💠ظرفیت فحشخوری!
🖋محمد ترکاشوند
♦️تقریبا پانزده سال پیش که می خواستم لباس آخوندی را بپوشم یکی از اساتید اهل معرفت گفت آیا تحمل و ظرفیت داری فحش بخوری؟
آن روز احساس می کردم ظرفیتش را دارم. جز یک بار در ایام اکران فیلم مارمولک، دیگر برایم پیش نیامده که بفهمم واقعا تحمل فحش خوردن را دارم یا نه.
خدا کمک مان کند که چنین ظرفیتی را پیدا کنیم.
♦️یکی از حقوق مسلمان بر مسلمان این است که اگر لغزش و خطایی کرد دیگران از خطای او درگذرند.
. لِلْمُسْلِمِ عَلَى أَخِيهِ ثَلاَثُونَ حَقّاً لاَ بَرَاءَةَ لَهُ إِلاَّ اَلْأَدَاءُ أَوِ اَلْعَفْو؛ُ يَغْفِرُ زَلَّته
مسلمان بر برادرش سی حق دارد که یا باید این حقوق را ادا کند یا برادرش این حقوق را به او ببخشد. اولین حق، حق گذشت از اشتباهات و لغزش هاست.
♦️ساده تر بگویم؛ طرف نسبت به ما لغزش و خطا داشته طلبکار هم می شود که چرا از اشتباهم نگذشتی. من بر گردنت حق داشتم که مرا ببخشی.
اگر ما بتوانیم ببخشیم، خیلی ها آماده معذرت خواهی می شوند.
♦️خیلی ها حاضرند حر شوند اگر امام حسینی پیدا کنند.
کاش ما بخشیدن بدیهای دیگران را وظیفه خود بدانیم.
♦️این روزها یک بنده خدایی فحش داده، یکی هم فحش خورده، هر دو هم مدعی اند که طرف مقابل خطا کرده، یکی هم فیلمش را گرفته، یکی هم در جلسه غیر علنی مجلس تصمیم گرفته با کسی که فیلم گرفته و کسی که فحش خورده برخورد کند، در همان جلسه غیر علنی یک فرد دیگری یواشکی از آن تصمیم عجیب فیلم گرفته!!!
♦️ما هم همه را دیدیم و منتظریم ببینیم چه کسی بزرگ تر است. از بچگی شنیده ایم بخشش از بزرگان است.
-به نقل از کانال نویسنده
#نقد_اجتماعی
#جامعه
#فرهنگ
#آسیب_شناسی
#مردم_داری
#انقلاب_اسلامی
#چهل_سالگی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جنگ جنگ تا جنگی دیگر!
🖋رضا بابایی
♦️خمیرمایۀ روحانیت شیعه، مبارزه و چالش است؛ مبارزه با خلافت، با سلطنتهای سکولار، با تمدن جدید، با استعمار، با قانوننویسی عرفمحور، با علوم انسانی، با تصوف، با تجددخواهی در دورۀ مشروطه، با وهابیت، با بهائیت، با روشنفکران، با ملیگرایی، با بیحجابی، با غرب، با حقوق بشر غربی و اکنون با آمریکا و اسرائیل.
♦️روحانیت همیشه در جنگ بوده است و در بسیاری از جنگها نیز پیروز شده است.
♦️روحانیت توانست در کمتر از یکسال، سلطنت 2500 ساله را با خاک یکسان کند. مهارت روحانیت در میدان جنگ است؛ در نقد و نفی و سلب است.
♦️توانایی روحانیت شیعه در بسیج مردم، در تاریخ ایران و بلکه جهان بیمانند است. آن توانایی اکنون رو به افول گذاشته است؛ اما همچنان استعداد ذاتی روحانیت در حذف و ستیز و براندازی است. از همین رو است که برنامۀ نانوشتۀ روحانیت، همیشه برجستهسازی تضادها و چالشها است. اگر امروز تضادی را حل کند، فردا تضادی دیگر را مییابد و به آن میپردازد.
♦️در زیستجهان روحانیت، پایان هر جنگی، آغاز جنگی دیگر است. در فرهنگ او، کمتر نوبت به آرامش و صلح و تعامل میرسد. اگر ملتی در میدان جنگوگریز باشد، فرماندهانی بهتر از روحانیت نمییابد. دُردانه و فرزند حقیقی روحانیت، نواب صفوی است، نه امام موسی صدر. او استثنا بود و نواب، قاعده.
-به نقل از کانال نویسنده
#روحانیت
#مرجعیت
#مردم_داری
#مبارزه
#انقلاب_اسلامی
#انقلاب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرا مردم خبرهای پیشرفت کشور را باور نمی کنند؟
🖋مجتبی لشکربلوکی
♦️هر ساله وقتی نزدیک دهه فجر می شویم، اخبار مربوط به دستاوردها و پیشرفت ها، رسانه ها به ویژه تلویزیون را پر می کند. امسال چون مصادف با چهل سالگی انقلاب نیز هستیم این مساله چندین برابر شده است حتی به گونه ای که بخشی از سوالات برنامه برنده باش (با مجری گری محمدرضا گلزار) نیز در مورد دستاوردهای کشور شده است. اما گوش مردم به این خبرها و گزارش ها بدهکار نیست. چرا مردم باور نمی کنند؟ چرا مردم می گویند این ها دروغ های صدا و سیماست؟
♦️شاید بتوان برای آن چند دلیل برشمرد:
🔸مهاجرت نخبگان و مهاجرت سرمایه (جیب و مغز کشور خالی می شود): مردم پیش خود می گویند که اگر واقعا این دستاوردها جدی است، پس چرا مهاجرت نخبگان و فرار سرمایه از ایران غیرقابل انکار شده است؟ اگر واقعا وضعیت مملکت این قدر رشد کرده است، پس چرا فوج فوج می روند و نمی آیند؟! اگر واقعا این قدر پیشرفت رخ داده چرا ترک ها و گرجی ها و ارمنی ها و اسپانیایی ها به ایران مهاجرت نمی کنند؟
🔸پیشرفت دیگر کشورها: یکی دیگر از دلایلی که مردم خبرهای پیشرفت را باور نمی کنند، پیشرفت دیگر کشورهاست. خاطرم هست سال های دور، تنها دریچه ارتباطی ما جهان بیرون، یک برنامه دیدنی ها بود که جمعه ها پخش می شد و چند سریال خارجی، به واسطه این ها، ما درکی از جهان بیرون پیدا می کردیم. اما اکنون به واسطه دسترسی بی واسطه به رسانه های خارجی و سفرهای خارجی به ويژه به کشورهایی مانند ترکیه، مالزی، سنگاپور، امارات و چین، برداشت این شده است که جهان بسیار پیش رفته است و ما جا مانده ایم.
🔸تلخکامی های سیاسی و اجتماعی: این که ما تولید کننده اول خاورمیانه باشیم کافی نیست. انتظار می رود که در زمینه های سیاسی نیز به سطح بالایی رسیده باشیم. اگر ماجرای سپنتا نیکنام را به خاطر بیاورید، یک نفر که چهار سال نماینده مردم یک شهر بوده. برای بار دوم نیز به او اعتماد می کنند فقط به جرم زرتشتی بودن، عضویتش در شورا معلق شد. خدا را شکر که این ماجرا ختم به خیر شد، ولی با این حال کم نیستند این گونه نگاه های تنگ و محدود. هنوز که هنوز است مساله ورود زنان به ورزشگاه ها حل نشده است. آیا واقعا نمی شود بانوان این سرزمین در ورزشگاه ها حضور پیدا کنند و ما همه متمدنانه برخورد کنیم؟ این تلخ کامی ها باعث می شود که پیشرفت ها کمرنگ و کمرنگ تر شوند.
🔸اختلاف طبقاتی شدید: یکی دیگر از دلایلی که مردم پیشرفت ها را باور نمی کنند، اختلاف طبقاتی شدید است، زن سرپرست خانواری که یک فرزند معتاد دارد و یک فرزند سرطانی و خودش نیز از کار افتاده است و کمک دولت به او به یارانه ۴۵ هزار تومانی و سبد معیشت ۲۰۰هزار تومانی است، چگونه می خواهد پیشرفت ها را باور کند؟
♦️مسوولان محترم ممکن است به این جمع بندی برسند که کم تبلیغ شده است! پس باید بیشتر و بیشتر تبلیغ کنیم. اما بهتر است کمی ریشه ای تر به این مساله بنگریم. این جا دیگر شجاعت می خواهد. یک بار دیگر به استراتژی های ۴۰ساله اخیر کشور نگاه کنیم و از خود بپرسیم آیا زمان آن نرسیده است که تغییری در آن ها بدهیم؟ صادقانه به این ۳ سوال پاسخ دهیم
🔹۱- در دهه های اخیر کدام کشور توانسته است در شرایط عدم قطعیت منطقه ای و بین المللی است رشد جدی کند؟ از بین ۱۹۵ کشور دنیا، کدام کشور در فضای عدم اطمینان، به توسعه رسیده است؟
🔹۲- در دهه های اخیر مدام سعی کرده ایم که همه چیز را از دولت بخواهیم، مدرسه، دولت! بیمارستان، دولت! سد، دولت! جاده؛ دولت! مرغ؛ دولت! تخم مرغ؛ دولت! زمان آن نرسیده است که به سازوکار بازار اعتماد کنیم و نترسیم از اینکه بخش خصوصی بزرگ و قدرتمند شود؟
🔹۳- در دهه های اخیر، همواره به خاطر نداشتن اطلاعات از خانوارها، از همه به یکسان حمایت کرده ایم، به همه ۴۵ هزار تومان داده ایم، به همه ۲۰۰ هزار تومان سبد کالایی داده ایم. چرا نباید یارانه سرپرست خانوار از کار افتاده با یارانه یک پزشک متخصص جراح قلب یکی باشد؟ ظلم و ناکارآمدی از این بزرگ تر!
♦️در جاده اشتباه، اگر شما راننده را عوض کنید یا ماشین مدل بالاتر بخرید، یا اینکه به جای بنزین، بنزین سوپر بزنید یا بیشتر گاز بزنید، هیچ کدام، تاکید می کنم هیچ کدام، شما را به مقصد بهتری نخواهد رساند. نمی گویم که تمام مسیری که ما رفته ایم اشتباه بوده است، که قطعا نبوده است. که اگر بود ما به این دستاوردها نمی رسیدیم، اما برای تبدیل این دستاوردها به رفاه و عدالت باید برخی جاده ها را عوض کرد. با اقتصاد دولتی-رانتی، نظام رفاهی_حمایتی کور و فضای عدم اطمینان نسبت به آینده نمی توان پیشرفت کرد؟
-به نقل از کانال نویسنده
#چهل_سالگی
#انقلاب_اسلامی
#آسیب_شناسی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠مروری بر روابط روحانیت_حکومت
🔸به بهانه چهل سالگی انقلاب اسلامی
🖋محمد وکیلی
♦️هنگامی که مرحوم شیخ انصاری(ره) فتاوایش پیرامون دایره اختیارات ولی فقیه را، تنها به گستره چند صفحه از کتاب مکاسب، طرح و بسط مینمود، شاید کمتر کسی گمان میکرد که یک سده بعد، این موضوع به یکی از چالشانگیزترین سوژهها در حلقات بحثی فقها تبدیل شود. چالشی که دهههای پیاپی بهطول انجامید، و درپی آن انشعابی دنبالهدار میان ارباب افتاء پدیدار گشت که عدهای حیطه اختیارات فقیه را محدود در مقام فتوا و قضاوت بدانند و قرائتی دیگر برای او مقام تولیت در اجرای حدود شرع و شأن حاکمیت بر امت مسلمان نیز قائل شوند. در این قرائت، فقیه جامعالشرایط نه تنها مجاز به برپایی حکومت میباشد، بلکه بر وی واجب است برعلیه حاکم جور دست به قیام بزند. این نظریه گرچه همواره مخالفین تمامقدی را در مقابل خویش دیده و میبیند، اما دامنه مخالفتها هیچگاه تا بدینجا کشانده نشده که حجیت شرعی عمل به نظریه مزبور، قائلینش را زیر سؤال برود. مخالفتهای نخبگانی و درونگفتمانی علما، به نوعی مباحثه علمی به جهت تأثیر در رأی و نظر مجتهد دیگر تلقی میشده، نه تقابلی سخت و تکفیرگونه. شاهد این مدعا، برگبرگ از کتاب قطور تاریخ روحانیت است که به استناد آن میتوان مدعی شد با شروع نهضت و سپس پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، نه تنها مخالفت عملی از جانب سایر مجتهدین همطراز صورت نگرفت، بلکه در موارد بسیاری، سکوت علمای مخالف شکسته شد و توصیههایی از زبان ایشان، به نفع قیام امام خمینی به گوشها رسید که همگان را به نصرت نهضت و تشکیل حکومت اسلامی فرا میخواندند.
♦️با این وجود همدلی زعمای حوزه با انقلاب اسلامی، چه از جانب موافقین آن و چه از سوی مخالفین تئوریکش، با افزوده شدن سالهای عمر جمهوری اسلامی قرین دلنگرانیهایی نیز شده است. نگرانیهایی که معطوف به عملکرد حوزه و روحانیت در فضا و مناسبات جدید و عصر حاکمیت اسلام به محوریت فقیه جامعالشرایط میباشد. از این حیث دلمشغولی و نگرانی اساسی حوزویان که میتواند سنگ محکی بر ارزیابی عملکرد روحانیت در بعد نسبت روحانیت-حکومت باشد را میتوان در سه دسته برشمرد:
🔸اول: روحانیت محبوب شیعی که قرنها مأمن و پناه مستضعفین بوده و ندای اعتراض و حقخواهیاش از جوار امت مسلمان، همواره بر سر حکّام جور بلند بوده است، در عصر انقلاب به بدنه قدرت متصل گشته و از ابتدای انقلاب تاکنون نیز روزبهروز بر شمار طلاب و روحانیون شاغل در ارگانهای حکومتی افزوده میشود و این روند مستمراّ رو به افزایش است. در ارزیابی روحانیت از این منظر میتوان شاخصههایی همچون کشورداری، مردمداری، رسانهداری، سبک زندگی روحانیت قبل و بعد از انقلاب و نیز ارتباطات و تعاملات بینالمللی را مدنظر قرار داد.
🔸دوم: نهاد حوزه که در طول سالیان مدید، همواره با حفظ استقلال مالی خویش، دستش را در مقابل حکومتها کوتاه نگه داشته و در عوض زبانش بر سر ایشان دراز بوده، حالا صاحب فرزندی است که بدون منّت، او را مشمول کمکهای خود مینماید و برای بخشهای مختلف مادر تئوریک خود یعنی حوزه علمیه، ردیف بودجه اختصاص میدهد. در این عرصه میتوان تغییر و تحولات نظام اقتصادی حوزههای علمیه بعد از انقلاب، میزان و کیفیت گسترش کالبدی مراکز و نهادهای حوزوی و آثار و تبعات دریافت بودجه مستقیم از دولت و… را مورد بررسی قرار داد.
🔸سوم: برنامه مدیریتی همخوان با دستورات شریعت مقدس اسلام و متناسب با نیازهای نوبهنو شونده و به نسبت گستردهی جامعه ایران، آنهم در عصر فراگیری انبوه دانش و فناوریهای وارداتی رقیب، که در ذات خود تعهدی به موازین دینی ما ندارد و در سادهترین حالت، محتاج پالایشهای علمی و اساسی میباشند که در کلیت آن تنها از دست حوزویان ساخته است. مباحثی چون علوم انسانی اسلامی، فقه نظامات، شیوه برخورد با تولیدات علمی جامعه غرب، تعاملات علمی با سایر ادیان و مذاهب و همزمانی انقلاب و تحولات تکنولوژیک غرب و نحوه مواجه روحانیت با این تحولات به ویژه در زمینه رسانه، فضای مجازی و پیداش شبکههای اجتماعی بدون مرز در این بخش قابلت بحث، تحلیل و ارزیابی دارد.
-متن کامل در http://mobahesat.ir/17963
#چهل_سالگی
#انقلاب_اسلامی
#حوزه_علمیه
#روحانیت
#مرجعیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آینده اسلام و فضلای حوزه
▪️حجت الاسلام حمید رجایی
♦️من واقعاً به فضلای حوزه، دل بستهام و امیدوارم با درک صحیح از مناسبات جهان امروز (در فرآیند گفتگوی خوب) فارغ از تندروی و کندروی، شجاعانه و متواضعانه و با شیوه نامه ای صحیح با سپهر معرفت جهانی، وارد دیالوگ شوند. حوزه اگر چه باید انقلابی باشد، اما هرگز نباید برای دیگر کشورها بسان «برانداز حکومت» و «یک حرکت طوفنده» ظاهر شود. فرض کنید با یک شور پرخروش خواستید در کشوری دیگر بدرخشید و بسا حکومتش را هم سرنگون کنید، تا مثلاً انقلاب اسلامی را صادر کنید!! معلوم است که این ثمری ندارد (طبعاً بیخردی هم هست). نخست باید ملتها بیدار شوند و مزهٔ اسلام را بچشند، تا زمانی که حدنصابی از طاغوت درون انسان و جوامع، فرو نریزد، طاغوتهای برون، پابرجا میمانند، بله یک طاغوت میرود یکی دیگر میآید. بسا آنکه میآید با ما دشمنتر و طعانتر هم بشود (مانند بنسلمان) انبیاء، نخست مردم را بیدار کردند و گاهی برای تأمین آن، «تولید مجال» کردند حتی با بتپرست و یهودی، پیمان صلح بستند. عالمان دین، نباید، کور، عمل کنند و نانتیجهگرا باشند.
♦️مسئلهٔ دیگری که از فضلای حوزه جداً مورد توقع است، «تولید علوم انضمامی» است. علم باید «مسئله حاضر» را حل کند. آنچه من در دانش حوزوی میبینم وفور مباحث کمفایده یا گاه انبوهی از مباحث جذاب نظری و خوشطعم و هفتآسمانی است که مدام با آبوتاب، گفته میشود و گوینده و شنونده را بسی خوش میآید... علم اگر کارآیی حل مسئله را نداشته باشد، آن خوشحالی و بهجتش، در جایی که باید مسئله حل کند، بیشتر شیبه «الکیخوش بودن» و دیوانگی است. بهت عارفانه، برای راهانداختن و کنترل پروژه و رفع عیب، برای در کوزه هم خوب نیست...(در جای خود، بله، نشان معرفت و شعور است)
♦️حال باید دید حوزه (و با همکاری دانشگاه) با این کمتجربگی انبوه، دانش ناچندمنبعی، بیارتباطی با گفتگوی تمدنی و گاه خودشیفتگی کمابیش، چگونه میخواهد برای خودش و جهان اسلام، علم انضمامی تولید کند؟! (شدنی است، اما نه با این هیئت...؛ با شاگردی و دیالوگ با جهان علم، بله) حوزهای که یک عمر به ریش تجارب و علوم جهانی خندیده!! و غرب را نپژوهیده و آن را بیشتر از منظر سیاستمداران سفله و گندیده، دیده!! و اندیشمندان غربی را نجس یا متنجس دانسته!!!
♦️اما سومین توقع جدی از فضلای حوزه این است که ضمن استقلال از کل بدنهٔ حاکمیت، محکم پای ممانعت از منکرات یقینی دولتمردان و جریانات سیاسی، بیاستند. اختلاس، اشرافیگری، پاسخگونبودن، کمبضاعتیهای ساختاری، فسادهای سیستمی مانند فساد سیستم بانکداری، فساد سیستماتیک اقتصاد دولتی و مانند آن، اموری یقینی هستند. همانطور که در ضرورت «اقامه نماز» شک نداریم، در برچیدن سفرهٔ مفاسد یقینی هم قطعاً وظیفه داریم و بیتفاوتی و پرستیژ «من پژوهشگرم»، «من فلسفه درس میدهم»، «من استادم» و «من نظریهپردازم» و... فایده ندارد. باید راهی جست. همه باید علیه «فساد قطعی» قیام کنیم. برخی از اساتید دانشگاه، فیلسوفان و استادان لمیده در تشک استادیاند و بسا ننر کرده حکومت هم باشند. اینان احتمالاً سرسلامت به گور نخواهند برد. مؤمن باید ناهی از منکر باشد. بله در روشهای برچیدن سفره فساد، حتماً به حوزه نظری و اجتهادهای بدیل برمیخوریم، آنجا دیگر نباید با رگ برآمدهٔ غیرت ورود کرد. باید متواضانه راهکار کاهش فساد قطعی را جست. خیلی وقتها راهکارهای ارائهشده برای مبارزه با فساد، بچهگانه و فرسوده است. مثلاً آقای مبارز میخواهد با نصیحت، با وعظ اخلاقی و بیانات انقلابی، فساد جمع شود و توجه و سواد آن را ندارد که فساد باید بطور سیستمی و ساختاری مورد تضعیف نهی و برچیدن باشد. ساختار بانک و اقتصاد باید حامی سلامت اقتصادی و مالی باشد. جهان، تجارب خوبی دارد، نباید چرخ را دوباره اختراع کرد. گاهی شکافندگان فلک، دجالاند. دروغ میگویند، چیزی در چنته ندارند... اگر دارند، همان معارف آسمانی و غیرانضمامی است... (گاهی، برخی)
♦️فضلای حوزه میدانند بسیاری از مسائل در رفتارهای اجتماعی و سیاسی، نظری هستند. گاهی میبینیم یک عالم دین در آن حوزه نظری، حنجره میدرد و وااسلاما میگوید!! گویی خدای علم است!! نمیداند این مسئله، مشمول تکثر دیدگاه است و شق بدیل اجتهادی دارد و نباید ادبیات مباحثه در آن، خطابی و پر جوش و خروش باشد. (کاری که معمولا خطیبان میکنند) فرض کنیم در مورد موسیقی یک عده با خروش انقلابی قیام کنند که «آقا میخواهیم نباشد یا باشد!!» که چه بشود؟ بله ممکن است عدهای برای اجتهاد خودشان، ترویج کنند، اما خطابهٔ آتشین وسط اجتهادها، از شعب تکبر و جنون است. بنگرید چقدر از آن را در جوامع ایدئولوژیک میتوان یافت.
-به نقل از کانال طلوع مهر
#آسیب_شناسی
#حوزه_علمیه
#انقلاب_اسلامی
#چهل_سالگی
#علوم_اسلامی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فاطمیه و نقش تاریخی انقلاب!
🖋سلمان کدیور
♦️وقت شهادت حضرت صدیقه شهیده که می رسد، معمولا از خطبه فدکیه ایشان بیشتر یاد می شود در حالی که ایشان تعدادی خطبه آتشین دیگری نیز دارند که بنظرم همگی یک آسیب شناسی حکومت دینی و جریان های موجود موثر در آن است.
♦️یکی از خطبه های بانو که همیشه مرا تحت تاثیر قرار داده و آن را نخستین بار که خواندم در ذهنم حک کردم، سخنرانی ایشان در جمع زنان مدینه است. درست چند روز بعد از واقعه هجوم به خانه ایشان. آنجا زنان برای عیادت خدمت حضرت می رسند و از طرف شوهرانشان عذرخواهی می کنند که اگر ما زودتر حرف های شما را شنیده بودیم با کودتاگران بیعت نمی کردیم. بانو اما عذر آنها را نمی پذیرد و می فرماید:
🔆اللّهِ عائِفَه لِدُنیاکنّ قالِیه لِرِجالِکنّ لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُم وشَنَأتُهُم بَعدَ اَنْ سَبَرتُهُم. فَقُبحاً لِفُلولِ الحَدّ واللعب بعد الجد و خَوَرِ القَناه وَ خَطَلِ الرَّأْیِ. لا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدتُهُمْ رِبقَتَها وَ شَنَنْتُ عَلَیهِم عارَها.
من از دنیای شما سیر شده ام؛ از مردان شما کراهت دارم و به دورشان افکنده ام، پس از آنکه آزمایششان کردم. زشت باد کُندی آنها، شکستگی شمشیرشان، سستی نیزه هایشان و تباهی رأیشان. طناب گناهشان را بر گردنشان انداختم و ننگِ کارشان را بر خودشان افکندم .
♦️اما نقطه طلایی خطبه جایی است که حضرت تبعات سکوت خواص جامعه را در برابر انحرافات، نه تنها در زمانه خویش بلکه به کل تاریخ تسری می دهند.
🔆اَبشِرُوا بِسَیفِ صارِم وَ استِبدادِ مِنَ الظّالِمینَ یدَعُ فَیئَکم زَهیداً وَ زَرعَکم حَصیداً. فَیا حَسْرَتی لکم وَ اَنّی بِکم وَ قَدْ عَمِیتْ قلوبُکم علیکم. اَنُلْزِمُکمُوها وَ اَنتُم لها کارِهُونَ
مژده باد شما را به شمشیر کشیده و هرج و مرجی که همه را فرا گیرد و استبدادی از ستمگران که آنچه را دارید از شما خواهند گرفت. آنچه کشتید، آیندگان [یعنی فرزندانتان] درو می کنند. پس، حسرت و اندوه بر شما باد. به کدامین سو هستید؟ راه حقّ و رحمت خدا بر شما گم شده است. آیا ما شما را وادار کنیم به رحمت خدا، حال آن که خود از آن کراهت دارید؟ »
♦️می فرماید اینکه مردان شما در برابر مظالم سکوت کردند تا انقلاب پیامبر شکست بخورد، تا قیامت هر خونی ریخته شود بر گردن آنان است. هر حکومت استبدادی که پس از علی.ع. شکل بگیرد، هر خاری که در هر گوشه جهان در پای مظلومی فرو رود، خواص و نخبگان ساکت در آن شریک هستند.
♦️همیشه این فراز خطبه برای من هراس انگیز بوده که اگر ما در برابر انحراف انقلابی که نام و عصاره اش از قیام پیامبر نشأت گرفته است سکوت کنیم و این انقلاب به تعبیر امام روح الله شکست بخورد که همانا شکست تاریخی اسلام و پیامبر نیز هست، و پیامد این شکست، استبداد و ستم و تباهی باشد، ما نیز در تمام آنها سهیم و دخیلیم، همانگونه که نخبگان پس از پیامبر در برابر وضع امروز جهان بازخواست می شوند.
♦️این جملات بانو که "زشت باد سکوت شما، شکستگی شمشیر و تباهی تصمیم شما و ..." نه خطاب به مردان صدر اسلام که در مورد تک تک ما ممکن است صدق کند.
♦️این عتاب حضرت که " طناب گناهشان را بر گردنشان انداختم و ننگِ کارشان را بر خودشان افکندم" شاید نهیب و هشیار باشی برای تمام مسئولین و خواص جمهوری اسلامی باشد!
♦️فاطمیه، نه محل ذکر مصیبت صرف و روضه در و دیوار، که باید موعد بازخوانی رسالت ما در برابر تاریخ زمانه باشد.
-به نقل از کانال نویسنده
#انقلاب_اسلامی
#فاطمیه
#چهل_سالگی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠به تماشا بنشینید که
چه سخت...
ولی شکوهآفرین
چهل ساله شد
این انقلاب...💠
#انقلاب_اسلامی
#چهل_سالگی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آیا مدارس می توانند دانش آموز غیر انقلابی تربیت کنند؟!
✍ مهران صولتی
♦️حجت الاسلام و المسلمین علی ذوعلم فرموده اند؛ " همان گونه که در قبل از انقلاب برخی مدارس سعی می کردند که دانش آموز انقلابی تربیت کنند، امروز برخی مدارس می کوشند دانش آموز غیر انقلابی تربیت کنند". بخش اول صحبت رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش درست است. در دوران پیش از انقلاب( دهه پنجاه) رشد فزاینده ارزش های دینی همچون اقبال به مساجد، تمایل به حجاب، نمایش آشکار فرایض دینی همچون نماز و روزه و نام گذاری مذهبی فرزندان از تحولی نوین زیر پوست جامعه خبر می داد( صدایی که شنیده نشد، نشر نی).
♦️در چنین فضایی و به ویژه در سال های ۵۶ و ۵۷ مدارس هم به کانون تبلیغ انقلاب مبدل شده بودند. هژمونی انقلاب و تاثیر گذاری شگفت معلمان هم کار را به جایی رسانده بود که می شد به آن " تربیت دانش آموز انقلابی" در مدارس اطلاق کرد. پرواضح است که حتی در آن شرایط هم تاثیرات محیطی از جمله نارضایتی گسترده مردم از رژیم شاه عامل اصلی گرایش معلمان و دانش آموزان به سمت و سوی انقلاب بود. به عبارت دیگر اگر شرایط غیر انقلابی بود امکان تربیت انقلابی دانش آموزان در سطح وسیع وجود نداشت.
♦️حال به دوران پس از انقلاب می رسیم که به مثابه یک تز به ناگزیر آنتی تز خود را در بطن خویش پروراند. بر اساس این منطق حکومت های سکولار نوعی نگرش دینی را درون خود پرورش می دهند و بر عکس حکومت های دینی هم به سکولاریسم مجالی برای رویش و آشکار شدن می دهند. به تجربه در سال های بعد از انقلاب دریافته ایم که هر زمان حکومت کوشیده است که با مداخله در منطق حاکم بر جامعه آن را پیش بینی پذیر و قابل کنترل سازد نتیجه ای متفاوت حاصل آمده است. به حذف مظاهر ایران باستان از کتاب های درسی و اماکن عمومی بنگرید تا بتوانید علت تجلی شگفت انگیز آن ها را در سایر ساحت های خصوصی و به دورمانده از دخالت دولت فهم کنید. به همان نسبت سلوک معلمان نیز بر رفتار دانش آموزان تاثیر گذار بوده است. منش های تک بعدی که سعی در تحمیل نوعی خشونت انقلابی به عرصه مدارس داشته اند عمدتا با واکنش منفی دانش آموزان مواجه شده اند و به عکس معلمانی که کوشیده اند با برخوردی انسانی و محبت آمیز با مخاطبان خود روبرو شوند برای همیشه به عنوان معلمان الهام بخش در اذهان نسل های بعد به یادگار مانده اند. از سوی دیگر حجم عظیمی از ناکارآمدی ها که حاصل تداوم مسائل حل نشده، همزمانی بحران ها، فقدان نوآوری سیاسی، به محاق رفتن آزادی های اجتماعی و تیره شدن افق های آینده می باشد نسل جوان را به شدت ناامید و سرخورده کرده است.
♦️نسل آینده در چنین شرایطی بیش از شنیدن، نیازمند گوش هایی است که همدلانه دردها و ناکامی های او را بشنوند و خودبیانگری او را به رسمیت بشناسند.
♦️بنابراین هر گونه برخورد شعاری مدارس در زمینه دستاوردهای چهل سال گذشته به دیوار ستبر بی اعتنایی نسل آینده برخورد می کند. در چنین شرایطی است که هر گونه واکنش سرد دانش آموزان به بمباران تبلیغاتی و یک سویه آموزه های ایدئولوژیک چهاردهه گذشته در نگاه افرادی همچون حجت الاسلام ذوعلم به پرورش نسلی غیر انقلابی در مدارس تعبیر می شود.
♦️متاسفانه هم اکنون به دلیل بی اعتنایی حکومت به نقش ممتاز معلمان در مدارس شاهد افول بی سابقه نقش آفرینی این اندک سرمایه های انسانی موجود در مدارس هستیم. بیراه نیست اگر بگوییم در چنین مدارسی معلمان حتی اگر هم بخواهند نمی توانند با ذهنیت منفی شکل گرفته دانش آموزان در اثر نارسایی های موجود مبارزه کنند.
♦️بنابراین سخن از نقش مدارس در تربیت دانش آموزان غیر انقلابی در روزگاری که معلمان مرجعیت فکری خود را به دنبال بی اعتنایی های نظام تصمیم سازی از کف داده اند بیش از همیشه فانتزی و غیر واقعی به نظر می رسد. به قول سهراب؛ چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید...
-به نقل از کانال نویسنده
#انقلاب_اسلامی
#آموزش_و_پرورش
#آموزش_و_پرورش
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغههای حوزوی
💠نسخه PDF بیانیه گام دوم انقلاب خطاب به ملّت ایران💠 ♦️در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، رهبر ا
💠خلاصه بیانیه "گام دوم انقلاب "که از سوی رهبر معظم انقلاب صادر شد:
♦️جمهوری اسلامی ویژگی هایی دارد از جمله:
1⃣ برای همه چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است چون ویژگیهایی مثل آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری در فطرت بشر است.
2⃣ به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد. ولی از ارزشهایش فاصله نمیگیرد.
3⃣ انعطافپذیر و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است. اما تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست.
4⃣ پس از نظام سازی، به رکود و خموشی دچار نشده است. متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست.
5⃣به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. مرتکب افراطها و چپرویهایی که مایهی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است.
6⃣ این انقلاب از آغاز تا امروز نه بیرحم و خونریز بوده و نه منفعل و مردّد. در هیچ معرکهای گلولهی اوّل را شلیک نکرده است، ولی پس از حملهی دشمن از خود دفاع کرده و ضربت متقابل را محکم فرود آورده است.
7⃣ از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است و با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان ایستاده است.
♦️درس های رهبرانقلاب به عنوان نسل اول انقلاب:
🔸همه چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی و چه آمریکا و قدرت های شرق و غرب.
🔸هیچ تجربهی پیشینی و راه طی شدهای در برابر ما وجود نداشت. اما گام های بزرگی را طی کرد.
♦️نتایج گام اول انقلاب:
1⃣ ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها.
2⃣ موتور پیشران کشور در عرصهی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی.
3⃣ مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنههای داخلی، حضور در صحنههای ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید.
4⃣بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بینالمللی را به گونهی شگفتآوری ارتقاء داد.
5⃣ کفّهی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد.
6⃣ عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونهای چشمگیر افزایش داد.
7⃣ تبدیل شدن به نماد پر ابّهت و با شکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان.
♦️توصیه ها و مأموریتهایی به نسل جوان برای گام دوم انقلاب:
1⃣ علم و پژوهش: دانش، آشکارترین وسیلهی عزّت و قدرت یک کشور است... ما هنوز از قلّههای دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّهها دست یابیم.
2⃣ معنویّت و اخلاق: معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای اخلاق به معنی رعایت فضلیتهای اخلاقی
3⃣ اقتصاد: جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت اقتصاد مقاومتی را اجرا کنند.
4⃣ عدالت و مبارزه با فساد: تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژهخواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بیعدالتی میانجامد، بشدّت ممنوع است؛ غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به هیچ رو مورد قبول نیست.
5⃣ استقلال و آزادی: استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطهگر جهان است. و آزادی اجتماعی به معنای حقّ تصمیمگیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همهی افراد جامعه است.
6⃣ عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخههایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بینالمللیاند.
7⃣ سبک زندگی: تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.
#انقلاب_اسلامی
#چهل_سالگی
#گام_دوم
#دغدغه_های_حوزوی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠هنر انقلاب!
🖋روحالله جلالی
♦️هنر از جمله مواردی است که مانند سیلی خروشان به رودخانه خشک جامعه سرازیر میشود و قایقهای به گل نشسته اعتقادی را به حرکت در میآورد.
اسلام با هنر طراوت گرفت. از قرآن و مساجد و اماکن زیارتی تا منبر و خطابه و نویسندگی و... در شکل، سرتاسر هنر است و بس!
♦️شکل قرآن هنر خالص است. آهنگ کلام الهی، خط آن، نگارگری و تذهیب و ... است. نهجالبلاغه سرآمد خطابه و هنر سخن گفتن است.
از یاد نمیبرم که کتاب هنرمندانه خاطرات زندانی سیاسی "عزت شاهی"، چگونه ولولهای در میان طلاب و دانشجویان برای مطالعه انقلاب و بازدید از موزه عبرت انداخته بود و از مسیر اقناع و تخیل، آنها را به دغدغه اندیشه و عقلانیت حرکت میداد.
♦️سریال چرنوبیل یک منطقه نازیبا را به یکی از نقاط توریستی جهان تبدیل میکند!
♦️آمریکاییها با هالیوود، در سرتاسر دنیا حکمرانی فرهنگی میکنند و درحالیکه من در حال تدریس مبانی انقلاب هستم، فرزندانم با لذت و دقت پای انیمیشنهای آنها نشستهاند و ساعتها در روز، سبک زندگی آمریکایی میآموزند و دادههای آثار هالیوودی را در لایههای زیرین شخصیت خود محکم میکنند.
♦️جوانان و نوجوانان ما ساعتها در هفته با سریالهای آمریکایی خو گرفتهاند و ذائقه خود را با تمایلات فلان تهیهکننده و کارگردان صهیونیستی و آمریکایی شکل میدهند.
♦️غیر از آنکه هنر، ثروت غیرقابل تصوری برای کشورشان به ارمغان آورده است، رقابت سنگینی برای متخصص شدن در هنر و تهیه جذابترین آثار هنری در جریان است.
♦️فارابی معتقد است که برای ترویج ارزشها و فضائل اخلاقی و دینی در جامعه، باید از طریق هنر، قوه خیال توده مردم را پرورش داد، چراکه بیشتر مردم از طریق اقناع(پذیرش) و تخیل مطالب را میپذیرند نه بر اساس اندیشه. او جهتدهی به تخیلات عمومی جامعه را که از طریق هنر انجام میپذیرد در وهله اول وظیفه زمامداران جامعه میداند.
افلاطون هم تربیت هنری را زمینهساز پرورش عقلانی مردم میداند و آن را موجب نظم و پالایش روان انسان ناآماده تفکر دانسته است تا مردم آماده شوند که در مراحل بعد تحت تربیت صحیح عقلانی قرار گیرند.
علامه محمدتقی جعفری هم اهل تصدیقات صحیح را قلیل و اکثریت جامعه را اهل تصورات معرفی میکند.
این اندیشمندان، جامعه را تشنه اقناع میدانند که معمولا بر پایه تخیلات میچرخد.
♦️در جای دیگر نیز گفته شده است که هنر نامزدهای انتخاباتی هم ارائه یک نقاشی و تصویر به مردم است و کمتر کسی به دنبال تحلیل برنامهها و توانمندی نامزدهاست و آن کسی که نقاشی بهتری از خود ترسیم کند، برنده انتخابات است.
♦️به هر حال گویی که اگر بخواهیم لیستی از سرمایهگذاریهای پایه و اساسی در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی که مهمترین رکن آن مردم و ذهنیتشان هستند نام ببریم، "هنر" بر صدر این لیست مینشیند.
♦️به نظر میرسد تولیدات هنری دهههای اخیر نسبت به دهههای ابتدایی انقلاب، افت محسوسی را تجربه میکنند. روایت فتح آوینی، بودجهها و سازمانهای عریض و طویل فعلی را ندیده بود اما در شرح دفاع و جذب مخاطب، یکه تازی میکرد. سرودهای انقلابی هنوز رکوددار تحریک احساسات هستند و جایگزینهای مناسبی نیافتهاند.
هنر انقلابی این روزها جوشش عاشقانه هنرمندان را کمتر در خود مییابد، چراکه خودِ هنر که در جهت اقناع توده به کار گرفته میشود، بیش از آنچه باید، گرفتار سفارش و ابلاغ شده است.
زور ابلاغ هم به جامعه هنری نمیرسد و لذا یک فاصله روزافزون عمیق میان هنرمند و هنر انقلابی مشاهده میگردد. زورش برسد هم فرق است بین هنرمند مزدور تا هنرمند عاشق!
از طرفی در شناسایی و تربیت روشمند هنرمندانِ ارزشی هم دغدغه خاصی دیده نمیشود. دانشکدههای هنر رها هستند و دانشجویان دیمی رشد میکنند. بسیاری از آنان با شخصیت مذهبی وارد مجموعه میشوند و با تصورات آشفته و لائیک فارقالتحصیل و وارد بازار کار میشوند.
در مرحله اول قویترها که سلامت اخلاقی دارند باید شناسایی شده و با سرمایهگذاری جدی، قوی و کاربلد شوند.
چهرههای جوانی همچون محمدحسین مهدویان و نرگس آبیار موجب قوت قلب هستند، اما ناکافی و محدود. باید رقابت جدی و واقعی میان هنرمندان شکل بگیرد و جشنوارههای فرمایشی و ابلاغی با اسم و عنوان مردمی هم دردی را چندان دوا نمیکند. بایستی اجازه داد در تضارب آثار هنری، عیار هنر انقلابی و ارزشی مشخص شود.
♦️هنر هم تولید ثروت میکند، هم قدرت مافوق تصوری در فرهنگسازی داخلی و خارجی دارد و از همه مهمتر در نشاط و لذت اجتماعی هم نقش بیبدیلی ایفا میکند.
هنرمندان بایستی به دقت آموزش داده شوند تا در تکنیک و محتوا قوی شوند. جامعه هنری پر از ذوق و ایده است. باید حمایت شود.
-به نقل از کانال نویسنده
#هنر
#انقلاب_اسلامی
#هالیوود
#سینما
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سرنوشت اِخوان؛ پس از مرسی و رمضان
♦️محمد مرسی؛ تنها رهبر تاریخ چند هزار ساله مصر که در جریان یک انتخابات کاملا آزاد و رقابتی به قدرت رسیده بود، پس از یک سال ریاستجمهوری و شش سال بازداشت در حکومت کودتایی، سرانجام 27 خرداد هنگام دفاع در جلسه دادگاهش در اثر ایست قلبی درگذشت و یک روز بعد، بدون برنامه رسمی و در سکوت اجتماعی و جهانی در قاهره دفن شد.
گفته میشود مرسی لحظاتی قبل از مرگش گفته رازهای زیادی میداند که اگر افشا کند آزاد خواهد شد، ولی به خاطر امنیت مصر سکوت کرده است. برخی رسانهها اینگونه برداشت کردند که رازهای مرسی درباره پشت پرده سازمان «اخوانالمسلمین» بوده است؛ جنبشی که 91 سال پیش حسنالبناء تحت تأثیر تعالیم سید جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده تأسیس کرد و مرسی نیز از چهرههای برجسته آن در دهه اخیر بود.
♦️این جنبش با شعار «الاسلام هو الحل»(اسلام، همان راهحل است) در قرن اخیر الهامبخش گروههای سیاسی، نظامی و فکری فراوانی در کشورهای اسلامی بوده و به عنوان «پدر اسلامگرایی و اسلام سیاسی معاصر» شناخته میشود.
♦️شاید امروز کمتر کسی به اندازه بشار اسد از مرگ مرسی خوشحال باشد. مرسی وقتی پس از پیروزی اعتراضات مردمی در جریان بهار عربی به قدرت رسید، اعتراضات در سوریه نیز اوج گرفته بود و مرسی همراه با دیگر حامیان خود، تصمیم گرفت از مخالفان اسد حمایت کند. او از هیچ فرصتی برای حمله به اسد دریغ نکرد و حتی در جریان کنفرانس جنبش عدم تعهد در تهران که تابستان91 برگزار شد، سخنرانی تندی علیه اسد ایراد کرد. وی همچنین کنفرانسی با نام «یاری سوریه» در سال 92 در قاهره برگزار کرد و موضع تندی علیه اسد و حزبالله لبنان گرفت.
♦️وقتی مرسی با کودتای ارتش برکنار شد، بشار اسد طی سخنانی مبهم گفت: «اسلام سیاسی آفتی بود که جهان اسلام با آن مواجه شد و سقوط مرسی را باید به منزله سقوط اسلام سیاسی دانست. هرکسی که دین را در خدمت سیاست و به سود یک گروه سیاسی و علیه دیگران به کار گیرد، در هر کجای دنیا که باشد سقوط خواهد کرد. با سقوط اسلام سیاسی، اسلام به نقش طبیعی خود بازخواهد گشت».
در این سخنرانی اسد در نشست گروهی از روحانیون و ائمه جماعات سوریه که بازتاب گستردهای در رسانههای عربی داشت، اسلام سیاسی به معنای «بهرهبرداری از عواطف دینی مردم در جهت منافع سیاسی اشخاص یا حکومتها» تفسیر شد. بر همین اساس بود که اسد گفت: «نمیتوان اسلام سیاسی را شکلی از حکومت دانست. در حالی نظام سیاسی ولایت فقیه در ایران ایران و نظام سوریه یک شکل از حکومت هستند که قانون اساسی آنها بر اساس شریعت اسلامی نوشته شده و نمیشود اینها را با اسلام سیاسی یکی کرد. سیاست یک امر بشری و تابع امیال و خطای انسانی است و ربطی به اسلام که یک امر الهی است ندارد. پس سقوط اسلام سیاسی، به نفع دین است. این پدیده یک جرثومه، مشکله و آفتی است که دامنگیر مسلمانان شده و با نابودی آن، اسلام به اصل خود که دعوت بشر به امر الهی است برمیگردد».
♦️اما نزاع مرسی و اسد، تنها گرفتاری رییسجمهور ناکام اخوانی نبود. رگههای ضد شیعی که از دیرباز در بخشهایی از اخوان وجود داشت، دامنگیر دولت مرسی هم شد و او نتوانست میان اختلافات سیاسی خود با ایران، سوریه و حزبالله لبنان و تمایلات ضد شیعی برخی حامیان خود از یک سو، و رعایت قواعد یک حکومت دموکراتیک از سوی دیگر توازن برقرار کند. بهویژه آنکه بخشی از نیروهای اخوان به القاعده پیوستهاند و ایمن الظواهری؛ رهبر کنونی القاعده نیز از اعضای قدیمی اخوان است. آخرین هفتههای حکومت وی به صحنه نزاع خونین میان شیعه و سنی بدل شده بود و مرسی با حملات آتشین علیه بشار اسد و حزبالله، بر این نزاع میافزود و حاشیهسازیها افزایش مییافت. مشابه همین بلا بر سر اسلامگرایان متأثر از اخوان در الجزایر آمد و سال1991 با وجود پیروزی در انتخابات، به دست ارتشیها به حاشیه رفتند و سرکوب شدند.
♦️اکنون اخوانالمسلمین طی سالهای اخیر دو ضربه مهم را متحمل شده: سقوط و مرگ مرسی به عنوان سمبل سیاسی، رسوایی اخلاقی پروفسور طارق رمضان؛ نوه مؤسس اخوان و اسلامشناس برجسته مقیم اروپا به عنوان نماد فکری نسل جدید اخوان.
♦️اخوان نشان داده که توانایی بازتولید و بازسازی خود را دارد، اما اکنون دو نتیجه مهم این بازسازی، عملا از صحنه حذف شدهاند و حکومت فعلی مصر نیز بیسابقهترین سرکوبها را علیه اخوان اعمال میکند. به نظر میرسد اخوان راه دشوارتری در پیش دارد.
-به نقل از راوینیوز
#اخوان_المسلمین
#مصر
#اسلام_سیاسی
#انقلاب_اسلامی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
🔹به بهانه تأکید مقام معظم رهبری بر مسئله مهاجرت نخبگان
💠مهاجرت؛ عوامل و زمینه ها، عوارض و تبعات
🔸بخش اول: عوامل و زمینه های فرهنگی وقوع مهاجرت
🖊محمد وکیلی
✅مقدمه: #مهاجرت طی سالهای اخیر به واقعیتی ناراحت کننده برای #جامعه#ایرانی تبدیل شده است. واقعیتی که بخش مهمی از مسائل و مشکلات را می توان با این موضوع مرتبط دانست. لذا ضروری است مورد توجه جدی تر سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران قرار گیرد. مفهوم "مهاجرت" مفهومی نسبی است و می تواند مهاجرت شهری از شهری به شهر دیگر، از منطقه ای به منطقه دیگر، از کشوری به کشور دیگر و حتی از یک محیط فرهنگی به محیط فرهنگی دیگر مثل مهاجرت از #حوزه به #دانشگاه و یا بلعکس را شامل شود.
پدیده مهاجرت پدیده ای تک عاملی نیست و به مجموعه ای از عوامل روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وابسته است، که مهمترینِ این عوامل فرهنگی و اجتماعی این پدیده را می توان به شرح زیر برشمرد:
🔸1. #افق#روشن: نداشتن افق روشن در کوتاه مدت و میان مدت، از مهمترین عوامل تأثیرگذار در ماندن یا رفتن افراد یک جامعه است. در ترسیم این افق روشن و انتقال آن به جامعه و یا زدون آن سیاستگذاری های حاکمیتی، نقش مهمی دارد. داشتن و یا نداشتن این افق روشن، انگیزه اصلی بسیاری از کنشها و رفتارهای انسانی از جمله تحصیل، کار و تلاش، تشکیل خانواده، #فرزندآوری و نیز مهاجرت است.
🔸2. #امکان_پیشبینی وضعیت جامعه: #برنامهریزی تنها زمانی ممکن می شود که امکان پیشبینی وجود داشته باشد. با برنامهریزی، امکان رویت #افق آینده جامعه فراهم می شود. بدون پیشبینی و بدون برنامهریزی، جامعه دچار #ناپیدایی_افق و #گمگشتگی هویتی خواهد شد. وضعیت و موقعیت #ناافقی، وضعیتی ترسناک و اضطرابزایی است که انسانها ترجیح میدهند خودشان را در چنین موقعیتی قرار ندهند و از آن بگریزند.
🔸3. #احساس_نبود_امکانات: بین نبود امکانات با احساس نبود امکانات باید تفکیک قائل شد. اولی یک شاخص مادی و ملموس است و دومی یک شاخص روانی. این احساس، گاهی با بیان ها و تحلیلهای منفی به جامعه تزریق می گردد و گاهی با نوع عملکرد مسئولان و مدیران جامعه. احساس خفگان اجتماعی و یا تنگی فضای جامعه را نیز می توان نوع دیگری از این احساس برشمرد. هرچند ممکن است در واقع وضعیت آزادی های مدنی و اجتماعی، وضعیت بغرنجی نداشته باشد و یا در جوامع دیگر وضعیت بهتر از اینجا نباشد، اما احساس، همیشه تابع واقعیت ها نیست و ممکن است بر خلاف واقعیت ها، چنین احساسهایی به حدی آزاردهنده باشد که فرد را مجبور نماید برای تغییر وضعیت خود اقدام به مهاجرت نماید.
🔸4.بسته بودن #چرخه_مدیریت و حاکمیت نظام ارتباطی و فامیلی: رفتار حاکمان و مدیران جامعه، به ویژه در انتصابات و فراهم کردن موقعیت های شغلی برای اطرافیان خود می تواند این پیام را به جامعه منتقل کند که تلاش و کوشش چقدر می تواند در دستیابی به #موقعیتهای_شغلی موثر باشد. از همین جاست که یک #انتصاب_فامیلی، هر چند ممکن است ذاتا فاقد اشکال باشد اما به دلیل انتقال چنین پیامی به جامعه، و ایجاد احساس تبعیض در تقسیم موقعیت ها و فرصتها می تواند #فاجعه به بار بیاورد و بخش قابل توجهی از افراد جامعه را از داشتن چنین امیدواری و افق روشنی محروم کند.
🔸5.تغییر #اولویتهای_زندگی و #الگوهای_مطلوب: انسان ذاتا موجودی مختار و صاحب اراده است و تحت شرایط، موقعیت و نیز آموزشها، مدام اولویت های زندگی خود را مورد بازبینی قرار داده و وضعیت مطلوب خود را ترسیم می کند. اینکه اولویت های زندگی افراد و نیز الگوهای مطلوب آنها چیست، نقشی تعیین کننده در انتخاب محل زندگی افراد دارد.
🔸6. در کنار عوامل فوق که بیشتر جنبه روانی و احساسی دارند، می توان به عواملی چون عدم ارتباط بین نظام علمی و نظام تولید و اشتغال، آسان شدن زمینه جابجایی و تغییر مکان سکونت به مدد تسهیل حمل و نقل و دهها عامل دیگر اشاره کرد.
🔸7. #رسانه: رسانه در میان عوامل مهاجرت شاید مهمترین نقش و جایگاه را داشته باشد چرا که تمام عوامل فوق به نوعی به رسانه برمی گردد و توسط رسانه یا تشدید می شوند و یا تلطیف می گردند. رسانه در ترسیم افق روشن یا تاریک برای یک جامعه، و یا انتقال افقهای ترسیم شده به جامعه، احساس خفگان یا آزادی، احساس عدالت یا تبعیض، ترسیم اولویت ها و الگوهای مطلوب جامعه نقشی محوری دارد. امروزه شاهد هستیم که رسانه های بیگانه در مواجهه با #انقلاب_اسلامی، بیشترین تلاش خود را بر همین مقوله قرار داده اند تا با القای خفقان، القای آینده و افق تاریک و نیز ترسیم چهرهای باثبات، روشن و مطلوب از غرب، #سرمایههای_اجتماعی جامعه ایرانی را به یغما ببرند.
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha