eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
145 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 از آقاى بنی‌صدر باید همانگونه انتقاد بشود که فرض کنید دارید از خودمان انتقاد می‌کنید نه بیش از آن شهید بهشتی یازده روز پیش از شهادتش در تاریخ ۲۷ خرداد سال ۱۳۶۰ در ساختمانی که بعد تبدیل به محل شهادت او و یارانش شد، سخنانی گفت تا ثبت آنها به خوانندگان تاریخ نشان دهد سیرت پیشگامان انقلاب اسلامی چگونه بوده: بنده از همین حالا به برادرها و خواهرها عموماً و به برادرها و خواهرهایی که در روزنامه و نشریات یا در بخش تبلیغات و اعزام مُبلّغ هستند، خصوصاً عرض می‌کنم که مبادا زبان و قلم دیگران نسبت به آقاى بنی‌صدر یا اشخاص اطراف ایشان بی‌مهار و بى‌تقوا بشود و آن وقت بگویند آقای بنی‌صدر دیگر هیچ کمال و ارزشی ندارد؛ نه‌خیر، ایشان داراى کمالات و ارزش‌هایی بودند و هستند. داراى ضد ارزش هایی هم بودند و هستند و آنچه هست نتیجۀ جمع‌بندى آن هاست. اگر بی‌انصافى و بی عدالتى حتى در این برخوردها به اخلاق ما رخنه کند، آن وقت ما هم به پاکى و طهارت و نورانیت این اسلام ضربه زده‌ایم. در حوزه‌هاى تشکیلاتى هم اگر همینطور منصفانه بنشینیم و انتقاد کنیم، بسیار خوب است. از آقاى بنی‌صدر باید همانگونه انتقاد بشود که فرض کنید دارید از خودمان انتقاد می‌کنید نه بیش از آن. در راهپیمایی‌ها و تظاهرات هم باید همین‌طور باشد. تا آنجا که در توان دارید در شعارهایی که داده می‌شود، اظهارنظرهایی که می‌شود، عکس‌هایی که برداشته می‌شود و امثال اینها، کرامت اخلاق متعالى اسلامی باید به چشم بخورد. عقده خالى کردن‌ها و کینه‌توزی‌هاى بی‌معنى نباید باشد. دیروز یکى از برادران شما گفت که ساعت ۱۲ دو شب قبل، نوارى را از تظاهرات آبادان پخش می‌کردند که البته من نشنیدم، او هم نگفت چه بود چون فرصت کوتاه بود؛ اما نسبت به آقاى بنی صدر بسیار زننده بود. من دیروز صبح تلاش کردم با مسئول رادیو و تلویزیون تماس بگیرم که اینها را پخش نکنید. ما که نمی‌خواهیم سیماى زیباى جمهورى اسلامى را این بار از این طریق لکه‌دار و خدشه‌دار کنیم و چون دوست ندارم که نسبت به نشریات و مانند آنها طورى سخن بگویم که در کار آن‌ها دخالت کرده باشم، از برادرهایی که در روزنامه هستند و اینجا حضور دارند، خواهش می‌کنم به روزنامه‌های اطلاعات، کیهان و صبح آزادگان هم همین تذکرات را بدهید. متعهدید بروید یا تلفن کنید و بگویید. ما نباید در این جریان بگذاریم چهرۀ پاک و نورانى اسلام و انقلاب اسلامى در دنیا لکه‌دار بشود. در همین داخل، ما نباید بگذاریم که فطرت پاک نسل جوان و نوجوان ما از مسلمان‌ها و جریان مکتبى مشمئز شود که این چه اخلاقى است این مکتبی‌ها دارند. در حزب جمهورى اسلامى به عنوان یک تشکیلات، رعایت این نکته باید سریع‌تر و همه‌جانبه‌تر باشد. همچنین در داخل تشکیلات و در داخل حزب، باید صداقت، صمیمت، انصاف، برخوردِ حق‌طلبانه و حق‌پرستانه را با هر برادر، خواهر و هر جریانى رعایت کنیم. گاهى هم رویدادهایی پیش می‌آید که حتى بعضى از افراد ساخته‌شدۀ ما در برابر آنها عمل‌ها یا عکس العمل‌هایی شتاب زده نشان می‌دهند که با واجبات و وظایفى که از نظر اخلاقى نسبت به حفظ منزلت و کرامت و ارزش یکدیگر بر عهده داریم، منافات دارد. 🔸منبع: کتاب حزب جمهوری اسلامی(گفتارها، گفتگوها، نوشتارها)، صفحه ۱۹۴ @fakhrian_ir
هدایت شده از فارس معارف
55.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی‌ای که امسال در موکب‌های عراق زیاد شنیدید نوحۀ «کل خطوه نمشیها» با نوای خضر عباس صوت این مداحی را می‌توانید اینجا گوش دهید. @FarsMaaref - Link
هدایت شده از شیخ فرهاد فتحی
تبریز یه همسایه ای داشتیم که از لات های قدیمی بود و بعدها راننده تاکسی ترمینال شده بود و بعد ها هم قلیون خونه داشت و اخیرا از دنیا رفت. کلا قدیم محله ی ما تبریز همه از بچگی یه رگ لاتی داشتند😁 بعدها که طلبه شدم ، یه روزی از جلو قلیون خونش رد میشدم، گفت شیخ شدی دیگه نمیای 😂 بهش عمو میگفتم و رفیق بابامم بود. گفتم نه عموجان عزیزی ، ولی دیگه ترک کردم😂 گفت یه خاطره بهت میگم ، اگر میخوای آخوند بشی مثل اون باش. گفت یه آخوندسیدی رو ترمینال سوار کردم برای اردبیل و فکر کردم از این آخوند معمولی هاست و جات خالی هایده و مهستی میذاشتم تا اذیتش کنم و اون هم داشت کتاب میخوند و لبخند میزد. میگه دیگه خسته شدم دیدم نه چیزی میگه نه انگار براش مهمه و تو عالم خودشه. میگه ضبط خاموش کردم و گفتم سید قربون جدت ، این چه وضعیه. میگه هرچی از دهنم دراومد گفتم. ایشونم صبوری کرد و رسیدیم اردبیل و دیدم دفتر امام جمعه است. گفتم حتما کاری داره با امام جمعه ، میگه گفت بیا داخل یه چایی بخور برو. میگه اومدم تو دیدم خود امام جمعس و جوری ترسیده بودم که گفتم اعدامم قطعیه😂 میگه نشستیم و یه غذا هم به ما داد و گفت کاری داشتی من هستم. کاری هم نتونم بکنم خلاصه گوش‌میدم خالی میشی😂 میگفت دیگه آخوند میدیدم و سوارش میکردم، رادیو معارف براش میزدم😂 خلاصه گاهی با کمی صبوری و تحمل خیلی چیزها درست میشه. آقای عاملی چنین هستند ، هم سواد حوزوی خوبی دارند و مجتهدند هم الحمدلله محبوب و انقلابی و مردمیند. حتی من ایشون رو از شهید آل هاشم بیشتر قبول دارم. خدا چنین روحانیتی رو حفظ کند که مایه ی افتخار حوزه و دین و انقلابند. .
راننده‌ها بهش می‌گفتند عمو جکی؛ اما خودش دوست داشت عمو حجت صداش کنند. یه چایی ازش خواستم و مشغول صحبت شدیم. بهش گفتم خاطره کربلای چند نفری؟! انگار که از سؤالم تعجب کرده باشه کمی تأمل کرد و گفت خیلی‌ها... . من سال‌هاست که اینجا هستم. قبل از خیلی از این دکه‌ها و مغازه‌ها. هر بار که به کربلا مشرف می‌شم یا موقع برگشتن، تو ورودی حمیل استراحت‌گاهی هست که معمولا برای نماز و استراحت و تغییر ذائقه اونجا توقف می‌کنیم. برای من همه چیزهایی که تو این راه می‌بینم نشانه هست. همه چیز برام رنگ زیارت داره. همه چیز این مسیر رو با زیارت می‌سنجم. می‌دونم به موازات من در همین مسیرها کسانی هستند که همین راه رو نشانه‌گذاری کردند؛ اما با جذابیت‌های دیگه. همه چیز برای انسان نشانه هست. اتفاق اصلی درون انسان می‌افته. اونجایی که خودش رو در نسبت با نشانه‌ها پیدا می‌کنه و می‌فهمه کجای پازل عالم ایستاده. همه با هم زندگی می‌کنیم؛ اما این مسیرهای موازی مشابه در واقع نسبت‌های متکثری با افراد دارند. عمو حجت برای من با نام امام حسین و زیارت نشانه‌گذاری شده. مثل همه تصویرهایی که در این مسیر می‌بینم و تمام خاطراتی که به دلم می‌نشینه. شاید عمو حجت من عمو جکی بقیه باشه. اما مهم این هست که من نظام نشانه‌گذاری خودم رو دارم و زندگی من در این نظام شکل می‌گیره. در این فضای مشترک آدم‌ها ورود مختلف دارند. عین خود کربلا. خیلی‌ها وارد صحنه عاشورا که شدند قرار نبود نقش حرّ رو بازی کنند. نقش شمر به اونها افتاد. سپاه یزید هم در مشهد الحسین علیه السلام حاضر بودند اما نه پشت سر او بلکه روی سینه اباعبدالله. نشانه‌ها مقصد نیستند؛ علامتند. کسی که در نشانه‌ها رسوب کنه به هدف نخواهد رسید. خیلی‌هامون اسیر نشانه‌ها هستیم و با اونها بازی می‌کنیم. نشانه‌ها زبان حقایق هستند. همونطور که واقعیات ترجمه زمینی حقایقند. اگر نتونی مفهومشون رو پیدا کنی مثل غریبه‌ای هستی که راه رو گم کرده و نمی‌دونه کجاست و به کجا می‌ره و قراره سر از کجا دربیاره و حتی چرا داره میره. نشانه‌ها خیلی از ما رو مشغول کرده به طوری که دیگه پشت این پوسته هیچ چیز نمی‌بینیم. دنیای همبسته نشانه‌ها شده آینه‌ای که ما رو نشون می‌ده و ما غافلیم که پشت این آینه چه خبره و چرا داره ما رو نشون می‌ده. ما قرار هست چه چیزی از خودمون رو ببینیم که از درون پیداش نمی‌کنیم؟
هدایت شده از أخٌ‌في‌الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهادت با صدای انفجار! ندى إسماعيل كباجة بر اثر اصابت گلوله به شهادت نرسیده بلکه بخاطر صدای انفجار ها در غزه به آسمان پر کشیده است ✅@tvnasr
در خواب دیدم که تروریست‌ها مردم را به گلوله بستند. خوشحال شدم که دارم شهید می‌شوم. اما ترسیدم بایستم خودکشی به حساب بیاید. دلم را جا گذاشتم و شروع کردم فرار کردن. اما آرزو می‌کردم گلوله‌ها به من بخورد. وقتی گلوله‌ها به من رسید خوشحال شدم. می‌خندیدم و حمد می‌گفتم و با تمام وجود آرزو می‌کردم کارگر افتد. درد نداشت. لذا داشت. هر چقدر تیر خوردم تأثیر نداشت. مجروح شدم شهید نشدم. خیلی حسرت خوردم. در خواب فکر می‌کردم اگر به سمت تروریست‌ها می‌رفتم تا نتوانند مردم را بزنند شاید شهید می‌شدم. اما چون فرار کردم نصیبم نشد. نمی‌دانم شهید خواهم شد یا نه. امروز برای من یک معجزه است؛ اما شاید فردا ناممکن باشد و شاید خداوند به کرمش ناز پرورد این گدا را. مگر تا حالا به استحقاق داده‌اند؟! این حرف‌ها اینجا خوب نیست. می‌دانم. اما شهادت خیلی جالب است. خیلی لذیذ است. خیلی زیباست. خیلی با شکوه است. بعید است دشمن مرا که در کوچه پس کوچه‌های آسودگی پنهانم گیر بیاورد. نمی‌دانم. خداوند نصیبمان کند کاری کنیم که تحمل دشمن طاق شود و دست به حماقت بزند تا خود را بیچاره و ما را خوشبخت کند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
همین باعث می‌شود انسان‌ها به سمت دسته و بسته شدن حرکت کنند و تصمیمات خود را طبق منطق خاصی به هم گره
F=ma استاد ثابت، استاد برگزیده منطقه وارد کلاس شد و یک راست رفت سراغ تخته سبز و شروع کرد به نوشتن. اولش معلوم نبود قرار هست قطار بلندبالای عبارات پیچیده و مفصل ریاضی و فیزیکی به کجا برسه؛ اما بعد از حدود نیم ساعت یا بیشتر فهمیدیم که داستان اثبات فرمول F=ma هست. مقدار عددی نیرو برابر است با حاصل ضرب عدد جرم در عدد شتاب. این فرمول به ظاهر ساده پشت سر خودش مسیر بسیار پیچیده‌ای رو پیموده بود تا به جایی برسه که دانش‌آموز سال هفتم و هشتم قدرت درک و کار کردن باهاش رو بلد باشه. اما اتفاقی که در بیرون و عالم واقع می‌افتاد بسیار پیچیده‌تر و جدی‌تر بود. رسیدن به اون سه عدد در عمل به این آسانی‌ها نیست. شاید ذهن شما به شما بگه که دستگاه‌های سنجش این کار رو برای ما انجام می‌دن و اساسا ما به دانستن همون فرمول ساده نیز نیازی نداریم؛ اما باید یادآوری کنم که ذهن‌های مصرف کننده به ابزارهای آماده بسنده می‌کنند و ذهن‌های خلاق و مولد به دنبال فهم منطق روابط عوامل مختلف در تولید نتیجه هستند. بگذریم. صحبت از تابع تصمیم بود. تابع تصمیم هر کس محدود به وسعت خبر و زمینه‌های آگاهی و مهارت تألیف اصول ثابت و عوامل متغیر و کشف منطق روابط بین اونهاست. هر چقدر در سطح بالاتری از آگاهی قرار بگیری و فهم عمیق‌تری از نسبت پدیده‌ها با هم و با ناپدیدها داشته باشی و بودهای بیشتری رو کشف کنی و دچار تخیل نابودها نشی، تابع تصمیمات تو قوی‌تر و منسجم‌تر و البته پیچیده‌تر خواهد بود. فرمولی بلند بالا که ترکیبی از قطعیات و احتمالات هست و گاه به تو تنها یک جواب می‌ده و گاهی بیش از یک جواب. حتی گاهی ممکن هست به بی‌جوابی یا جواب‌های فراوان بدون ترجیح برسی. یعنی فرمول هرزی که تو رو به تصمیم نمی‌رسونه و می‌فهمی که یه جای کار غلط هست. بسته به اینکه در چه سطحی از تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری قرار گرفته باشی توابع تصمیم تو شکل خواهد گرفت. عرض بنده در اینجا ناظر به تابع تصمیم ولیّ خداست و در مصداق معین و‌ مشخص اون در این دوره و زمان و مکان، تابع تصمیمات ولیّ فقیه زمان حضرت آیت الله خامنه‌ای هست. تابع تصمیمات ولایت یکی از قوی‌ترین و پیچیده‌ترین توابع تصمیمات هست. خداوند متعال در یک پشتیبانی اساسی از ولایت، تمام عوامل لازم رو در مسیر تصمیم ولیّ خودش قرار می‌ده چون ازش خواسته تا تصمیم بگیره. بندگان خدا معمولا فرمول‌های ساده‌شده‌ای از فرمول تابع تصمیمات ولیّ خدا رو در اختیار دارند. بسته به اینکه در چه سطح و موقعیتی از شخصیت ولایی قرار گرفته باشند، تابع تصمیمات اونها مناسب‌سازی شده. گاهی توابع تصمیم نه ساده‌سازی که ساده‌انگاری می‌شه. در این صورت شاهد دریدن فرمول مادر و بریدنش بدون منطق و محاسبه درست هستیم. لذا افرادی ادعای دینمداری می‌کنند اما تصمیمات اونها دقیقا در منظومه تصمیمات دشمنان خدا معنی پیدا می‌کنه و نتیجه‌ای جز دور شدن از خدا و ولیّ خدا نداره. فهم اینکه رهبر معظم انقلاب چرا و چگونه تصمیم می‌گیرند و چه عواملی رو دخیل در تصمیم‌های خودشون دارند به طور کلی آسان و به طور جزئی ممتنع هست. زیرا خبرهایی که در خدمت ایشون قرار می‌گیره و هدایت‌ها و راهنمایی‌هایی که دریافت می‌کنند در اختیار سایرین نیست. با این حال ایشون مبین منطق تصمیمات خودشون هستند و دائما سعی دارند مردم رو به تابع تصمیمات خودشون نزدیک و نزدیک‌تر کنند تا قدرت اجتهاد مردم بالا و بالاتر بره. اون وقت مردم تابع تصمیماتشون قوی‌تر خواهد بود و قدرت انتخاب و اختیار بیشتری خواهند داشت و لازم نیست وابسته دیگران باشند. بر خلاف حکومت‌های سلطه‌گر که ابزارها رو بر افراد مسلط می‌کنند و امکان‌های اختیار و انتخاب رو به بهانه پیشرفت و توسعه سلب می‌کنند، نظام ولایی سعی در بالا بردن تشخیص انسان مؤمن داره تا هیچ گاه روح انسانی اسیر شیء‌شدگی و برده ابزارها نباشه. اساسا هدف انسان مادی ثبات و ماندگاری در دنیاست و‌ مؤمن این هدف رو محال می‌دونه و با تقدیر خدا نمی‌جنگه و به دنبال فرمول تعادل در حرکت به سوی آخرت هست. تابع تصمیمات رهبری از یک سو مبتنی بر اصول اساسی دین و خلقت جهان است. از سوی دیگر ثوابت احکام و اوامر ولیّ الله الأعظم در شجره طیبه اهل بیت هست و در همان راستا اصول ثابت و طرق اجتهاد و کشف نظر اون عالیجنابان و راه یافتن به باطن متن دین. طرف دیگر ماجرا متن واقعیت جامعه هست. ولیّ خدا در متن واقعیات جامعه هست. اگر چنین نبود هیچ گاه خداوند اهل بیت رو در کنار قرآن کریم قرار نمی‌داد. وقتی بین فرمان پلیس و چراغ راهنما اختلاف روی داد اولویت در فرمان پلیس هست. این فرمول ساده گویای منطق ثقلین هست و لزوم وجود و تداوم اون در جامعه. همین معنی در نظام اسلامی هم رعایت شده و ولایت فقیه یعنی همین.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
همین باعث می‌شود انسان‌ها به سمت دسته و بسته شدن حرکت کنند و تصمیمات خود را طبق منطق خاصی به هم گره
