💠 تکامل انسان در عصر غیبت
گزارش نشست علمی مجازی «انسان عصر انتظار»
🔸حجت الاسلام دکتر داود فیرحی:
🔹برداشت من این است که انسان عصر انتظار نه انسان رادیکال و پرخاشگر است و نه در جستجو احکام حداکثری شریعت و نه منزوی و ناامید است.
🔹انسان عصر انتظار انسانی فروتن با امکان سامان حداقلی زندگی است که در این عصر، تساهل و مدارا بر او حاکم است چون دوران حیرت و تقیه است و هرچه قدر تلاش کند گوشه ای از نظم ناتمام خواهد ماند.
🔹انسان شیعه عصر انتظار دنبال تبلیغ کردن گسترده دین خودش نیست بلکه دنبال محاجه با دیگران هم نیست و هرکجا دید که دیگران تحکم می کنند بر اساس اصل تقیه سکوت می کند و آنها را به درک خودشان واگذار میکند.
🔸حجت الاسلام والمسلمین مجتبی کلباسی:
🔹آیات زیادی داریم در مورد ضرورت حرکت و اینکه چرا برای حکومت اسلامی کاری نمی کنید؟ اساسا فلسفه بعثت انبیاء در قرآن «لیقیمَ الناسُ» بوده نه «لیقیموا الناسَ بالقسط» یعنی خود مردم باید چارچوب های عادلانه را قوام ببخشند.
🔹از سوی دیگر مجموعه روایاتی داریم درباره حرکت برای برقراری نظام الهی و حدود؛ ماهیت احکام الهی برای برقراری نظم و عدالت است که اهمیت حکومت در دوره انتظار را برای ما اثبات میکند.
🔹مطابق روایات ما اساسا یک ساعت عدالت برتر از خیرات سالیان است. اگر مجموعه این روایات را ببینید شاید به هزار آدرس و نمونه برخورد می کنیم و نهج البلاغه و روایات کتب اربعه و همچنین مباحث دیگری که هست طبیعتا یک روایتی مثل «فصاحبها طاغوت» نمی تواند نافی باشد و معنای دیگری دارد.
🔸حجت الاسلام دکتر غلامرضا بهروزی لک:
🔹آقای فیرحی دو ضرورت را پذیرفتند، یکی حکومت و دیگری بحث شریعت است؛ بنابراین به نوعی ایشان این مطلب را قبول کردند که حکومت باید اسلامی باشد.
🔹چاره ای جز این نیست که متولی همراه خرد باشد که تضمین کند شریعت خوب اجرا شود و فقدان نظریه فلسفه غیبت می تواند نقص جدی در نظریه انسان عصر انتظار ایجاد کند یعنی باید مشخص باشد که این کلام بر چه نظریه ای استوار شده است.
🔹به طور کلی حرف ما این است که فلسفه انتظار تکلیف عصر غیبت را دارد، یعنی خودگردانی جامعه شیعی با خرد ناقص او همراه با کتاب و سنت و تراث شیعه در کنار لزوم هدایت نائبان که همه ویژگی ها را دارد، می تواند انسان عصر انتظار را تا زمان ظهور مدیریت کند که عبارت دیگر آن نظریه ولایت فقیه است.
🌐 vasael.ir/0004Fw
@daghdagheha
#معرفی_کتاب
💠کتاب ناپایداری تشیع در آندلس
🔸این کتاب که در گروه پژوهشی تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه معارف اسلامی و به قلم دکتر حسین خسروی سامان یافته به همت این دانشگاه و دفتر نشر معارف در ۴۰۵ صفحه و در قطع وزیری منتشر شد.
🔸گروه پژوهشی تاریخ و تمدن دانشگاه معارف اسلامی با اذعان به چنین ضرورتی انتشار کتاب «ناپایداری تشیع در اندلس؛ بازنمایی زمینهها و بسترهای عدم گسترش تشیع در اندلس» را در دستور کار قرار داد.
🔸این کتاب درصدد بازنمود زمینه ها و بسترهای عدم پایداری تشیع در اندلس است. در واقع با مراجعه به قدیمی ترین آثاری که از تاریخ اندلس خبری به دست داده اند انعکاس احترام و علاقه به اهل بیت علیهم السلام در متون ادبی و در مرثیه های حسینی، در سکه ها، معماری، در مسابقه نزاع فرقه ای، در شعائر دینی و اندیشه فلسفی تشیع در این منطقه ظهور و بروز داشته است. اما سوگمندانه فرهنگ اسلامی اندلس پذیرای اندیشههای شیعی نشد و عقاید شیعی در این منطقه رشد نیافت.
🔸نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب داده های جمع آوری شده در این پژوهش نشان می دهد که؛ «تقابل و حساسیت عباسیان با فاطمیان و علویان»، «استفاده ابزاری از آموزه مهدویت»، «مبارزه مرابطون با اندیشه های شیعی»، «سرکوب حرکت ها و قیام های شیعی»، «تقابل امویان با شیعیان» از مهم ترین موانع زمینه ای و اصلی عدم پایداری تشیع در اندلس است.
@r_kh_tarikh
@daghdagheha
📝فرهنگ سازان کجایند!!؟
🔹شیوع کرونا موجی از غافلگیری و وحشت را در جامعه ایران پراکنده ساخت و به تبع آن جامعه نگران از آینده ای نامعلوم، منتظر بود تا نظام اسلامی همانند همیشه مسیری صحیح را برای عبور از بحران طراحی کند.
🔸بدلیل ناشناخته بودن ویروس کووید 19 و شیوع سریع آن بی شک لازم بود سیاست های حفاظتی تا حد اعلای لازم اتخاذ و اجرایی شود لیکن جمهوری اسلامی به درستی تشخیص داد در برخی موارد، تجربه های کشورهای دیگر در ایران کارآمد نخواهد بود همانند سیستم قرنطینه کامل چین یا سیستم داروینیستی انگلستان که اجازه می دهد ضعیف ها بمیرند تا نسل مقاوم تر شکل گیرد.
🔹رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز با ایجاد یک سیستم متمرکز مدیریت کرونا و الزام تمام بخش ها به پذیرش سیاست های اعلامی این مرکز واحد، آرامش اجرایی را به ستاد مبارزه با کرونا و جامعه ایران هدیه دادند.
🔸محصول این امر، نظام یکپارچه مدیریتی مبارزه با کرونا بود.
🔹یکی از تصمیمات این مرکز، تعطیلی تجمعات و مراکز عمومی بود که حرم های مطهر و بقاع متبرک در کنار اجتماعاتی مانند نماز جمعه بخشی از مصادیق مورد نیاز برای تعطیلی برشمرده می شد.
🔸این تعطیلی ها به عنوان یک دستور لازم الاجرا بود و تخطی از آن را می توان تخطی از دستور مستقیم رهبر انقلاب قلمداد کرد اما چند سوال در این میان ذهن را درگیر می سازد.
🔘نوع برخورد با این دستورات فقط مخالفت و موافقت در مقابل آن است؟
🔘 آیا نمی توان صور دیگری را در نظر گرفت برای شکل گیری ارتباط حوزه های علمیه و جامعه ایمانی با دستورات ستاد ملی مبارزه با کرونا؟
🔘آیا نهادهای فرهنگی و دینی مسئولیتی در این زمینه بر دوش خود ندارند؟
🔹سخنان رهبر انقلاب در دیدار مجازی از ستاد ملی مبارزه با کرونا و تاکید بر لزوم حضور کارشناسان خبره مذهبی در تصمیم سازی های تاثیر گذار بر ابعاد معنوی جامعه نشان از دغدغه مهمی دارد که گویی حوزه های علمیه و نهادهای مسئول در امر فرهنگ نسبت به آن بی توجه بوده اند.
🔸واقعیت ماجرا این است نهادهای فرهنگی و حوزه های علمیه بی شک باید همانند تمام جامعه تحت یک مدیریت واحد در مقابله با بیماری کرونا عمل کنند اما این نهادها در تصمیم سازی و ایجاد مطالبه برای شکل دهی به قواعد مبتنی بر نیازهای خاص جامعه ایرانی در بعد فرهنگی و مذهبی نقش بی بدیل و مهمی بر دوش دارند.
🔸ایجاد سازوکارهای ملی در ارتباط با بازگشایی اماکن مقدس و تدوین پروتکل های خاص برگزاری تجمعات مذهبی تنها زمانی عملیاتی می شود که مطالبه گری از طرف نهادهای متولی دین و فرهنگ شکل گرفته باشد.
🔹باید پرسید حوزه های علمیه و مدیران ارشد این عرصه تا کنون چه اقدامی در راستای مطالبه گری این امر انجام داده اند؟
🔸نهادهای متولی اجتماعات مذهبی همانند شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، سازمان تبلیغات، دفتر تبلغات اسلامی، اوقاف، تولیت های محترم آستان های مقدس و دیگر مسئولان محترم، آیا تا کنون نسبت به ایجاد مطالبات مذهبی از ستاد ملی مبارزه با کرونا و انتقال آن به منظور تغییر در سیاست های ستاد ملی اقدامی داشته اند؟
🔹پرسش از چرایی یک تصمیم در عین اجرایی ساختن آن و تلاش برای ایجاد زمینه های لازم در راستای تغییر یک تصمیم از طریق ارائه اهکارهای جایگزین بخش مهمی از وظایف مسئولان و متولیان امور دینی و فرهنگی کشور را تشکیل می دهد.
🔸امید است پیش از تسلط قواعد بین المللی قرنطینه و مبارزه با کرونا بر ساحت دینی و ایمانی جامعه بتوانیم قواعدی را جایگزین کنیم که بر اساس مبانی دینی و ایمانی جمهوری اسلامی و اندیشه شیعی شکل گرفته باشد.
🌐http://rasanews.ir/002jqF
🆔 @feckrat
💠تحصیلات دانشگاهی حوزویان
🖋احمد شکرچی
🔹تحول در نظام آموزشی نهاد دین مستقر یکی از چالش های اصلی جنبش های نوین دینی (جُندها) به شمار می رود. پدیدۀ روحانیان دانشگاهی یا حجت الاسلام ـ دکترها در دهه های اخیر حوزه های علمیه نیز یکی از مظاهر بارز این چالش است. روحانیانی که باانگیزه های مختلف به دانشگاه می روند و عمدتاً در دانشکده های الهیات تحصیل می کنند و علاوه بر تحصیلات رایج حوزوی، مدرک دانشگاهی هم می گیرند. مثل بسیاری از دانشجویان، مدرک دانشگاهی برای اکثریت آنان یا ارتقای شغلی دارد و یا برای کسب وجهه و منزلت اجتماعی بهتر و بالاتر به کار می آید. اما در کنار این اکثریت، اقلیتی هم بنا به منافع معرفتی به دانشگاه می روند. در این دستۀ اخیر انگیزۀ عده ای ذیل طرح بزرگ «اسلامی کردن علوم انسانی» قابل تعریف است. این گروه که غالباً دانش آموختۀ دانشگاه ها و مؤسساتی هستند که با همین دستور کار شکل گرفته اند، تلاش می کنند پس از آموختن علوم انسانی مدرن و با استفاده از دانش های حوزوی خود آن را نقد کنند و همچنین تلاش دارند با رجوع به متون اسلامی، علوم انسانی با صفت اسلامی همچون روانشناسی اسلامی، جامعه شناسی اسلامی، اقتصاد اسلامی و ... را از بطن معارف دینی استخراج کنند؛ تلاشی که تاکنون توفیقی نداشته و در حد مناقشات فلسفی و کلامی متوقف مانده است. دستۀ دیگر که نوگراترند هم می خواهند به همین هدف برسند با این تفاوت که با آموختن هر دو دسته دانش، تلفیقی نو ایجاد کنند تا براساس آن آنچه تمدن نوین اسلامی می نامند بنا شود. البته گروهی دیگر با سرخوردگی از حوزه و ناامیدی از یافتن گمشدۀ خود به سمت علوم انسانی مدرن می روند که عمدتاً با خواندن آنها نگاهی انتقادی به دانش های حوزوی خود پیدا می کنند.
🔹این پدیده از جانب برخی تحلیل گران نقد شده و مفاهیمی همچون بوروکراتیزه شدن حوزه، نهادینه شدن امر دینی، اداری شدن حوزه و استحالۀ آن و شبه دانشگاهی شدنش برای آن بکار رفته و عمدتاً با تلقی آن به عنوان خطری برای نهاد حوزه نسبت به آن هشدار داده شده است. اما به نظر می رسد با وجود چنین پیامدهای آشکار و خطراتی که به حق باید نسبت به آنها هشیار بود، این پدیده کارکردهای پنهانی دارد و می تواند در درازمدت پیامدهایی به همراه داشته باشد که الزاماً سیاست گذاران اولیه مد نظر نداشته اند.
🔹شايد بتوان تأسیس دانشکدۀ علوم معقول و منقول در مدرسۀ سپهسالار بسال 1313ه.ش و دانشکدۀ فقه نجف بسال 1315ه.ش را اولین تلاش ها در جهت دوختن قبای آکادمی بر قامت حوزه علمیۀ شیعی دانست. امروزه به جز برخی سنت گرایان در هستۀ سخت نهاد حوزه، کمتر کسی در ضرورت اصلاحات در این نهاد تردید دارد. این سنت گرایان که حتی با تغییر چاپ کتاب جامع المقدمات مدرس افغانی از سنگی به حروف چینی زرنگار نیز برآشفتند طبیعتاً با هر اقدامی در این جهت نیز مخالفند و آن را با روح این نهاد مغایر می دانند. برخی از منتقدان دانشگاهی نیز با تکیه بر رویکردی ذات انگارانه این جنبش را عاملی در جهت تخریب نهاد حوزه ارزیابی می کنند. اما توجه به نمونه های تاریخی دیگر می تواند احتمالات دیگری را نیز مطرح سازد.
🔹پیتر برک در تاریخ اجتماعی معرفت می نویسد: «لوتر به تدریج از ایدۀ کشیشان تحصیل کرده ای که انجیل را برای مردم به صورت وعظ ارائه دهند، حمایت کرد و ژان کالون و دیگر اصلاحگران پروتستان در این زمینه از وی پیروی کردند. از نظر کاتولیک ها، بنیان گذاشته شدن مدارس حوزوی از میانۀ قرن شانزدهم به بعد نشان دهندۀ دغدغه ای مشابه دربارۀ تحصیل کشیشان محلی بود. برخی کشیشان تحصیل کرده در این نهادها دانشوری را به عنوان حرفۀ خود انتخاب کردند و در عین حال در کلیساها خدمت می کردند. ... بدین ترتیب می توان گفت کلیساها به شکلی ناخواسته دانشوری را تأمین مالی می کردند.» (ص 41)
🔹بدیهی است که رویدادهای تاریخی را نمی توان کاملاً بر یکدیگر منطبق کرد و هر پدیده ای در ظرف زمان و مکان خود قابل درک و تفسیر است. با این همه، اگر به همین مثال و سایر داده هایی که برک از قرون میانه ارائه می کند نگاه کنیم درمی یابیم که کنشگران متعددی در شبکه ای از روابط درهم تنیده، فرایند تحول دانش را شکل داده اند که تغییرات آن لزوماً خطی نبوده و به نتایج از پیش تعریف شده ای منجر نشده است. آنچه برخی از کشیشان از آن هراس داشته اند زمینه های مناسبی برای تحول و اصلاحات در نهاد کلیسا فراهم کرده است. از بطن تعامل حوزویان با دانشگاه و دانش های حوزوی هم می تواند نتایجی ظهور و بروز یابد که نه در تقدیرات سیاست گذاران اولیه بوده و نه در محاسبات تحلیل گران.
-نامههای حوزوی
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
⭕️ بحران هویت فرهنگی شهر قم
🔸شهر قم در سراسر دنیا به عنوان یک شهر مذهبی و مرکز علمی جهان اسلام شناخته میشود. شهر های مذهبی نیز قواعد معماری، فرهنگی و تبلیغاتی مخصوص به خود را دارند به گونهای که اگر شما را با چشمان بسته بدون آنکه از مقصد خبر داشته باشید، در خیابانهای آن شهر رها کنند وقتی با در و دیوار و شهروندان آن برخورد میکنید و از نظر میگذرانید یک تصور معنوی و دینی در ذهن شما شکل میگیرد.
🔹یعنی با نگاه به ساختمانها، مراکز تجاری و بازارها، نحوه پوشش انسانها، نوع تبلیغات، بیلبوردها و المانهای شهری بدون اینکه نیاز باشد از کسی بپرسید خودتان هویت شهر را حدس بزنید.
🔸شهر قم سالهاست که به عنوان یک شهر مذهبی و علمی بدون هیچ برنامه جامع و سند راهبردی فرهنگی در حال تغییر و تحول و یک نوع بیهویتی به سر میبرد که تا چند سال آینده در صورت عدم اقدام جدی، شاهد استحاله کامل فرهنگی خواهیم بود.
🔹وضعیتی که به صورت خیلی نرم و گام به گام در سایه بیتوجهی و سهلانگاری مسئولان فرهنگی و شهری قم بوجود آمده و کنترل آن را از دست دستگاهها خارج کرده است.
🔸مهاجرت بیرویه به قم، توسعه مراکز تجاری با معماری ناهمگون با فرهنگ قم، توسعه بیرویه فست فودها و رستورانها با غذای غیرایرانی، ترویج معماریهای به سبک رومی، گسترش آپارتماننشینی، عدم حفظ نمادها و محلات اصیل شهر، گسترش بوتیکهای لباس نامناسب و... از عوامل تغییر هویت فرهنگی شهر قم بهحساب میآیند.
🔹بدون شک دستگاههای منفعل فرهنگی و شهری قم همچون شورای فرهنگ عمومی استان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری قم، اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، اداره کل اوقاف، سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداری، استانداری و... و نیز دستگاههای امنیتی و انتظامی استان در قبال وضع موجود سهیماند و باید پاسخگوی عملکرد خود باشند.
🔸وضعیتی که اگر جلوی آن با هوشمندی نهادهای مربوطه گرفته نشود، هویت شهر مقدس قم را از درون تهی میکند و خسارات جبران ناپذیری را وارد میسازد.
🔻🔻🔻🔻
@soleimaniqomi
💠مروری بر بیانات ۱۴ خرداد ۹۹ مقام معظم رهبری
🔸 محور بحث امروز تحول لزوم تحول در جامعه و مقابله با تحجر یعنی ایستادگی بر مشهورات غلط بود
🔸امام خمینی امام تحول بود.
محورها و مباحث تحول خواهی امام:
1⃣مبحث اول: امام که خود شخص متحول شده بود ابتدا در حوزه در میان جمعی از حوزویان تحولی ایجاد کرد سپس این تحول را در میان مردم گسترش داد.
2⃣ مبحث دوم:محورهای تحول خواهی امام:
۱. تحول ملت در توجه به مسائل مهم خود؛
۲. تحول در نگاه به خود و جامعه تبدیل احساس حقارت احساس توانایی و عزت؛
۳. تحول در مطالبات اساسی مردم از مطالبات حقیر کوچک محلی و محدود به استقلال آزادی نه شرقی نه غربی و مطالبات بزرگ انسانی و جهانی؛
۴. تحول در نگاه به دین از حوزه مسائل فردی رسالت دین در نظام سازی جامعه سازی انسان سازی تمدن سازی؛
۵. تحول در نگاه به آینده. نتیجه این تحول این بود که مردم امروز به ایجاد تمدن نوین اسلامی نگاه می کنند. ایجاد اتحاد عظیم اسلامی و تشکیل امت اسلامی؛
۶. تحول در مبانی معرفتی کاربردی. امام نظام سازی را و دیگر مسائل مورد نیاز برای اداره جامعه را به طور روشمند و قانونمند یعنی به همان روش فقه جواهری و به دور از بدعت و با استفاده صحیح از مباحث متعارف فقه وارد فقه نمود؛
۷. تحول در جمع بین تعبد و نوگرایی. امام نوگرا در عین حال به شدت پایبند تعبد بود به خلاف بعضی روحانیون نوگرا که اگرچه به طور فردی متعبد بودند اما در مسائل اجتماعی این تعبد را نداشتند؛
۸. تحول در نگاه جوانان. امام اعتماد و تکیه عجیبی به جوانان داشتند و آنان را در مناصب مختلف گمارد در عین حال از ظرفیتهای غیر جوان هم استفاده کرد؛
۹. تحول در نگاه به ابر قدرت ها
امام نشان داد ابرقدرتها شکست پذیر هستند؛
3⃣ مبحث سوم: ارزیابی تحول بعد از امام:
🔻اینها که از خصوصیات امام بود برای درس گرفتن در جامعه امروز ماست ما اگرچه در این ۳۰ سال حرکت تحولی داشتهایم اما چون هر جامعه زنده و پویایی همچنان احتیاج به تحول داریم
🔻ما در مواردی تحول یافته ایم
در علم امروز ما در دنیا مطرح هستیم
در عرصه دفاعی توانایی های ما نزدیک به حد بازدارندگی است. در عرصه سیاست امروز چهره نظام یک چهره با ابهت و قدرتمند در دنیاست.
🔻در برخی از زیرساخت ها هم تحول پیدا شده اما فعلیت نیافته
در مواردی تحول مهمی نداشتهایم
در مواردی عقبگرد ناپسند داشتیم
4⃣مبحث چهارم: الزامات تحول
۱. تحول خواهی لزوماً به معنای اعتراض نیست؛
تحول یعنی گرایش مستمر به بهتر شدن یعنی میل به شتاب داشتن و اجتناب از تحجر و با فشاری بر مشهورات غلط
۲. تحول نیازمند پشتوانه فکری است
در هر زمینه ای ابتدا باید اندیشه مدون و شکل یافته داشت و این با اتکا به دارایی های معنوی یعنی احکام و مقررات اسلامی آیات قرآن و کلمات اهل بیت میسر است؛
🔸کسانی از انقلابیون که در ابتدا پشتوانه فکری نداشتند امروز تبدیل به فسیل هایی شده اند مانند فسیل های کجرو در زمان شاه؛
۳. تحول را با استحاله فکری نباید اشتباه گرفت. این منجر به مرگ تمدنی می شود مانند اندیشه تجدد در زمان شاه؛
۴. تحول لزوما دفعی نیست
اگر هدف درست انتخاب شد و راه طولانی بود باید صبر کرد اتکاء به یک دست هدایتگر قابل اطمینان این تحول تدریجی را به جلو برد؛
۵.تحول را با کارهای سطحی نباید اشتباه گرفت
کارهای متهورانه عجولانه گاه برای فرونشاندن هوس یک کار انجام می شود تحول یک کار عمقی است سرعت را با شتابزدگی نباید اشتباه گرفت؛
5⃣ مبحث پنجم: فهرستی مثالی ازعرصه و موضوعات تحول:
۱. در اقتصاد باید بند ناف کشور را از نفت قطع کرد؛
۲. بودجه بندی؛ بودجه باید ناظر به موضوع مسئله و عملکرد باشد یعنی بودجه باید عملیاتی باشد عده ای این را میگویند اما عمل نمیشود؛
۳. آموزش فایده محور عمقی و کاربردی؛
در دانشگاه دبیرستان و حتی در دبستان آموزشها باید عمقی و کاربردی و نه حفظی باشد درس هایی که هیچ فایدهای برای یک فرد تا آخر عمر او نخواهد داشت اگر همین برنامه تحول آموزش و پرورش اجرا شود این تحول پیش خواهد آمد
۴. حل مشکلات اجتماعی چون اعتیاد و عدالت؛
۵. توجه به مسئله خانواده و جمعیت و مسئله دهشتناک پیر شدن جامعه؛
6⃣مبحث ششم شرط تحول:
شرط مهم تحول نترسیدن است دشمن غیر از مقابله سخت افزاری در بخش نرم افزاری نیز تلاش میکند تصمیمات مهم و درست کشور را زیر سوال ببرد این فضای مجازی با برخورد های تیز و آزاردهنده را نباید ملاحظه کرد ملاحظه دشمن را هم نباید کرد.
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
🌀 اقدامات مدیریتی آیتالله اعرافی
📝 کارنامه مدیریت دوره هفتم حوزههای علمیه
🖋 محمد وکیلی
🔹 تحولات دنیای معاصر به ویژه پس از انقلاب اسلامی چنان شدت گرفته که نوسازی نهادهای فرهنگی را اجتنابناپذیر کرده است. از همین رو حوزه علمیه در فرایندهای اصلاحی و ارتقای خود در دوره هفتم مدیریت که از سال 1395 و با مدیریت آیتالله اعرافی آغاز گردید، روزآمدسازیِ سیاستها، برنامهها، نظامنامهها و ساختارها در اولویت قرار داد.
🔸 مهمترین دستاورد این رویکرد را میتوان تدوین و نهاییسازی اسناد و برنامههای راهبردی حوزه علمیه دانست. مهمترین و ابتداییترین بخش تحول و نوسازی یک سازمان، اسناد بالادستی و راهبردی آن سازمان هستند که مسیر حرکت سازمان را معین کرده و ریلگذاری هرگونه حرکتی را فراهم میآورد. در این راستا در این دوره، مجموعه اسناد و برنامههای راهبردی مرکز مدیریت تدوین و نهایی گردید و علاوه بر آن بیش از صد طرح راهبردی نیز برای تحقق آن اسناد، تدوین و عملیاتی گردیده است.
🔹 از جمله مهمترین این اسناد میتوان به سند چشمانداز، نظامهای جامع، منشور حوزههای علمیه، سند آمایش، برنامه پنجساله حوزههای علمیه، طرح کارویژههای روحانیت، درختواره رشتههای تخصصی حوزوی، و بیش از صد طرح و سند دیگر اشاره کرد که با بهرهگیری از ظرفیت مشاورهای اساتید حوزه و بر اساس دغدغهها و رهنمودهای مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید تدوین شدهاند.
🔹 علاوه بر تدوین و نهایی سازی اسناد زیرساختی، از مهمترین ویژگیهای این دوره میتوان به ارتقای سطح گفتمانی، ارتقای سطح کنشگری حوزههای علمیه و تأکید بر کاستیها و ضعفها اشاره کرد:
1️⃣ ارتقای گفتمانی:
زیرساخت نظری و تئوریک همه تحولات، ارائه الگوی گفتمانی از نقش و جایگاه حوزه به عنوان تجسم میراث معنوی مکتب اهل بیت در دنیای معاصر است که این امر نیازمند فهم و درک مشترک از عوامل و متغیرهای اصلی ضمن در نظر داشتن اصالتها و سنتها و استقبال از نوآوری، تغییر روشها و رویکردها میباشد. دستیابی به چنین گفتمانی پایه اصلی برنامهها و اقدامات تحولی است و همین الگوست که نقش و ضریب اولویت برنامهها و اقدامات پسینی را تعیین میکند.
2️⃣ ارتقای سطح کنشگری حوزههای علمیه در سطح ملی و بین المللی:
با توجه به نقش و جایگاه بی بدیل حوزه های علمیه در نظام اسلامی و انتظارات و توقعاتی که از این نهاد وجود دارد، یکی از مهمترین ضرورتهایی که در بیانات مقام معظم رهبری نیز بارها بدان تصریح شده حضور حوزه های علمیه در میدان و ایفای نقش مثبت در حل مشکلات و معظلات ملی و فراملی بوده است که حوزه علمیه در دوره آیت الله اعرافی نشان داد در صورتی که زیر ساختهای لازم برای چنین مسئله فراهم گردد به خوبی قادر خواهد بود خود را در چنین نقش و جایگاهی تثبیت نماید.
3️⃣ تأکید بر کاستیها و ضعفها:
علیرغم برخی نامهربانیها، مانعتراشیها و محدودیتهای شدید مالی، اقدامات وسیع و گستردهای در دوره چهارساله پیشین انجام شده که تفصیل آن در گزاراشات رسمی موجود است و جای قدردانی دارد؛ اما این به معنای انکار کاستیها و ضعفها در توانمندی نیروی انسانی، سازماندهی امور، قوانین، ساختارها و عصبیتهای سازمانی نیست. و از همین رو نیز در موارد متعددی این ضعفها و کاستیها از سوی مدیر محترم حوزههای علمیه مورد تأکید و تصریح قرار گرفته و وعده رفع آنها داده شده است. امید آن میرود که در دوره جدید مدیریت ایشان، با شناخت دقیق ریشهها و عوامل و دلائل این ضعفها، اقدامات لازم جهت رفع و اصلاح آنها فراهم آید.
#مدیریت_هفتم
#کارنامه_آیت_الله_اعرافی
@Manahejj
@daghdagheha
🌀 اقدامات مدیریتی آیتالله اعرافی - بخش دوم
📝 آغاز دوره هشتم مدیریت حوزههای علمیه
🖋 محمد وکیلی
🔹 با آغاز دوره هشتم مدیریت حوزههای علمیه و تمدید مدیریت آیتالله اعرافی در این دوره، مهمترین و اصلیترین هدف و مأموریت ایشان در این دوره را میتوان تحقق اهداف و عملیاتیسازی اسناد بالادستی تهیهشده در دوره قبل با اجرای طرحهای از پیشتدوینشده دانست. طرحها و اسنادی که هر چند تلاش و زحمات چندین ساله برای آنها کشیده شده است؛ اما در صورت فراهمنشدن زمینههای اجرا و تحقق، دردی از دردهای حوزه های علمیه درمان نخواهد کرد. مهمترین شرط تحقق چنین هدفی، داشتن تیمی منسجم، جوان، با انگیزه و مصمم است که شواهد حاکی از آن است که در انتصابات جدید مرکز مدیریت حوزههای علمیه، تا حدودی مدنظر قرار گرفته است.
🔹 در کنار شاخصهای فوق که سعی شده است مبنای انتخاب مدیران جدید باشد، رویکردهای جدیدی نیز در این دور از انتصابات مشهود است از جمله:
1️⃣ گسترش دایره مشاوران:
با توجه به ضرورت جوانگرایی و استفاده از نیروهای با نشاط، خلّاق و ریسکپذیر -که از شاخصههای مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز میباشد- لازم است که ضمن بکارگیری نیروهای جوان از دانش، تجربه، نکتهسنجی و توجه به مخاطرات مدیران باسابقه بهره جست و موجبات تعالی دستگاهها را فراهم آورد؛ از همین رو بهرهمندی از مشاورین در این دوره نیز با اعمال برخی اصلاحات و با جدیت و اهتمام بیشتری پیگیری شده است.
2️⃣ استفاده حداکثری از ظرفیت دستیاران:
یکی از مشکلاتی که معمولاً سازمانهای بزرگ با آن مواجه هستند گرفتار آمدن در اشتغال به مأموریتهای بخشی است. در نتیجه معمولاً پروژههای چند بُعدی که بین معاونتها و مراکز مختلف تقسیم میگردد و باید با تقسیمکار و همافزایی عملیاتی شود، غالباً توفیق چندانی پیدا نمیکنند. یکی از ابتکاراتی که در این دوره از مدیریت لحاظ گردیده است پروژهمحوری و استفاده از ظرفیت دستیاران ویژه است. بدین بیان که دستیاران ویژه، متولیان هماهنگی، انتظامبخشی و پیگیری اجرای پروژههای بینبخشی هستند و در خدمت به معاونین و مدیران مراکز و در راستای مصوبات شورای عالی و شورای معاونین فرایند تحقق پروژههای اصلی حوزههای علمیه چون طرح آمایش، درختواره دانشی، فعالیتهای جهادی، آیندهپژوهی و مطالعات راهبردی و... را تا تحقق نهایی آن پیگیری میکنند.
3️⃣ برنامهمحوری:
بدون تردید در کنار شناخت و اعتماد نسبت به همکاران و بدنه مدیریتی، یافتن نظام مسائل و اولویتهای عملیاتی در کنار تفاهم در گفتمان اجرایی، از مهمترین اصولی است که میتواند نقشه راه مدیران ارشد را سامان دهد. از همین رو در انتصابات این دوره، احکام صادره دارای دو پیوست ابلاغی و یک ضمیمه الحاقی بودهاند که در آن علاوه بر مشخص نمودن مسئولیت و مأموریت اصلی، برنامههای مورد انتظار جهت تحقق مأموریت ابلاغی نیز مشخص گردیده است.
🔹 به نظر میرسد آیتالله اعرافی با شناخت ناشی از سالها فعالیت علمی در حوزههای علمیه و تجربه چند دهه مدیریت در نهادها و سازمانهای بزرگ علمی، فرهنگی و بینالمللی و با عنایت به سابقه مدیریت چند ساله در حوزه علمیه و درک صحیح از منویات و رهنمودهای مقام معظم رهبری -و امیدواری مصرح ایشان به طرحها و برنامههای آیتالله اعرافی- و نیز حمایتهای پیدا و پنهان مراجع عظام تقلید، عزمی راسخ در تحقق آرمانهای حوزههای علمیه دارد، عزمی که طلیعه آن را در انتخاب مدیران جدید و برنامههای تحولی میتوان ردگیری کرد.
#مدیریت_هشتم
#اقدامات_آیت_الله_اعرافی
@Manahejj
@daghdagheha
#یادداشت_مهمان
🔸تریدرهای حوزوی ( نیمنگاهی به پدیدهی "طلاب بورسی" )
👈🏻 از قدیم الایام ارتباط طلاب با برخی مشاغل وثیق تر از برخی دیگر بوده؛ مثلا کندوداری و عسلفروشی از جملهی همانهاست. در دوران اخیر نیز، معامله در بورس مصداق یکی از همین فعالیتهای اقتصادی بشمار میرود که به طرز جالب توجهی، مقبول طلاب علوم دینی افتاده است. البته سهامداری را در اصل و اساس، شاید نتوان به چشم یک شغل تلقی نمود، اما اینروزها چنین کاربردی نیز، نزد افراد گوناگون جامعه پیدا کرده است.
⬅️ اینجا مترصد بسط کلام در ریشهیابی پدیدهی اقبال طلاب به بورس نیستیم. بنظر میرسد در بیان اینکه چرا طلاب به بورس علاقهمندند، میتوان به ذکر چند مولفه سرراست بسنده کرد: نیاز مالی و معیشتی، ظاهر شکیل و "فریلنسر"گونهی بورس، کم موونه بودن این فعالیت به لحاظ تلاش بدنی و مهمتر از همه، خاصیت پنهان بودن این کنش، از جمله عوامل این ارتباط وثیق میباشد. اینها، بسیاری از طلاب را سوق میدهد، تا در کنار درس و بحثشان، بشکل روزانه، نوسانی از بازار بگیرند و سهامی هم ترید بزنند!
🔹 از ریشهیابی که بگذریم، به دغدغهی مهمتری میرسیم که شاید بتوان "پیامدهای بورس بر ذائقه طلاب" عنوانش نهاد. آنهایی که با بورس سر و کار داشتهاند، لابد به جنبهی اعتیادآوریاش معترفند. بازار سهام، اصلا به فضایی شباهت ندارد که افراد یکروز وارد آن شوند و روزی دیگر اراده کنند و خارج شوند. نوسانات بازار و امکان جلب سودهای چشمگیر، آنهم در کسری از ساعت، بیش از هرچیز، بازار سرمایه را به قمارخانه شبیه کرده است و از قضا همین امر یکی از علل جذابیت مستمر این بازار در کل دنیاست. حال، رشد و سوددهی چشمگیر بورس تهران در سالیان اخیر را هم مزید بر علت بدانید.
🔸با این اوصاف، من گمان نمیکنم طلاب پسا_بورس همان طلاب پیشا_بورس باقی بمانند. این بازار اگرچه در کلیت خود، به انسان تمرین صبر میدهد ولی توامان درو میل به سودهای بادآورده، میل به رانت و ویژهخواری، حرص و طمع روزافزون و نوعی اعتیاد به معاملهی مستمر را نیز بیدار میکند. این بدین معناست که بازار سهام، بعنوان یکی از سمبلهای عصر کاپیتالیسم، ذائقهی کاربران را در چارچوب ارزشهای خویش، دستخوش تغییر و تحول میدارد. و معلوم نیست که آیا طلاب دینی، پس از فترهی حضور جدیشان در بازار بورس، آیا همچنان تن به تلمذی شایان و از سر صبر، در محضر اساتید مکاسب و کفایه و خارج و... درمیدهند یا خیر!؟
✅ این پرسش را نباید، نقد تلویحی "شاغل بودن طلاب" یا لزوم برخورد چکشی با طلاب بورسی تلقی کرد؛ بلکه صحبت حول آنست که گام نهادن از بطن حوزههای سنتی _سنت بمعنای جهانی که بر محوریت پول بنا نشده_ به مرکز بازار سهام و سرمایهداری مدرن، آیا راه برگشت و بالانسی برای طلبه باقی میگذارد؟ راهکاری که آسیبهای فکری و روحی، سهامبازی را مهار کند و دانشآموز حوزهها را مجاب نماید تا بدون دغدغه، موبایل و لپتاپشان را زمین بگذارند و برای ساعاتی در شبانهروز هم که شده، فارغ از هیایوی قبل و بعد و حین بازار، صرفا در درس و بحثشان غوطهور شوند.
بهرحال بخشی از نشئه اجتماعی اکنون ما اینست و این پرسشی است که سوقمان میدهد تا، با ظرافت بیشتری، به وضع معیشت و موجودیت اجتماعی خود بیاندیشیم.
✍🏻صادق بابایی
🆔@tahavol_howze
📝دوران مدیریت حضرت آیتالله اعرافی در حوزه علمیه؛
⭕️ سیاه" سفید" خاکستری!
✏️ محمد یاوری/ طلبه حوزه علمیه قم و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بشر
♻️ یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولاً سدیداً (احزاب/۷۰)
1⃣ انتخابِ امیدآفرین
۱۲ تیرماه ۱۳۹۵" خبر انتخاب آیتالله اعرافی به سمت مدیریت حوزههای علمیه با توجه به سوابق و حضور درخشان ایشان در منصب ریاست جامعه المصطفی العالمیه، برای اغلب حوزویان امیدبخش بود؛ امید به عملکرد تاثیرگذارتر #حوزه_علمیه در تحولات ملی و بین المللی، برنامهریزی دقیقتر و انسجام بیشتر درون حوزوی، تعامل و تفاهم بهتر برون حوزوی و ارتباط عمیقتر با عموم مردم به ویژه نسل جوان؛
2⃣ وضعیتِ سفید
با نگاه منصفانه میتوان گفت علیرغم وجود محدودیتهای فراوان مالی، کارشکنیهای دردنی و بیرونی، بعضاً وجود سیستمهای اداری و نیروی انسانی منفعل و گاهاً زائد که میتواند موانع جدی برای موفق بودن هر مدیری باشد، حوزه علمیه در طول ۴ سال مدیریت آقای اعرافی، اقدامات مثبت و مهمی در عرصه تهیه اسناد بالادستی و راهبردی، تدوین نظامنامهها و ساختارهای کارآمد، گفتمانسازی کلید واژه #تحول، راهاندازی رشتهها و مراکز تخصصی و راهبردی و در برخی موارد واکنش نسبتاً بهنگام و موثر نسبت به تحولات اجتماعی، داشته است که شایستهی ارتقاء و استمرار است؛
3⃣ وضعیتِ سیاه
حتی با چشم غیر مسلح هم میتوان عدم موفقیت و پیشرفت ملموس و محسوس حوزه علمیه در زمینههای مختلف از جمله اصلاح فرایندها و برنامههای اجرایی آموزشی، تبلیغی، تهذیبی، اداری و ....، بازنمایی واقعی چهره حوزه و روحانیت در عرصههای گوناگون، اقناع سازی اقدامات و برنامهها به صورت صنفی و عمومی و زمینه سازی مناسب جهت استفاده از ظرفیتها و نظرات عموم طلاب به ویژه طلاب جوان را مشاهده کرد؛ اگر اقدام یا تغییری هم در خصوص این موضوعات صورت گرفته، اغلب به صورت #مقطعی_و_جزیرهای بوده نه مستمر و شبکهای؛
⚫️ به عنوان نمونه:
▪️به لحاظ حقوق صنفی، همه طلاب حوزه علمیه(حتی اگر حق انتخاب نداشته باشند)، حق اطلاع دارند! اطلاع از چرایی و چگونگی فرایند انتخاب معاونین و مدیران و برنامههای هریک از آنها؛ اما در هیچ دورهای از جمله دوره مدیریت آیت الله اعرافی این اتفاق رخ نداده است؛
▪️ برخی از ساختارها و برنامهها و شیوههای اجرایی حوزه علمیه در بخشهای مختلف آموزشی، تهذیبی، صیانتی و ... دارای ابهامات جدی و حتی ایراداتِ #حقوق_بشری است که همچنان نیز پابرجاست!
▪️ تاکید مکرر مقام معظم رهبری در خصوص جوانسازی نیروی انسانی و نوسازی سیستمهای اداری، همچنان مغفول است و برنامهی خاصی در این زمینه جز چرخش مدیران در منصبهای مختلف دیده نمیشود!
▪️ کاهش ورودیهای حوزه علیرغم تسهیل و تسامح تامل برانگیز در پذیرشها، بی انگیزگی رو به افزایش ورودیهای هرسال و سردرگمی هویتی طلاب و نگرانی در خصوص آینده شغلی همچنان جزء چالشهای لاینحل باقی مانده است!
▪️ نارسایی مالی، گلایهمندی حوزویان از میزان شهریهها و محرومیتِ دردناک از امکانات رفاهی قابل توجه نیز مسیرِ خروجِ تمام وقت یا پاره وقت طلاب از حوزه را شلوغ و پُر رونق کرده است!
5⃣ وضعیتِ خاکستری
⚠️ شروع دوره جدید مدیریت، شروع سال تحصیلی و انتخاب #شعار_سال!
اینکه در دوره جدید مدیریت آیت الله اعرافی چقدر نقاطِ قوت دورهی قبل ارتقاء مییابد و چقدر نقاط ضعف اصلاح و جبران میشود، اینکه سالِ تحصیلی جدید حوزه علمیه(به سه صورت حضوری، مجازی و نیمه حضوری) در شرایط فعلی به نحو مطلوب پیش خواهد رفت یا به همان کیفیت ناامیدکنندهی امتحانات مجازی اجرا خواهد شد، اینکه چقدر در انتخاب شعار سال حوزه(حوزه و فضای مجازی) به زیر ساختها، مولفهها، موانع و مقتضیات انتخابِ یک شعار سال مناسب و متناسب دقت شده است، چیزی است که باید منتظر ماند و امیدوارانه نگاه کرد؛
⛔️ دفع یک شبهه!
ممکن است گفته شود در تمام اشکالاتی که بیان شد، اقداماتی صورت گرفته و زمان بازدهی هنوز نرسیده است" در پاسخ باید به این نکته توجه کرد که تحولات اجتماعی دنیای امروز فرصت سیاستِ گام به گام و آهسته_ پیوسته را از مدیران میگیرد و اجازه نمیدهد آنها ظهور و بروز ثمرات برنامههای خود و اصلاح اشکالات واضح ساختاری و اجرایی را به گذر زمان سپرده و به آینده موکول کنند؛ امروزِ جهان گامهای #پیشرو_پیوسته و توجه توامان به زیرساختها و برنامههای اجرایی را میطلبد.
💠 هیچ دستگاهی نباید خود را از انتقاد و نقد مصون و از عیب خالی بداند؛ همهی دستگاههای كشور باید مورد نقد منصفانه قرار بگیرند و همه در جهت اهداف نظام و در چهارچوب آن، رفتار خود را اصلاح كنند.
(مقام معظم رهبری ۱۳۸۳/۰۱/۰۲)
📚 #معرفی_کتاب 👈نیم دانگ پیونگ یانگ نوشته رضا امیرخانی
✍️محمد صدرا مازنی
💠چندی پیش با یکی از دوستانم درباره وضعیت تحریم صحبت می کردیم و اینکه به همین خاطر کشور کره شمالی حال و روز خوبی ندارد. مردم در یک نظام بسته سیاسی و فرهنگی و در فقر شدید زندگی می کنند. استبداد داخلی و ظلم تحریم حکومت را فلج کرده، اگرچه حاکمان روز به روز فربه تر می شوند!
آن دوست عزیز به دیده انکار درآمد که اطلاعات مربوط به این کشور، روایت دشمنانه است و از روی بغض و با اهداف سیاسی خاص منتشر می شود. و برای اقناع من به گزارشهای فراری ها و منافقین از وضعیت کشورمان اشاره کرد که غالبا دروغ و با اهداف ضربه زدن به جمهوری اسلامی در اختیار عموم قرار می گیرد.
من اگرچه کتابهایی در زمینه وضعیت مردم این کشور مطالعه کرده بودم و به خاطر کنجکاوی بیشتر از مرور اطلاعات منتشره در برخی از سایتهای اینترنتی هم بی بهره نبودم؛ اما به دلیل اینکه اطلاعاتم عمدتا از کتابهای ترجمه شده ی همین قماش فراری های کره شمالی بود؛ وارد مجادله نشدم. تا اینکه حدود دوهفته قبل گذارم به کتاب فروشی دنیای کتاب افتاد و چشمم به کتاب نیم دانگ پیونگ یانگ رضا امیرخانی. بی معطلی آن را انتخاب کردم و از همان شب نخست شروع به خواندنش کردم تا امشب۱۴ شهریور که صفحات پایانی این کتاب را به اتمام رساندم. استبداد حاکمیت سیاسی با ایدئولوژی مسخره اش حال به هم زن است. من در هنگام خواندن کتاب فراوان غصه خوردم و رنج کشیدم؛ برای مردمی که آزاد نیستند؛ اما احساس عدم آزادی هم ندارند!مردمی که شرطی شده اند و گویا جبر زندگی آنها را در این شرایط نگه داشته است و باید شکر گذار خدای نداشته شان هم باشند. نظامی تک حزبی، بی خدا با اندیشه جوچه.
«نیم دانگ پیونگ یانگ» حاصل دو سفر رضا امیرخانی در سال۹۷ به کشور کره شمالی است.
《فصل اول کتاب یا «کیم چی» شرح سفر اول رضا امیرخانی به کره شمالی است. خردادماه ۹۷ او در پوشش مستندنویس با همراهی جمعی از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی راهی پیونگ یانگ می شود. این فصل شامل توصیف فضای جامعه، چارچوب ها و قوانینی که مردم ناچار و گاه مشتاق به رعایت آن ها هستند، عدم دسترسی به تکنولوژی روز دنیا، نبود فردیت و فضای امنیتی حاکم و همچنین کنجکاوی های نگارنده و تلاش او برای کشف نادیده ها و برقراری رابطه با مردم است.
فصل دوم یا «قاشق چی»، روایت حال و هوای امیرخانی بعد از بازگشت است. ته نشین شدن هیجانات و تحلیل عقلانی دیده ها و مقایسه حقایق با فیلم ها و کتاب هایی که درباره کره شمالی وجود دارد او را متقاعد می کند سفر دیگری به این کشور داشته باشد و با چشم دیگری زندگی در آن نقطه از جهان را ببیند. کشمکش ها و تلاش های او برای مجاب کردن کنسول کره شمالی برای صدور ویزا و البته چند خاطره پراکنده از سفرهایش محتوای این فصل را شامل می شود.
فصل سوم یا «چیطولی» هم روایت سفر دوم امیرخانی به کره شمالی است که بهمن ۹۷ آغاز می شود و موافقت حزب کارگر کره شمالی برای ارتباط نزدیک تر امیرخانی و هم سفرانش با زندگی مردم عادی و مواجهه با مناسک تولد، ازدواج و مرگ جریانی متفاوت تر از سفر اول پیش می آورد. ملاقات با نویسندگان که در ادامه متوجه می شوند هیچ کدام کتابی منتشر نکرده اند، بازدید از یک مدرسه و مواجهه با نقص های آموزشی در آن سیستم، یک زایشگاه و مواجهه با کمبود امکانات وحشتناک پزشکی، یک مجتمع مسکونی و دکوراسیون داخلی منازل، فروشگاه ها و تنوع محدود اجناس و شرح گفتگو ها با دو سه نفر از اعضای حزب که برای همراهی با مسافران ایرانی تعیین شده اند؛ بخش هایی از این فصل کتاب را تشکیل داده اند.》
@masaelepazuheshi
#کتابخوانی
#سفرنامه
@howzavian
📝یک مناظره و سه واکنش/ عقلانیتی که کم رنگ می شود
🔻علیرضا داودی
✍برنامه زاویه به رویکرد علمی و عقلانی در مباحث مشهور است و البته محلی برای تضارب آراء گرایشات فکری و سیاسی متفاوت است؛موضوعات جنجالی و شخصیت های دارای اختلاف فکری عمیق یکی از مهم ترین مولفه های شکل گیری یک برنامه موفق و دارای ارزش دیدن در حوزه مباحث گفتمانی است .
🔹همین چاقوی دو لبه ای است که از سمتی نظام اسلامی را به پیش می برد و موجبات تعالی فکری را فراهم می سازد و از سمت دیگر سیل هجمه ها و انتقادات را بخاطر عبور از برخی خط قرمزهای سنتی و بی دلیل گسیل می دارد.
🔸برنامه اخیر زاویه که به بحث مناسبات حجاب و سیاست در ایران می پرداخت یکی از بزنگاه های روشنفکری و آزاد اندیشی در کشور را رقم زد و سه گروه را به واکنش هایی سه گانه واداشت.
1️⃣تمامیت طلبان؛ نه به هرکسی جز ما
🔹اصل نقد این گروه به محتوای یا شکل بحت بر نمی گردد بلکه تمامیت طلبان ایده محوری خود را بر لزوم خاموشی تمام اندیشه هایی قرار می دهند که همانند آن ها نیست. این جماعت معتقد به تکثر اندیشه و رای نیستند و معتقدند صداوسیما باید بنگاه پراکنش حرف های آن ها باشد وگرنه ابزار استکبار است برای نابودی نظام اسلامی.
🔸این سبک رفتار مختص به جناح یا جریان خاصی نیست و در تمام تاریخ انقلاب حضور داشته اند چه آن زمان که با استفاده از نامه ۱۶/۱۰/۶۶ امام خمینی(ره) به آیت الله خامنه ای تلاش داشتند ایشان را از خط ولایت فقیه خارج نشان دهند، چه آنانی که مخالفان میرحسین موسوی یا منتظری را ضد انقلاب می خواندند یا بستن معدود روزنامه های مخالف توسط دولت هاشمی رفسنجانی تا همین دولت دهان بندها یا پدرخوانده های تمامیت خواه اصولگرا که هرکسی خارج از لیست خود را بی آبرو می خواهند.
🔹نقد این جریان به رسانه ملی این است چرا باید رسانه در اختیار هر حرفی غیر از ما قرار گیرد و بر همین اساس به عقده گشایی نسبت به تمام ارکان مدیریتی شبکه چهار مخصوصا مدیر جوان و انقلابی آن و برنامه زاویه می پردازند و حتی آقای سوزنچی را برای پذیرش چنین مناظره ای محکوم و خطاکار می نامند.
🔸خروجی نهایی این تفکر در بلند مدت همان گلوله ای است که مغز متفکران انقلاب را از پشت نشانه گرفت یا بمبی که صاحبان اندیشه انقلاب را سوزاند.
2️⃣حساسیون؛ آره ولی نه
🔹این طیف معتقد به تضارب آراء و گفتگو است و نقدی بر شکل گیری گفتگوهای صریح و اصیل اسلامی ندارد اما همواره معتقدند ما در یک وضعیت حساس کنونی به سر می بریم و اکنون زمان آن نیست که به گفتگو و بحث بپردازیم.
🔸به عنوان مثال پیش از انتخابات معتقدند سخن از نسبت شورای نگهبان و صلاحیت ها و نظارت، ایجاد حساسیت کاذب در یک شرایط حساس کنونی است، در پروسه انتخابات هم این گفتگو را آب به آسیاب دشمن ریختن در زمان حساس انتخابات می دانند.
🔹نقد این طیف به شبکه چهار سیما این است که اکنون چه زمان مطرح کردن چنین موضوعی است چرا که بحث حجاب در گرمای تابستان داغ می شود و اکنون که به فصل سرما رسیده ایم دیگر موضوع جامعه نیست؛ البته در همان تابستان هم معتقدند نباید در باب حجاب و الزامات آن سخنی گفت چون وضعیت حساس است و آب به آسیاب دشمن ریخته می شود.
🔸البته نمی توان منکر شد که برای طرح یک بحث باید مسائل مختلف از جمله ادبیات مناسب و تاثیرات اجتماعی آن را مد نظر گرفت اما حساسیت بیش از حد در نهایت منجر به توالی سکوت می شود و علی رغم تاکید رهبر انقلاب بر برگزاری کرسی های آزاد اندیشی، حدود 40 سال است نتوانسته ایم گفتگویی را حول محور بحران های اجتماعی و سیاسی مان شکل دهیم.
3️⃣عقل محورها؛ آره ولی بر اساس اسلوب علمی
🔹گروه سوم که صاحبان اندیشه و خرد هستند، همواره معتقدند باب گفتگو و مباحثه باید باز باشد چرا که دین مبین اسلام و انقلاب برخاسته از آن یک منظومه فکری و اندیشه ای است و توان پاسخگویی به نیازها، سوالات و شبهات جامعه و نظام را دارد.
🔸همین تفکر در آغاز انقلاب مناظرات تلوزیونی بزرگانی چون آیت الله مصباح، شهید بهشتی و غیره را با امثال بازرگان و سروش و کیانوری را شکل داد.
🔹این گروه در مورد برنامه زاویه صرفا نگاهی محتوایی دارند؛ برخی نوع استدلال مهدی نصیری را به چالش کشیده و مبنای فکری آن را مورد بررسی قرار می دهند و برخی دیگر با حمایت از این تفکر به تقویت محصول فکری عصر حیرت اقدام می کنند.
🔸تضارب آراء محصول این نوع نگاه اصیل اسلامی چه منجر به اثبات ضعف گفتمانی نصیری ها شود و چه موجبات تغییر زاویه دید به این موضوع را فراهم آورد مبارک است.
🔹بحران اصلی جمهوری اسلامی همین عدم گفتگوی مستقیم و بی پرده است که نسل های ما را دارد چند پاره و دشمنی ها را افزایش می دهد و راه حل آن بازگشت به مسیر صحیح و اصیل خودمان در مباحثات و مناظرات علمی متقن است آن هم با حضور صاحبان اندیشه.🔺