eitaa logo
کانون خدمت رضوی شهرستان گلپایگان
312 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
22 فایل
🌹تمام زندگی را از تو دارم🌹 🌹مقام بندگی را از تو دارم🌹ر 🌹رضا جان خادم کوی تو هستم🌹 🌹من این بالندگی را از تو دارم🌹 🌱کانون مرکزے خدمت رضوے شهرستان گلپایگان استان اصفهان🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
بر آستانه معرفت ایستاده‌ای تا به تشنگان سرگردان، جام حقیقت تعارف کنی.تو زینبی که بی هراس از ارتفاع شمشیرها، حقانیت عشق را به تفسیر نشستی و خواب راحت را از چشمان بی عدالت کفر، ربودی. تو زینبی.وقتی که مرهم بال های زخمی پروانه ها می شوی. دستان جهان، افول زنجیرهایش را مدیون تو است. تو نیزه های بیداد را از نفس انداختی و ثانیه‌های مصیبت را تاب آوردی. دسته گل هایت را کریمانه تقدیم حسین کردی.اما چون کوهی پولادین ایستادی و خم به ابرو نیاوردی.از خیمه بیرون نیامدی و بر بالینشان حاضر نشدی تا مبادا شرم را بر چهره برادر ببینی یا علی گویان ز رزم خویش طوفانی کنند قلب لشگر را شکافند و مسلمانی کنند من به دست خویش دادم درس عزم و رزمشان نیزه و شمشیرها نقل و نباتِ بزمشان این دلاور مردهای نوجوان مست تو اند گرچه شاگردان عباسند دلبست تو اند داغداران علی اکبر به پیوست تو اند عاشقانه کشته‌ی یک بوسه از دست تو اند 🙏ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید🙏 ایتا: @daftare_kanon_razavi اینستاگرام: @kanal.8 علی العزا
به گذشته ات کاری ندارند. فقط شرط دارد. شرطش هم به خودت برمی‌گردد نه آن‌ها! باید یک جایی پیشِ خودت با تمامِ وجودت بفهمی که دیگر توان ادامه دادن نداری و می‌خواهی برگردی و از اول شروع کنی. این تو هستی که باید با تمام وجود خودت رابین بهشت و جهنم مُخَیر بدانی! دقیقا مثلِ حُر؛ وقتی‌که صورتش از تصورِ آتش جهنم برافروخته شده بود. آرام و قرارش را گذشته‌ سیاهش ربوده بود. شاید نگاهی به آن سمت میدان می‌کرد و سرش را از شرم پایین می‌انداخت... خودت باید حرارتِ فراقِ از خوبی‌ها را با تمام وجودت بچشی! خودت باید بفهمی که بهای وجودت را به چه بخشیده‌ای؟ خودت باید بفهمی که کج رفته‌ای و صدالبته پشیمان از بی‌راهه رفتن! درست مثلِ حر که شک به دلش راه نداد. محکم و باصلابت می‌رفت به سمت خیمه‌گاه خوبی‌ها؛ درحالی‌که به قولِ خودش مطمئن شده بود که اگر قطعه‌قطعه‌اش کنند و در آتش بسوزانندش چیزی را به‌جز بهشت برای خود اختیار نخواهند کرد. چه دیدی شاید به برکت روضه‌ جدش، منتقمِ خونِ خدا تو را هم انتخاب کرد. تویی که گذشته‌ات به خاطر گناهانت سیاه شده و حواست به او نبوده هرچند که درتمام ‌روزهای بی‌خیالی، تو در خیالش بودی! درست مثلِ حر! همان کسی که راه را بر امام می‌بندد. او را در کربلا صحرانشین می‌کند و ترس را بر وجود فرزندانش می‌اندازد. اما خداوند مهربان را به یاد می‌آورد و توبه می‌کند و تایید بخشیده شدنش را از حجت خدا می‌گیرد و عزم میدان می‌کند. حالا دیگر فرقی نیست بین او و حبیب بن مظاهر چراکه هر دو اجازه دارند که قربانِ ارباب عالم بشوند! هر دو می‌شوند عزیزِ دلِ عزیز خدا