📜داستانی خنده دار😂
💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠
یه میلیاردری بود که توی خونه اش تمساح نگه می داشت و اون ها رو گذاشته بود توی استخر پشت خونه اش، اون یه دختر خیلی زیبا هم داشت...
یه روز یه مهمونی خیلی مجلل گرفت. وسط های مجلس، پسرهای توی مهمونی رو جمع کرد و گفت می خوام براتون یه مسابقه بذارم. هر کدوم از شما بتونه این استخر پر از تمساح رو تا ته شنا کنه من یه میلیارد تومن بهش جایزه می دم یا این که دخترم رو به عقدش در میارم.
هنوز جمله آخرش تموم نشده بود که یکی پرید توی آب و تمساح ها همه رفتن طرفش. اون هم با هر بدبختی ای بود فرار کرد و تا ته طرف دیگر استخر رو شنا کرد. وقتی بیرون اومد، فقط چند خراش کوچک برداشته بود.
میلیاردر که خیلی کف کرده بود، 😶😢گفت: آفرین! 👏👏👏
خیلی خوشم اومد، حالا دخترم رو می خوای یا یک میلیارد تومن رو؟
پسره گفت: هیچ کدوم، اون فلان فلان شده ای رو که منو هول داد توی آب می خوام!😂😂😂😂
#جوک #طنز
✅🔰 @daeireza
349.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از آپشنای مخفی پراید😏
بازم بعدا از آپشناش میگم که قدرشو بدونین😁
#جوک #طنز #ولادت_امام_باقر ع #میلاد
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔰 @daeireza
#طنز جبهه
🔴 پشت میکروفون 🎤😂
#شب_جمعه همه گردانها توی حسینیه بزرگ شهرک دارخوین جمع و مشغول خواندن دعای کمیل بودند.
مداح با سوز و حال خاصی دعا می خواند و بچه ها حال خوشی داشتند.
در آن همهمه و گریه تقريباً وسط دعا بود که مداح بلند فریاد کشید: آی گنهکار کجای این مجلس نشسته ای…!؟
که یکدفعه تو اون تاریکی از وسط حسینیه یکی از رزمندههای شیطون فریاد کشید:
“ پشت میکروفوووون ”
حسینیه رفت رو هوا و تا آخر دعای کمیل ؛ با خنده تمام شد. 😂😂😂
✾ـــــــــــــــــــــ #جوک ــــــــــــــــــــــــــــــ
برایدیدنِمطالبِمشابه کلیککن🌹
@daeireza کلیک کن کلیک کن
ـــــــــــــــــــــــــــ #لطیفه ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نشرمحتوا،باقیاتالصالحاتاست
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا