eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
782 دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
9.4هزار ویدیو
334 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
امام على عليه السلام: ملاطفت و مهربانى، كليد روزى است التَّلَطُّفُ مِفتاحُ الرِّزقِ أعلام الدين، صفحه96 ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
📚داستانک مادری در خواب دید که فرزندش چوب کبریت ها روشن میکند و نزدیک چشمانش میبرد تا آنجا که دوچشمش سرخ شد ، در حالی که از شیطان رانده شده پناه میبرد از خواب پرید ، ولی ذهنش آرام نمیگرفت ، به سوی اتاق پسرش که ۱۷ سال داشت رفت و دید که پشت مانیتور است. نور صفحه ی مانیتور به روی آینه منعکس میشد ،و دید که چه افتضاحی و چیزی را که از ان می‌ترسید به چشم دید او فیلم مستهجنی را در کامپیتو میدید، خواست که بر سرش فریاد بکشد ولی تصمیم گرفت برگردد بخصوص اینکه او سرزده وارد شده و ترسید پسرش توجه نکند به سوی تخت خوابش رفت و فکر کرد که پدر فرزندش را خبر کند تا مسولیت تربیت فرزندش را بر عهده بگیرد ، فکر کرد برود و کامپیوتر را قفل کند، و او را را به سبب عملش تنبیه کند و او را مأخذه کند ولی از خدا خواست فردا راه درست را به او نشان دهد، خوابید در حالی که به خدا پناه میبرد ، و صبح پسرش را دید که خود را برای رفتن به مدرسه اماده میکند .و هر دو تنها بودند پس فرصت را غنیمت شمرد و‌از پسرش پرسید: عماد ،نظر تو در باره ی شخص گرسنه چیست ؟ چه باید بکند؟ خیلی راحت پاسخ داد باید غذا بخورد یا چیزی بخرد و در منزل بخورد پس مادرش گفت :و اگر پولی همراه نداشت ! پس پسرش ساکت ماند ، و پاسخی برای گفتن نداشت پس مادرش گفت و اگر قرص اشتها اور بخورد چه ؟ درباره اش چه می گویی ؟ پس پسرش به سرعت پاسخ داد باید دیوانه باشد چگونه قرص اشتها اور میخورد درحالی که قدرت خرید غذا ندارد پس مادرش گفت آیا تو او را دیوانه میبینی ؟ پاسخ داد بله حتما دیوانه است او به فرد زخمی می ماند کع بر زخمش نمک میپاشد ، پس مادرش گفت تو مثل این شخص عمل میکنی پسرم پس پسر با تعجب رو به مادرش کرد و پرسید من مادر؟ پس مادرش گفت بله با نگاه کردن برای میل به زنان پس پسرش ساکت ماند و از شرم سرش را پایین انداخت، پس مادرش گفت پسرم تو از او دیوانه تری او برای چیزی که همراهش نبود اشتهایش را باز کردو اگر رفتارش عاقلانه نبود ، برای چیز حرامی اشتهایش را باز نکرد ،اما تو برای کارحرام این کار را انجام دادی و سخن پروردگارت را از یاد بردی که: (قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ) (به مردان باایمان بگو که چشمان خود را {از آنچه که دیدنشان حرام است} فرو بندند، و عورتهای خود را حفظ کنند این برای آنها پاکیزه تر است.) چشمان پسرش از اندوه نمناک شد و به مادرش گفت باشد مادر من خطا کردم پس اگر دیگر مرتکب این عمل شدم مجنون تر از او هستم و همچنین گنهکار قول میدهم دیگر تکرار نشود . خداوندا پسران و دخترانمان را حفظ کن و آنها را به عفاف و تقوا زینت ده . آمین @dadhbcx
⁨چطور حسادت رو درمان کنیم؟ 🤨 حسادت آثار و پیامدهای بدی برای فرد داره مثلا هیچ وقت از زندگی لذت نمیبره، همیشه غم و اندوه داره و جسمش سالم نیست اما میشه با تمرین و راهکارهایی که تو اینفوگرافیک گفتیم درمانش کرد. ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
محبت همه چيز را شكست می دهد!!! و خود شكست نمی خورد... به اين جمله اعتقاد داشته باشید، محبت بر همه چيز غالب است بالاترين قدرت را دارد، سنگ را آب می كند و كوه را جابه جا... اگر روزی به كسی محبت كرديد باور داشته باشيد هرگز نخواهد توانست از ياد ببرد ماندگارترين اثر هنری انسان محبت است هرگز وسعت محبت مان را كم نکنیم ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
🔸🌼﷽🌼🔸 از امروز رمان نگاه خدا تقدیم نگاه‌های مهربان شما همراهان ڪانال می‌شود 🔸تعداد پارت : ۵۲ 🔸موضو
💗 رمان نگاه خدا 💗 ۲ به آژانس زنگ زدم. مامان فاطمه چشمانش را باز کرده‌بود. خوشحالی عجیبی داشتم. به بیمارستان رسیدم. بابا رضا با دیدنم جلو آمد. - کجایی دختر؟ چرا گوشی‌تو جواب نمیدی؟ ایستادم. - شرمنده بابا جون! متوجه نشدم. خاله زهرا میان حرفمان پرید. -الان ول کنین این حرفا رو ،سارا جان مامان کارت داره. -من رو خاله‌جون؟ - اره از وقتی به‌هوش آمده، تو رو صدا می‌زنه و میگه کارش دارم. به بخش رفتم. گان آبی که پرستار داد، پوشیدم. کنار تخت خیره به مادرم ماندم. "آخ که چقدر تو این دو هفته شکسته شده" دستانش به خاطر تزریق زیاد، کبود شده بود. الهی بمیرم. دستانش را بوسیدم. چشمانش را باز کرد. -سارا جان! اومدی مادر؟ چقدر دلم برات تنگ شده بود. از گوشه‌ی چشمانش اشک جاری شد. - منم دلم براتون تنگ شده، مامان‌جونم. زودتر خوب شین بریم خونه. مادر آهی کشید. -سارا جان به حرفام گوش‌کن تا حرفم تموم نشده، هیچی نگو. سرم را به نشانه‌ی تایید تکان دادم. -تو دختره خیلی خوبی هستی، می‌دونم که هیچ کاره اشتباهی انجام نمی‌دی، سارا جان اگه یه روزی من نبودم، مواظب خودت باش. بابا رضا،مواظب بابا رضا باش، نذار بابا رضا تنها باشه. گوش‌می‌دی بهم؟ گریه امانم را برید و چشمه‌ی اشکم جوشید. -قربون اون چشمای قشنگت برم، قول بده خانم مهندس بشیا. خودم را توی بغلش انداختم. -مامان فاطمه این حرفاچیه؟ شما باید زودتر خوب شین بریم خونه، یه ماه دیگه جواب کنکورم میاد. من از خدا شمارو خواستم. مامان فاطمه به خدا قول دادم همون دختری بشم که شما دوست دارین. سرم را بالا آوردم. مامان‌فاطمه چشمانش را بسته‌بود. روی دستگاه هم یه خط صاف قرمز نمایان شده و صدای صوت بلندی، فضای اتاق را پر کرد. -مامان فاطمه تو رو به خدا چشماتو باز کن! مامان؟ مامان‌جونم! سارا بدون تو میمیره. مامان؟ مامان جونم. با صدای داد و فریاد من، پرستارها سراسیمه وارد اتاق شدند. دکتر هم بلافاصله خودش را به تخت مامان رساند. - آقای دکتر به پاتون می‌افتم نجاتش بدین. دکتر نگاهی سراسیمه به من کرد. - لطفا این دخترو از اینجا ببرین بیرون. پرستار زیر بغلم را گرفت و کشان‌کشان به بیرون کشاند. خاله‌زهرا من را در آغوش گرفت. با گریه از هوش رفتم. چشمانم را باز کردم. صبح شده بود. به دستم سرم وصل بود. بابا رضا کنارم روی صندلی نشسته بود. آرام قرآن می‌خواند. "واسه کی قرآن میخونی ،اونی که میخواستیم بمونه پیشمون که پرکشید و رفت.وای مامانم." بابا بالای سرم آمد. چشمانش دو کاسه‌ی خون بود. -خوبی بابا جان؟ حرفی نزدم. نمی‌توانستم حرفی بزنم. اشک تنها پاسخ من به پرسش بابا رضا بود. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ادامه دارد... @dadhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 راهڪـــــ💡ـــــاࢪ ویژه‌✨ 🔰بࢪاےتشویق‌دختࢪبہ‌حجــــــــــاب✨ #تربیت_فرزند #تربیت_دخترانه #استادنیلچی‌زاده #پویش_حجاب_فاطمی
هدایت شده از کانال شمیم معارف اسلامی
💖✨آخرین یکشنبه تابستان 🌸✨و شهریور ماهتون بخیر 💖✨دلتون پراز طراوت 🌸✨دستتون پراز سخاوت 💖✨شادیتون بی نهایت 🌸✨زندگیتون پراز برکت 💖✨و روزو روزگارتون 🌸✨پراز شادی و بروفق مراد 💖✨روزتون زیبا و پراز موفقیت 〰️💠〰️💠〰️💠〰️💠〰️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_414483086.mp3
1.22M
🍃🍃🍃 دعای عهد 👤باصدای استاد فرهمند اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده.... خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان.. 🌴 @dadhbcx 🌴
🌺🌸🌺🌸🌺 ✨از امام صادق (ع)روایت است: ⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️ ⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️ ☘🌹☘🌹☘ بسم اللّه الرحمن الرحيم اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ . ☘🌹☘🌹☘ سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاخب الزمان التماس دعا 🌴 @dadhbcx 🌴
⭕️" ، را به زانو درآورد.‌‌..." ⭕️ «چون بشر رشد کرده است، دیگر نیازی به ندارد و خود او می‌توان مسیر سعادت خود را دریابد» پاسخ👇👇👇 🔰 این مطلب با این‌که ظاهری قشنگ و فریبنده‌ دارد، سخنی ناصواب است؛ چرا که اگر مسأله را به خود عقل واگذار کنیم، خود عقل این مطلب را رد می‌کند😉... 1️⃣. علم و دانش بشر محدود است و نمی‌تواند تمام زوایای وجودی خود را دریابد و بر طبق آن‌ها برای خود قانون وضع کند؛ اما خداوند متعال چون خالق بشر است به تمام زوایای زندگی بشر آگاه است و به راحتی می‌تواند برای او قانون وضع کند. 👈 دلیل این مطلب هم رشد علم و دانش است که در طول سالیان سال رشد کرده تا به این‌جا رسیده است؛ چه بسیار دانشمندانی که بعد از مدتی تلاش و کوشش به این نتیجه رسیدند که نتایج به دست آمده توسط دانشمندان گذشته، اشتباه بوده است و خود، نظری جدید ارائه کردند. 2️⃣.ازطرفی انسان نسبت به آخرت هیچ تجربه و علمی ندارد، پس هرگز نمی‌تواند سعادت و شقاوت خود را در آن سرا تشخیص دهد، اما خداوند متعال، خود خالق آخرت و انسان است و راه‌های سعادت و خوشبختی و یا شقاوت و بدبختی او را خوب می‌داند، لذا تنها و تنها اوست که می‌تواند از عهده این مهم برآید. ✅ لذا خود عقل می‌گوید چون دسترسی آنجا برایم ممکن نیست، باید سخن کسی را که آن‌جا را خوب می‌داند گوش کنم. | | ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
✨📻 دارد متاع عفت از چار سو خریدار بازار خودفروشی این چار سو ندارد •|شهریار ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
🍃🌸🍃 🌸امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: 💞«... خوشا به سعادت و خوشا به سعادت آن همسری باد که به شوهرش احترام گذارد و او را آزار نرساند و در تمام مواقع از شوهرش اطاعت کند.» 📖 بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۵۲، ح۵۵ ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
🔵 توحید و عدل الهی 💠 (از امام علیه السلام نسبت به توحيد و عدل پرسيدند فرمود:) توحيد آن است كه خدا را در وهم نياوری و عدل آن است كه او را متّهم نسازی. 📒 ، حکمت ۴۷۰ ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
والدین عزیز مراقب حرف زدنتون باشید 🔸گاهی نوع حرف زدن والدین، ناخودآگاه، سبب القای ترس به فرزند می‌شه. مثلا نگین: چراغ رو روشن کن، نترسی نترس؛ من اینجام! آمپول که ترس نداره گربه که نمی‌خورتت! زود بریم خونه، شب شده، تاریکه! (به کودک القای تاریکی از شب و تاریکی می‌شه) 🔸گاهی بزرگترها برای کنترل کودک، اونو می‌ترسونن مثلا میگن: اگر بری بیرون دزده می‌برتت. اگر فلان کار رو بکنی، آقا سیبیلو دعوات می‌کنه! اگر بری روی سرسره، می‌افتی سرت خون می‌یاد! ( شما باید کمک و همراهیش کنید) اگر فلان کاروبکنی، دکتر آمپولت می‌زنه من دارم میرم دندانپزشکی، اگه بیای تو رو هم آمپول می‌زنه. 🔸به کودک برچسب «ترسو» نزنید. چون باعث القای ترس و پذیرش بچه‌تون می‌شه. 🔸والدین بهترین الگوی فرزند هستند و کودک به والدین شجاع احتیاج داره؛ نه ترسو. یادمون باشه، کودکان زیر ۶ سال هر حرفی رو باور می‌کنند. اجازه ندید، هر کسی هر حرفی بهش بزنه چون برای برطرف کردن این ترس، باید تا سال‌ها زمان و انرژی زیادی صرف کنید. 🔸بهترین راه عدم استفاده از اوناست و اینکه مراقب باشید کودکتون با چه کسانی صحبت می‌کنه. @dadhbcx
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🔵 ازدواج در سيستم غربی و سيستم اسلامى 🔻يكى از چيزهايى كه پايه خانواده و محيط خانوادگى را محكم مى‏ كند همين مسئله [يعنى ممنوعيت كاميابى جنسى در خارج از كانون خانواده‏] است و علت اين كه پايه كانون خانوادگى در دنياى اروپا سست و متزلزل است [رعايت نكردن اين اصل‏] است، و امروز هم در جامعه ما به هر نسبت كه از فرنگيها پيروى كنيم كانون خانوادگى را متزلزل كرده ‏ايم. 🔻وقتى كه جامعه ما به دستور اسلام واقعاً عمل مى‏ كرد؛ يعنى پسرها واقعاً قبل از ازدواج، با زنى و دخترى در تماس نبودند و به اصطلاح فرنگيهاى امروز يک گرل فرند(دوست دختر) نداشتند و دخترها هم همين طور، ازدواج براى يک پسر يا دختر يک آرزو بود. 🔻 يک پسر به سن پانزده شانزده سالگى كه مى‏ رسيد، احساس طبيعى نياز به همسر در او پيدا مى ‏شد، يک دختر هم همين طور، و اين طبيعى است كه آرزوى يک پسر اين بود كه زن بگيرد چون به وسيله ازدواج از محدوديت و ممنوعيتِ استفاده از زن خارج مى‏ شد و به مرز آزادى استفاده از زن مى‏ رسيد. 🔻آن وقت «شب زفاف كم از صبح پادشاهى» نبود چون روى خاصيت روانى، اولين موجودى كه اين پسر را به اين‏ حظّ و بهره رسانده يعنى از محدوديت به آزادى رسانده همسرش بوده 🔻و براى دختر هم اين پسر اولين كسى بوده كه او را از محدوديت به آزادى رسانده است. اين بود كه پسر و دخترهايى كه اصلًا همديگر را نديده بودند و ازدواج كرده بودند، آنچنان با يكديگر الفت مى‏ گرفتند كه وضع عجيبى بود. 🔻اما سيستم فرنگى به پسر اجازه مى‏ دهد كه تا زمانى كه زن نگرفته روابط جنسى‏‌اش آزاد باشد و به دختر هم اجازه مى‏ دهد تا شوهر نكرده روابط جنسى‌‏اش آزاد باشد. 🔻نتيجه اين است كه براى يک پسر، ازدواج محدوديت است و براى يک دختر هم ازدواج محدوديت است. قبل از ازدواج، آزادى داشته با هر كسى [رابطه داشته باشد]، حال كه مى‏ خواهد ازدواج كند به يک نفر محدود مى‏ شود. 🔻اين است كه يک پسر وقتى مى‏ خواهد زنى را بگيرد، مى‏ گويد: «من از امروز يک زندانبان براى خودم درست كردم.» يک دختر هم شوهرش برايش زندانبان مى‏ شود؛ يعنى از آزادى به محدوديت مى ‏آيند. 🔻ازدواج در سيستم فرنگى يعنى آزاد را محدود كردن، از آزادى به محدوديت آمدن، و ازدواج در سيستم اسلامى يعنى از محدوديت به آزادى آمدن. 🔻ازدواجى كه خاصيت روانى‏ اش از محدوديت به آزادى آمدن است، به دنبال خود استحكام مى ‏آورد و آن كه پايه ‏اش از آزادى به محدوديت آمدن است: اولًا خودش استحكام ندارد (يعنى زود منجر به طلاق مى‏ شود) و ثانياً آن پسرى كه به تعبير خود فرنگيها دهها و گاهى صدها دختر را «تجربه» كرده و آن دخترى كه دهها و صدها پسر را تجربه كرده است، مگر حالا با يكى پابند مى‏ شود؟ مگر مى ‏شود پابندش كرد؟ 📚 مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏لد ۲۶، صفحه ۳۹۶-۳۹۲- با تلخیص و ویرایش #کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت #قرارگاه_بسوے_ظهور ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
✅ حجاب اسلامی مانع درخشش نیست 🔸اسلام عزیز با وضع قوانین حجاب و عفاف برای مردان و زنان (بویژه بانوان) در صددست که با حفظ کرامت افراد و سلامت جامعه، از هدررفت استعدادها جلوگیری کند و بستر پیشرفت و ترقی حقیقی زنان در عرصه های مختلف را اماده سازد. ☺️ما این را در عمل نشان دادیم 👇همانطور که دیروز رهبر انقلاب فرمودند: 🔹" زن‌های ورزشکار ما در این نوبت مسابقات جهانی و نوبت‌های قبل هم همین‌طور ثابت کردند که مانع درخشش نیست کما اینکه ما در میدان هم این را ثابت کردیم،‌ در میدان هم این را ثابت کردیم، در میدانهای هم این را ثابت کردیم، در میدان های هم شما ثابت کردید."* * ۱۴۰۰/۰۶/۲۷ انال_سنگر_عفاف_و_تربیت #قرارگاه_بسوے_ظهور ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
دفاع از آزادی مردان.mp3
2.11M
😉دفاع از 🤪🆗 ☹️چرا اینقدر ما مردا عقب مونده ایم⁉️ 😔آخه تا کی باید ساکت باشیم و هیچی نگیم⁉️ 🖐خیلی از خانوما برای شون آستین بالا زدن و دارن میجنگن اما ما مردا مث زردنبو نشستیم و کاری نمی‌کنیم😬... ------------------------------ 🎙گوینده: آقای رضا نجان _ف_و_تربیت #قرارگاه_بسوے_ظهور ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️حجاب مال 1400 پیش هست نه الان 🎙توضیح از خانم منتظری👌👌👌 📝دکترای‌تکنولوژی‌آموزشی‌از‌آلمان/مشاوره خانواده ╔═❀•✦•❀══════╗   🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
🛑 تغییر ساعت رسمی کشور از سه‌شنبه 🔹ساعت رسمی کشور در ساعت ۲۴ روز سه شنبه (۳۰ شهریور) یک ساعت به عقب کشیده می‌شود.
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
💗 رمان نگاه خدا 💗 #نگاه‌خدا #قسمت_۲ به آژانس زنگ زدم. مامان فاطمه چشمانش را باز کرده‌بود. خوش
💗 رمان نگاه خدا💗 سرم تمام شد. همراه بابا به بهشت زهرا رفتیم. تمام فامیل جمع شده بودند. جمعیت زیادی برای خاکسپاری آمده‌بودند. مادر‌جون مدام به سروصورتش می‌زد. از حال ‌می‌رفت. من گوشه‌ای روی خاک نشسته‌بودم و با نگاهم مادرم را خاک می‌کردم. مادری که هیچ وقت با من تندی نکرد، همیشه لبخند می‌زد ، هیچ وقتی چیزی را به من تحمیل نکرد. با اینکه خودش عاشق حجاب و دین بود ،هیچ وقت من را مجبور به حجاب و نماز نکرد، همیشه فقط حرفای قشنگ درباره حجاب می‌زد ولی گوش‌های من هیچ‌وقت شنوا نبود. دستی روی شانه‌هایم احساس کردم. دایی حسین بغض‌کرده بود. خودم را درآغوشش انداختم. دایی‌حسین بهترین دوست و رفیقم در زندگی بود.کارمند سپاه بود. میگفت: با اینکه اهل نماز و روزه نیستی یک چیزی درونت حس‌می‌کنم که من را جذب تو می‌کند و واقعا هم به من علاقه‌ی خاصی داشت. دایی در گوشم زمزمه می‌کرد. -سارای عزیزم ،سارای قشنگم چرا گریه نمی‌کنی؟ چرا حرفی نمی‌زنی؟ نمیخوای با مامانت خداحافظی کنی؟ دلم می‌خواست حرفی بزنم. فریاد بزنم. گریه کنم ولی نمی‌شد. اشکم خشک شده‌بود. دایی حالش خیلی بد بود. عمویم زیر بغلش را گرفت و از من دورش کرد. وای که چقدر همه‌چیز زود تمام شد. من که خداحافظی نکردم. من که حتی برای آخرین‌بار مادرم را ندیدم. آخ مادرم. نرگس جون، زن دایی حسین بلندم کرد. مادرجون نزدیک ما شد. - حاجی بزارین سارا با مابیاد خونه ما یه کم حالش بهتر بشه. بابا نگاهی به من انداخت. - من حرفی ندارم. ببریدش. به‌ کت بابا چنگ زدم. نمیخواستم بروم. میخواستم همراه بابا به خانه برگردم. مادرجون بغلم کرد و به سروصورتم بوسه زد. -مواظب خودت باش دخترم. ادامه دارد... @dadhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا