💠فرهنگ بیصاحب!!
🖋امیر مسروری
♦️ماجرا از اینجا شروع میشود که فرهنگ ما صاحب ندارد. یعنی حوزه علمیه تا فلان نهاد اجرایی مدعی است وظیفه تولیت فرهنگی دارد و هر یک سودای اجرای فرهنگی را مد نظر دارد که از اندیشه و پویایی ذهنی خود دم میزنند! شما یک نفر یا مسئول را در کشور نام ببرید که مدعی فرهنگ نباشد! به نظرم فرهنگ بیش از آنکه یک صاحب نظر و کارشناسِ فرهنگی میخواهد یک مدیر کارکشته و یک شخصیت کاریزماتیک و یک دیکتاتورِ قدرتمند را میطلبد. فرهنگ رها شده است! هیچکس هم مسئولیت آن را نمیپذیرد. در حوزه امنیتی و نظامی اگر مسئولی اشتباهی کند، دادسرای نظامی و امنیتی با آن برخورد میکند، اما در حوزه فرهنگ نه تولیت مشخص است و نه از کسی میپرسند در طول مسئولیت چه کردی! به ویژه آنکه در حوزه قدرت فرهنگی تریبون دارد و اگر دست به او بزنند، داد گروهی بلند میشود!
♦️مثلا کسی اجازه دارد از ضرغامی سوال چالشی کند که چه کرد؟ یا جایی هست از آقای قمی بخواهد طرحهای اجرایی دوره جدید را قبل از اجرا ارزیابی کند؟ یا مثلا کسی هست از وحید جلیلی پرسشی کند یا پیرامون عملکردشان کنجکاوی داشته باشد؟ یا مثلا از آقای محمدی اوقاف یا صالحی امیری [ وزیر سابق] سوالی داشته باشد که در این مدت چه کردید؟ اصلا مگر میشود از آقای مخبر پرسید چرا یک دامپزشک باید دبیر شورای عالی فرهنگی باشد؟ یا حتی دبیرِ خانهی سینما و موسیقی کشور چگونه عزل یا انتصاب میشوند!
♦️فرهنگ کشور ما همینقدر بیصاحب و بیهویت و پدر و مادر است. پس خواهشاً ناراحت نباشید چرا در فضای مجازی فیلم ساسی مانکن در مدارس پخش میشود یا فلان بازیگر برای ژست روشنفکری عکس سگش را منتشر میکند!
-به نقل از @saraeer
#آسیب_شناسی
#فرهنگ
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
هدایت شده از دغدغههای حوزوی
💠تبرئه کردن حوزه، غفلت بزرگ!
🖋هادی چیتساز
♦️فرض کنید وضع اقتصادی مملکت بدتر از این شود؛ شرایط تولید بسیار سخت تر، دلال بازی راحت تر، فروشگاه های زنجیره ای هر روز بیشتر از دیروز، قیمت خرید و فروش و اجاره ملک به آسمان برسد، رشوه و رانت سر به فلک بگذارد، هزینه تحصیل نفس گیر شود، درد هزینه درمان برای بیماران قابل تحمل نباشد و... .
🔺 اما عکسالعمل حوزویها (وضع موجود):
🔸بزرگان: ۱. به مسئولان تذکر داده ایم. ۲. تکرار راهبردهای کلی نظام.
🔸ائمه جمعه: ۱. همه چیز تقصیر مدیریت مجلس و دولت است. ۲. تکرار راهبردهای کلی نظام.
🔸منبری های معروف و به اصطلاح انقلابی: ۱. تقصیر خودتان است که کاندیدا یا نماینده ای که ما گفتیم، انتخاب نکردید. (خربزه خوردید، پای لرزش بنشینید.) ۲. تکرار راهبردهای کلی نظام.
🔸کانالها و سایتهای حوزوی: ۱. مشغول قر زدن و سوتی گرفتن از دولت و مجلس فعلی. ۲. تکرار راهبردهای کلی نظام.
♦️اما وظیفه حوزه (وضع مطلوب):
۱. تحقیق و تدوین طرح های اقتصاد اسلامی؛
۲. ارائه راهکارهای عملی برای راهبردهای کلی نظام؛
۳. تربیت نیروی کارآمد؛
۴. پیگیری جدی از راه های قانونی برای تصویب و اجرائی شدن طرح ها؛
۵. مطالبه گری فراگیر رسانه ای و تبلیغی حوزوی ها برای اجرائی شدن طرح ها در صورت عدم تمکین مجلس و دولت.
🔹پ.ن ۱: هر صنفی باید وظیفه خودش را صحیح و کامل انجام دهد تا مشکلات حل شوند. انتقاد حوزویان در جای خودش لازم است، اما مهمتر و قبل از انتقاد، حوزوی ها باید به نیازهای نظام پاسخ علمی دقیق داده و نیرو تربیت کنند.
🔹پ.ن ۲: اشکال حوزه این است که در مشکلات اقتصادی و فرهنگی و غیره، خودش را تبرئه کرده و تقصیر را از دیگران می داند. در حالیکه انتقاد اصلی به حوزویان است که به جای عمل به وظیفه اصلی، به کارهای درجه چندم روی آورده و نتوانسته اند از ظرفیتهای انقلاب در راستای اجرای اسلام محمدی استفاده کنند.
#آسیب_شناسی
#حوزه_علمیه
#جامعه
#مسئولیت
-به نقل از کانال @manahejj
@daghdagheha
💠خاکسترینشینان
🖋دکترمحمدعلی فیاضبخش
🔸دوران نوجوانی و جوانی نسل من، دوران گفتمانی از اعتقادات و آموزشهای دینی بود که سردار آن دوران، شهید مرتضی مطهری بود. در میان بیشمار آثار مکتوب و شفاهی او، کتابی بود به نام «جاذبه و دافعهی علی علیهالسلام». در این اثر به شفافیت تمام، میبینیم که چگونه چهرهای مانند امیرالمؤمنین علیهالسلام، در یک عصر واحد، محل تعاطف و نیز تخاصم بوده است. در این کتاب ارزشمند، دو قطب تاریک و روشن بههمراه طیفی خاکستری میان آن دو قطب ترسیم شده است:
دشمنان قسمخورده و دانای علی علیهالسلام؛ دوستان عارف به حق او، و نیز مردمان سردرگم در طیف خاکستری میان این دو قطب.
🔸شهید مطهری وزن گفتار خویش را در این کتاب، بیشتر بر تحلیل اوضاع و احوال طیف خاکستری جامعهی آن روز متمرکز کرده و با نگاهی بسیار دقیق و جامعهشناسانه، به واکاوی و علتیابی رفتار طیف خاکستری با علی علیهالسلام پرداخته است.
🔸بدون آن که از این مثال، قصد جابهجا کردن مرزهای اعتقادی را داشته باشم و به تشابهسازی تاریخی علاقهای بورزم، فقط از باب تقریب ذهن، به شباهتهای جاذبه و دافعهی سردار شهید قاسم سلیمانی نظر دارم.
🔸در این روزهای فقدان غمبار شهید سلیمانی، این دو قطب و نیز طیفی خاکستری قابل تمیزند:
یک سر، دشمنان پلشت و برنامهریز؛ یک سو، دوستان بامعرفت و نمکشناس، و یک طیف خاکستری که یا سکوت کرده یا دوپهلو حرف میزند. البته یک پیرنگ نازک زرد از پوزههای کفتاران آوارهی آن سوی آبها نیز گاه چشمآزار است، که از دور پوزه بر سایهی جسد سردار میسایند؛ همان فاحشگان دربهدر سیاسی که همهی جرئت و همتشان، تشکیل کمپینهای طعن و طنز و دروغ است و «بیبی»سی، مادربزرگ همهی این پیرکفتارهاست.
🔸...و اما طیف خاکستری عبارتند از کمخبران دهنبین که همهی اطلاعاتشان منحصر به آخرین خواندههای صفحهی تلگرامیشان است.
🔸دو گروه اول (دشمنان و دوستان)، محل سخن این مکتوب نیستند. طیف زردِ «کمپینباز» نیز، بیمقدارتر از آنند، که شرافت و شأن این قلم، به توصیف عفونت رقاصی توییتریشان بپردازد و سرگرم تحلیل عقدههای دوران کودکی و نوجوانیشان شود. وزن این گفتار، بر گروه خاکستری است.
🔸در دنیایی که هژمونی ثروت و سلاح، همهی مرزهای شرف و اخلاق و انسانیت را درنوردیده، بسیار سادهبینی و بیاطلاعی است، فیالمثل، اگر بگوییم داعش زاییدهی پاگذاشتن حاجقاسمها به آنسوی مرزهاست.
🔸اولاً، کافی است تقدم و تأخر این دو اتفاق را -که در تقویم مشخص است- در نظر آوریم؛ که آیا داعش و زایندگان داعش ابتدا قصد ما را کردند یا امثال سلیمانیها ابتدا رفتند و هلمنمبارز طلبیدند؟ این که دیگر به تقویم ملکشاهی و زیج خوارزمی و اسطرلاب بغدادی نیاز ندارد؛ تاریخِ همین یک دهه است.
🔸ثانیاً، خاکسترینشینانِ تردیدگر -که از چندجا رنجیدهاند و به هزارجای دیگر ربط میدهند- پاسخ دهند: در زمانی که کاندولیزا رایس، با نظریهی خاورمیانه جدید، آرمان از نیل تا فرات را تئوریزه کرد، سردار سلیمانیها در کدام ماورای مرزها جبههگستر بودند؟ نیز پاسخ دهند: زمانی که ناوهای ائتلاف جهانی تا بیخ گوش ما در آبهای بینالمللی و گاه سرزمینی ما جولان میدهند و لنگر میفکنند، آیا خود این حضرات تحلیلگرِ(!) خاکستری نشین، جربزهی پوشیدن یک لباس غواصی برای بازدید از هیمنهی فوقبشری(!) این شناورها را دارند؟ ...و اگر غیورمرد و مردانی بیجنجال و بیحاشیه و ناآلوده به برجسازی و خصولتیخری و زیادهخوری، تن به دریای حادثه سپردند تا امواج برخاسته از خرناس ناوها به سینهی بندرگاههای کشورمان را بیاثر کنند، باید به فرضیههای فضایی روی آوریم که: بعله؛ این ما بودیم که بهانه به دست ناوها و ناخدایان دادیم؟!
🔸در ذات سیاست، غلط و درست، درهم تنیده است. سیاستمداران نیز آدمهای همین درستها و غلطها هستند. لطفاً طیف خاکستری، لطفی کنند و بعد از آنکه سیاستهای برونمرزی کشورمان را یکسره تخطئه میکنند و آن را علت تامهی همهی مشکلات میدانند، ابرویی هم نازک کنند و چینی نیز بر پیشانی مبارک آورند به سوی ناودارانِ ناوبری که از سالها پیش از عزیمت سلیمانی به سوریه و عراق، رسالت و رنج سفر دریایی چنددههزارکیلومتری را بر خود هموار کردهاند؛ از بس نگران نفت و گاز هستند در زمستانها، و دغدغهی کسادی دکان اسلحهفروشیشان را دارند در تابستانها.
-روزنامه اطلاعات/ شماره ۲۷۴۷۲
#شهید_قاسم_سلیمانی
#جامعه
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠ارتباط میان گرایش دینی و جمعیت خانوادهها
🔹گزارشی از مرکز تحقیقاتی پیو (PEW)
🔸براساس نتایج تحقیقات مرکز پژوهشی پیو، معمولاً خانوادههای مسلمان و هندو پرجمعیتتر از خانوادههای مسیحی و بیدین هستند. مرکز پیو بهتازگی دادههایی را از 130 کشور مختلف جمعآوری کرده که نشان میدهد جمعیت و ترکیببندی خانوادهها بسته به گرایش دینی آنها متفاوت است.
🔸مسلمانان با میانگین 6.4 نفر پرجمعیتترین خانوادهها را دارا هستند، بعد از آنها هندوها (5.7) در مرتبۀ دوم قرار دارند، مسیحیان میانگین 4.5 نفر (مسیحیان آفریقا خانوادههای پرجمعیتتر و مسیحیان اروپا خانوادههای کوچکتری دارند)، بوداییها رقم 3.9، یهودیان 3.7 و بیدینها 3.7 را به خود اختصاص دادهاند.
🔸معمولاً در کشورهای کمتر توسعهیافته خانوادههای پرجمعیتتری میبینیم و بالعکس در کشورهای ثروتمندتر نرخ زاد و ولد پایینتر و جمعیت رو به پیری است.
🔸اما تعداد افراد هر خانواده تنها یکی از ابعادی است که در آرایش خانوادهها میتوان به آن توجه کرد. ممکن است چند خانواده همه جمعیت یکسان اما آرایش متفاوتی داشته باشند؛ مثلاً یک خانوادۀ سه نفره میتواند از پدر و مادر و فرزند، یک والد، یک جد و فرزند، یک مرد و دو همسر و… تشکیل شده باشد. دانستن ترکیب و آرایش خانوادهها نیز میتواند برای ما ارزشمند و معنادار باشد.
🔸در سطح جهانی رایجترین نوع خانواده خانوادههای گسترده هستند (خانوادهای که بیش از دو نسل از افراد را دربرمیگیرد). خانوادههای گسترده 38% از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. از میان پیروان ادیان مختلف، بیش از همه هندوها در چنین خانوادههایی زندگی میکنند و خانوادههای آنها معمولاً پدربزرگ و مادربزرگ، عموها و عروس و دامادها را زیر چتر خود میگیرد. مسلمانان، مسیحیان و یهودیان معمولاً در خانوادههایی متشکل از پدر و مادر و فرزندان زندگی میکنند. تنها زیستن در میان پیروان تمام ادیان غیرمعمول است و تنها در میان یهودیان رواج دارد و از هر ده یهودی یک نفر تنها زندگی میکند.
🔸این که دین چه ارتباطی با جمعیت و آرایش خانوادهها دارد بسیار مورد بحث و تحقیق بوده است. متون مقدس و رهبران دینی رهنمودهایی دربارۀ بسیاری از ابعاد زندگی خانوادگی ارائه داده و میدهند. بسیاری از ادیان پیروان خود را به ازدواج و فرزندآوری تشویق میکنند و آموزههایی در رابطه با نحوۀ تربیت و مراقبت از فرزندان ارائه میدهندجامعه
پژوهشها در حوزۀ علوم اجتماعی نشان میدهد که بین میزان ارزشگذاری مردم برای دین و الگوهایی که برای ازدواج، طلاق و فرزندآوری دارند ارتباط وجود دارد. مطمئناً دین تنها عامل یا حتی مهمترین عاملی نیست که بر جمعیت و ترکیب خانوادهها تأثیر میگذارد. شرایط مختلفی مثل قوانین و مقررات، هنجارهای فرهنگی، اوضاع شخصی افراد و فرصتهای اقتصادی بر این مسئله تأثیرگذار است.
-پایگاه مؤسسه تحقیقاتی پیو
#دین
#جمعیت
#جامعه
#خانواده
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠قم؛ کرونا و خطر بیاعتباری نهادهای مرجع!
🖋محمد وکیلی
🔸بعد از چند هفته پوشش خبری رسانه های مختلف پیرامون گسترش ویروسی جدید به نام کرونا در بعضی مناطق چین و خطر گسترش آن در سایر کشورها، بلاخره نمونه هایی از این بیماری در ایران نیز گزارش شد، آن هم در شهر مقدس قم.
🔸طبیعی است که وقتی پای چنین ویروسی به کشوری جدید و منطقهای جدید باز شود به ویژه کشوری مثل ایران که طی ماههای گذشته اسمش بر سر زبانهای رسانه های دنیا بوده، قابل توجه خواهد بود. و چنین نیز شد و خبر مثبت بودن آزمایشهای اولیه بیماران مبتلا به این بیماری خیلی سریع در رسانه های به ویژه فارسی زبان بازتاب یافت.
🔸اما واکنشها به این بیماری در شهر قم به عنوان اولین شهری در ایران که نمونه این بیماری مشاهده شد متفاوت و چه بسا نگران کننده بود.
🔸خلاصه آنچه که در قم شاهد بودیم عبارت از این بود که هر کسی از گوشه ای، اپیدمی کرونا را مورد تشکیک قرار داد:
🔹عدهای تحت عناوینی چون طب اسلامی یا طب سنتی و... با تاکید بر خباثت مافیای پزشکی اصل وجود چنین بیماری را مورد تشکیک قرار داده و آنرا در حد یک آنفولانزای ساده تقلیل داده و دیگران را نسبت به وجود چنین بیماری تشویق به بی تفاوت مینمایند. هرچند طیفی دیگر از این طایفه، با پذیرش اصل این بیماری، نسخههایی در حد چند جوشانده و دمنوش و مصرف چند گیاه دارویی، پیچیدند.
🔹عدهای دیگر زمان شیوع یا اعلام بیماری را به توطئه استکبار جهانی برای تحت شعاع قرار دادن انتخابات تحلیل کردند و به این بهانه، در اصل وجود این بیماری ایجاد تردید مینمایند.
🔹عده ای دیگر با توجه به فرارسیدن زمان اخذ رای، آنرا توطئه رقبای سیاسی برای جلوگیری انتخاب کاندیدای خودشان دانسته و تاکید میکنند که باید بدون توجه به چنین نقشهای، با قدرت و صلابت تمام به پای صندوق رای رفت و با انتخاب کانیداهای خاص، طومار یک عده از سیاسیون را در هم پیچید.
🔹البته در کنار این طیف ها، کوتوله های سیاسی نشسته در آن سوی آبها، به رسم همیشگی بر وقوع فاجعه انسانی قریب الوقوع هشدار میدهند تا مگر بدین ترفند، کمی بیشتر آب را گلآلود کند برای صید خود.
🔸بدون قضاوت در مورد اینگونه تحلیلها و نظرات، که به وفور در کانالها و گروههای حوزوی شاهدش هستیم(هرچند عمده آنها بدون استدلال قابل قبول یا پشتوانه علمی بیان می شود) نتیجهای مشخص دارد: بی اعتباری نهادهای علمی و حاکمیتی کشور.
🔸در چنین فضایی نظرات، گزارشها و تحلیلهای نهادهای علمی چون وزارت بهداشت، پزشکان شناخته شده و محققان علوم پزشکی بی اعتبار میگردد و مرجع تحلیلها و در نتیجه کنشها قرار نمیگیرد و از سوی دیگر اطلاعیه ها و بیانیه های نهادهای حاکمیتی مرجع همچون ستاد بحران، وزرات خانههای مربوطه و... به حاشیه رانده می شود.
♦️از چنین وضعیتی میتوان به خطر بیاعتبارسازی مراکز و نهادهای علمی و حاکمیتی نام برد.
🔸چنین بیاعتبار شدنی، به زعم نگارنده میتواند خطرات جدی را برای جامعه به همراه داشته باشد از جمله:
🔹۱. زمینه مناسب برای گسترش شایعات فراهم میگردد. در چنین فضای به دلیل فقدان مرجعیت، هرگونه شایعهای را به راحتی رواج داد؛
🔹۲. وقوع آنارشیسم و هرج ومرج در سطح جامعه و بلاتکلیفی جامعه در اتخاذ نوع واکنش به وقایع؛
🔹۳. عدم امکان برنامه ریزی حاکمیتی برای مواجهه با بحرانها در زمان وقوع آن به دلیل عدم همراهی و همکاری مردم؛
🔸امیدوارم افرادی که در شبکه های اجتماعی فعالیت میکنند به ویژه جریانهای رسانه با توجه به نکات فوق، به گونهای رفتار نمایند و تحلیلها را منعکس کنند که فضای عمومی اعتماد جامعه و نهادهای مرجع نابود نگردد.
#کرونا
#قم
#جامعه
#آنارشیسم
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠کرونا و سیاست کوتهبینی
🖋استاد سیدحسن اسلامی اردکانی
🔹 یک. اولین فیلمی که در مایه بیماری فراگیر و خطر واگیر دیدم، گذرگاه کاسندرا (جورج پَن کوزماتوس، ۱۹۷۶) بود. این فیلم داستان یک قطار آلوده به بیماری طاعون و اقدام ارتش آمریکا برای مهر و موم کردن آن را روایت میکرد. سرانجام مسئولین تصمیم میگیرند که قطار را روانه مسیری کنند که نهایتش سقوط به دره و مرگ همه مسافران است. بدین ترتیب، صورت مسأله پاک و بیماری حذف میشود. تجربه زیستن در قم و مشاهده کرونا و حوادث پیش و پس آن، این نگرانی را ایجاد میکند که نکند ما نیز داریم همین سیاست را کمابیش دنبال میکنیم. گویی همگی دست به دست هم دادهاند تا عملاً یک اتفاق ساده مهارپذیر را به فاجعهای پایدار تبدیل کنند.
🔹 دو. این سنت سیئه سیاستگذاری ما است که اصل را در غالب امور بر پنهانکاری و کتمان میگذاریم. انگار شهامت نداریم با واقعیت مواجه شویم و به دیگران بگوییم. لذا هنگامی که با بیماری مشکوک یا گاه روشنی مواجه میشویم، از منطق «انشاء الله بز است» بهره میگیریم. گویی تصور میکنیم که مردم ظرفیت یا صلاحیت مواجهه با واقعیت را ندارند. همچنین چون اصولاً از بحران هراس داریم و همیشه میخواهیم در بر یک پاشنه بچرخد، در چنین مسائلی هم تا لحظات آخر دست به دست میکنیم تا مشکل خودش حل شود و معمولاً برنامه بلندمدتی برای حل آن اتخاذ نمیکنیم. اما همین که کارد به استخوان رسید، دست به اقدامات شتابزدهای میزنیم که به جای ایجاد آرامش که لازمه مواجهه درست با بحران است، فضای وحشت را حاکم میکنیم و مردم فاجعه را دو چندان تصور میکنند. حتی همان سیاست غلط را هم که میخواهیم اجرا کنیم، از منطق یک بام و دو هوا پیروی میکنیم. برای مثال، مراکز آموزش عالی را تعطیل میکنیم، اما مراکز زیارتی عمومی را نه. در حالی که در مجموع به نظر میرسد به دلایل متعدد در مراکز آموزشی و تحقیقاتی بهتر مسائل بهداشتی و پیشگیرانه رعایت میشود تا مراکز زیارتی. تا جایی که میدانم کسی درِ هیچ دانشگاهی را نمیبوسد! الان وضع چنان شده است که یاد «وضع طبیعی» هابز و تصویری سیاهی که وی در لویاتان از آن به دست میدهد میافتیم.
🔹سه. به مردم که میرسیم همین مسأله به شکل دیگری پیش میرود. بازار شایعه و خبرهای نادرست داغ است. البته طبیعی است. هنگامی که گردش اطلاعات به شکل شفافی نباشد، شایعهپراکنی کمترین واکنش مردم میتواند باشد. باز در این آشفته بازار، شاهد تجویزهای مختلف دارویی هستیم از دود کردن اسفند تا مصرف سیاهدانه و روغن بنفشه. برخی نیز با این تصور که ریشه این بیماری قم و اهل قم هستند، چنان با مردم قم در جاهای دیگر رفتار میکنند که گویی با جذامیان رو برو هستند. اگر امروز به هر دلیل کرونا از قم سر باز کرده است، فردا ممکن است کروناهای دیگر از شهرهای دیگر سر برآورد. بیاییم مدنی رفتار کنیم. هنگامی که کارکنان یک داروخانه معتبر در تهران، با دکتر داروساز قمی آن، رفتار زشت ناخوشایندی دارند، نمیتوان انتظار داشت که مردم عادی رفتار مناسبی داشته باشند. بیماری، بیماری است و هنگامی شیوع پیدا میکند، به جای دنبال مقصر گشتن و قربانی کردن این و آن، به افزایش آگاهی و اقدام درست دست بزنیم.
#کرونا
#جامعه
#اعتماد_عمومی
#برنامه_ریزی
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠اصحاب رسانه و تریبوندارها در شرایط امروز چه باید بکند؟
🔸در روزهای بحرانی از دست اصحابرسانه چه کارهایی برمی آید؟
🔸راهکارهایی جهت مدیریت و کنترل افکار عمومی جامعه در شرایط بحران
#کرونا
#جامعه
#رسانه
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠تقدیر کرونا
🖋رضا تسلیمی طهرانی
🔸چرا فکر میکنید در شرایط عجیب و غریب امروز، مردم با اراده خود در خانه خواهند ماند و به خرید نخواهند رفت؟ چرا فکر میکنید در نوروز امسال جادهها خالی خواهند بود و مردم با میل و اراده خویش به مسافرت نخواهد رفت؟ شاید چون هنوز فکر میکنید مردم در تمام شرایط بر اساس فرهنگ والای انسانی و قواعد تمدن بشری عمل میکنند!
🔸اتفاقات چند هفته اخیر بار دیگر نشان داد که انسانهای قرن بیست و یکم که متمدن و با فرهنگ خوانده میشوند در مواقع اضطراری و بحرانی بسیاری از آداب و رفتارهای متمدنانه را به فراموشی میسپارند و به آنچه تمدن بشری و اخلاق انسانی از آنها انتظار دارند بیتوجه هستند. تفاوتی هم نمیکند که این انسانها در ایران باشند یا در ایتالیا و آلمان!
🔸با اینهمه، اوضاع در ایران ممکن است مقداری متفاوت باشد. دلایل این امر را میتوان در نحوه مواجهه ایرانیان با مرگ و مردن پیدا کرد. ایران جامعهای است که در آن حوادث غیر عمد شایعترین علت مرگ و میر در بین افراد زیر 40 سال است.
🔸ایران از لحاظ آمار مربوط به کشته شدگان بر اثر تصافات رانندگی وضعیت مناسبی ندارد و در رتبهای پایانی جدول کشورهای جهان قرار دارد. در ایران سالانه 27000 نفر بر اثر حوادث رانندگی جان خود را از دست میدهند و تنها در تعطیلات نوروزی سال گذشته (از 25 اسفند 97 تا 17 فروردین 98) روزانه 38 نفر در تصادفات رانندگی کشته شدهاند.
🔸آلودگی هوا در کلان شهرها، شهرهای بزرگ و متوسط سالانه هزاران قربانی میگیرد، به نحوی که در سال 1397 و تنها در تهران 3447 مرگ بر اثر آلودگی هوا رخ داده است.
🔸در کنار اینها باید مرگهای ناشی از حوادث هوایی، ریلی و بلایای طبیعی را نیز در نظر گرفت که سالانه هزاران قربانی میگیرند.
🔸ایران سرزمینی است که مرگ در آن پدیدهای غریب و ناآشنا نیست و مرگ حداقل در بین بسیاری از افراد و اعضای طبقات اجتماعی چندان جدی گرفته نمیشود.
🔸تا به حال فکر کردهاید، چرا فردی که از اتومبیل یا موتور سیکلت نمیترسد و بسیاری از رفتارهای پرخطر را با آنها انجام میدهد باید از ویروسی نادیدنی و کوچک بهراسد؟
🔸بر اساس نتایج نظرسنجیهای انجام شده در چند هفته اخیر در تهران بیش از نیمی از پاسخگویان نگران مبتلا شدن خود و خانوادهشان به کرونا نیستند و 68 درصد آنها گمان میکنند هرگز به کرونا مبتلا نمیشوند. مسئولان بهداشت کشور هر روز از مردم درخواست میکنند که به سفر نروند و در بازارهای پر جمعیت به خرید نپردازند اما بسیاری از مردم توجهی به این هشدارها نمیکنند.
🔸یافتههای تحقیقات پیشین و از جمله پژوهش انجام شده توسط نگارنده در مورد «سیمای فکری مرگ در بین ساکنان شهر تهران» نشان میدهند که در اینجا تقدیرگرایی یکی از نمایشنامههای فرهنگی رایج در مورد مرگ و مردن است. بر این اساس بسیاری از افراد به انجام رفتارهای پرخطر مبادرت میورزند و خود را در معرض مرگ قرار میدهند. آنها مردن را بخشی از تقدیر و سرنوشت خود میدانند که با اعمال و رفتارهای آنها نسبت مستقیمی ندارد. بسیاری از ایرانیان فکر میکنند، «مرگ برای همسایه است» و هیچ گاه درب منزل آنها را نخواهد زد. همین نگرش در بین بسیاری از مسئولان نیز به چشم میخورد زیرا آنها نیز بخشی از جامعه هستند و تحت تاثیر باورهای فرهنگی جامعه قرار دارند. به نظر می رسد مرگ و مردن تنها هنگامی از سوی مردم و مسئولان جدی گرفته میشوند که در نزدیکی خود آنها اتفاق بیافتند.
🔸اینها بخشی از واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی است که در برنامه ریزیها و مدیریت بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا باید در نظر گرفته شوند. در هفتههای گذشته برنامههای صدا و سیما و صحبتهای مسئولان بر عادی نشان دادن شرایط و تقلیل ترس و وحشت در بین شهروندان مبتنی بودهاند اما به نظر میرسد این برنامهها و سخنان با ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ما و بالاتر از آن با رفتارهای خودخواهانه و منفعت طلبانه انسان در وضعیت بحرانی تناسب ندارند.
-به نقل از کانال جامعهشناسی
#کرونا
#جامعه
#فرهنگ
#قرنطینه
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠روشنفکران و کرونا
🖋محسن آزموده
🔸رمان مشهور و کلاسیک آلبر کامو(1960-1913)، فیلسوف، نویسنده و روشنفکر نامدار فرانسوی مورد استقبال همگانی قرار گرفته است. این اثر برجسته که نخستین بار در سال 1947 به زبان فرانسوی(با عنوان La Peste) منتشر شد، در سال های اخیر کمتر مورد توجه مخطابان بود، شاید به این دلیل که آدمیان وضعیت طاعونی را بسیار دور تلقی می کردند و بعید میدانستند که در روزگار کنونی ، امکان آن باشد وضعیتهای اپیدمک بار دیگر حتی جوامع فوق مدرن را دچار سازد. اما شیوع نابهنگام و سریع و گسترده ویروس کرونا و ابتلای خیل عظیمی از انسان ها به آن، به تلخی نشان داد که چنین نیست و بشر در این عصر طلایی بهداشت و پزشکی حتی در پیشرفتهترین کشورها و جوامع نیز از امکان بیماری های اپیدمک خلاصی ندارد. از این رو در همان هفته های آغاز شیوع جهانی کرونا به ویژه در کشورهای اروپایی، اخباری به گوش میرسید از مراجعه گسترده مخاطبان به طاعون کامو.
🔸رمان مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی آن باشد، داستان فراگیری طاعون در شهری از الجزایر و مواجهه مردمان با آن به ویژه از خلال روایت زندگی چندین شخصیت از جمله پزشک شهر، یک روزنامه نگار، قاضی شهر و ... آنچه رمان را از حیث بحث حاضر یعنی روشنفکران و مساله کرونا مهم میسازد، مواجهه مسئولانه و متعهدانه آلبر کامو با یک اپیدمی همگانی موضوعی است که کمتر به آن توجه شده است.
🔸روشنفکر به عنوان یک تیپ اجتماعی مدرن بر آمده روزگار جدید است، البته آن طور که برخی محققان نشان داده اند، میتوان با بر شمردن خصائل و ویژگیها و کارویژههای این تیپ اجتماعی، نمونهها و مثال هایی از این قشر اجتماعی در جوامع پیشامدرن بازشناخت. اما ظهور این قشر یا گروه اجتماعی محصول دوران مدرن است و برخی شروع آن را به آغاز قرن بیستم و قضیه دریفوس مربوط میدانند، یعنی زمانی که اقشار تحصیلکرده و نویسندگانی چون امیل زولا، در واکنش به یک اجحاف اجتماعی، از ابزار قلم بهره میگیرند و به نقد بیپروای جامعه و دولت میپردازند. از این حیث روشنفکر تنها کسی نیست که مثل یک دانشمند یا فیلسوف کار فکری می کند، بلکه در کنار تفکر و تامل و نگارش اندیشه ها، مسئولیتی اجتماعی و سیاسی نیز دارد و آنچه را حقیقت می پندارد، بدون هراس با جامعه و دولت در میان میگذارد و نگران عواقب و پیامدهای ناگوار این حضور حقیقت طلبانه در عرصه اجتماع نیست.
🔸از این حیث آلبر کامو در رمان طاعون در کنار کار نویسندگی در قامت یک روشنفکر نیز ظاهر میشود. او با نگاه تیزبین خود به میان اقشار گوناگون اجتماعی شهر مذکور میرود، واکنش آنها نسبت به یک بیماری فراگیر را وا می کاود، به نقد سیاسی و اجتماعی دولت و راهکارهایش برای مبارزه با طاعون می پردازد و در کنار همه اینها از بحثهای فلسفی و فکری عمیق نیز وا نمی ماند. شمار عظیمی که رمان عمیق کامو را خوانده اند، لابد با مباحث فلسفی و تئولوژیک ژرفی که میان ریو(پزشک عقل گرا و متعهد داستان) با پدر پانلو(کشیش شهر) در می گیرد، آشنا هستند، جایی که پزشک می کوشد توجیهات تئولوژیک و «ترانسندنت» کشیش را با اشاره به آنچه فی الواقع و برای همگان از جمله کودکان، در شهر میگذرد، دچار چالش سازد و او را متقاعد سازد که طاعون(بخوانید کرونا) عذابی برای گناهکاران نیست، بلکه خطری است که می تواند هر جامعه انسانی را دچار سازد، به ویژه جوامعی که غیرمسئولانه و فردگرایانه زندگی می کنند. آنچه از دید کامو اهمیت بیشتری دارد، تعهد همه انسان ها به رستگاری جمعی و مشارکت و همبستگی همگانی نسبت به شرور اعم از شرور طبیعی و انسانی است.
🔸در وضعیت کنونی شیوع کرونا نیز به نظر می رسد روشنفکران وظیفه مشابهی به دوش دارند. آنها موظفند از گوشه های انزواجویانه خویش بیرون بیایند و متعهدانه با بیان و زبانی قابل فهم و انضمامی، به نقد دولت و جامعه بپردازند. این کار می تواند چنان که کامو نشان داد، با روایت دقیق و موشکافانه و صد البته به دور از حب و بغض آنچه در جامعه می گذرد، صورت پذیرد. به گواه آنچه اخبار و رسانه ها میگویند، ما هنوز در میانه بحران هستیم و کماکان زود است که از پایان کرونا سخن بگوییم. در این شرایط به نظر میرسد وظیفه روشنفکری(یک توتولوژی چرا که اصولا روشنفکری چنان که گفتیم یک تعهد است) ایجاب میکند که یکدیگر را تنها نگذاریم و حتی اگر هیچ کاری از دست مان بر نمیآید، بکوشیم به مرزهای کار ماندگاری که کامو کرد، نزدیک شویم، یعنی به روایت دقیق و سرراست آنچه میگذرد.
#کرونا
#روشنفکری
#رمان
#ادبیات
#جامعه
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠گروه ها و کانالهای طلبگی مشغول بحث در مورد کرونا و واکسن کرونا و نزاع طب مدرن و سنتی و اسلامی هستند، به همین خاطر فرصت نکرده اند نسبت به وظیفه عدالتخواهی خود در مورد عزل #امام_جمعه_لواسان، اعتراض کنند یا واکنشی مناسب نشان دهند.
🔺سوال اول: با توجه به اینکه امام جمعه لواسان برخی اقدامات شایسته از جمله #مبارزه_با_زمین_خواری داشته اند و افراد زیادی با فعالیتهای ایشان به #مبارزه_با_فساد و ایفای نقش مثبت روحانیت در جامعه امیدوار شدند، چه عواملی موجب عزل ایشان شده است؟
🔺سوال دوم: چه کسانی، چه طیفی و چه نهادی باید در مورد دلائل و عوامل چنین عزلی مطالبه گر باشند؟ روحانیت اگر به دنبال ایفای نقش مثبت در جامعه باشد، چه جایی بهتر از چنین موقعیتهایی؟؟
#روحانیت
#جامعه
#مطالبه_گری
#مبارزه_با_فساد
🔹به بهانه تأکید مقام معظم رهبری بر مسئله مهاجرت نخبگان
💠مهاجرت؛ عوامل و زمینه ها، عوارض و تبعات
🔸بخش اول: عوامل و زمینه های فرهنگی وقوع مهاجرت
🖊محمد وکیلی
✅مقدمه: #مهاجرت طی سالهای اخیر به واقعیتی ناراحت کننده برای #جامعه#ایرانی تبدیل شده است. واقعیتی که بخش مهمی از مسائل و مشکلات را می توان با این موضوع مرتبط دانست. لذا ضروری است مورد توجه جدی تر سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران قرار گیرد. مفهوم "مهاجرت" مفهومی نسبی است و می تواند مهاجرت شهری از شهری به شهر دیگر، از منطقه ای به منطقه دیگر، از کشوری به کشور دیگر و حتی از یک محیط فرهنگی به محیط فرهنگی دیگر مثل مهاجرت از #حوزه به #دانشگاه و یا بلعکس را شامل شود.
پدیده مهاجرت پدیده ای تک عاملی نیست و به مجموعه ای از عوامل روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وابسته است، که مهمترینِ این عوامل فرهنگی و اجتماعی این پدیده را می توان به شرح زیر برشمرد:
🔸1. #افق#روشن: نداشتن افق روشن در کوتاه مدت و میان مدت، از مهمترین عوامل تأثیرگذار در ماندن یا رفتن افراد یک جامعه است. در ترسیم این افق روشن و انتقال آن به جامعه و یا زدون آن سیاستگذاری های حاکمیتی، نقش مهمی دارد. داشتن و یا نداشتن این افق روشن، انگیزه اصلی بسیاری از کنشها و رفتارهای انسانی از جمله تحصیل، کار و تلاش، تشکیل خانواده، #فرزندآوری و نیز مهاجرت است.
🔸2. #امکان_پیشبینی وضعیت جامعه: #برنامهریزی تنها زمانی ممکن می شود که امکان پیشبینی وجود داشته باشد. با برنامهریزی، امکان رویت #افق آینده جامعه فراهم می شود. بدون پیشبینی و بدون برنامهریزی، جامعه دچار #ناپیدایی_افق و #گمگشتگی هویتی خواهد شد. وضعیت و موقعیت #ناافقی، وضعیتی ترسناک و اضطرابزایی است که انسانها ترجیح میدهند خودشان را در چنین موقعیتی قرار ندهند و از آن بگریزند.
🔸3. #احساس_نبود_امکانات: بین نبود امکانات با احساس نبود امکانات باید تفکیک قائل شد. اولی یک شاخص مادی و ملموس است و دومی یک شاخص روانی. این احساس، گاهی با بیان ها و تحلیلهای منفی به جامعه تزریق می گردد و گاهی با نوع عملکرد مسئولان و مدیران جامعه. احساس خفگان اجتماعی و یا تنگی فضای جامعه را نیز می توان نوع دیگری از این احساس برشمرد. هرچند ممکن است در واقع وضعیت آزادی های مدنی و اجتماعی، وضعیت بغرنجی نداشته باشد و یا در جوامع دیگر وضعیت بهتر از اینجا نباشد، اما احساس، همیشه تابع واقعیت ها نیست و ممکن است بر خلاف واقعیت ها، چنین احساسهایی به حدی آزاردهنده باشد که فرد را مجبور نماید برای تغییر وضعیت خود اقدام به مهاجرت نماید.
🔸4.بسته بودن #چرخه_مدیریت و حاکمیت نظام ارتباطی و فامیلی: رفتار حاکمان و مدیران جامعه، به ویژه در انتصابات و فراهم کردن موقعیت های شغلی برای اطرافیان خود می تواند این پیام را به جامعه منتقل کند که تلاش و کوشش چقدر می تواند در دستیابی به #موقعیتهای_شغلی موثر باشد. از همین جاست که یک #انتصاب_فامیلی، هر چند ممکن است ذاتا فاقد اشکال باشد اما به دلیل انتقال چنین پیامی به جامعه، و ایجاد احساس تبعیض در تقسیم موقعیت ها و فرصتها می تواند #فاجعه به بار بیاورد و بخش قابل توجهی از افراد جامعه را از داشتن چنین امیدواری و افق روشنی محروم کند.
🔸5.تغییر #اولویتهای_زندگی و #الگوهای_مطلوب: انسان ذاتا موجودی مختار و صاحب اراده است و تحت شرایط، موقعیت و نیز آموزشها، مدام اولویت های زندگی خود را مورد بازبینی قرار داده و وضعیت مطلوب خود را ترسیم می کند. اینکه اولویت های زندگی افراد و نیز الگوهای مطلوب آنها چیست، نقشی تعیین کننده در انتخاب محل زندگی افراد دارد.
🔸6. در کنار عوامل فوق که بیشتر جنبه روانی و احساسی دارند، می توان به عواملی چون عدم ارتباط بین نظام علمی و نظام تولید و اشتغال، آسان شدن زمینه جابجایی و تغییر مکان سکونت به مدد تسهیل حمل و نقل و دهها عامل دیگر اشاره کرد.
🔸7. #رسانه: رسانه در میان عوامل مهاجرت شاید مهمترین نقش و جایگاه را داشته باشد چرا که تمام عوامل فوق به نوعی به رسانه برمی گردد و توسط رسانه یا تشدید می شوند و یا تلطیف می گردند. رسانه در ترسیم افق روشن یا تاریک برای یک جامعه، و یا انتقال افقهای ترسیم شده به جامعه، احساس خفگان یا آزادی، احساس عدالت یا تبعیض، ترسیم اولویت ها و الگوهای مطلوب جامعه نقشی محوری دارد. امروزه شاهد هستیم که رسانه های بیگانه در مواجهه با #انقلاب_اسلامی، بیشترین تلاش خود را بر همین مقوله قرار داده اند تا با القای خفقان، القای آینده و افق تاریک و نیز ترسیم چهرهای باثبات، روشن و مطلوب از غرب، #سرمایههای_اجتماعی جامعه ایرانی را به یغما ببرند.
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
💠 فروپاشی نخبگانی با خیزش اجتماعی.
🌐 بازنشر سخنرانی استاد پارسانیا در نشست تحلیل جامعه شناختی آخرین وضعیت انقلاب اسلامی با تأکید بر وقایع اخیر/ 14 تیر 1397
🔹 پارسانیا بحث خود را با موضوع فروپاشی حوزه نخبگانی سیاسی و بازآفرینی و خیزش حوزه اجتماعی مطرح کرد. او از دو شکاف اجتماعی در سه دهه اخیر یاد کرد. یکی از این دو شکاف مربوط به فاصله بین نخبگان، خواص و مدیران سیاسی و اجتماعی کشور با حوزه عمومی و مردم است و شکاف دیگر مربوط به فاصله بین نخبگان، خواص و مدیران سیاسی و اجتماعی با یکدیگر است. به نظر پارسانیا هر کدام از این دو شکاف در دورههای هشتساله یا ده ساله خود را نشان دادهاند، هر چند که اغلب تفسیر درستی از آنها نشده است.
🔹 او درباره انشقاق بین حوزه اجتماعی و عمومی با نخبگان سیاسی گفت: در دوران جنگ شاهد فاصلهای کمتر بین این دو حوزه هستیم نخستین انشقاق در این حوزه در سال 71 در اعتراضاتی شکل گرفت که از کوی طلاب مشهد آغاز شد و سپس این انشقاق به ترتیب در سه دوره هشت ساله یعنی در سه مقطع انتخابات 76، 84 و 92 خود را نشان داد. در این سه مقطع، مردم اعتراض خود را به نخبگان سیاسی و الگوی مدیریتی واحد آنها، نشان دادند.
🔹 شکاف دوّم، مربوط به نزاع بین نخبگان سیاسی با یکدیگر است. این شکاف، در مقاطعی غیر از انتخابات، یعنی در حوادث سال 78 و 88 خود را نشان داد. حادثه سال78 از نوع حوادث مقاطع انتخابات نبود؛ یعنی حادثهای عمومی و فراگیر نبود. این حادثه مربوط به تهران، آنهم در میانه شهر از کوی دانشگاه تا خیابان انقلاب بود. حادثه کاملاً نخبگانی و سیاسی بود و کانون فرماندهی آن، برخی از معاونتهای دولت و یا وزارت علوم بودند و هدف آن نیز عبور از خیابان جمهوری بود. حادثه سال88 نیز حادثهای مربوط به شهرهای بزرگ و بیشتر مربوط به بالای شهر تهران بود و طرفهای این حادثه اینبار، سران و محورهای اصلی مدیریت کشور و نخبگان سیاسی بودند.
🔹 نخبگان سیاسی، اغلب به رقابتهای مربوط به خود نظر داشتهاند و مسائل روزمره زندگی مردم ما کمتر مسأله آنها بوده است. آنها متأسفانه هیچگاه قرائت درستی از مقاومتهای عمومی مردم در انتخاباتهای مکرر نکردهاند و مقاومت مردم نسبت به الگوهای مدیریتی خودشان را هزینه رقابتهای سیاسیشان کردهاند.
🔹 پارسانیا، حوادث جاری جامعه را با نوع حوادث سال 78 و 88 متفاوت دانست و گفت: این حادثه مربوط حوزه نخبگانی کشور نیست و به حوزه عمومی جامعه بازمیگردد. این حادثه مطالبه عمومی جامعه جامعه از الگوهای مدیریت ثابت و مستمری است که نزاعهای سیاسی نخبگانی نیز کمتر در آن تأثیرگذار بوده و هست.
🔹 پارسانیا در بخش دوم صحبت خود به علّت ناکارآمدی مدیریتی کشور پرداخت و این امر را ناشی از بیتوجهی مدیران به تفاوت دو عرصه سیاستگذاری و خطمشیگذاری دانست و بر این نکته تأکید کرد که قانون اساسی به گونهای است که اجازه استقرار سیاستگذاری را به هیچیک از قوا نمیدهد و حال آن که مدیران کشور رقابتهای قبیلهای خود را اغلب با ادبیات سیاستگذارانه توجیه کرده و از این افق به چالش با یکدیگر میپردازند. بهزعم او نتیجه طبیعی این وضعیت، غفلت از خطمشیگذاری و تدوین و اجرای سیاستهای اجرایی (و نه سیاستهای کلان) در عرصه مدیریت و غفلت از مسائل جاری مردم است.
🔹 پارسانیا از نمونههای متعددی یاد کرد که بیتوجهی مدیران قوای مختلف را نسبت به خطمشیگذاری و دخالتهای غیرقانونی و ناروای آنان را در عرصه سیاستگذاری نشان میدهد.
🔹 این مدل از مدیریت، آسیب واقعی و عینی خود را در حوزه عمومی وارد میسازد و ساختار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حوزه عمومی را تخریب می کند و اینک خیزش عمومی مردم، این مدل از مدیریت اجتماعی را در معرض فروپاشی قرار میدهد و فرصت مناسبی را برای تغییر و تحول بنیادین آن که به گونهای رسوبکرده و سخت و درعینحال فرتوت است، ایجاد میکند.
#نقد_فرهنگی
#سیاستگذاری
#جامعه
#نخبگان
@hparsania
@daghdagheha