ولیّ خدا بر اساس آنچه که مردم هستند تصمیم می‌گیره. تفاوت ولیّ فقیه و سایر علمای دین این هست که نباید و نمی‌تواند در گوشه‌ای بایستد و بگوید که فلان چیز درست و فلان چیز نادرست است. امام جامعه مانند امام جماعت دو مقام داره. یک مقام خطابه و دعوت و یک مقام همراهی و حرکت. ولیّ فقیه مأمور به همراهی و حرکت هست تا جماعت به جاده و سپس مقصد برسند. برخی ندانسته این مقام عالی‌رتبه رو زیر سؤال می‌برند. زیرا متوجه پیچیدگی تابع تصمیمات او نیستند. در فقره اخیر نوع تعامل ایشان با دولت شاید از عجائب تصمیم‌گیری و اجرا بود. در چهارماه اخیر نوع مدیریت ایشان می‌تواند درس بزرگی برای سیاستمداران عالم باشد. به خصوص سیاست‌مداران و مدیران مسلمان و به ویژه مسئولان جمهوری اسلامی ایران. ولیّ فقیه در متن واقعیت تصمیم می‌گیرد. رفتار ایشان با دکتر پزشکیان و تیم همراهش متناسب با واقعیت‌های امروز جامعه است. کسانی که فهم استبدادی یا دیکتاتوری از ولایت دارند درک این معنی سخت است و تحلیلشان غلط. چه آنهایی که این را نوعی انفعال و تغییر می‌دانند و چه آنهایی که این را نوعی خطا و اشتباه تلقی می‌کنند. نوع نگاه ولیّ خدا به صحنه فارغ از محاسبات کودکانه شایع در سیاست مادی است. اندیشه‌ای که جز سلطه نمی‌فهمد، محاسبات خود را درگیر کج‌فهمی‌هایش خواهد کرد. این کار کمکی به او نمی‌کند. تنها باعث خواهد شد با فهم غلط از تابع تصمیمات رهبری نتواند واکنش‌های بعدی او را درست حدس بزند و دچار اشتباه می‌شود. این اشتباه محاسباتی در مورد جامعه ایرانی نیز صادق است. دیگران زمانی می‌توانند رفتار ایرانیان را درک کنند که تابع تصمیمات آنان را کشف کنند. این کاری است که اندیشکده‌های بزرگ برای آن وقت و سرمایه بسیار هزینه کرده‌اند؛ اما هنوز نتوانسته‌اند به درستی، نتایج قطعی به دست آورند. زیرا پیچیدگی‌ها و لم‌های این تابع را نمی‌یابند. زیرا فهم مؤمنانه و زیست مؤمنانه و تجربه ایرانی‌گری ندارند. گمان می‌کنند که هندسه تصمیم را یافته‌اند؛ اما ناگهان در بزنگاه‌ها غافلگیر می‌شوند. آنها برای حل مشکل خود به افرادی متوسل می‌شوند که گاه در نهاد قدرت و گاه در لباس شهرت و گاه در گردنه ثروت به کمین مردم می‌نشینند و آنان را از ولایت الله به ولایت شیطان سوق می‌دهند تا منطق تصمیم آنان بر منطق تصمیم حکومت‌های طاغوتی غربی منطبق گردد. آنگاه می‌توانند مردم را مهار کنند. ولیّ فقیه همواره تلاش می‌کند اجازه ندهد مردم دچار این اسارت شوند و مهارت حل مسئله را از دست بدهند و تابع تصمیمات آنها تابع تصمیمات غرب شود. ولیّ فقیه تلاش می‌کند میل انتخاب‌گری و قوت اختیارمداری را در مردم حفظ کند تا شیء‌شدگی غربی آنان را نفریبد و نبلعد و آسوده‌خواهی و راحت‌طلبی گرفتارشان نکند و بت‌پرستی مدرن آنان را از زندگی آزادمنشانه و عزتمندانه بازندارد. اعتماد به تابع تصمیمات رهبری و فهم و تکثیر دستگاه محاسباتی ایشان از وظایف مهم مؤمنان است.
هدایت شده از پایگاه نقد و تبیین
🌓 جنگ روانی انگلیسی ها و سرنوشت کارخانه اسلحه سازی امیرکبیر 🔹یادداشت روز 🔸امیر کبیر به محض رسیدن به صدراعظمی، بودجه بزرگی برای کارخانه توپ و تفنگ اختصاص داد. قرار بود کارخانه توپ در اصفهان، سالانه هزار عراده توپ بسازد. رقمی بسیار بزرگ که در صورت عملی شدن ایران را در جرگه قدرت های نظامی زمانه در می آورد. انگلیسی ها ابتدا چند صد تفنگ هدیه آوردند تا امیرکبیر فریب بخورد و از ساخت کارخانجات دست بردارد؛ اما امیر تفنگ ها را پس فرستاد و به سفیر بریتانیا گفت تفنگ انگلیسی به درد ایران نمی خورد. انگلیسی ها که از فریب امیرکبیر ناامید شده بودند از طریق جاسوسان سفارت خود، در بین عوام مردم این سخن را پراکنده کردند که رعیت ایران گرسنه اند اما امیرکبیر با پول رعیت کارخانه توپ میسازد. چنان تبلیغات کردند که هر جا هر کس فقیری می دید به کارخانه توپ و تفنگ امیر کبیر فحش می داد. امیرکبیر که خود رتبه امیرنظامی داشت و سال ها در علم نظام و جنگ تامل کرده بود، بلندپروازانه دستور داده بود توپ هایی بسازند که حتی در بارندگی نیز شلیک کند. همین طور توپ هایی بسازند که برخلاف توپ های انگلیسی و روسی، لوله شان یکپارچه ریخته شود تا محکم باشند و شلیک دقیق تر و سنگین تری داشته باشند. فرومایگان وابسته این دستور ها را نیز در میان عوام به سخره گرفتند و برای این بلندپروازی های امیر، در قهوه خانه ها و شیره کش خانه ها، طنزیه ها ساختند و پراکندند. با قتل امیرکبیر در ۱۲۳۰، کارخانه در آستانه به ثمر رسیدن نافرجام ماند و تمام کارگران و صنعتگران تربیت شده، توسط میرزا آقاخان نوری، مرخص شدند! شش سال بعد جنگ هرات رخ داد. ابتدا قشون ایران به فرماندهی حسام السلطنه به هرات وارد شد. انگلیسی ها در اعتراض به اعاده حاکمیت ایران بر هرات، در جنوب به بوشهر و خارک حمله کردند. ایرانیان قوای بیشتر داشتند اما به خاطر نداشتن توپخانه قدرتمند از انگلیسی ها شکست خوردند و بوشهر و خارک اشغال شد. سپس در قرارداد پاریس، ایران، ناگزیر در قبال بازپس گیری این دو جزیره، تن به جدایی هرات داد. بدینسان.... 🖊 رضا شیبانی ✍ پی نوشت: تاریخ دقیقا تکرار می شود و در دوره ما نیز شبیه این شیطنت رسانه ای و عوام پسندانه را دقیقا مثل عهد امیر کبیر با تحریک خارجی ها و سادگی برخی داخلی ها کم و بیش شاهد هستیم؛ و در آخر به قول رودکی شاعر بزرگ ایرانی: هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار 🌍 پايگاه نقد و تبیین🔻 https://eitaa.com/jtabiin •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از تعلیقات
📝 چه باید کرد؟ 1) ما معمولاً پس از هر شکست سیاسی، مشغول انواع تحلیل‌ها و آسیب‌شناسی می‌شویم. بعد از مدتی که به شرایط موجود عادت کردیم و درد شکست التیام یافت، برمی‌گردیم به تنظیمات کارخانه و کارهای قبلی. 2) ما معمولا حوصله کارهای بلندمدت و نداریم. لذا به جنس کارهای سیاسی دم‌دستی و کنش‌گری آن‌چنانی دم انتخابات روی می‌آوریم. درحالی‌که تعامل با جامعه و گرفتن نبض آن را نمی‌توان از لایه سیاست و آن هم با هیجان زودگذر دنبال کرد. 3) قبلاً در دوران دولت شهید درباره‌ی مسئله‌ای به‌نام "فرصتِ داشتنِ دولت" نوشتم که جبهه انقلاب در مسند قوه مجریه بود. https://eitaa.com/taalighat/1149 اکنون باید درباره "فرصتِ نداشتن دولت" تأمل کرد. به‌جای حرص خوردن باید دراین مقطع یک فرصت راهبردی دید. فرصت و فرصت 4) سخن از بازسازی جبهه، مناسبات جبهه انقلاب باهم و با جامعه است. گفتگو درباره ابعاد و اضلاع این بحث فراتر از کشش یادداشت‌های فجازی است و برخی نیز غیر قابل انتشار. اما تلاش می‌کنم برخی موارد را به‌مرور تقدیم کنم و باقی موارد را در حلقه مباحثات دوستانه انشالله بحث می‌کنیم. 🆔@taalighat
Alireza Ghorbani - Booye Gisoo.mp3
8.89M
خاطره‌بازی با جاده‌های زیارت...