eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
772 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
9.9هزار ویدیو
336 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
💠﷽💠 🔴 💠 فردى نمی‌توانست با خود کنار بیاید و هر روز با همسرش جرّوبحث داشت. نزد داروسازی قدیمی رفت و از او خواست بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد. داروساز گفت اگر سمّی قوی به تو بدهم که همسرت فوراً کشته شود همه به تو شک می‌کنند پس سمّ می‌دهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى. 💠 و توصیه کرد برای اینکه بعد از مرگش‌ کسی به تو شک نکند در مدتی که به او می‌دهی تا می‌توانی به همسرت کن! این فرد، را گرفت و به توصیه‌های داروساز عمل کرد. 💠 هفته‌ها گذشت و او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت من او را به قدر دوست دارم و دیگر دلم نمی‌خواهد او بمیرد بده تا سمّ را از بدن او خارج کند! داروساز زد و گفت آنچه به تو دادم نبود! 💠 سمّ در خود تو بود و حالا با مهر و محبّت، آن سمّ از ذهنت بیرون رفته است. 💠 قوی‌ترین معجونیست که به صورت تضمینی، ، کینه و خشم را نابود می‌کند! 💠 ماه مبارک بهترین فرصت برای سمّ‌زدایی ذهن است تا با آرامش‌ و روحی، زندگی کنیم. 🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
🔵 زنگ اخلاق _ درس اول 📌 خودخواهی آفت کار گروهی 🔸 من دوست دارم همه کاره 'من' باشم 🔸 اگه من نباشم کارها انجام نمیشه!!! ▪️ این جملات را اگر ناخودآگاه در ذهن خود شنیده باشیم باید بدانیم به مرتبه ای از و دچار هستیم چه مسئول تشکیلات باشیم چه جزء ای ترین فرد یک گروه ▪️ باید بدانیم اگر در کارمان غرور دخیل شود از کار گروهی دور خواهیم شد و این به منزله تزلزل در یک تشکیلات است ، زیرا انجام فعالیت های به صورت سیستماتیک ، منظم و گروهی از خصلت های بارز کار تشکیلاتی است. لذا عقب نشینی از کار گروهی می تواند در فعالیت های آتی تشکیلات خلل ایجاد کند . لازم به توضیح است این عقب نشینی از کارگروهی به صورت غیر ارادی و به واسطه خودخواهی و غرور در شخص ایجاد می شود. ▪️ خوشحالی و لذت نفس را می توان مسبب ایجاد این خودخواهی و غرور در شخص دانست و چه بسا دلیل تداوم غرور هم همین خوی لذت جویی در شخص باشد. همین می خواهم ها ، دوست دارم ها و همین من گفتن ها و.... را می توان از علائم خودخواهی و غرور دانست ، غروری که شخص را تک رو و تشکیلات را آسیب پذیر می کند. ▪️تا زمانیکه متوجه نباشیم که ست دچار این خواهیم بود لیکن شخص مبتلا بایستی برای خود مشخص کند که در انجام کارها چه به سرانجام مثبت برسد یا نرسد ، خود او کاره ای نیست بلکه این ست که کارها را به سرانجام می رساند. ▪️ امام روح الله (ره): مرض هاى روانى اگر درد داشت باز جاى شكر بود ، بالاخره انسان را به معالجه و درمان وا می داشت؛ ولى چه توان كرد كه اين امراض خطرناك درد ندارد. مرض غرور و خودخواهى بي درد است. معاصى ديگر بدون ايجاد درد قلب و روح را فاسد می سازد. اين مرضها نه تنها درد ندارد، بلكه ظاهر بخشى نيز دارد: مجالس و محافلى كه به غيبت می گذرد خيلى گرم و شيرين است! حب نفس و حب دنيا كه ريشه همه گناهان است لذتبخش می باشد! (کتاب جهاد اکبر،صفحه ۵۲) 🌹 @adhbcx
🔴 💠 اگر همسرتان ابراز برایش سخت است و به راحتی اینکار را انجام نمی‌دهد و دوست دارید ابراز کردنش پررنگ شود بهتر است مواقع نادری که محبت می‌کند یا رفتار نشان می‌دهد، شیرینی و آن را دائما برای همسرتان بازگو کنید تا غیر مستقیم متوجه شود که یک ابراز‌ محبت کوچک چقدر می‌تواند همسرش را دگرگون کرده و مدتها لذت ببرد. 💠 حال خوشتان را که با ابراز محبت همسرتان ایجاد شده در طول روز با متنوع و نیز حضوری برایش کنید. @dadhbcx
☝️من پروردگارم را نمے‌فروشم بہ رهایے موهایم در باد و تبدیل شدن بہ عروسکے پشت ویترین براے نگاه‌هاے هرزه! 👌من با حجاب مے‌کنم☺️ چون آفریدگارم آن را برایم انتخاب کرده😌 و او بهتر از هر کسے مے‌داند کہ اگر حجاب نداشتہ باشـم، ناپاکان و هـرزگے بد دلان با روح لطیـف من چہ مے‌کند...⚡️ 🍃🌺 حجـاب برای من میراث است و زینـب کبرے_س @dadhbcx
🎯چرا ما از عبادت لذّت نمی بریم؟😢 ↩️اگر انسانِ مریض،🤒 شیرین ترین و خوشمزه ترین میوه را بخورد،🍓 از آن لذّت نمی برد. ❌ 🌟در بُعد معنوی و عبادت هم این گونه است. ⤵️⤵️ Ⓜ️کسی که "فی قلوبهم مرض" باشد ، یعنی قلبش بیمار است،💔 از نماز و عبادت لذّت نمی برد و گاهی هم خسته می شود. ✔️ ❤️قلب همان هر شخص است❤️ 💥مهم ترین بیماری قلب ، همان گناهان است. 💥 🌷تا انسان گناه را ترک نکند، 🚫 علاوه بر این که از عبادت نمی برد ، 👈بلکه خسته هم می شود. 💯 @dadhbcx
1⃣ چرا خداوند بخاطر یه تار مو، آدم رو میبره جهنم⁉️ خدا هرگز بخاطر یه تار مو کسی رو نمیبره جهنم! بلکه بخاطر میبره! فرقی هم نمیکنه که این سرپیچی با تمام موها انجام بشه یا با یه تار مو (به عمد) 💢 2⃣ مگه خدا به اطاعت ما نیـاز داره⁉️ نــــــه! این خود ماییم که باید برای داشتن ، طبق نسخه کسی رفتار کنیم که دونه‌دونه انسانها رو خودش آفریده، از همه چیزهایی که و سعادت این گرامی‌ترین مخلوقش رو تضمین میکنه خبر داره و دین رو با همین هدف فرستاده...🍃 🌴 🌴@dadhbcx
🔴 💠 برخی کارها تنوع خوبی برای ایجاد علاقه و جدید در قلب همسر است. 💠 گاهی سر سفره بگیرید و به همسرتان بگویید: این لقمه‌ی و عشق است لقمه‌ای مخصوص همسر . 💠 یا بگویید امروز دلم میخواد بهت باشم. پس بیا داخل یک بشقاب بخوریم. 💠 مهم این است که گاهی از تکراریهای زندگی خارج شوید تا جدید از همسرتان ببرید. @dadhbcx🌴
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 🌺 ۷۰۰ نوع از کوچک و دنیا🤗☺ ✅ درلحظه زندگی کنید تا همیشه از زندگیتون ببرید🙏🏻 🌴 @dadhbcx 🌴
🔴 💠 گاهی می‌توانید با یک و ایده جالب، یک روز عادی را برای همسرتان تبدیل به یک روز فوق‌العاده و به‌‌ کنید. 👈 مثلا به او پیامک بفرستید و بگویید: "میدونستی ۱۲۷ روز دیگه چه روزیه؟ بهترین روز زندگیمه، روزی که اگر هر روز سجده شکر به‌جا بیارم بازم کمه ۱۲۷ روز دیگه روزیه که با یه ازدواج کردم" و با همین بهانه او را دعوت به شام کنید و یا برایش ساده‌ای بگیرید. 🔹 شاید اینکار برای همسرتان از تبریک روز ازدواج، بیشتر داشته باشد. و بهانه خوبی برای شروع یک رابطه گرم و ابراز عشق و محبت در زندگی مشترک می‌گردد. 👌 خانم‌ها از رفتارهای شیرین، ابتکاری و غافلگیرانه همسرشان فراوان و شارژ می‌شوند.
🌺 بعضی از ما را در حیاط قدیمی 🍃 کنار حوض کاشی آبی 🍃 حوالی شمعدانی ها 🍃 کنار سماور مادربزرگ 🍃 جا گذاشته ایم.....!؟ 🌸 عزیزم ! زندگی را باید زندگی کرد، 🌱 از گذشته "" نخوریم، 🌱 نسبت به آینده "" نشویم 🌱 و فقط از الان "" ببریم؛ 👈 به همین سادگی.... 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۷ _برا من فرقی نداره! بالاخره یه ج
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۸ میدیدم از شهر میبرد... در انتهای کوچه ای خاکی و خلوت مقابل خانه ای رسیدیدم و به خانه پدرش آمده ایم... که از ماشین پیاده شدیم، کرایه را حساب کرد.. و با خونسردی توضیح داد _امروز رو اینجا میمونیم تا ببینم چی میشه! در و دیوار سیمانی این خانه قدیمی در شلوغی شهری که انگار زیر و رو شده بود، دلم را میلرزاند.. و میخواستم همچنان باشم که آهسته پرسیدم _خب چرا نمیریم خونه خودتون؟ بیتوجه به حرفم در زد و من نمیخواستم وارد این خانه شوم.. که دستش را کشیدم و اعتراض کردم _اینجا کجاس منو اوردی؟ به سرعت سرش را به سمتم چرخاند، با نگاه سنگینش به صورتم سیلی زد تا ساکت شوم.. و من نمیتوانستم اینهمه خودسری اش را کنم که از کوره در رفتم.. _اگه نمیخوای بری خونه بابات، برو یه بگیر! من اینجا نمیام! نمیخواست دستش را به رویم بلند کند که با کوبیدن چمدان روی زمین، خشمش را خالی کرد و فریاد کشید _تو نمیفهمی کجا اومدی؟ هر روز تو این شهر دارن یه جا رو میزنن و آدم ! کدوم هتل بریم که خیالم راحت باشه تو صدمه نمیبینی؟ بین اینهمه پرخاشگری، جمله آخر بوی محبت میداد که رام احساسش ساکت شدم.. و فهمیده بود در این شهر غریبی میکنم که با هر دو دستش شانه هایم را گرفت و به نرمی نجوا کرد _نازنین! بذار کاری که صالح میدونم انجام بدم! من دوستت دارم، نمیخوام صدمه ببینی! و هنوز عاشقانه اش به آخر نرسیده، در خانه باز شد... مردی جوان با صورتی آفتاب سوخته و پیراهنی بلند... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد