💠تصحیح یک برداشت از سکولاریسم حوزوی
🖊محمدعلی میرزایی
◀️تقلیل چهارگانه فرد، اجتماع، حکومت، امت به فردیت و حکومتی باعث بسیاری از بدفهمیها شده است. اگر فقهی حکومتی نبود به معنای این نیست که سکولار است. اندیشه و فقه و نظریه سکولار در واقع معرفت و یا فقه غیر سیستماتیک و غیر اجتماعی است. اهداف اجتماعی و حوزههای سرنوشت جوامع در این اندیشه سکولاریستی مبنا و مناط نیست. دین به رابطهای شخصی بین متدین و مبادی متعالی و قدسی او تنزل مییابد.
◀️از آن طرف، فقه غیر سکولار میتواند غیر حکومتی باشد. در عین اجتماعی بودن و عام بودن و واجد دغدغههای جامعه و سطوح بالاتر آن یعنی امت و تمدن بودن اما ممکن است حکومتی هم نباشد. در حقیقت فقه حکومتی سطح نازلتری دارد در قیاس با فقه امتی یا اجتماعی. فقه غیرسکولار غیرحکومتی ناظر به تحقق اهداف و غایات کلان اجتماعی حرکت میکند و حکومت یا دولت بخشی از این جریان است که ممکن است در شرایطی اصولا تحقق آن ملاک و مبنا نباشد و در عین حال فقه ما در عرصه اجتماعی فعالیت خود را داشته باشد. برای نمونه به سیر جریان فقه اجتماعی و تمدنی امام باقر علیهالسلام و فرزند بزرگوار بنگرید. آنان فقه حکومتی تولید نکردند اما فقه آنان ذاتاً و از ریشه اجتماعی و کلی و تمدن ساز است. در واقع فقه امام صادق علیهالسلام در عین این که حکومتی نبود اما اجتماعی و تمدنی و غیرسکولار بوده است.
◀️وقتی بزرگانی از تحلیلگران و متفکران میانی حوزه یا دولت ما این مقولهها و مفاهیم دقیق و چند ساحتی و متعددالابعاد را در دوگانههای بستهای حبس کنند باعث سوء تفاهمهای بسیار زیادی میشوند. به عنوان مثال اگر ما تصور کنیم که فقه و حوزه یا سکولاراند یا حکومتی دیگر حاشیه و فضایی برای تسامح و بردباری نخواهد ماند. اگر فقیهی در دایره حکومت حرکت کرد فقه غیر سکولار و اسلامی و انقلابی است اما اگر این کار را نکرد حتی اگر فقه و فقاهت او کاملا اجتماعی و حتی تمدنی هم باشد او برجسب سکولار میخورد. این مشکل از سر غرض و مرض نیست بلکه به خاطر فروکاهش دادن مفاهیم چند لایه و بسیار پیچیده به دو گانههای بسته و جزم اندیشانه است.
◀️البته با بودن حکومتی رشید و ارجمند با بنیهها و ریشههای انقلابی و کاملا اسلامی هر فقیهی باید برای برون رفت از معضلات نظری این حکومت در مسیر حق و حقیقت اسلامی تلاش کند و با فتوا و نظریه و نظام معرفتی به حمایت و کمک این تجربه بیاید. این یک تکلیف شرعی و اخلاقی و عقلی است. اما اگر به هر دلیلی فقه و فقیهی به میدان حل معضلات حکومت نیامد دلیل سکولار بودن او نیست و او ممکن است اعتقادی به الگوی حکومتیای متفاوت داشته باشد. فکر کنید آیتالله سیستانی در عراق آیا به دنبال تولید فقه حکومتی برای دولت عراق است؟ و آیا چون نیست میشود گفت او سکولار است؟ ( به نقل از http://ijtihadnet.ir/ )
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
#جامعه
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠طعم خوش گفتگو!
🔸به بهانه گفتگوی تلویزیونی احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم:
🖊محمد وکیلی
◀️شب گذشته برنامه تلویزیونی «شوکران» با موضوع "عدالت، آگاهی و آزادی در حوزههای علمیه" میزبان احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی بود. برنامه ای که با تهیه کنندگی و اجرای پیام فضلی نژاد که به روزنامه نگار و فعال رسانه ای هوشمند و صریحگو شهرت دارد به گفتوگوهاى چالشى با متفکران و شخصیتهاى تراز اول فکرى و فرهنگى کشور می پردازد. حضور واعظی در این برنامه، زمینه ای شد برای طرح مهمترین سوالات و مسائل مطرح پیرامون حوزه های علمیه و روحانیت که به نظرم مهمترین مباحث مطرح شده در این برنامه را در چند محور می توان خلاصه کرد:
🔸1. حوزه علمیه نسبت به وضعیت امروز جامعه باید پاسخگو باشد و نمی تواند خود را کنار کشیده و بی تفاوت نشان دهد. چرا که این نظام و این مدل حکومت بر اساس ایده حوزوی و توسط یک مرجع تقلید پایه گذاری شده است و به همین دلیل، حوزه و روحانیت همچنان که نسبت به حدوث و ایجاد این نظام، در وسط میدان بوده، در بقا و تدام آن نیز در وسط میدان است.
🔸2. پذیرش تنوع و تکثر علمی، از ضروریات یک محیط علمی است و با توجه به اینکه محیط حوزه علمیه قم در درجه اول یک محیط علمی است، طیف های مختلف فکری نیز در این محیط فعال هستند، لذا توقع اینکه از چنین محیطی صدای واحد و یک دستی شنیده شود، توقعی بی جاست. در هیچ محیط علمی دیگری نیز نمی توان این یک دستی را پیدا کرد.
🔸3. حوزه علمیه طی سالهای اخیر در چند محور تولید و عرضه داشته است. از جمله کادرسازی و تربیت نیرو برای نظام اسلامی، تربیت افراد جهت حضور در محیط های علمی و دانشگاهی و نیز پژوهش و تولید علم؛ همه این ها در کنار تربیت مبلغ جهت تبلیغ و ترویج دین بوده است.
🔸4. یکی از دلائل وضعیت موجود که شکاف بین نهادهای حوزوی و عرصه جامعه ایجاد شده، به کارگیری تولیدات است. امروزه در حوزه های علمیه تولید علم که شامل نظریه، تئوری، راهکارها و برنامه ها صورت می گیرد (ممکن است در حد مطلوب نباشد اما به هر حال تولید صورت می گیرد) اما امکان به کارگیری همین حد از تولید هم فراهم نمی شود که این مشکل را باید در جای دیگری جستجو کرد نه در حوزه علمیه. به عنوان مثال تبدیل این تولیدات به قانون که وظایف قوه مققنه است تا استفاده از آن در سایر قوا.
◀️در کنار این نکات، به چند محور از انتقادات نیز اشاره شد از جمله:
🔸5. بعد از انقلاب توسعه کالبدی و فیزیکی اتفاق افتاده است اما این توسعه کالبدی آنگونه که باید، به توسعه علمی منجر نشده است که نیاز به بررسی عوامل و دلائل دارد.
🔸6. فضای آزاد اندیشی که مقدمه تولید و توسعه علم، دانش و نظریه است، نسبت به قبل کمتر شده است و این مسئله می تواند در رونق حوزه علمیه اثر منفی بگذارد و مانع تحرک علمی گردد. مخصوصا نسبت به نواندیشان و مصلحان آستانه تحمل ها کم شده است.
🔸7. مراودات علمی با جهان اسلام کم شده است. در سابق طلاب با آثار و نظریات اندیشمندان مسلمان و مخصوصا جهان عرب آشنایی بیشتری داشتند و تعامل علمی بین مراکز علمی در جهان اسلام برقرار بود؛ ولی امروزه آشنایی طلاب با آثار نظریات غربی ها بیشتر از آشنایی با نظریات علمای جهان اسلام است. که در نتیجه آن، حضورمان در محیط های علمی جهان اسلام کم شده است که این می تواند خطرناک باشد. یکی از دلائل آن این است که نظام آموزشی تابع سیاست ها شده است.
◀️ادامه حضور مدیران مهمترین نهادهای حوزی و گفتگوی صریح و چالشی به آن شکلی که در برنامه شوکران اتفاق افتاد، می تواند فتح بابی باشد برای گفتگوهای بعدی تا بتوان در محیطی به دور از سیاست زدگی، به درکی واقعی و منصافه از وضعیت فعالیت های حوزه های علمیه دست یافت.
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#روحانیت
#سکولاریسم
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولار بودن حوزه، انتقاد نیست اتهام است
🔴مرتضی جوادی آملی
⬅️نقد به هر صورتی که باشد، حتی از یک فرد غیر حوزوی، قابل قبول است؛ هیچ اشکالی ندارد و در گذشته هم بود. اما گاهی اوقات به عنوان نقد هست ولی انگیزه دیگری پشت آن وجود دارد. اشکال ندارد مردم به حوزه انتقاد کنند، اگر بدون شناخت و آگاهی به جای انتقاد اتهامی مطرح شود، مثلا حوزه متهم به سکولاریزم شود در حالی که تمام جهات وجودی او با این گونه از مسائل اجتماعی و سیاسی به نظام پیوسته شده است و بسیاری از مسئولین نظام مثل ائمه جمعه و خبرگان از حوزه استفاده می کنند، انتقاد نیست و اتهام است.
⬅️اگر برخوردی شده و مقابله ای وجود دارد به این دلیل است که طراحان یا از روی جهالت و یا از روی غرض مطرح می شود و به همین دلیل نمی توان آن را انتقاد نامید. این یک اتهام است و اگر بزرگان حوزه و مراجع در این خصوص موضع گرفته اند برای این است که افراد جایگاه خودشان را بدانند. اگر بنا است انتقادی داشته باشند حوزه با کمال استقبال از فضای انتقاد بهره خواهد گرفت. زیرا انتقاد باعث پیشرفت، تکامل و اصلاح شئون و اموری است که وجود دارد.
⬅️در اعتراضات کوری که می شود عده ای انگشت اتهام را به سمت حوزه می برند و متأسفانه منتهی به این می شود که حوزه ها آسیب ببینند. اگر قبلا نهادهای انحرافی مورد تعرض بود، امروزه گاهی اوقات می بینیم که انگشت اعتراضات به سمت حوزه های علمیه می رود. همان طوری که در زمان پهلوی سلطنت طلبان و ساواک به حوزه های علمیه حمله می کردند امروز این اعتراضات کور به این صورت مطرح می شود.
⬅️حوزه با همه وجود از انتقاد استقبال می کند و آن را برای خودش یک نعمت می داند. اما اگر اتهام باشد طبیعی است که جهات دفاعی حوزه برای صیانت و حفظ این پایگاهی که متعلق به دین، جامعه و نظام است اقدام می کند و اجازه طرح چنین اتهاماتی را نخواهد داد.
⬅️امروزه یک سؤال ناروا و ناصواب می شود که نسبت بین حوزه و حکومت چیست. حکومت از نظر علمی باید متأثر از حوزه های علمیه عمل کند. البته اگر چنین حکومتی واقعا متأثر از آموزه های دینی حوزه ها عمل کردند طبیعی است که این نظام بار اسلامیت را به دوش دارد و حوزه ها موظف هستند که از آن حمایت کنند. اما اگر مثلا بانکداری که امروز به دروغ بانکداری اسلامی معرفی شده است، بی توجه به همه آموزه ها و فتاوایی که در فضای دینی گفته شده در مسیر بانکداری اسلامی پیش می رود، چگونه حوزه ها بتوانند از این فضا حمایت کنند؟ دیگر بخش ها هم همین طور است.(به نقل از نامه های حوزوی)
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه در متروی تهران: سکولار یا دینی؟
🖋استاد مهراب صادقنیا
⬅️چندین سال بود که با لباس روحانیّت در خیابانهای تهران قدم نزده بودم. هر وقت تهران میآیم معمولا با ماشین شخصی و بیشتر با لباس غیر طلبگی هستم. امّا اینبار برای شرکت در یک گفتگو در وسط طرح ترافیک، مجبور شدم در کِسوت روحانیّت، ساعتهایی با مردم خیابان معاشرت کنم. یک مسیر به نسبت طولانی را با مترو رفته و برگشتم. نگاه مردم پر بود از حرفهای عجیب و غریب، بماند که برخی از آن حرفها در قالب ناسزا و با صدای بلند گفته میشد. برای نمونه، جوانی جلو آمد و با حالتی عصبانی گفت "دست از سر ما بردارید، شماها دین ما را هم خراب کردید." راستش را بخواهید یک لحظه ترسیدم. نا خودآگاه یاد مرحوم جمشید بحری افتادم، روحانیای که چندی پیش در متروی تهران به وسیلهی یک معترض کشته شد.
⬅️مثل همیشه مترو شلوغ بود و بیشتر مردم جایی برای نشستن نداشتند و من یکی از آنها بود. در هر ایستگاه چند صندلی خالی میشد و ایستادهها شانسی برای نشستن مییافتند. در این میان چند بار صندلی جلوی من خالی میشد ولّی در رقابت بر سرِ تصاحبِ آن، جا میماندم. هیچ کس برای نشستن به من بفرما نگفت؛ بلکه همه میخواستند از من پیشی بگیرند. تلاش میکردم درد زانوهایم را نشان ندهم ولی نمیشد. در میان آن همه نگاه، برخیها رنگ "دلخُنکی" داشت. مرد میانسالی که روی صندلی لم داده بود، نگاهم میکرد و لبخند معناداری میزد. گویی میخواست بگوید: "آخیش، دلم خنک شد."
⬅️در مجموع نگاه مردم دوستانه نبود. من بارها با لباس روحانیّت در همین تهران آمد و شد داشتهام. آن زمان هم برخی ناسزائی میگفتند و یا تکّهای میپراندند، ولّی کسانی هم بودند که بسیار لطف داشتند و به اعتبار این لباس ما را تکریم میکردند. ولی این بار ماجرا قدری فرق داشت. لباسی که تن من بود احترام سابق را نداشت. پیشتر یادم هست خانمهای محترمی که پوشش شرعی کمتری داشتند با دیدن یک روحانی به احترام لباسش هم که شده، روسری خود را مرتب میکردند، ولّی اینبار گویی تعمّدی بود که اعلام کنند ما اینایم! خود دانید.
⬅️یاد برنامهی شب قبل افتادم که شبکه چهار حضور داشتم و در باب امکان سنجی فقه سکولار حرف میزدیم. با دیدن این صحنهها به ذهنم رسید که بحث از فقه سکولار از منظر جوهری و فلسفی چقدر بیمعناست. کاش این سؤال را مطرح میکردیم که از منظر این مردم فقه، حوزه و روحانیّت چه هستند. آیا مردم فقه، حوزه و روحانیّت را دینی میدانند یا سکولار؟! آنهایی که فکر میکنند پاسخ به این سؤال چندان مهم نیست، کافیست چند باری به صورت عادی در میان مردم شهر قدم بزنند. ۹۷/۶/۱۶
#یادداشت
#روحانیت
#سکولاریسم
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تعدد نهادهای حوزوی و تبعات ناخواسته!/آسیب شناسی وضعیت موجود نهادهای حوزوی
#یادداشت_وارده
⬅️مدتیست حوزه علمیه از طرف مردم و حاکمیت مورد مطالبه قرار می گیرد و هردو به یک دلیل مشترک!. حوزه علمیه مبدع و محدث نظام جمهوری اسلامی بوده است و به همین دلیل نیز در تمام دستاوردها و بالتبع ضعف و ناکارآمدی های وضع موجود نیز شریک است. نکته ای که در گفتگوی اخیر رئیس دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم در برنامه شوکران نیز بدان تصریح شد.
⬅️اما چرا حوزه های علمیه آنگونه که توقع می رود و آنگونه که مورد انتظار است، نمی تواند نقش فعال خود را بازی کند و تحرک لازم برخورد نیست؟
⬅️اگر به صورت نسبی این فرضیه را بپذیریم، در کنار دلائل و عوامل متعددی که برای آن می توان برشمرد، یکی از مهمترین دلائل این کم تحرکی و انفعال را باید در تعدد ساختاری مراکز راهبری و سیاست گذاری حوزه های علمیه دانست.
⬅️تصور کنید کسی که بیرون از حوزه علمیه است وقتی از جامعه الزهرا اسم می برد، در پاسخ بشنود که جامعه الزهرا ارتباط ساختاری و سازمانی با مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران ندارد و نهادی است مستقل از مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران با مدیریتی مستقل.
⬅️و باز تصور کنید وقتی از مرکز خدمات حوزه های علمیه سوال می شود، پاسخ داده شود مرکز خدمات ساختاری است مستقل با هیئت امنا و مدیریت مستقل که هیچ ارتباط ساختاری و سازمانی با مدیریت حوزه های علمیه ندارد.
⬅️و باز دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، نهادی است مستقل از مدیریت حوزه های علمیه، مرکز خدمات حوزه های علمیه و مدیریت حوزه علمیه خواهران دارد.
⬅️و باز وقتی از مرکز مدیریت حوزه های علمیه نام برده می شود، منظور مدیریت حوزه های علمیه برادران است که حتی شامل حوزه علمیه خراسان و اصفهان هم نمی شود.
⬅️خلاصه آنکه مرکز مدیریت برادران از خوهران جداست، این دو از دفتر تبلیغات حوزه علمیه جداست، و این سه از مرکز خدمات حوزه های علمیه جداست و این چهار نهاد از حوزه علمیه خراسان و اصفهان جداست و جدا بودنشان هم بدین معناست که شورای سیاست گذار، هیئت امنای مستقل و مدیریتی مستقل دارند بدون هیچ ارتباط ساختاری و سازمانی با دیگری اما همه آنها پسوند «حوزه های علمیه» را یدک می کشند!
⬅️مشکل عدم ارتباط و تعامل سازمانی و ساختاری وقتی به سراغ مراکز تابعه این نهادها مثل دانشگاه ها، پژوهشگاهها و مراکز آموزشی پژوهشی و خدماتی می رویم حادتر می شود.
⬅️تبعات طبیعی چنین تعدد و تکثری این خواهد بود:
🔸پژوهشگاهی در حوزه علمیه روی مسائلی پژوهش می کند که نه از دانشگاههای حوزه بیرون آمده و نه از مراکز مطالعات حوزوی و نه از هیج اتاق مسئله یابی.
🔸هزینه های تبلیغی در جایی صرف شوند که مسئله حوزه های علمیه نیست و یا فاقد اولویت است.
🔸از طرف دیگر جذب و پذیرش طلبه بر اساس شاخصه هایی صورت میگیرد که بر اساس نیاز ماموریتهای تبلیغی یا پژوهشی یا تربیت نیرو نیست.
🔸به طلاب و روحانیونی خدمات ارائه می شود که هیچ فعالیتی در راستای وظایف و ماموریتهای حوزوی ندارند.
🔸به دلیل همین تعدد مراکز مدیریت و تصمیم گیری، امکان مدیریت بودجه های حوزه های علمیه از دست رفته است.
🔸تراکم طلبه هایی که بدون هیچ گونه ظرفیت سنجی و نیاز سنجی و استعداد سنجی پذیرش شده اند و اکنون به دلیل فراهم نبودن شرایط بکارگیری این حجم از طلاب، شاهد تراکم و در نتیجه فقر و محرومیت شدید اقتصادی و خدمات حمایتی آنها مواجهیم.
🔸همچنین موازی کاری، بر زمین ماندن مسئولیت ها و ماموریت ها و دهها مشکل دیگر، نتیجه چنین تنوع و تشتتی است.
⬅️مدیران و مسئولان حوزی اگر به دنبال افزایش بهره وری هستند، اگر عزم جدی برای حضور فعال در جامعه و ایفای نقش محوری دارند، فقط کافیست از این همه تنوع و تعدد و تشتت بکاهند.
( به نقل از مباحثات http://mobahesat.ir/ )
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#نقد_و_نظر
#مطالبه_گری
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠بسته پیشنهادی از تازهترین آثار منتشرشده پیرامون عاشورا (منتشرشده سالهای 96 و 97)
🖋محسن حسام مظاهری
⬅️طبق سنت هرسال، در آستانهی ماه محرم، فهرستی از تازهترین کتابهایی که با موضوع امامحسین و عاشورا به زبان فارسی منتشر شده و با رصد مستمری که در آثار این حوزه دارم، دیدهام و بهنظرم برتر بودهاند را معرفی میکنم.
1
[مقتل]
📗«ترجمهی وقعة الطف»
محمدهادی یوسفی غروی
محمدصادق روحانی
کتاب طه
مقتل الحسین ابومخنف یکی از نامدارترین و معتبرترین منابع اولیهی تاریخ عاشوراست که متاسفانه اصل آن در گذر زمان از دست رفته است و تنها به نقل قولهای طبری از آن دسترسی داریم. برخی محققان کوشیدهاند با گردآوری همین برشهای نقل قول، آن مقتل را بازسازی کنند. ازجمله آقای یوسفی غروی در «وقعة الطف» و دکتر حجتالله جودکی در «مقتل الحسین ابومخنف». به تازگی ترجمهی جدیدی از وقعة الطف منتشر شده است. این ترجمه خصوصاً نمایهی خوبی دارد که به کار محققان میآید.
2
[مجموعه روایت]
📗 «رستخیز»
گروه نویسندگان
دبیر مجموعه: نفیسه مرشدزاده
نشر اطراف
«رستخیز» دومین کتاب از مجموعه روایتهای روضه است. سال گذشته، کتاب نخست این مجموعه با نام «کآشوب» منتشر شد که با استقبال خوبی روبهرو شد. در این دو کتاب، جمعاً بیش از چهل نفر از نویسندگان تجربهی شرکت در روضه و مواجههشان با مقوله عاشورا و امامحسین(ع) را روایت کردهاند. تنوع این روایتها و مواجههها، کاشوب و رستخیز را به کتابهایی خواندنی تبدیل کرده است.
3
[مجموعه شعر]
📗 «اربعین مرثیه»
بنیاد دعبل خزاعی
نشر سپیدهباوران
تدوین مجموعه گزیده اشعار عاشورایی، کار متداولی است و بسیار انجام شده. اما اینکه گروهی از کارشناسان ادبیات مذهبی با امتیازدهی از بین صدها شعر، چهل قطعه را انتخاب کنند، برای نخستینبار رخ داده است. اربعین مرثیه، ماحصل عقل جمعی 40 شاعر و کارشناس ادبیات مذهبی است. علاوه بر مخاطبان عام، این کتاب برای محققان ادبیات دادههای ارزشمندی دارد.
4
[پژوهش مردمشناختی]
📗 «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا»
محمد مشهدی نوشآبادی
نشر آرما (از سری کتابهای سرو)
این کتاب، ماحصل پژوهشی در بررسی نقش متصوفه، قلندریه و اهل فتوت در آیینهای عزاداری عاشورا است. فرضیه اصلی کتاب این است که صوفیه در شکلگیری و تکوین بسیاری از آیینهای عزاداری بهطور اساسی و تعیینکننده اثرگذار بوده و بسیاری از آیینها و عناصر عزاداری یا بهکلی صوفیانه است یا اینکه صوفیان واسطهی انتقال آن از فرهنگ ایرانی و شرقی به فرهنگ شیعی و اسلامی بودهاند.
5
[پژوهش تاریخ اجتماعی]
📗 «تراژدی جهان اسلام» (3 جلد)
محسن حسام مظاهری
نشر آرما (از سری کتابهای سرو)
این کتاب، محصول پژوهشی در روایتها و گزارشهای سفرنامهنویسان، مستشرقان و ایرانشناسان دربارهی عزاداری مذهبی شیعیان ایرانی است. در این کتاب، که نگارش آن هفت سال به طول انجامیده، گزارشها و تحلیلهای بیش از 180 نفر به ترتیب تاریخی، آورده شده و نقد و بررسی شده است.
6
[پژوهش جامعهشناختی]
📗 هیئتهای عزاداری در جامعه ایران
جبار رحمانی
نشر آرما
این کتاب مجموعه مقالاتی است با موضوع تحلیل جامعهشناسانهی پدیدهی هیئتهای مذهبی. وجه اشتراک مقالات، بررسی هیئتها بهمثابهی «جماعت آیینی» است که به باور نویسنده، محصول مواجههی وجدان جمعی شیعی با جهان مدرن و افول ساختارهای جماعتی سنتی اند.
7
[نثر ادبی]
📗 «نیمروز دهم»
م. مؤید
شرکت چاپ و نشر بینالملل
از آقای مؤید، پیشتر کتاب «حسینِ علی» منتشر شده بود و این کتاب به نوعی دنبالهی آن محسوب میشود. از ویژگیهای قلم ایشان، اهتمام در سرهنویسی است که سبب شده روایت ایشان از واقعهی عاشورا، طعمی متفاوت و رنگ فارسی اصیل پیدا کند.
8
[پژوهش تاریخی]
📗 «مهاجر راه اصلاح»
مهدی کمپانی زارع
نشر نگاه معاصر
این کتاب، همانگونه که از نامش برمیآید، را باید نوعی تحلیل «اصلاحطلبانه» از واقعهی عاشورا دانست. نویسنده پس از بررسی سیر زندگانی امام، اشارهای کوتاه به چند نظریه در هدفشناسی حرکت امام میکند و سپس به شرح نظریهی مختار خود با نام «هجرت به قصد اصلاح» میپردازد.
9
[پژوهش تاریخی]
📗 «روایت عاشورا»
محمدابراهیم آیتی
بهکوشش مهدی انصاری قمی
کتابستان
مرحوم آیتی از محققان دینی و عاشوراپژوهان سختکوش معاصر است و کتاب «بررسی تاریخ عاشورا»ی او از مشهورترین کتابها در تحلیل عاشورا محسوب میشود. علاوه بر این کتاب، از ایشان یادداشتها و نوشتههای پراکندهی فراوانی در باب عاشورا موجود است که مغفول مانده بود که حالا خوشبختانه این مطالب توسط آقای انصاری قمی تدوین و منتشر شده است.
10
[داستان]
📗 «سه روایت از مردی که خدا دوست داشت او را کشته ببیند»
داوود غفارزادگان
انتشارات کتاب نیستان
#معرفی_کتاب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در سال ۱۴۱۴ش باید سیصدهزار روحانی داشته باشیم
🔴عبدالفتاح نواب مسؤل دبیرخانهٔ شورای عالی حوزه:
⬅️بر اساس چشمانداز شورای عالی (که چشم انداز ۱۴۱۴ را تصویب و برای مرکز مدیریت ارسال شده تا در آنجا برنامهریزی شود) ما حداقل در هفت محور اساسی و کلی نیاز به تربیت روحانی داریم؛ یکی محور علمی ـ پژوهشی است؛ یعنی تربیت استاد برای حوزه و دانشگاه. اینها تقریباً نیروهای بسیار کیفی حوزه خواهند بود که استاد حوزه و دانشگاه میشوند. یک محور علمی ترویجی داریم که بیشتر در آموزش و پرورش، رسانهها و فضای مجازی کار میکنند؛ یک محور فرهنگی تربیتی داریم که کار اینها بیشتر در مورد مساجد و بقاع متبرکه است.
⬅️یک محور فرهنگی مدیریتی داریم که بیشتر به جنبههای مدیریتی مربوط است و در مراکز اداری، نظامی اقتصادی و… کار میکنند؛ یک محور مناصب حکومتی و قضایی داریم؛ که مناصب حکومتی فراوان و نقش روحانیون در آنجا بیبدیل است و باید حضور داشته باشند؛ یک محور هم خارج از کشور است. البته در خارج از کشور هرکدام از محورهای مذکور میتواند باشد؛ مثلاً تدریس، یا حضور در مدارس و دانشگاهها و… .ما تقریباً بیش از شصت مورد کارویژه روحانیت داریم؛ از مدیر، مربی و مشاور مدرسه گرفته تا نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و نهادهای نظامی و… ؛ اینها مناصبی است که مجموعاً ما در ۱۴۱۴ باید بیش از ۳۰۰ هزار طلبه برای آنها داشته باشیم.
⬅️ما باید جذبمان را شدیداً بالا ببریم. ما قبلاً رقیب نداشتیم؛ رقبای ما قبلاً کنکور داشتند؛ اما الآن حتی در روستاهای دورافتاده از طریق موبایل برای همه دعوتنامه حضور در دانشگاه فرستاده میشود؛ آن هم بدون کنکور. دانشگاههای غیر انتفاعی برای پرشدن ظرفیتشان خودشان را به آب و آتش میزنند و حتی گاهی پا روی اصولشان میگذارند برای این که بتوانند خودشان را حفظ کنند. بنابراین حوزه الآن در شرایط سختی قرار گرفته است. شورای عالی نیز نظرش این است که کیفیگزینی کنیم. در کیفیگزینی جذب ما پایین میآید. ما بعضی سالها تا ده هزار جذب داشتیم؛ اما امسال ـ طوری که آقای اعرافی اشاره کردند ـ بین چهار تا پنج هزار نفر جذب داشتیم که فاصله زیادی دارد.
⬅️مناصبی است که ما نمیتوانیم به جز روحانی بدهیم؛ نماینده ولی فقیه در استان، امام جمعه و امام جماعت اختصاصی است؛ یا استاد حوزه، یک شغل اختصاصی برای روحانیون است؛ یا مثلاً دروس اسلامی در دانشگاهها و… . ما ظرفیتها را دهپانزده درصد گرفتیم؛ نگفتیم صد در صدش در اختیار روحانی قرار بگیرد. بیشترین سهم را در علوم اسلامی درنظر گرفتیم که پنجاه درصد را روحانی، پنجاه درصد را غیرروحانی اداره بکند. در جلساتی که در شورای طرح برنامه مرکز مدیریت با حضور حاج آقای اعرافی برگزار میشد، آمایش، چکشکاری و بهصورت دقیق مطالعه شد.
⬅️مثلاً ما سی و سه استان داریم که در هر استان به یک نماینده ولی فقیه نیاز داریم؛ اما مثلاً نماینده جهاد یک نفر بیشتر نیاز نیست؛ مگر این که یک استانی جداگانه بخواهد که اضافه میشود. بنابراین همهٔ اینها حساب شده است. به عبارت دیگر روحانی نقشهای مختلفی میتواند داشته باشد؛ یکجا نقش پزشک را پیدا میکند، یکجا معلم، یکجا مشاور و… . عرصههای کار برای روحانی عرصه خلاصه شده مثلاً مسجد نیست؛ در خود مسجد ما چند نقش داریم؛ نقشهای مختلف، تعدادِ زیاد میطلبد.
⬅️مسؤولیت دستگاه بودجه حوزه با من است؛ بودجه را من از دولت میگیرم و بین حوزههای علمیه کشور به جز خراسان که مستقل است توزیع میکنیم. ما بودجهای که میگیریم چند رقم است؛ یک بودجه هزینهای و جاری است که صرف حقوق اساتید و طرح هجرت و کارمندان و آب و برق و گاز و تغذیه طلاب می شود؛ یک بودجهای به ما میدهند بهعنوان ملی و عمرانی که این بودجه گاهی از سالها صفر بوده است. الآن دو سالی است که اعتبار میدهند؛ ولی میگویند این به عنوان اسناد خزانه است. مثلاً این بودجهای را که در اختیار مرکز مدیریت قرار میدهم، آقای اعرافی برای مدارس علمیهاش میگوید ما این پنج مدرسه را در کشور داریم؛ این پنج تا باید بازسازی یا تکمیل یا تجهیز یا تعمیر شوند؛ به هر کدامشان به نحوی بودجه اختصاص پیدا میکند و ایشان دستورش را میدهند. آن مدرسه باید برود یک پیمانکار پیدا بکند؛ آن پیمانکار کار میکند و بعد ما بدهکار پیمانکار میشویم؛ این سند خزانه را میدهیم و او میرود از دولت پولش را میگیرد. معمولاً روند این کار بسیار کند است.(به نقل از مباحثات)
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#روحانیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠یکی از نتایج کشاندن اختلافات سیاسی و جناحی به عرصه اجتماعی و رسانه ای:
🔴روحانیت و خطر سقوط به مرز لمپنیسم
✍️سعید معدنی(جامعه شناس)
⬅️در دهه 50 که دانش آموز بودیم الگوی مارا امام خمینی، طالقانی و مراجع تقلید آن زمان معرفی میکردند. آن زمان در رویای زیستن خوب و حرکت بسوی روشنایی و رستگاری بودیم.
بخصوص در خانواده های مذهبی که با قرآن و مفاتیح و نهج البلاغه بزرگ می شدیم
اما چهار دهه بعد به اینجا رسیده ایم که بخشی از روحانیت به ورطه ای دچار شده اند که همدیگر را به دروغ گویی و قتل و به تمسخر "1400 با گونی" یاد می کند. قرار بود روحانیت در این انقلاب، معنویت، عزت و احترام را برای ما به ارمغان بیاورد؛ اما این توییت رو ببینید و با فاصله به آن نگاه کرده، و کمی بیاندیشید؛
--یک روحانی ( حجت الاسلام رسایی) توییت میکند؛
--یک روحانی دیگر(حجت الاسلام روحانی رییس جمهور) را به دورویی متهم میکند.
--یاد آور تابلویی می شود حاوی شعار "...استخر فرح در انتظارت"، که بر دوش یک حجت الاسلام دیگری با عمامه ای سفید در مراسمی در قم حمل می شود.
--برخی این نوشته را دلیل مرگ مشکوک آیت الله هاشمی رفسنجانی (یک روحانی دیگر) فرض می کنند. برخی دیگر آنرا یک نوع شوخی در یک مراسم جدی می دانند!
--رسایی در نهایت در توییت اش به جمله یک حجت الاسلام دیگر با عمامه مشکی اشاره می کند که در مراسم بزرگداشت عید غدیر "جوان معترض به دکتر مطهری" را تهدید به انداختن در گونی کرده است.
روحانیت ما به کجا رسیده است؟
واین جامعه را به کجا رهنمون خواهد کرد؟
⬅️شاید شما بگویید این نشانه های لمپنیسم مربوط به بدنه اصلی روحانیت نیست. کما اینکه در یادداشتی در هفته نامه کرگدن از آقای بطحایی که تحصیلات حوزوی دارد، خواندم که 30 درصد روحانیت وارد مناسبات روزمره سیاسی ، اقتصادی شده اند. بقیه به همان شیوه قدیم در راه علوم حوزوی تحصیل و تلاش می کنند. اما اصلی در جامعه شناسی وجود دارد به نام "ما و آنها". ما همه ی معلمان، کارمندان، دانشجویان، استادان دانشگاه و... را یک جور می بینیم و از پایگاه خود به آنها نگاه کرده و ارزیابی میکنیم. لذا سایر اقشار جامعه از طریق همین افراد ملبس به لباس روحانیت که در ویترین اقتصاد و سیاست قرار دارند در باره روحانیت قضاوت می کنند، ولو اینکه 70 درصد وارد این مناسبات نشده باشند.
با خواندن این نوع توییت ها جامعه می اندیشد آیا این نوع سلوک "استخر و گونی مملو از دورویی" می تواند ما را به سرمنزل سعادت و خوشبختی رهنمون سازد؟
⬅️قرار ما در آستانه انقلاب 57 و اون روحانیت که سردمدار رسالت خوشبختی ما بودند، این نبود که به این توییت ها رسیده ایم!
یاد شعری از سید علی صالحی افتادم که بی مناسبت نیست دراینجا بخوانیم:
■■■
قرار بود يكی از ميان شما
براي كودكان بیخواب اين خيابان
فانوس روشنی از رويای نان و ترانه بياورد!
قرار بود يكی از ميان شما
برای آخرين كارتنخواب اين جهان
گوشهی لحافی لبريز از تنفس و بوسه بياورد!
قرار بود يكی از ميان شما
بالای گنبد خضرا برود
برود برای ستارگان اين شب خسته دعا كند!
پس چه شد چراغ آن همه قرار و
عطر آن همه نان و
خواب آن همه لحاف؟!.....
(سیدعلی صالحی)
#یادداشت
#روحانیت
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠رسالت اصلی مبلّغ تبدیل فکر به عمل است
🔴گفتاری از آیتالله سید منیر خباز
⬅️خلاصه رسالت مبلغ، تبدیل علم به عمل است؛ بنابراین سؤال اصلی بحث ما این است که چگونه مبلّغ دینی میتواند فکری را که میخواهد تبلیغ کند، به عمل تبدیل کند؟ این مسأله در آیات و روایات مورد تأکید قرار گرفته است. وقتی به آیه تفقّه که در ابتدای بحث قرائت کردم توجه کنیم، میبینیم که خداوند نتیجه حرکت برای تفقّه را عمل میداند و میفرماید: «لعلّهم یحذرون». از همین رو است که بعضی مفسّرین بر این باورند که نامگذاری «فکر» به «خیر» بهواسطه اثر عملیای که دارد صورت گرفته است؛ و الا فکر به تنهایی اگر اثر عملی در شخصیت انسان نداشته باشد، خیر محسوب نمیشود.
⬅️به نظر ما باید چهار گام در این راه برداشت:
۱. تعیین دقیق چهارچوب فکر و موضوع کلام؛
۲. تبلور ایده و موضوع بحث؛
۳. به کارگیری روش مفید و جذاب برای تبیین موضوع؛
۴. تقویت نظریه بحث به وسیله شواهد عملی.
متن کامل در http://mobahesat.ir/16325
#اندیشه_ها
#تبلیغ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه سکولار است یا سکولار مذهبی؟
🖊روح الله جلالی
◀️تعریف دقیق سکولاریسم جدایی دین از سیاست یا جدایی دولت از کلیسا و نهادهای مذهبی نیست. معنای دقیق سکولاریسم در «حجتمحوری» و «هدف گذاری» است. به این معنا که یک جامعه سکولار نمیگوید چون وحی یا مذهب گفته، این باید یا نباید وجود دارد، بلکه این باید و نباید از مسیر عقل و رأی و منابع دیگر حجت است. به عبارت دیگر ممکن است مولفهای مذهبی پذیرفته و قانون شود اما علت پذیرفته شدن آن حجت بودن منابع مذهبی نیست، بلکه همان منابع مرجع غیرمذهبی مانند عقل و عرف و رأی و ... باعث پذیرش آن میباشد. هدف سکولاریسم هم تأمین سعادت دنیوی و اخروی نیست و تنها آنچه در دنیا و پیشبرد امور آن، مورد خوشآمد است را میپذیرد.
پس کناره گرفتن از منابع دینی در اداره امور دنیوی چه فلسفه، چه سیاست و ...، و این جهانی دیدن مسائل، مهمترین پایههای سکولاریسم هستند.
◀️بدنه بزرگی از حوزه علمیه، پس از چهاردهه دخالت حداکثری در تقنین، اجرا و قضا در حاکمیت ایران، هنوز مهمترین وظیفه خود یعنی تولید مبانی محکم از منابع فقهی(ادله اربعه)، در رابطه با سیاست، اقتصاد، فرهنگ و...، را به درستی نه تولید و نه تبیین نموده است. پس میتواند مبتلا به پدیده خطرناکتری از سکولاریسم باشد، یعنی "سکولاریسم مذهبی".
کنار گذاشتن منابع وحیانی و رشد نتیجهگرایی بجای تکلیف محوری، در عین نیازهای پیچیده اداره امور، منجر به تورم سکولاریسمی میشود که رنگ و لعاب مذهبی دارد.
این سکولار شدن، به دلیل فقر تبیین و تولید محتوای دینی متناسب و برگرفته از اجتهاد پویا، و عدم رفتارسازی متناسب با آن، گریزناپذیر است.
مشکل اینجاست که همه طلاب، در بحث اجتهاد و تقلید میلیونها ساعت برای مردم از لزوم تخصصگرایی و لزوم و وجوب رجوع عقلانی غیرمتخصص به متخصص منبر رفتهاند اما خود در مباحث فقه سیاسی و پیچیدگیهای سیاسی تماما مجتهد و نه مقلد هستند.
◀️طلبهای که معنای بغی را نمیداند و هیچ تصوری از بایستههای اعتراض اجتماعی و... ندارد، طوری در تجمعات سیاسی فریاد "اعدام" میزند که تا مدتها با گلوی گرفته بایستی سخن بگوید.
آن یکی که فرق سد ذرایع و افتتاح ذرایع را نمیداند و زمانی که بسیاری از فقها و مراجع، در زندان و شکنجه بودهاند به دنیا نیامده بوده است، نه بخشی، بلکه تمام مراجع را بیبصیرت، سکولارپرور و ناآگاه تصور میکند که بایستی با تجمعات خودجوش ادب و متنبه شوند.
دیگری با ادعای دینشناسی، مرتب در تحلیلهای خود دم از ممنوعیت و محدودیتهای سلیقگی میزند درحالیکه از برگزاری و تابآوری 6 دقیقه مناظره فقهی در مورد ادعاهای پرتکرار خود عاجز است.
◀️نگون بختی اینجاست که بسیاری از میدانداران پرسر و صدای حوزوی، نه دین را بلدند نه سیاست را میشناسند.
رک و پوستکنده به این "کنار گذاشتن ادله دینی و دخالت سلایق شخصی و باندی به اسم مذهب" میگویند «سکولاریسم مذهبی».
طبیعتا اگر حوزه به این سمت حرکت کند که بخاطر پشتگرمیهای دستهای و باندی و نه توان فقهی و علمی، به تبیین باید و نبایدهای سیاسی بپردازد، و سایرین را وادار به احتیاط و یا سکوت کند، به سرعت به سمت سکولاریسم مذهبی پیش میرود.
◀️ریلگذاری دروس و هشدارهای زعمای حوزه اگر در مسیر غنای دینمحوری در امور سیاسی و اجتماعی و ... نباشد، حوزه، مرجعیت عمومی خود را بیش از گذشته از دست خواهد داد، چراکه سلایق مبتدی انسانی، مانند مبانی دینی پشتوانه حکمتهای الهی را ندارد که ثمره مثبت آن عمیق و درازمدت باشد. از طرفی اگر به بحث سلایق شخصی باشد ما در جنگ با تفکرات و مکاتب وارداتی که رویکرد آکادمیک و تجربی آنها دههها از حرکت ما سبقت دارند، از پیش بازنده خواهیم بود.
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سید جمال الدین اسد آبادی و مسئلۀ انحطاط
#اندیشه_ها
✅سید جمال در ارزیابی خود از انحطاط مسلمان معاصر، دو نکتۀ مهم دارد:
🔸اولاً، به درستی اشاره می کند که آغاز انحطاط از زمانی است که انسان مسلمان میل به تعقل را رها کرده و به تضاد موهوم علم و دین رسیده است؛ علم را به علم ما و علم دیگری تقسیم کرده، و آنگاه به تکفیر دیگری و علم دیگری پرداخته، و حکم به تحریم علوم دیگران داده است؛
🔸ثانیاً، این غیریت سازی، و به طور کلی بحران علم در اسلام معاصر، نه کار تودۀ مسلمان، بلکه برساختۀ علمای مسلمان است. بدین سان، او نتیجه می گیرد که شیبِ انحطاط در اسلام معاصر ناشی از بحران علم و اعوجاج در علم-دین شناسی علمای اسلام است، و لاجرم هر گونه اصلاح نیز از همانجا باید شروع شود.
«...می توانیم بگوئیم که هرگز اصلاح از برای مسلمانان حاصل نمی شود، مگر آن که رؤسای دین ما اولاً اصلاح خود را نمایند و از علوم[دیگران] و معارف خویش ثمره بردارند. و حقیقتاً چون نظر شود، دانسته می شود که این خرابی و تباهی که از برای ما حاصل شده است، این تباهی اولاً در علماء و رؤسای دین ما حاصل شده است، پس از آن در سایر امّت سرایت کرده است...».
- کتاب مجموعه رسائل و مقالات سیدجمال الدین اسدآبادی، به کوشش سیدهادی خسروشاهی، تعلیم و تربیت.
#اندیشه_ها
#علم_دین
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0