💠درد بیمعنایی طلبه و دانشجو ندارد.
🖊استاد مهراب صادقنیا
◀️سال نخست دانشجویی پسرم، هفت مورد اقدام به خودکشی در دانشگاه آنها اعلام شد که برخی از آنها متأسفانه به مرگ انجامید. مثل هر پدری نگران شدم، شال و کلاه کردم و به دانشگاهشان رفتم. نمایندهی رهبری در آن دانشگاه از دانشجویان قدیمی من بود؛ مردی نیکنفس و پر تکاپو. من را به دفترش دعوت کرد و دلیل حضورم در دانشگاه را پرسید. وقتی ماجرا را گفتم، سری به تأسف تکان داد و گفت: “بله! شوربختانه مواردی گزارش شده است و ما برای چارهجویی بنا داریم از برخی طلبهها بخواهیم که به دانشگاه ما بیایند و با دانشجویان ارتباط بیشتری بگیرند. خیلی متوجّه نشدم چه رابطهای بین طلبهها و بازدارندگی از خودکشی هست؛ احتمالاً ایشان فکر میکردند خودکشی یک پدیدهی دانشجویی است.
◀️دیروز شنیدم که ” احسان افشارکاظمی”، طلبهی مشهدی خوشفکر، پر مطالعه، و اهل فلسفه و ادبیات و البته کمی منتقد، جان خودش را گرفته است. احسان در یکی از یادداشتهای آخرش نوشته است: ” از دنیا چه توقّعی داریم؟ در پس آن چه معنایی میبینیم؟” حالا که او نماندن را برگزیده است، این یادداشت را جوری دیگر میتوان فهمید. یادداشت احسان من را یاد دهها و صدها طلبه و دانشجویی میاندازد که همواره از من و خودشان میپرسند: ” زندگی چه معنایی دارد؟”
◀️از شمار کسانی که پس از طرح این سؤال، کاری را انجام میدهند که احسان انجام داد بیخبرم شاید هم آماری محرمانه و سرّی مگو است؛ ولی این سؤال و فراوانی پرسشکنندگانش نگرانکننده است. طلبه، دانشجو و غیر آنها هم نمیشناسد، نرخ آدمهایی که فکر میکنند زندگیشان از معنا تهی است، زیاد شده است. آدمهایی که فکر میکنند هیچ رشتهای، هرچند باریک، آنان را به زندگی پیوند نمیدهد.
◀️معنای زندگی، یعنی همان رشتههای باریکی که ما را به بودن پیوند میدهند، امور ثابت و همهگانیای نیستند. هر کس در هر لحظه به چیزی دلخوش است و زندگیاش معنا میگیرد. دقیقاً مثل بازی شطرنج. پرسش از بهترین حرکت در این بازی منطقی نیست، چون بهترین حرکت در هر لحظه متفاوت از لحظهی دیگر است. تلاش برای معرفی یک چیز به مثابه معنای زندگی برای همهی افراد در همهی حالتها تلاش ناموفّقی است.
#یادداشت
#حوزه
#دانشگاه
#نقد
#فرهنگ
#هویت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغههای حوزوی
💠ما « تنهای انبوه» هستیم! 🖋فردین عدالتخواه(جامعه شناس) ⬅️نه اینکه آدم بدبینی باشم یا دچار تکنوفوبی
💠الله، علی(ع)، آقاجون! : ما و قصه عکسهایمان!
🖋دکتر فردین علیخواه(جامعهشناس)
⬅️سرگذشت ما و عکسهایمان سرگذشت جالبی دارد. چند دهه قبل در خانهها عموماً سه قابِ عکس در طاقچه اتاق نشیمن قرار داشت: الله، علی (ع) ؛ آقاجون! در جامعه مردسالار تنها عکس پدر خانواده میتوانست در طاقچه قرار گیرد و بعد از الله و علی(ع)، از آن بالا به ما نگاه کند. با گذشت زمان و وقتیکه زیارت، خانوادگی شد بهتدریج عکسهای خانوادگی هم روی دیوارها و در طاقچهها جا باز کردند؛ همان عکسهایی که اعضای خانواده بدون هیچ لبخندی، دست بر سینه در کنار آرامگاه امام رضا (ع) ایستاده بودند. در این عکسها هم غالباً پدر خانواده در مرکز عکس قرار داشت.
⬅️با تغییر جامعه و گسترش مدرنیسم اجتماعی، بهتدریج عکسهای خانوادگی آتلیهای (با محوریت زن و شوهر) روی دیوارها جا باز کردند. زن و شوهرها عکس دونفره میگرفتند، قاب میکردند و به دیوار میچسباندند. عکسها بیشتر شدند و آلبوم وارد خانوادهها شد. معمولاً خانوادهها یک آلبوم عکس داشتند که با عکس عروسی پدر و مادر شروع میشد. وقتی آلبوم را ورق میزدید گویی دارید یک سریال تلویزیونی تماشا میکنید. این آلبوم عکس بود که سرگذشت خانواده را روایت میکرد. آدمها وقتی دلشان میگرفت آلبوم میدیدند و درباره آدمها حرف میزدند. وقتی مهمان میآمد آلبومها آورده میشد، تخمه میشکستند و دور هم عکس میدیدند و خاطرات را مرور میکردند. آدمها برنامهریزی میکردند که فلان روز به آتلیه بروند. برای همین قبل و بعد از عکس گرفتن در آتلیه، خوش بودند. عکس گرفتن به معنای یک روز خوب بود. یکی از خاطرات خوب زندگی هم حرف زدن از فیگورهای عکاسها موقع گرفتن عکس بود.
⬅️دوربینهای شخصی که آمد با آن فیلمهای 12 ، 24 و 36 تایی، دوره انتظار پر شدن حلقه و بردن به عکاسی و گرفتن از عکاسی را با خودش آورد. همه دوربین نداشتند. خیلی اوقات پیش میآمد که آدم ها عکسهایی از خودشان میدیدند که خودشان نداشتند. در مراسمی عکس گرفته بودند و طبیعتاً فقط صاحب دوربین عکسها را داشت. هر خانواده معمولاً یک آلبوم داشت و آدمها با ازدواج میتوانستند آلبوم عکس جداگانهای داشته باشند. داشتن آلبوم عکس به معنای مستقل شدن از خانواده بود.
⬅️دوربینهای دیجیتال که آمد، انقلابی بر پا شد و موبایلهای دوربیندار که آمد انقلابی دیگر! امروزه بااینکه هر کس در ماه شاید صدها عکس بگیرد دیگر آلبومی وجود ندارد. عکسها گرفته میشوند ولی حتی یکبار هم نگاه نمیشوند. عکسها مانند پودر رختشویی فقط مصرف میشوند. همه عجله میکنند تا لحظههایشان را با عکس ثبت کنند ولی چون این جمله باب شده است که « در لحظه زندگی کن » معمولاً به هیچ لحظهای پس از ثبت شدن با عکس، رجوع نمیشود. لحظهها فقط ثبت میشوند! جالب آنکه برخی از آدمها عکسهای قدیمیشان را هم اسکن میکنند تا از بین نرود درحالیکه بهندرت هزاران عکسی را که بهتازگی گرفتهاند، میبینند. فقط عکس روی عکس است که انباشته میشود.
⬅️با تحولات جامعه، عکسهای اقوام و فامیل کمتر و عکس با دوستان بیشتر شده است. دیگر از برخی از فامیل هیچ عکسی نداریم. حتی یک عکس. "عکسهای امام رضایی" کم شده و "عکسهای آنتالیایی" جای آنها را گرفتهاند. دیگر در اتاق نشیمن عکسی دیده نمیشود. عکسهای زنوشوهری به اتاقخواب و عکسهای خانوادگی به روی یخچال منتقل شدهاند. عکس گرفتن بیشتر از عکس دیدن مهم شده است. آدمها دیگر هم خوب عکس میاندازند و هم خوب عکس میگیرند.
⬅️تلفنهای همراهِ دارای دوربینهای قوی دو پیامد داشت: آنهایی که پشت دوربین بودند احساس کردند که استعداد عجیبی در عکاسی دارند و آنهایی هم که جلوی دوربین بودند با دیدن عکس خودشان از زمانه گلایه کردند که چرا هنوز بهعنوان یک مدل کشف نشدهاند. در مقایسه با قدیم، امروزه وقتی عکسی میگیریم اول خودمان را چک میکنیم. عکسهایی را که خوشمان نمیآید فوراً حذف میکنیم. امروزه عکس گرفتن در موقعیت طبیعی باب شده است ولی هیچکس طبیعی عکس نمیگیرد. از کوچک تا بزرگ میدانند که چطور باید عکس بگیرند. همه از نحوه لبخند زدن تا نحوه قرار دادن پاها جلوی دوربین از قبل ممارست کردهاند تا در موقعیت طبیعی مجبور نباشند فیگور عکس گرفتن بگیرند!
به نظر میرسد امروزه دوره عکس گرفتن با دوستان هم در حال سپری شدن است. عکسها تکی شدهاند. خیلی از آدمها فقط از خودشان عکس میگیرند: من چقدر بینظیرم!
🔴قصه را تمام کنم. از لنز دوربینهای قدیم " ما " بیرون میآمد ولی از لنز دوربینهای امروز " من " متولد میشود.
-به نقل از کانال نویسنده
#فرهنگ
#آسیب_شناسی
#جامعه_ایرانی
#هویت
#تکنولوژی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سطوح هویت
(تأملی دوباره در نسبت میان هویت و پدیدههای اجتماعی)
🔹حضور تیم فوتبال جمهوری اسلامي ايران در مسابقات فوتبال جام جهانی قطر، ثمرات زیادی برای آینده ایران داشت که یکی از آنها گفتگو درباب #هویت_ایرانی و نقش فوتبال در هویت یابی انسان ایرانی بود. بخصوص پس از واگذاری نتیجه در مسابقه آخر برخی در این نسبت تردید کردند و به نقد دیدگاههای مدعی نسبت میان هویت و فوتبال پرداختند.
🔸اما نکته مهم در این نقد عدم توجه به سطوح فرهنگ و هویت است و چنین تلقی شده است که هویت فقط یک لایه و سطح دارد و فقط از همان سطح به تحلیل نسبت میان هویت با پدیدههای اجتماعی پرداخته میشود.
🔹در حالی که در یک تحلیل فلسفی - جامعهشناختی برای هویت حداقل سه لایه و سطح متصور است:
۱. لایهی ساخت هویت؛
۲. لایهس ظهورات ارزشی و مولفههای هنجاری هویت؛
۳. لایهی هویتیابی و فهم هویتی از پدیدههای اجتماعی؛
♦️ ۱. لایه ساخت هویت
هویت مانند هر امر انسانی و پدیده اجتماعی، مقولهای ساختنی و اکتسابی است و به مرور زمان توسط نسلهای به هم پیوسته ایجاد میشود و تعین پیدا میکند. آنچه زیر ساخت هویت را تشکیل میدهد و موجب تمایزبخشی به افراد یا جوامع میشد معانی مستقر در جان آدمی و باورهای پذیرفته (ایمان) شده است که شاکلهی شخصیتی افراد و قلمرو وجودی او را میسازد که ثبات شخصیتی و پویایی رفتاری را اقتضا دارد. حکمت و فلسفه، الهیات و جهانبینی تعین بخش به این لایه از هویت افراد و فرهنگ جامعه است.
♦️ ۲. لایهی ظهورات ارزشی و مولفههای هنجاری هویت
پس از شکل گیری شاکله هویت فرد و فرهنگی جامعه، یک سلسله آرمانهای فکری و ارزشهای رفتاری ظاهر میشود که میتواند تعین بخش کنشهای انسان و ساختارهای اجتماعی باشد. اگر این ارزشها به ملکات نفسانی و رویههای جاری و ساری تبدیل شود و بدین طریق هنجارهای اخلاقی و قانونی ساخته میشود. بنابراین هر هویتی نوعی از ارزشها و هنجارهای اخلاقی و رفتاری را اقتضا میکند.
♦️ ۳. لایهی هویتیابی و فهم هویتی از پدیدههای اجتماعی
پس از آنکه شاکلهی شخصیتی شکل گرفت و ارزشها و هنجارهای هویتی آشکار شد انسان جوینده هویت هر پدیده اجتماعی را از این منظر مینگرد و نسبت آن را با هویتها و تمایزهای خود جستجو میکند. انسان هویت یاب، پدیدهها را به دو دسته تقسیم میکند. پدیدههای هویتی و پدیدههای خنثی و غیر هویتی. پدیدههای هویتی، پدیدههایی هستند که از امکانهای مختلف برای هویتیابی و تمایزگذاری برخوردار است و کنشگر از طریق آن میتواند ارزشها و هنجارهای خود را به فعلیت برساند و توانمندیها و تمایزات و برتریهای خود را به رخ دیگران بکشاند.
🔹نکته پایانی
نسبت هویت با پدیدههای اجتماعی همچون فوتبال برای انسان ایرانی در سطح و لایه سوم مطرح میشوند و فوتبال به عنوان یک ظرف دارای امکانهای متنوع برای هویتیابی و تمایزگذاری از اهمیت و اعتبار برخوردار میشود تا انسان ایرانی بتواند بخشی از استعداد و ظرفیت جهانی خود را به رخ جهانیان بکشاند.
#هویت
@daghdagheha