آقایون عزیزی که اشتباهی جاده خاکی میزنید😒
درسته که در قرآن گفته شده :
*الرجال قوّامونَ علی النساء*
اما⚠️⚠️⚠️
آقای عزیز ، اسلام منظورش از قوّامون، تحکیم نیست!
منظور اصلی حکومته!
حالا یعنی چی؟
حکومت یعنی توصیه و تدبیر 🙃
اما تحکم یعنی زورگویی🤬
پس آقای عزیز مواظب رفتاری که با دختر و همسرت به خصوص با مادر عزیز داری باش!
قراره باهم به سعادت و کمال برسید
اما زورگویی و ظلم تو رو تخته گاز میبره جهنم!
🔹برگرفته از سخنرانی های آقای قرائتی با اندکی ویرایش 🔹
#حکومت_نه_تحکم
#همسرخوبم آرامش زندگیام
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
۹ بهمن ۱۳۹۹
❤️ #تصدقت_شوم ❤️
خب خب خب !
نوبتی هم که باشه نوبت بهار انقلابه!
همه می دونیم مؤسس انقلاب امام خمینی(ره)هستن،،
⁉️به نظر شما رهبر یک انقلاب با همسرشون با توجه به مشغله و جایگاهشون چطور رفتار میکنن؟🤔
🤨
شاید بگید امام به همسرشون میگفتن :
زن ! برو چای برام بیار،یا ظرفارو بشور😕😟
شایدم میگفتن بدین من بشورم 😁😌
اگه کنجکاوی تون گل کرده با ما همراه باشید👇👇👇
🔹بد نیست جواب رو از زبون همسر امام تو مصاحبه با دخترشون برای چاپ تو خبرگزاری تسنیم بشنویم👇
🔅هميشه به من ميگفتند جارو نکن. اگر ميخواستم لب حوض روسري بچه را بشويم ميآمدند و ميگفتند:« بلند شو، تو نبايد بشويي.»
من پشت سر او اتاق را جارو ميکردم، وقتي او نبود لباس بچه را ميشستم.
🔅حتي يک سال که کسي که هميشه در منزلمان کار ميکرد، نبود ـ آن موقع ما در امامزاده قاسم بوديم، بچهها بزرگ شده و شوهر کرده بودند ـ وقتي نهار تمام شد من نشستم لب حوض تا ظرفها را بشويم، ايشان همين که ديدند من دارم ظرفها را ميشويم، از بين دخترها، فريده منزل ما بود ـ گفتند:« فريده بدو، خانم دارد ظرف ميشويد» فريده دويد و آمد ظرفها را از من گرفت و شست و کنار گذاشت.
🔅هرگز از من نخواستند یک فنجان چای به ایشان بدهم،آقا خودشان چای را آماده میکردند و به محض نوشیدن چای،فنجانشان را می شویند*...
اِ😳عجب😅
🌱آقایون انقلابی لطفا الگوبرداری کنید🤨
🌱تا مادران انقلابی کمتر خسته بشن😌😇
*برداشت هایی از سیره امام خمینی،ج۱،ص۸۶
#
#همسرخوبم #سیره_امام_خمینی ره
۱۳ بهمن ۱۳۹۹
🔹قبل از #کرونا چند روزی از طرف مسجد ، اردوی مشهد رفته بودیم
به اندازه ی چند وعده برای #همسرم غذا آماده کرده بودم...
🔹... سفر تموم شد و برگشتم خونه...🏡
وااای چشمتون روز بدنبینه🤯
🔹انگار قوم مغول حمله کرده بودن ، همه سینک پر از ظرفای نشسته که بو گرفته بودن🤢 ، دیگه تو کابینت ها لیوان تمیز دیده نمیشد... پوستای تخمه شده بود مثل کوه آتشفشان ...
جوراب های نشسته وووو
🔹چون از سفر زیارتی اومده بودم و جوّ معنوی منو گرفته بود😇😉با دیدن این صحنهها ، خییییلی خودم و کنترل کردم که جیغ بنفففش نکشم😬 ... در حد صورتی ملیح تعجّب و عصبانیتم رو نشون دادم 😶
🔹و نشستم کنار همسرم...
کلی باهاش صحبت کردم 🗣
🔹از همکاری و رفتار بزرگانمون تو خونه ... کتاب پا به پای آفتاب که بهمون هدیه داده بودن رو باز کردم و براش چند قسمتش رو خوندم ....
🌱داستان ظرف شسن #امام_خمینی ، آماده کردن صبحانه و ریختن چای برای اهل منزل ...
و این خاطره👇
🌱«در جمع نشسته بوديم، مي ديديم كه آقا دارند به طرف آشپزخانه مي روند. از ايشان سوال مي كرديم، مي گفتند:
مي روم آب بخورم
مي گفتيم: "به ما بگوييد تا برايتان آب بياوريم. " مي گفتند:
مگر خودم نمي توانم اين كار را انجام بدهم؟
بعد با خنده مي گفتند:
انسان بايد خودكفا باشد.»*
🔹خب انتظار نداشتم مثل عصای موسی معجزه رو سریع ببینم ، اما همسرم حسابی توفکر فرو رفت🧐 ....
منم توفکر فرورفتم ،برای برنامه ریزی یه گردش دیگه تو ماههای آینده 😂به نیت امتحان اینکه حرفام اثرگذار بود یا نه😜
*پابهپای آفتاب ، ج۱، ص۱۰۳
#همسرخوبم
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
۱۸ بهمن ۱۳۹۹