💠روحانیت؛ معترض یا منتقد
🖊حجت الاسلام محمدکاظم حقانی فضل
◀️نظام جمهوری اسلامی از روز نخست، منتقدین و بلکه مخالفینی در حوزههای علمیه داشت. این گروه به علت کمی عِدّه و عُدّه و نداشتن رسانه، و از سوی دیگر هواداران بسیار زیاد انقلاب و نظام و از همه مهمتر نداشتن تئوری قابل دفاع در عرصه سیاست و اجتماع قابل اعتنا نبودند. با تغییرات ایجادشده در سطح حاکمیت، بهویژه در دوران دوم ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی، اقلیتی از حوزویان انتقادهایی (بخوانید اعتراضهایی) به برخی سیاستهای دولت را روا دانستند. با ظهور دولت اصلاحات مخالفتها با سیاستهای دولت بیشتر و فراگیرتر شد. اختلاف درباره دولت (عمدتاً سیاستهای فرهنگی و سیاسی) در نهاد روحانیت نهادینه شد و این اختلاف نظر در دولتهای بعدی هم ادامه پیدا کرد.
◀️اما آنچه این روزها مشاهده میشود فراتر از اعتراض به دولت است؛ اعتراضها از قوه قضائیه و مجلس عبور کرده و وارد دایرهای مبهم و بدون مخاطب شده است. از طلاب مبتدی تا علمای بزرگ اعتراض به بانکها و اوضاع اقتصادی را پیش گرفتهاند. این اعتراضها دیگر غر زدن تنها نیست و منجر به شکلگیری تجمع و امضای طومار و راهپیمایی شده است. گویا گروهی از روحانیان میخواهند همراه مردم باشند. و چون مشکل مردم فقط با دولت فعلی نیست این گروه از حوزویان نیز به جای شخص یا گروه یا دستگاهی خاص، برخی مفاهیم را معیار قرار دادهاند؛ بیکفایتی، اشرافیگری، فامیلبازی، فساد و چند عنوان دیگر که قابلیت تطبیق بر هر دولت و دستگاه و جناحی را دارد. این ابهام باعث میشود که همه عملکرد گذشته نظام جمهوری اسلامی در معرض اعتراض قرار گیرد.
◀️از نقد تا اعتراض فاصله فراوانی هست. اعتراض یعنی بیان مشکل. گرانی هست! بیکاری هست! اعتیاد گسترش یافته! طلاق زیاد شده! مردم دیگر تحمل ندارند! گفتن این جملات از هر کسی برمیآید. هر روز هم اینها را میشنویم. ولی نقد عبارت است از بیان مشکل، بیان ریشههای مشکل، مشخصکردن سهم هر عامل (اینجا دستگاههای تقنینی و اجرایی نظام) در ایجاد مشکل، تبیین اجتنابپذیر بودن مشکل و احتمالاً ارائه راه حل جایگزین. در واقع نقد آن است که بگوییم وضعیت فعلی دقیقاً نتیجه کدام سیاست است. اگر دلار گران شده و اگر تورم هست، نتیجه کدام برنامه دولت است؟ اگر خانواده سست شده است نتیجه کدام سیاست فرهنگی سالهای گذشته است؟ گام دوم در نقد آن است که روشن شود آیا دستگاههای تقنینی و اجرایی نظام راه دیگری هم داشتهاند یا اینکه تنها راه منحصر همان بوده که اجرا شده است؟ منتقد باید تبیین کند که کدام سیاست و برنامه اگر اجرا میشد امروز نتیجه بهتری میگرفتیم و اوضاع متفاوت بود؟ آیا دستگاههای تقنینی و اجرایی نظام امکان اجرای سیاست دوم را داشتند یا تنها راهشان همانی بود که رفتهاند؟ مشکلاتی که در اوضاع فعلی با آن روبهرو هستیم، نتیجه یک روز و دو روز نیست و برآیند اشتباهات متعدد در حوزههای فرهنگ، اقتصاد، سیاست، رسانه و غیره است.
◀️حال باید از روحانیان معترض پرسید که چرا به جای نقد اعتراض میکنید؟ مگر روحانیت قشر تحصیلکرده و حامی نظام جمهوری اسلامی نیست؟ آيا باید فرهیختگان نیز همانند سایر مردم فقط مشکلات را فریاد بزنند؟ آیا مشکلات در چند ماه اخیر ایجاد شدهاند؟ کسی که امروزه نقدی به برنامهها و سیاستهای گذشته دولت یا نظام دارد (نقد به معنای درست آن)، باز هم میتوان از او پرسید که آیا این نقد در هنگام تصویب و اجرای آن سیاست هم بیان شده بود؟ معترضان امروزی در طول سالهای گذشته مشخصاً کدام نقد را به کدام برنامه و سیاست منتشر کردهاند؟ و مشخصاً در همان زمان کدام راه حل جایگزین را ارائه دادهاند؟ قوانین بانکداری سالهاست که اجرا میشود و مستظهر به تصویب چندین فقیه است. آیا در سالهایی که این قوانین تصویب و اجرا میشد، اندیشمندان حوزه علمیه کتاب و مقالهای در نقد نظام بانکداری منتشر کردهاند؟ آیا سیاست اقتصادی و بانکی مشخصی را بهعنوان جایگزین پیشنهاد دادهاند؟ کدام یک از برنامههای فرهنگی کشور زمینهساز وضعیت فعلی فرهنگ کشور است و روحانیان در زمان تصویب و اجرای این قوانین و سیاستها چه نقدی داشتهاند؟
◀️اگر بعد از مرور حوادث ۴۰ ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به این نتیجه برسیم که در موارد فراوانی سیاستهای اجرایی نه تنها نقد نشدهاند، بلکه گاه با حمایتهای جدی حوزویان تصویب و اجرا شدهاند، باید با یادآوری این جمله رهبر معظم انقلاب بگوییم: مخاطب این بایدها خود آقای «روحانی» است! نویسنده این یادداشت چنین احساس میکند که برخی از این اعتراضها تلاشی است برای جدا کردن سهم خود از وضعیت نهچندان قابل دفاع فعلی. لطفاً وقتی بر سر شاخه نشستهاید بُن نبرید.
#یادداشت #نقد #روحانیت #حوزه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت و مسئله ای به نام فساد!
🔴حجت الاسلام دکتر احمد رهدار
◀️روحانیت تاریخی و در عین حال منتسب به یک سری منابع به نام دین است که اگر به آنها رجوع کند منطقا باید در زمینه فساد ورود کند. روحانیت به اندازه کافی تجربه تاریخی برای ورود به این مساله و از سوی دیگر به اندازه کافی میراث تاریخی برای محتوای این گونه موضوعات برای ورود در اختیار دارد.
◀️گاهی اوقات ممکن است از تعداد کمی از روحانیت انتظار داشته باشیم و به لحاظ کیفی از روحانیت خاص مثل مراجع عظام تقلید انتظار داشته باشیم که در مقابل فساد موضع بگیرند اما می بینیم نه آن کمیت، انتظار مردم را برآورده کرده است و نه آن کیفیت و به غلط در مغالطهای نتیجه گرفته میشود که روحانیت در مساله فساد ورود نکرده است.
◀️از حدود ۱۵ الی ۲۰ سال قبل جریانی به نام جریان عدالت خواه شکل گرفته که شما در هیچ شاخهی جریان عدالت خواه نیست که به اندازه کافی طلبههای جوان را نبینید. اما برداشت من این است که روحانیت به دلیل بحث دیگری که دارد در این مساله، شایسته ورود نکرده است. به عنوان مثال در قضیه بانکها و ربا ۶ الی ۷ نفر از مراجع تقلید چندین بار تذکر دادند اما اثری مترتب نشد. بنابراین وقتی دیدند تذکرشان اثری ندارد بخش دیگری از مراجع تقلید و علما احساس کردند که ورودشان تاثیر اجتماعی ندارد. بنابراین در قضیه فساد هم گفتند سنگین تر اینکه ورود نکنیم. این تحلیل البته غلط است یعنی روحانیت به جای اینکه بگوید ما ورود کردیم و تاثیر نداشت باید تحلیل کنند که چرا ورودشان تاثیر نداشت.
◀️من فکر میکنم یکی از دلایلی که این نوع موضع گیریهای روحانیت تاثیر خود را از دست داده است این است که اساسا روحانیت ساختار و نهاد دارای ضمانت اجرا در مسایل کشور را در اختیار ندارد. بخشی از مسوولین که چند بار درگیر فساد شدند و شاهد اعتراض علما و روحانیون بودند به تجربه دریافتند که گویی اعتراض علما و روحانیت ضمانت اجرا ندارد؛ شاید آنها را رسوا کند اما ضمانت اجرا ندارد و به لحاظ حقوقی چیزی متوجه آنها نمیشود و مردم هم کم کم فراموش میکنند.
◀️روحانیت نهاد یا ساختاری که امتداد اجتماعی به مواضعش ببخشد و ضمانت اجرا بر این امتداد اجتماعی تعریف شود در اختیار ندارد. زمانی در همین قضیه برجام علما در مسجد اعظم قم تحصن کردند اما دولت شرایط را به گونهای رقم زد که با ماشین نیروی انتظامی وارد حرم شد و متحصنین را بیرون کردند و آنها را بردند و مردم هم اقدامی نکردند.
◀️واقع قضیه این است که بعضی از منسوبین به آقایان روحانی و احیانا علما به نوعی در ایجاد فساد دست دارند. من قاضی نیستم اما به گوش ما هم میرسد که آقازاده فلان شخص یا منسوبین او در فلان کارخانه دستی دارند و جرمشان محرز شده است. وجود چنین افرادی اطراف روحانیون و علما مانع از این می شود که یک عالم دین به صورت قاطع و دارای پشتوانه اجتماعی وارد صحنه شده و فریاد بزند و من فکر میکنم مطالبات مردم از علما راجع به طرد این افراد در ایجاد انگیزه و ورود آنها به صحنه موثر است. در این قضیه محرز است که حق با مردم است چون حقشان ضایع شده است، فسادی انجام شده و احساس تبعیض صورت گرفته است. پس علما و روحانیت باید در کنار مردم قرار بگیرند که در غیر اینصورت اگر به واقع هم متهم نباشند، متهم میشوند. من احساس میکنم که مطالبه گری، حق مردم است و مردم باید به شکل قانونی به مطالبه خود ادامه دهند.
◀️فساد معمولا توسط آنهایی که در رأس هستند صورت نمیگیرد. با کمال تاسف ساختارهای قانونی کشور ما به گونهای است که به لحاظ اجرایی از قضا مدیران میانی هستند که دستشان باز است نه مدیران ارشد. اغلب آنهایی که در رأس حکومت قرار دارند درگیر جلسات فشرده هستند و دزدیها عمدتا توسط لایه معاونین به پایین صورت میگیرد البته منظورم این نیست که در رأس، هیچ اتفاقی نمی افتد. آقایان روحانی که مسوولیت گرفتند و در رأس حکومت هستند حتما باید این نکته را توجه داشته باشند که حساسیت راجع به آنها بیشتر است و مردم انتظارات بیشتری از آنها دارند و ممکن است فساد اندک اطرافیان و منسوبین آنها به دلیل همین حساسیت در افکار عمومی چند برابر شود.
◀️متاسفانه در این رابطه دستگاه قضای ما قاطع عمل نکرد و مردم از عملکرد دستگاه قضا رضایت کافی ندارند البته این نارضایتی ضرورتا به این علت نیست که در رأس دستگاه قضا یک روحانی حضور دارد و منسوبین آن در چرخه فساد هستند؛ بلکه مردم انتظار دارند مشکل دستگاه قضا حل شود و قوه قضاییه حسب نامهای که به مقام رهبری نوشتند و پاسخی که از ایشان دریافت کردند سریع و قاطعانه عمل کنند. این مقدار انتظارات مردم را از علما نمیشود نادیده گرفت و به نظر میرسد انتظار بجایی است.(به نقل از شفقنا)
#گفتگو #روحانیت #حوزه #جامعه #فساد
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠درد بیمعنایی طلبه و دانشجو ندارد.
🖊استاد مهراب صادقنیا
◀️سال نخست دانشجویی پسرم، هفت مورد اقدام به خودکشی در دانشگاه آنها اعلام شد که برخی از آنها متأسفانه به مرگ انجامید. مثل هر پدری نگران شدم، شال و کلاه کردم و به دانشگاهشان رفتم. نمایندهی رهبری در آن دانشگاه از دانشجویان قدیمی من بود؛ مردی نیکنفس و پر تکاپو. من را به دفترش دعوت کرد و دلیل حضورم در دانشگاه را پرسید. وقتی ماجرا را گفتم، سری به تأسف تکان داد و گفت: “بله! شوربختانه مواردی گزارش شده است و ما برای چارهجویی بنا داریم از برخی طلبهها بخواهیم که به دانشگاه ما بیایند و با دانشجویان ارتباط بیشتری بگیرند. خیلی متوجّه نشدم چه رابطهای بین طلبهها و بازدارندگی از خودکشی هست؛ احتمالاً ایشان فکر میکردند خودکشی یک پدیدهی دانشجویی است.
◀️دیروز شنیدم که ” احسان افشارکاظمی”، طلبهی مشهدی خوشفکر، پر مطالعه، و اهل فلسفه و ادبیات و البته کمی منتقد، جان خودش را گرفته است. احسان در یکی از یادداشتهای آخرش نوشته است: ” از دنیا چه توقّعی داریم؟ در پس آن چه معنایی میبینیم؟” حالا که او نماندن را برگزیده است، این یادداشت را جوری دیگر میتوان فهمید. یادداشت احسان من را یاد دهها و صدها طلبه و دانشجویی میاندازد که همواره از من و خودشان میپرسند: ” زندگی چه معنایی دارد؟”
◀️از شمار کسانی که پس از طرح این سؤال، کاری را انجام میدهند که احسان انجام داد بیخبرم شاید هم آماری محرمانه و سرّی مگو است؛ ولی این سؤال و فراوانی پرسشکنندگانش نگرانکننده است. طلبه، دانشجو و غیر آنها هم نمیشناسد، نرخ آدمهایی که فکر میکنند زندگیشان از معنا تهی است، زیاد شده است. آدمهایی که فکر میکنند هیچ رشتهای، هرچند باریک، آنان را به زندگی پیوند نمیدهد.
◀️معنای زندگی، یعنی همان رشتههای باریکی که ما را به بودن پیوند میدهند، امور ثابت و همهگانیای نیستند. هر کس در هر لحظه به چیزی دلخوش است و زندگیاش معنا میگیرد. دقیقاً مثل بازی شطرنج. پرسش از بهترین حرکت در این بازی منطقی نیست، چون بهترین حرکت در هر لحظه متفاوت از لحظهی دیگر است. تلاش برای معرفی یک چیز به مثابه معنای زندگی برای همهی افراد در همهی حالتها تلاش ناموفّقی است.
#یادداشت
#حوزه
#دانشگاه
#نقد
#فرهنگ
#هویت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠دغدغه های مرجعیت؛ از ظرفیت حوزه های علمیه خواهران تا استقلال حوزه ها
🔴حضرت آیت الله مکارم شیرازی (در چهاردهمین اجلاسیه مدیران حوزه علمیه خواهران):
◀️یکی از برکات انقلاب اسلامی تشکیل حوزه های علمیه خواهران است یعنی خواهران وارد مسؤولیت های سنگین علمی و تربیتی شده اند و به دلیل آمادگی جامعه، به سرعت گسترش پیدا کرد و در بسیاری از موارد از حوزه علمیه برادران پیشی گرفته است. البته برخی از متحجران، خواهران را از این گونه فعالیت ها نفی می کردند یعنی می خواستند آنها را از فعالیت های اجتماعی و تعلیم و تربیت حذف کنند اما به شکر خدا نظام جمهوری اسلامی آن متحجران را عقب زد و آنچه را که امروزه می بیند به وجود آمد.
◀️اگر بخواهیم در سایه قرآن حرکت کنیم، باید بدانیم که بانوان نیز می توانند در همان مسیری که مردان گام برمیدارند، حرکت کنند و وظیفه مادری هرگز مانع فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بانوان نیست.
◀️مدیریت، مهمترین مسأله در انجام فعالیتها و برنامههای مختلف است و چنانچه رهبر معظم انقلاب نیز بیان کردند مشکلات جامعه اعم از سیاسی، اعتقادی و اجتماعی به مدیریت بر می گردد؛ در مسأله تربیت و تعلیم و آموزش خواهران نیز مدیریت حرف اول را می زند. مدیریت باید جامع باشد و مدیر نیز باید آموزش های لازم مدیریتی را بگذراند زیرا همان گونه که مدیران مدارس گروههای زیر دست خود را آموزش میدهند، خودشان نیز باید مدیریت را آموزش ببینند تا بتوانند مشکلات را برطرف کنند، به عنوان مثال کشورهای آلمان و ژاپن در جنگ جهانی دوم نابود شدند اما به دلیل این که مدیر داشتند، جامعه را از نو ساختند و در حال حاضر در زمینههای اقتصادی پیش رو هستند و این از مسائلی است که باید به آن توجه داشته باشیم.
◀️امروزه برای تبلیغ دین اسلام آزادی وجود دارد و دنیا نیز تشنه معنویت است و از مادی گری خسته شده و به دنبال مکتب است که بسیاری به اسلام و در میان مذاهب اسلامی به مکتب اهل بیت رو آورده اند؛ مکتب اهل بیت با سایر مکاتب اسلامی تفاوت هایی دارد از که از آن جمله می توان به حجیت عقل اشاره کرد زیرا اهل سنت حجیت عقل را منکر می شوند. ما باید از این فرصت برای تبلیغ مکتب اهل بیت استفاده کنیم زیرا آمادگی لازم برای پذیرش آن در جامعه وجود دارد که اگر از این فرصت استفاده لازم را نبریم مسؤولیت خواهیم داشت.
◀️خواهران در زمینه تربیت فرزندان امتیازی نسبت به برادران دارند و بدون تردید اگر شیر صالحه به فرزند داده شود، فرزند نیز صالح میشود و همین مسأله نشان دهنده نقش بانوان در تربیت فرزندان است؛ همچنین در دوران کودکی، فرزندان به مادران وابسته هستند و مادران میتوانند در این زمان و دوران تاثیرگذاری زیادی در فرزندان داشته باشند.
◀️فعالیتهای حوزههای علمیه خواهران و برادران باید هماهنگ باشد زیرا دوگانگی میان حوزه های علمیه موجب تحقیر می شود بنابراین باید یک اصول در حوزههای علمیه خواهران و برادران حاکم باشد گرچه مدیران این دو مرکز مدیریت باید جدا گانه باشند.
◀️حوزه علمیه نباید وابستگی مالی به دولت ها داشته باشد و باید در این زمینه منابع مالی ایجاد شود به گونه ای که نیازی به دولت نباشد به ویژه در شرایط امروزی که دولت فعلی نسبت به مسائل حوزوی و تربیتهای دینی دلسوز نیست و حتی در برخی موارد بیتفاوت است و باوجود این مشکل، وابستگی اثرات منفی زیادی خواهد داشت و امیدوارم روزی فرا برسد که حوزههای علمیه کاملا مستقل باشند. همین استقلال تفاوت اصلی حوزههای علمیه شیعه با اهل سنت است زیرا مدیر الازهر مصر که بزرگ ترین حوزه علمیه اهل سنت است را دولت انتخاب می کند و حقوقش را نیز دولت می پردازد؛ آیا چنین حوزه ای می تواند حکومت اسلامی ایجاد کند؟
◀️در حوزههای علمیه باید به آموزشهای اجتماعی و سیاسی توجه ویژه داشته باشیم زیرا در غیر این صورت افرادی دیگر در حوزه علمیه نفوذ خواهند کرد؛ مبادا از امور سیاسی و اجتماعی غافل شویم و افرادی بر سر کار آیند که ارتباطی با انقلاب ندارند.
#حوزه
#روحانیت
#مرجعیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠بیانیه آیتالله رشّاد درباره شیوع ویروس کرونا و مسئولیت روحانیت و مومنین در شرایط فعلی
⭕️بخشی از این بیانیه که به موضوع #طب_اسلامی پرداخته شده:
🔸مردم فهیم و مؤمن میهن عزیز، رعایت دقت را در جهت رعایت بهداشت و سلامت خود و دیگران اعمال فرمایند. به حکم فرمان قرآنی: « لاتُلقُوا اَنفُسَکُم اِلی التَهلُکه»، و به مقتضای قاعدهی «وجوب دفع ضرر محتمل»، بطور جدی نسبت به رعایت توصیههای مبادی امور اهتمام کنند. عدم رعایت توصیه و تجویز کارشناسان معصیت است. تشخیص کارشناسان صالح بی غرض مانند فتوای فقیهان صاحب صلاحیت لازم الاتباع است؛ مبانی و ادلّهی فطری، عقلی و عقلایی که وجوب تقلید از مجتهد را به عنوان متخصص در احکام شرع واجب شرعی میکند، عمدتا همان مبانی، التزام به نظر متخصصان و کارشناسان امور مربوط را لازم الاتباع و واجب میدارد.
🔸تجویزهای غیرموثق و غیرعلمی (مانند تجویز دارو و درمان، به استناد روایاتی که به لحاظ سند و دلالت مخدوش است، یا به اتکای نظرات عامیانه و غیرعالمانه) در صورت ایجاد خسارت و ایجاب ضرر موجب ضَمان است. و اگر باعث تحمیل هزینه بر افراد شود، تجویز کننده مدیون است. و هرگاه چنین دستورها و معالجاتی منجر به نقص عضو بیمار گردد حسب مورد و شروط، مستلزم دیه یا قصاص خواهد بود، اگر فردی بر اثر چنین تجویزی فوت کند موجب دیه بر تجویز کننده است، و در صورتی که خطر فوت بر اثر تجویز و معالجهی غیرمجاز، عقلاً و عرفاً قابل پیش بینی بوده، و تجویز کننده عالماً و عامداً اقدام به تجویز کرده باشد، و استناد حادثه به فعل او احراز شود، در حکم قتل عمد خواهد بود.
🔸در این احوال و ایام، گاه گفتارها و رفتارهای ناسفته و نسنجیدهای از سوی برخی افراد خامسر و خامسرا، به نام دین و شریعت (و متاسفانه گاه با ظاهر و زیّ دینی) و احیانا به عنوان طب سنتی و اسلامی نسبت به امور بهداشتی و درمانی و مسائل علمی و امور بدیهی عقلی صادر می شود، که بهانه به دست معاندان میدهد، سخنانی که مایهی خدشه بر عقائد دینی، وهن مذهب اهل بیت (سلام الله علیهم) و هتک حرمت حوزه و روحانیت میشود. اینجانب: اولا از این کسان ناصحانه تقاضا میکنم از چنین رفتارهای خسارتبار دست بردارند، و ثانیاً از میادی امور از جمله دستگاه قضا به عنوان مدعی العموم (المدعی العام) و مسؤول صیانت از حدود الاهی و حفاظت از حقوق مردم استدعا میکنم: به حکم شرع و قانون، با این افراد و عناصر جاهل و جاه طلب برخورد کنند. این افراد با مواضع و مطالب ضدعلمی و خلاف بدیهی خود، به دوگانهسازیهای کاذب، از جمله تقابل علم و دین دامن میزنند که جفای آشکار در حق هر دو عنصر مقدس و الاهی است. اسلام، تواما دین فطرت، وحی، عقل و علم است، و به مقتضای «قاعدهی ملازمه» حکم شرع حکم عقل است و حکم عقل حکم شرع است.
#روحانیت
#حوزه
#کرونا
#طب_اسلامی
-متن کامل: rashad.ir/2020/03/02
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
🔹به بهانه تأکید مقام معظم رهبری بر مسئله مهاجرت نخبگان
💠مهاجرت؛ عوامل و زمینه ها، عوارض و تبعات
🔸بخش اول: عوامل و زمینه های فرهنگی وقوع مهاجرت
🖊محمد وکیلی
✅مقدمه: #مهاجرت طی سالهای اخیر به واقعیتی ناراحت کننده برای #جامعه#ایرانی تبدیل شده است. واقعیتی که بخش مهمی از مسائل و مشکلات را می توان با این موضوع مرتبط دانست. لذا ضروری است مورد توجه جدی تر سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران قرار گیرد. مفهوم "مهاجرت" مفهومی نسبی است و می تواند مهاجرت شهری از شهری به شهر دیگر، از منطقه ای به منطقه دیگر، از کشوری به کشور دیگر و حتی از یک محیط فرهنگی به محیط فرهنگی دیگر مثل مهاجرت از #حوزه به #دانشگاه و یا بلعکس را شامل شود.
پدیده مهاجرت پدیده ای تک عاملی نیست و به مجموعه ای از عوامل روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وابسته است، که مهمترینِ این عوامل فرهنگی و اجتماعی این پدیده را می توان به شرح زیر برشمرد:
🔸1. #افق#روشن: نداشتن افق روشن در کوتاه مدت و میان مدت، از مهمترین عوامل تأثیرگذار در ماندن یا رفتن افراد یک جامعه است. در ترسیم این افق روشن و انتقال آن به جامعه و یا زدون آن سیاستگذاری های حاکمیتی، نقش مهمی دارد. داشتن و یا نداشتن این افق روشن، انگیزه اصلی بسیاری از کنشها و رفتارهای انسانی از جمله تحصیل، کار و تلاش، تشکیل خانواده، #فرزندآوری و نیز مهاجرت است.
🔸2. #امکان_پیشبینی وضعیت جامعه: #برنامهریزی تنها زمانی ممکن می شود که امکان پیشبینی وجود داشته باشد. با برنامهریزی، امکان رویت #افق آینده جامعه فراهم می شود. بدون پیشبینی و بدون برنامهریزی، جامعه دچار #ناپیدایی_افق و #گمگشتگی هویتی خواهد شد. وضعیت و موقعیت #ناافقی، وضعیتی ترسناک و اضطرابزایی است که انسانها ترجیح میدهند خودشان را در چنین موقعیتی قرار ندهند و از آن بگریزند.
🔸3. #احساس_نبود_امکانات: بین نبود امکانات با احساس نبود امکانات باید تفکیک قائل شد. اولی یک شاخص مادی و ملموس است و دومی یک شاخص روانی. این احساس، گاهی با بیان ها و تحلیلهای منفی به جامعه تزریق می گردد و گاهی با نوع عملکرد مسئولان و مدیران جامعه. احساس خفگان اجتماعی و یا تنگی فضای جامعه را نیز می توان نوع دیگری از این احساس برشمرد. هرچند ممکن است در واقع وضعیت آزادی های مدنی و اجتماعی، وضعیت بغرنجی نداشته باشد و یا در جوامع دیگر وضعیت بهتر از اینجا نباشد، اما احساس، همیشه تابع واقعیت ها نیست و ممکن است بر خلاف واقعیت ها، چنین احساسهایی به حدی آزاردهنده باشد که فرد را مجبور نماید برای تغییر وضعیت خود اقدام به مهاجرت نماید.
🔸4.بسته بودن #چرخه_مدیریت و حاکمیت نظام ارتباطی و فامیلی: رفتار حاکمان و مدیران جامعه، به ویژه در انتصابات و فراهم کردن موقعیت های شغلی برای اطرافیان خود می تواند این پیام را به جامعه منتقل کند که تلاش و کوشش چقدر می تواند در دستیابی به #موقعیتهای_شغلی موثر باشد. از همین جاست که یک #انتصاب_فامیلی، هر چند ممکن است ذاتا فاقد اشکال باشد اما به دلیل انتقال چنین پیامی به جامعه، و ایجاد احساس تبعیض در تقسیم موقعیت ها و فرصتها می تواند #فاجعه به بار بیاورد و بخش قابل توجهی از افراد جامعه را از داشتن چنین امیدواری و افق روشنی محروم کند.
🔸5.تغییر #اولویتهای_زندگی و #الگوهای_مطلوب: انسان ذاتا موجودی مختار و صاحب اراده است و تحت شرایط، موقعیت و نیز آموزشها، مدام اولویت های زندگی خود را مورد بازبینی قرار داده و وضعیت مطلوب خود را ترسیم می کند. اینکه اولویت های زندگی افراد و نیز الگوهای مطلوب آنها چیست، نقشی تعیین کننده در انتخاب محل زندگی افراد دارد.
🔸6. در کنار عوامل فوق که بیشتر جنبه روانی و احساسی دارند، می توان به عواملی چون عدم ارتباط بین نظام علمی و نظام تولید و اشتغال، آسان شدن زمینه جابجایی و تغییر مکان سکونت به مدد تسهیل حمل و نقل و دهها عامل دیگر اشاره کرد.
🔸7. #رسانه: رسانه در میان عوامل مهاجرت شاید مهمترین نقش و جایگاه را داشته باشد چرا که تمام عوامل فوق به نوعی به رسانه برمی گردد و توسط رسانه یا تشدید می شوند و یا تلطیف می گردند. رسانه در ترسیم افق روشن یا تاریک برای یک جامعه، و یا انتقال افقهای ترسیم شده به جامعه، احساس خفگان یا آزادی، احساس عدالت یا تبعیض، ترسیم اولویت ها و الگوهای مطلوب جامعه نقشی محوری دارد. امروزه شاهد هستیم که رسانه های بیگانه در مواجهه با #انقلاب_اسلامی، بیشترین تلاش خود را بر همین مقوله قرار داده اند تا با القای خفقان، القای آینده و افق تاریک و نیز ترسیم چهرهای باثبات، روشن و مطلوب از غرب، #سرمایههای_اجتماعی جامعه ایرانی را به یغما ببرند.
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha