم که!! مغرور بود!! اگر جمله اش رو تموم میکرد غرورش میشکست.جمله رو اینطوری بست:
بیخیال!! مهم نیست!
ادامه دارد…
نویسنده:#ف_مقیمی
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#رمان #رهایی_از_شب #قسمت_پنجاه_و_نهم با رفتن نسیم میدانستم که فصل جدیدی از مشکلات و سختیها شروع
#رمان
#رهایی_از_شب
#قسمت_شصتم
سعید با دو سینی وارد شد.تا خم شد که ازمون پذیرایی کنه کامران اشاره کرد که بیرون بره.
بعد در فنجانم کمی قهوه ریخت و منتظر شد تا چیزی بگم.
گفتم:خدا خودش بهتر میدونه که من اینجا نیستم تا تو رو وادار کنم التماسم کنی.برعکس اومدم التماست کنم حلالم کنی!
او از جا بلند شد و باحرص گفت:حلالت نمیکنم!!چون باهام بد کردی اونم بدون هیچ دلیلی!!
در این مدت هرچی فکر کردم ببینم آخه من چیکار کردم که مستحق چنین رفتاری بودم چیزی به ذهنم نرسید.من فقط از تو یک توضیح خواستم! همین! اونوقت بجای توضیح اومدی هدایامو برگردوندی؟؟من عادت ندارم هدایامو از کسی پس بگیرم! حتی اگر اون آدم مثل تو بی وفا و بی رحم باشه..
من هم ایستادم وبا آرامش وخونسردی گفتم.:
-من عهدی با کسی نبستم که حالا بهش وفا نکرده باشم!! پس بی وفا نیستم. ودلم نمیخواد هدایایی به این با ارزشی رو از جانب کسی داشته باشم که قرار نیست با او ادامه بدم..الان هم اینجام تا ازت حلالیت بطلبم چون..
نمیتونستم واقعیت رو بگم.دست کم الان نه!
ادامه دادم:
– ما هردومون حق انتخاب داریم! ممکن بود شرایط عکس این بشه و تو به این دوستی خاتمه بدی! اون زمان من قطعا تسلیم شرایط میشدم و درکت میکردم!
او درحالیکه سرش رو با حالتی عصبی تکون میداد گفت:آره ولی یقین بدون من علت بهم زدن اون رابطه رو میگفتم! چون در یک رابطه علاوه بر حق انتخاب، قواعد دیگه ای هم وجود داره! این حق طرف مقابله که بدونه چرا شریکش یک دفعه همه چیز رو به هم میزنه!
سرم رو پایین انداختم و بغضم رو فروخوردم:
-مشکل از تو نیست.انصافا روز اول آشنایی فکر نمیکردم چنین شخصیتی داشته باشی.مشکل منم.همونطور که قبلا گفته بودی برای تو دختر زیاده! دخترهایی که هم شان تو باشند.من..تصمیم گرفتم تغییر کنم.نمیتونم از راه دوستی به زندگیم ادامه بدم.من..سی سالمه!!! میخوام از این به بعد،برم دنبال هدف زندگیم.که قطع به یقین اون هدف اصلا برای تو ملموس نیست!
دست به سینه پرسید:اون هدف چیه؟
گفتم:تو درکش نمیکنی..حتی باورش هم نمیکنی..پس نپرس
دیگه وقت رفتن بود.
به سمت در راه افتادم.
پرسید:داری میری؟
خدای من!! اشکهام.!!نمیتونستم حرف بزنم.یا سرم رو برگردونم.
نزدیکم آمد.
نکنه بغلم کنه و نزاره برم.؟
اما نه.!! مقابلم ایستاد.با لبخندی تلخ!!
ساک رو مقابلم گرفت.
-اینو ببر!این حداقل شرط احترامیه که باید در این رابطه رعایت میکردی!
فایده ای نداشت. اشکهام لو رفت.پس میشد چشمهام بیشتر بباره! گفتم:
-اینها رو آوردم چون نمیخواستم با دیدنشون یاد گذشته ام بیفتم.اینهاحق عشق واقعیته.! نه من که فقط یک رهگذر بودم.
او پوزخندی زد:
_رهگذرها وقتی از کنارت رد میشن گریه نمیکنند!
سرم رو پایین انداختم.او با دست دیگرش مشتم رو باز کرد و ساک رو با تمام مقاومتم دستم داد.داشت دستش رو مقابل صورتم میاورد تا شاید اشکهامو پاک کنه که صورتم رو کنار کشیدم و با لحنی تند گفتم:به من دست نزن!
او پرسید:تو چت شده؟ چه اتفاقی برات افتاده.؟
جواب دادم:تو درکش نمیکنی.یکیش همینه!! دیگه دلم نمیخواد با نامحرم باشم!
ساک رو انداختم و سریع کافه رو ترک کردم.
او دنبالم نیومد! حتی صدام هم نکرد.! شاید هنوز در شوک بود.شاید هم فهمید به دردش نمیخورم!
چندساعت بعد از رفتنم به کافه پشیمون شدم!
دیگه مطمئن نبودم که کارم درست بوده یا خیر! از یک سو با رفتنم و تحویل دادن ساک هدایا، وجدانم رو آسوده کرده بودم و از سوی دیگر، دیدن ناراحتی و چهره ی دلشکسته ی او عذابم میداد و احساساتم رو دچار تناقض میکرد!
بخشی از وجودم بهم اطمینان میداد که کامران داره باهام بازی میکنه! اما بخشی دیگر، بهم هشدار میداد او مستحق این رفتار نبود!
تنها راه خلاصی از اینهمه احساسات وافکار متصاد و متلاطم، پناه بردن به مسجد و قامت بستن پشت سر حاج مهدوی بود.
طبق معمول نماز رو کنار فاطمه در صف اول جماعت خوندیم. دلم میخواست برای او تعریف کنم که امروز چه کار کردم ولی بعد از دیدن اون صحنه در سالن راه آهن دیگه تمایلی نداشتم با فاطمه ، درباره ی مسایلم صحبت کنم! او از اون روز به بعد تبدیل به رقیب من شد و تصمیم گرفتم در خوبی با او رقابت کنم تا شاید فرجی بشه و به فرض محال حاج مهدوی قسمت من بشه!
هه!!! کی فکرشو میکرد عسلی که در مقابل برترین پسرها ، مغرور بود الان کارش گیر یک مرد روحانی باشه و برای رسیدن به او حتی به بهترین وصمیمی ترین دوستش، نارو بزنه؟!
ادامه دارد…
نویسنده:#ف_مقیمی
#فرزند_پروری
❗️کنجکاوی کودکان را سرکوب نکنید و به سوال هایی که پاسخ آن را نمی دانید جواب سربالا ندهید.
▫️یکی از بهترین راه هایی که می توانید به کودک پاسخ دهید اینگونه است: «نمی دانم. به نظر تو چطور می توانیم پاسخ این مساله را پیدا کنیم؟» با یکدیگر دنبال راهکار بگردید و سعی کنید از روش های حل مساله کودک استفاده کنید و اگر چیزی به ذهنش نرسید او را راهنمایی کنید.
#باقیات_الصالحات
🌺🌺🌺
❤ رهبر انقلاب: حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) برترین الگوی زن مسلمان در همه ابعاد زندگی است
🔹️رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران سراسر کشور:
✏️ فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در سختیها، غمگسار پیغمبر، در جهاد، همراه امیرالمومنین، در عبادت، خیرهکنندهی چشم فرشتگان، در سیاست، سرایندهی آن خطبههای فصیح و بلیغ و آتشین [است]. خطبههای فاطمه زهرا -چه آنچه که در مسجد بیان کردند در مقابل مهاجر و انصار، چه آنچه که با زنان مدینه در میان گذاشتند، هم سیاست در آن هست، هم معرفت در آن هست، هم شکایت در آن هست، هم منقبت، همه چیز؛ یک چیز فوقالعادهای است، آن هم در بهترین و عالیترین الفاظ! شبیه خطبههای نهجالبلاغه.
✏️ تربیتکنندهی امام حسن، تربیتکنندهی حسینبنعلی، تربیتکنندهی زینب؛ ببینید این خصوصیات کنار هم که قرار میگیرد حقاً و انصافاً یک شگفتی عظیم عالم وجود را به انسان نشان میدهد. کودکی او الگوست، جوانی او الگوست، ازدواج او الگوست، سیرهی زندگی او الگوست. همهی اینها برترین الگوهایی هستند که نشاندهندهی قلهی زن مسلمان محسوب میشوند. این قله است. اسلام زنان را به سمت این قله دعوت میکند. درست است که همه نمیتوانند برسند. لکن میتوانند به آن سمت حرکت کنند. ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
🖼 #بسته_خبری | #سبک_زندگی_حضرت_زهرا(سلاماللهعلیها) #الگوی_اسلامی_زن
💢 وطن زنی که تابع شوهر است
⁉️ سؤال:
زنی که تابع شوهر است و میداند همسرش برای مدت طولانی در شهری ساکن میشود، آیا اختیار دارد که آنجا را وطن خود قرار ندهد؟
✍️ پاسخ:
🔹 در فرض اطمینان به ماندن خود ولو به خاطر متابعت از همسر، حکم وطن بار میشود.
🔸 به طور کلی تبعیت در وطن، در مورد وطنِ اتخاذی است؛ بنابر این اگر زن در انتخاب وطن و اعراض از آن، تابع ارادۀ همسرش باشد، قصد شوهرش برای او کافی است؛ بنابر این شهری که زن با شوهرش برای زندگی دائم و به قصد توطّن به آن جا رفته، وطن وی هم محسوب میشود.
📚 پینوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله خامنهای.
📎 #احکام_سفر
📎 #احکام_وطن
💢شرط مشترک
💠پاکدامنی، هم برای مردان و هم برای زنان، شرط است
💠سوره مائده، آیه ۵
📚تفسير نور، ج۲، ص: ۲۴۴
📎 #تفسیر_قرآن
📎 #پاکدامنی
"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم"
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ
🪧 تقویم امروز:
📌 چهارشنبه
☀️ ۲۸ آذر ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۶ جمادیالثانی ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 18 دسامبر 2024 میلادی
📖 حدیث امروز:
✳️ امام على عليه السلام:
گناهى، بزرگتر از گناه ثروتمندى نيست كه نيازمند را[از حقّش ] محروم كرده باشد
📚 غررالحكم حدیث ۱۰۷۳۸
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلامامامزمانم..❣
#سلامبرمهدی...❣
علیهالسلام
▫️روزِ من... با نام شما شروع میشود…
مولای من …
❤ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ فِى أَرْضِهِ،
سلام بر تو ای حجّت خدا در زمینش،
❤ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللّٰهِ فِى خَلْقِهِ،
سلام بر تو ای دیده خدا در میان مخلوقاتش
#عهد_ما
#امام_زمان
#سلامی_تا_همیشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنگه دلم برا کربلا ..❤️🩹🥲
#امامحسین
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 معنی افسردگی
👌آیا مبنا و فلسفه پوشش، همان اثر و نتیجه آن است؟
#مبنایحجابنگاهمرداننیست ...
🎙#دکترغلامی
23.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐 مصاحبه با خانم فاطمه حیاتی از بانوان نخبه ی استان خوزستان
💠ایشان یک بانوی هم نام حضرت فاطمه(س) هستند که با حفظ حجاب و عفاف خود شاعر، نویسنده، پژوهشگر، فعال رسانه ای و حافظ قرآن نیز هستند.
🌺آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
🌺هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
🌺آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن
🌺صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است
📎 #روز_زن
📎 #روز_مادر
💢 هشیاری بانوان در برابر دشمن
🔷 همه بهخصوص بانوان مراقب شیوههای نرمافزاری دشمن باشند و فریب شعارها و وسوسهها را نخورند.
🎙 امام خامنهای مدظلهالعالی؛ ۱۴۰۳/۹/۲۷.
📎 #میلاد_حضرت_زهرا
📎 #حضرت_زهرا
📎 #امام_خامنه_ای
16.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸بلوغ راه رهایی از اضطراب
🎙 استاد: مجتبی تمسکی
آینده رو تصور کن.....mp3
1.96M
🍃 پدر مادرا تصور کنید چند سال آینده بچه هاتون این حرفهارو بهتون بزنن
🎙#علی_بورقانی_مدرس_دانشگاه
"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم"
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
🪧تقویم امروز:
📌 پنجشنبه
☀️ ۲۹ آذر ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۷ جمادیالثانی ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 19 دسامبر 2024 میلادی
📖 حدیث امروز:
✳️ امام باقر عليهالسلام:
گرامىترين شما نزد خداوند، كسى است كه بيشتر به همسر خود احترام بگذارد.
📚 وسائلالشيعه، ج۱۵، ص۵۸
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
سلام امام زمانم✋🌸
محتاج گرمی دستان توام، طنین دلنشین صدایت، عطر ملایم و بهشتی گریبانت، تشعشع نافذ نگاهت، طنین پدرانهے گامهایت ...
محتاج توام پدر ...
محتاج توام تا هزار عقدهے ناگفته را باز کنم و رها شوم از چنگال بُغضی پیر که همچون خنجرے زهرآلود در تمام این سالها گلوے شکایتم را فشرده است.
محتاج توام پدر ... محتاج و چشم براه ...
🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحم ِ درد ِ کربلا : )) ❤️🩹
قشنگی ِ این فیلم :
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
دعای عهد.mp3
9.72M
🌸 دعای عهد
#قرار_صبحگاهی
🦋هدیه به مادر امام زمان
✨🕊الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🕊✨
🌼 دعای عهد با #امام_زمان عج
✨قرار تجدید بیعت با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ✨
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
🌺🌸🌺🌸🌺
✨از امام صادق (ع)روایت است:
⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️
#دعای_عهد
⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️
☘🌹☘🌹☘
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
☘🌹☘🌹☘
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاحب الزمان
التماس دعا
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
شب یلدا_ سوئد(پارت۱) _ استاد سعید عزیزی.mp3
28.93M
🟣سخنرانی #دکتر_سعید_عزیزی
🌻با موضوع #تربیت_فرزند
💠مرکز اسلامی امام علی (ع) سوئد 2016
🔻قسمت اول