دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
🔸 تلاوت دلنشین سوره فتح با صدای زیبای استاد: ✨ #ودیع_الیمنی 🌴🌷✌️
رزمایش اخیر نیروهای مقتدر نظامی ایران میتواند استقبال از شیطانی باشد که تلاش کرد با سپاه رعبی که پیش از خزیدنش بر اریکه قدرت به راه انداخته، دستآوردهای ارزان و آسان فراهم کند تا سرمایه روزهای سیاه ریاستش باشد. او به ما وعده جهنم داده. البته که این صادقانهترین وعده شیطان بزرگ است؛ اما ابراهیم مقهور این وعدهها نخواهد شد.
تلاش دنیازدگان این است که باور کنیم دوران آنان است؛ اما حقیقت این است که دوران مقاومت است و آنان میخواهند با قد و قامت کوتاه خود تاریخ را از مدار خارج کنند.
نخواهند توانست هر چند بسیار جنایت کنند. این تجاوزهای بیاندازه ترتیبات عالم را تغییر نخواهد داد؛ بلکه آنان را از مسیر تقدیر بیرون خواهد راند. همچنان که تا امروز بوده و إن شاء الله پس از این نیز خواهد بود و ما دست خدا در زمین خواهیم بود اگر ایمان و امید و اراده خود را ثابت کنیم.
مسئله زمان است و ضربانهای حقیقت و نوسانهای واقعیت.
هدایت شده از رویای امت
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شنیده ام محمود درویش گفته است :
اگر از تو درباره غزه پرسیدند...
بگو به آنها در آنجا شهیدی است
که شهیدی آن را حمل می کند
و شهیدی از وی عکس میگیرد
و شهیدی او را بدرقه می کند
وشهیدی بر وی نماز می خواند.
و در دنیای امروز ما مظلومی است که مظلوم دیگری از او دفاع میکند و مظلومان دیگری حمایت میکنند و از کشته شدن مظلومان فقط مظلومان غمگین میشوند .
کارتر روز دهم دیماه سال 56 ایران را به واسطه رهبری محمدرضا پهلوی جزیره ثبات نامید. روی دوم بهمن سال 56 امام خمینی در بیانیهای نوید پیروزی به ملت ایران داد.
محاسبه کدام یک درست بود؟ خطای محاسباتی گریبان کدام را گرفت؟
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
20.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قهرمان پارالمپیکی که با جوایزش برای پدرش تریلی خرید
🔹«زهرا رحیمی» نایبقهرمان ۱۵ ساله پارالمپیک ۲۰۲۴ پاریس پیش از حضور در این مسابقات گفته بود ۲ آرزو دارد؛ اولی کسب مدال پارالمپیک و دومی خریدن تریلی برای پدرش.
🔹حالا زهرا به عهدش وفا کرده و با تمام جوایزی که گرفته بود و بخشی از پسانداز خانوادگی، در آستانه روز پدر، یک تریلی کِشنده برای پدرش خریده است.
🔹در پایان این ویدئویی که زهرا رحیمی در صفحه شخصیاش منتشر کرده، پدرش با تریلی دور او میچرخد.
@TasnimNews
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
قهرمان پارالمپیکی که با جوایزش برای پدرش تریلی خرید 🔹«زهرا رحیمی» نایبقهرمان ۱۵ ساله پارالمپیک ۲۰۲
این خبر میتواند یک فیلم فاخر گردد از زندگی زیبای ما ایرانیها و ایران جهان را برای جهانیان بیشتر معرفی کند.
وقتی تصور میکنم که چه فیلمنامه زیبایی از آن میتوان نوشت لذت میبرم.
همه چیز در آن هست. جُنگ موضوعات همبافت در زندگی ایرانی. دختری که از قهرمانی جهانی هم قدم بالاتر میگذارد و زیبایی خیره کننده خانواده را نشان میدهد.
کاری برای دیده شدن
آشکار شدن و گسترده شدن و در دسترس قرار گرفتن برای چشمه فضیلت است.
دیده شدن و خود را در معرض شهرت قرار دادن میتواند زشت یا زیبا باشد. میتواند آسیبزا و سودآور باشد. میتواند مایه رشد باشد و میتواند مرگ به دنبال بیاورد.
در زندگی دینی فردی ما خوبیهای خود را پنهان میکنیم تا شائبه ریا در آن نباشد. اما در زندگی دینی اجتماعی افشای خوبیها یک وظیفه است. فضاسازی یکی از وظایف مهم مؤمنان است. این کار با افشای خوبیها ممکن است. سطح جامعه باید پر باشد از خوبیهایی که بیدریغ به خاطر خدا انجام میشود.
ما نیاز به دیده شدن داریم. این نیاز میتواند درست برآورده شود و یا نادیده گرفته شود. اگر سبک زندگی اجتماعی تو جایی برای دیده شدن در نظر نگرفته باشد، آنگاه اعضاء تو برای اینکه خود را گسترش دهند به سمت دیده شدنهای بیقاعده حرکت میکنند. به خصوص که در دنیای امروز فضای مجازی این خودنماییهای بیقاعده را بسیار آسان کرده است.
فرهنگ ضدتظاهر ما که در جای خود بسیار پسندیده و باشکوه است، باعث شده تا تعادل نمایش در میان ما به هم بخورد و حواسمان نباشد که فرزندان ما و نوجوانان و جوانان ما و حتی بزرگسالان و کهنسالان ما نیاز به دیده شدن و شنیده شدن و به شمار آمدن و احساس اجتماعی بودن و مشهور بودن و مردمی بودن داشته باشند. نه تنها این عیب نیست؛ بلکه از واجبات زندگی ماست. چه مؤمنانه بیاندیشیم چه غیر از آن.
حال که چنین است، آیا ما فکری به حال این مسئله بزرگ در مسیر اجتماعی شدن کردهایم؟ آیا سرمایهگذاری لازم را داشتهایم؟ آیا اصلا آن را ضروری میدانیم؟
وقتی ساختار اجتماعی فکری برای این مسئله نکرده باشد، آدمها به نمایشهای ضعیف روی خواهند آورد و خود را با سادهترین و پیش پا افتادهترین مسائل نمایش خواهند داد. گاهی این نمایشهای دم دستی آنان را به ورطه سقوط و هلاکت میکشاند. این در حالی است که مبدأ این میل کاملا انسانی و مثبت و از مقدمات رشد و فطری است.
جمعهای فامیلی و خانوادگی، جمعهای دوستانه و صمیمی، جمعهای همکاری و همگروهی، فرصتهای خوبی هستند برای دیده شدن و شنیده شدن و به شمار آمدن و تشکیل پیوندهای شخصیتی بزرگتر و اجتماعیتر.
آیا فکری به حال تولید و تولد حلقههای آشنایی کردهایم؟ آیا به دنبال آن بودهایم که ایدههای مبتکرانه جمعآوری افراد را امتحان کنیم؟ آیا از فرصتهایی که داریم استفاده کردهایم؟
مثلا آیا از ظرفیت مساجد که محل اجتماع روزانه مردم هستند برای این هدف استفاده کردهایم؟ یا بیگانگی و غریبگی و تنهایی همه ما را در خود بلعیده و هر یک از ما به بهانهای از آن فراری هستیم؟
بسیاری از استعدادهای انسان در فضایی شکفته میشود که احساس خودمانی کند. آیا تلاش کردهایم خودمانیهای خود را گسترش دهیم،تنوع دهیم و ارتقاء دهیم؟ آیا طرحی برای اجتماعی کردن فرزندان و خودمان داریم؟
آیا خیال میکنیم که آدم خود به خودی عنصر اجتماعی مثبت و رشید و موفق و پیشرو خواهد شد؟
آیا به این فکر کردهایم که فرزندانمان و خودمان چه نیازهایی برای اجتماعی شدن داریم؟ و آیا میدانیم اجتماعی شدن ما چقدر میتواند مردم ما را قوی کند و کشور ما را قوی کند و جامعه ما را قوی کند و حتی باعث گسترش دامنه حضور اجتماعی ما در دوایر ماهیتی بزرگتر شود؟
اگر ما مهارت کافی برای اجتماعی شدن داشته باشیم، میتوانیم دیوارههای جامعه را گسترش دهیم و متوجه حیثیت منطقهای و جهانی خویش نیز باشیم. میتوانیم حیثیت نژادی، حیثیت زبانی، حیثیت دینی و مذهبی و سایر حیثیات وجودی را نیز گسترش دهیم و با آدمهای بسیار بیشتری آشنا شویم و آنها را وارد خودمانیهایمان کنیم یا خودمانیهایمان را گسترش دهیم تا آنها نیز داخل آن شوند و یا چیزی از هر دو تای آن.
به نظر من میتوان ایران را توسط توسعه اجتماعی قدمهای زیادی پیش برد و بزرگ کرد و قدرت به آن افزود بدون آنکه نگران تحریم و تشدید فشارها بود.
وقتی شما خودمانیهای خود را با کسب مهارتهای اجتماعی شدن، گسترش دادید آنگاه بسیاری در کنار شما قرار خواهند گرفت و بر توان شما خواهند افزود و هوادار شما خواهند بود.
ایران عزیز ما گنجایش حضور صدها میلیون نفر سالانه به صورت مسافر و گردشگر را در خود دارد. البته بنده به شدت مخالف نگاه منفعل و غربزده راجع به سفر و گردشگری هستم. این نگاه تمام ارزشهای سفر را با نگاه کج و معوج نابود میکند و یک سود سرشار را به یک خسارت غیر قابل جبران تبدیل میکند.
ارتباطات اجتماعی میتواند بدون انفعال فرهنگی اتفاق بیافتد. نیاز نیست ما همه چیزمان را ببازیم تا چند نفر برای تفریح و به لجن کشیدن فرهنگ ما دلار هزینه کنند و انگار ما را با پول بخرند تا مثلا صنعت گردشگری توسعه پیدا کند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
کاری برای دیده شدن آشکار شدن و گسترده شدن و در دسترس قرار گرفتن برای چشمه فضیلت است. دیده شدن و خود
روابط انسانی را نباید صنعتی کرد. روابط انسانی باید طبیعی باشد. روابط طبیعی رشد و زندگی به همراه دارد. روابط صنعتی خواه ناخواه مایه ننگ و مرگ است.
ما نیازمند روابط فطری با تمام مردم جهان هستیم. معتقدم اگر ما به رشد اجتماعی کافی برسیم میتوانیم مردمان کشورهای متخاصم را تا آنجا با خود همراه کنیم که دیگر دولتهایشان نتوانند منافع ما را در فرصتهای خود حبس کنند. آنان ناچار خواهند بود پیرو ملتهایشان باشند و فضا را به روی ملت ما بگشایند.
ما اینگونه میتوانیم شبکه تحریم را بشکنیم.
اگر روزی برای منع و پوشاندن ابتکاراتی را به کار میبستیم امروز که انقلاب کردهایم و خود را در جهان معرفی کردهایم و گفتهایم که شایسته جامعه شدن هستیم و حرفی برای گفتن داریم و میخواهیم رشد کنیم و ثابت کنیم که جای ما در جهان خالی بود، باید طرحی برای نمایش و دیده شدن داشته باشیم. اصلا باید فکر فروبستگی و پنهان شدگی و خجالت و شرم توجیه شده و فرهنگ شده و رسوب کرده را کنار بگذاریم. انزوا و زهد رسوب کرده و سخت شده را کنار بگذاریم. باید بیاییم وسط میدان و خیال کنیم آنجایی که ایستاده ایم درست مرکز زمین است و شروع کنیم و گستردن خود.
برای این کار باید شخصیت اجتماعی تعریف کنیم. باید بلد باشیم که چکار کنیم. باید بدانیم که چگونه خودمان را در یک دایره بزرگتر گم نکنیم. وگرنه به محض وارد شدن در یک هویت قویتر و بزرگتر احساس پوچی و کوچکی و بیهودگی خواهیم کرد.
باید با قدرت به سمت فهم اجتماعی از رفتارهای جزئی حرکت کنیم. باید بدانیم که ما در جامعه چه شکلی هستیم و چه شکلی میتوانیم باشیم و چه شکلی میتوانیم به جامعه بدهیم و جامعه چقدر میتواند به داشتن ما ببالد و از ما بهره ببرد و خود را با داشتن ما بالا بکشد.
آیا به این چیزها فکر کردهایم؟ یا هنوز انفعالی به قضیه نگاه میکنیم؟ جوان امروزی انفعال را نمیپسندد و برنمیتابد. به محض اینکه احساس میکند تو اراده یا آگاهی و توان و خواهش اجتماعی شدن را نداری از تو منصرف میشود. زیرا ارتباط گرفتن برای او بسیار آسان است.
اگر تو رشد و ارتقاء هویتی را طراحی نکنی، جامعه منتظر نخواهد ماند و پوست خود را خارج از قاعده خواهد شکافت و دچار عریانی و دریدگی خواهد شد. از خود بیرون خواهد افتاد و دیگر تو او را و او تو را نخواهد شناخت.
منطق رشد، پوستهها و صورتها را در یک نظامی توسعه میدهد، تقویت میکند، تنوع میدهد و جانمایی و جاگذاری میکند.
اگر من نتوانم درست به موضوع رشد بپردازم، آنگاه دچار شکافی بزرگ خواهم شد که به سختی قابل ترمیم است.
دفتر تمرین
هدایت شده از خبرگزاری فارس
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صهیونیستها چطور موجوداتی هستند؟
اینها معتقدند همه دنیا حیوان هستند و فقط خودشان آدم هستند و مالک همه جای زمین محسوب میشوند.
پهلویپرستها هم معتقدن چنین جانورهایی، دوست مردم ایران هستند!
@Farsna
رهبر معظم انقلاب سخنان مردمی خویش را در بستر دیدارهای عمومی با مردم در میان میگذارند.
اینکه پس از هر دیدار و انتشار بیانات، عدهای از مردم به جای اینکه به دنبال جایابی نقش خود در تحقق منویات معظم له باشند، به دنبال متهم کردن این و آن میگردند، در واقع مسئولیتگریزی به شمار میآید.
هر کس باید بنشیند و بررسی کند که چه سهمی در سخنان ایشان دارد. اگر هیچ سهمی نمیبیند باید خود را بازیابی کند.
حکومت مردمی، نیازمند مردمی است که مسئولیت حکومت را بپذیرند. برای این کار باید یاد بگیرند که چه مشکلی را میتوانند از جامعه حل کنند.
ولیّ فقیه جایگاهی مردمی است. مخاطب ایشان مردم است. مسئولان را نیز از آن جهت که برآمده از مردمند معتبر میداند.
اگر مردم خود جایگاه خود را در پیشبرد جامعه ندانند یا نادیده بگیرند و سعی کنند عدهای را به کار بگمارند و خود کنار بکشند؛ آنگاه به تدریج بدون اینکه بدانند ساختار استبدادی شکل میگیرد و ریشهدار میشود. لذا مردم باید نشانههایی را که رهبری آشکار میکنند دنبال کنند و خود را تقویت نمایند. بدون آن، جمهوری اسلامی نخواهد توانست به درستی اهداف خود را بیابد.
سازمان شبهه، آزمون بزرگی پیش پای ملتی است که بزرگترین آرمانها را دنبال میکند.
مردم ایران به واسطه ایفای نقشی که انتخاب کردند و آن تغییر نظم جهانی و زیر و رو کردن سازمان سلطه و راندن استبداد از مناسبات جهانی و رهایی مستضعفان از بندهای اسارت است، نیازمند گذراندن مراحلی از تمرین و ورزیدگی هستند که میتوان گفت پیچیدهترین و سنگینترین ابتلاءات دوران ما به شمار میآید.
جنگهای ترکیبی بر سر ملتی هجوم آورده که چند دهه مبارزه شبانهروزی داشتهاند. اگر دایره زمان را بزرگتر بگیریم، خواهیم دید که مبارزه برای برآمدن، قرنهاست که ادامه دارد.
حال از پس انقلاب اسلامی ایران، آزمونهای الهی که بخشی از آن با نقش آفرینی دشمنان آشکار و دیرینه اسلام و ایران است و بخشی از آن با تلاش منافقان تا مردم ایران به جای بازسازی خود، بشکنند و تسلیم اراده دیگران شوند.
ایستادگی مردم ایران و تقویت آنان و گسترش مبارزه آنان به منطقه و تغییر شگفتآور سطح رویارویی باعث شده تا دشمن تمرکز بیشتری بر روی نابودی ما داشته باشد.
همه اینها باعث خواهد شد ما ملتی ورزیدهتر و جسورتر و ریشهدارتر باشیم و بتوانیم از عهده جریانسازی جهانی مستضعفان علیه مستکبران برآییم.
هدایت شده از متنْآگاهی|جعفرعلیاننژادی
قلههای یادآوری و درههای فراموشی
شاید همه ملتها از این فرصت برخوردار نباشند که در تاریخ حیات خود، روزهای متعدد پرمعنا و نقاط عطف اساسی داشته باشند. لحظههایی که مانند قلههایی مرتفع در تقویم ملی آنان، رخنمایی کرده و کارکرد قوی یادآوری داشته باشد.
حافظه ملت ایران مشحون و مالامال از این خاطرات معنادار و تاریخی است. روزهایی که تجارب عمیقی را در خاطره ملی ثبت کرده و به وجدان جمعیمان راه یافته است. تجارب عمیقی که در کلام امام و رهبری، با عنوان یومالله یاد شده و بیش از هر کس قدر و قیمت آن شناخته و عمق معنایش درک شده است.
۱۹ دی یکی از همین قلههای یادآوری و ندای وجدان انقلابی مردم ایران است. رهبر معظم انقلاب بیش از همه این ندای پرطنین را شنیده و هر سال به بهترین وجه آن را بازتاب میدهد. آنچه اکنون محققین علوم انسانی تحت عنوان کنش یادآوری از آن یاد میکنند، سالهاست به کارآمدترین فرم بیانی در اظهارات ایشان ریشه دوانده است.
یادآوری کنشی ضد فراموشی است، خصوصاً اگر در لحظه و دقیقهای صورت بگیرد که سرمای غفلت و نسیان بخشهایی از جامعه را دربرگرفته و میرود به یخبندان فراموشی تبدیل شود. ۱۹ دی چنین لحظهای است که روی دره فراموشی، ملتی را نزد خود حاضر کرد و به سلسلهای از وقایع حقیقی تبدیل شد.
چنین وقایعی، حقایقی عمیق به همراه خود دارد که در لحظه وقوع به راحتی دیده نمیشود، تنها دیدگان حقبینی نظیر حضرت امام(ره) است که درست ۱۲ روز بعد از ۱۹ دی، در موقعیت اوج استبداد و سرکوب رژیم، بارقه امید را دریافت و «نوید پیروزی» داد. این قلههای یادآوری و وقایع حقیقی، چون نماد خصائل جمعی و وجدان جمعی مردم ایران، تنها خاطرهای دل تاریخ نیست.
بلکه در هر لحظه و ساعت حیات این ملت موجود است و توانایی اثرگذاری دارد. کنش یادآوری همین است، اینکه تاریخ زنده و حیاتبخش خود را در فهم لحظات دشواری به کار گرفت و مسیر را با قدرت بیشتر ادامه داد. رهبر معظم انقلاب با چنین فهمی از ۱۹ دی ۵۶، هر سال، درسهای جدیدی از آن تاریخ غنی و پرمایه حاصل میکند و در اختیار مردم قرار میدهد.
درسهایی مانند اینکه چه بودیم، آمریکا با ما چه کرده بود، چرا دشمنی آمریکا با ما تمام نمیشود، چرا اکنون نیز به دنبال جبران شکست خود است، چرا روشهایش نرمتر شده اما میزان خصومتش بیشتر شده، چرا نباید به منافع آمریکا نزدیک شد، چرا در این لحظات باید امیدوار بود و در نهایت چگونه باید از جمهوریت و مردمسالاری دفاع کرد.