eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
447 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین....
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸تریدرهای حوزوی ( نیم‌نگاهی به پدیده‌ی "طلاب بورسی" ) 👈🏻 از قدیم الایام ارتباط طلاب با برخی مشاغل وثیق تر از برخی دیگر بوده؛ مثلا کندوداری و عسل‌فروشی از جمله‌ی همان‌هاست. در دوران اخیر نیز، معامله در بورس مصداق یکی از همین فعالیت‌های اقتصادی بشمار می‌رود که به طرز جالب توجهی، مقبول طلاب علوم دینی افتاده است. البته سهامداری را در اصل و اساس، شاید نتوان به چشم یک شغل تلقی نمود، اما این‌روزها چنین کاربردی نیز، نزد افراد گوناگون جامعه پیدا کرده است. ⬅️ اینجا مترصد بسط کلام در ریشه‌یابی پدیده‌ی اقبال طلاب به بورس نیستیم. بنظر میرسد در بیان اینکه چرا طلاب به بورس علاقه‌مندند، می‌توان به ذکر چند مولفه سرراست بسنده کرد: نیاز مالی و معیشتی، ظاهر شکیل و "فریلنسر"گونه‌ی بورس، کم موونه بودن این فعالیت به لحاظ تلاش بدنی و مهمتر از همه، خاصیت پنهان بودن این کنش، از جمله عوامل این ارتباط وثیق می‌باشد. این‌ها، بسیاری از طلاب را سوق می‌دهد، تا در کنار درس و بحث‌شان، بشکل روزانه، نوسانی از بازار بگیرند و سهامی هم ترید بزنند! 🔹 از ریشه‌یابی که بگذریم، به دغدغه‌ی مهم‌تری میرسیم که شاید بتوان "پیامدهای بورس بر ذائقه طلاب" عنوان‌ش نهاد. آنهایی که با بورس سر و کار داشته‌اند، لابد به جنبه‌ی اعتیادآوری‌اش معترفند. بازار سهام، اصلا به فضایی شباهت ندارد که افراد یکروز وارد آن شوند و روزی دیگر اراده کنند و خارج شوند. نوسانات بازار و امکان جلب سودهای چشمگیر، آنهم در کسری از ساعت، بیش از هرچیز، بازار سرمایه را به قمارخانه شبیه کرده است و از قضا همین امر یکی از علل جذابیت مستمر این بازار در کل دنیاست. حال، رشد و سوددهی چشمگیر بورس تهران در سالیان اخیر را هم مزید بر علت بدانید. 🔸با این اوصاف، من گمان نمیکنم طلاب پسا_بورس همان طلاب پیشا_بورس باقی بمانند. این بازار اگرچه در کلیت خود، به انسان تمرین صبر میدهد ولی توامان درو میل به سودهای بادآورده، میل به رانت و ویژه‌خواری، حرص و طمع روزافزون و نوعی اعتیاد به معامله‌ی مستمر را نیز بیدار می‌کند. این بدین معناست که بازار سهام، بعنوان یکی از سمبل‌های عصر کاپیتالیسم، ذائقه‌ی کاربران را در چارچوب ارزش‌های خویش، دستخوش تغییر و تحول می‌دارد. و معلوم نیست که آیا طلاب دینی، پس از فتره‌ی حضور جدی‌شان در بازار بورس، آیا همچنان تن به تلمذی شایان و از سر صبر، در محضر اساتید مکاسب و کفایه و خارج و... درمی‌دهند یا خیر!؟ ✅ این پرسش را نباید، نقد تلویحی "شاغل بودن طلاب" یا لزوم برخورد چکشی با طلاب بورسی تلقی کرد؛ بلکه صحبت حول آنست که گام نهادن از بطن حوزه‌های سنتی _سنت بمعنای جهانی که بر محوریت پول بنا نشده_ به مرکز بازار سهام و سرمایه‌داری مدرن، آیا راه برگشت و بالانسی برای طلبه باقی می‌گذارد؟ راهکاری که آسیب‌های فکری و روحی، سهام‌بازی را مهار کند و دانش‌آموز حوزه‌ها را مجاب نماید تا بدون دغدغه، موبایل و لپ‌تاپ‌شان را زمین بگذارند و برای ساعاتی در شبانه‌روز هم که شده، فارغ از هیایوی قبل و بعد و حین بازار، صرفا در درس و بحث‌شان غوطه‌ور شوند. بهرحال بخشی از نشئه اجتماعی اکنون ما اینست و این پرسشی است که سوق‌مان میدهد تا، با ظرافت بیشتری، به وضع معیشت و موجودیت اجتماعی خود بیاندیشیم. ✍🏻صادق بابایی 🆔@tahavol_howze
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 پدیده طلاب بی‌مرجع! 📝 نگاهی به کنشگری علمی و عملی طیفی از طلاب و روحانیون پیرامون نهم ربیع 🖋 محمد وکیلی؛ 1⃣ امروزه در جامعه‌شناسی یکی از پدیده‌هایی که به عنوان یک واقعیت مورد بحث قرار می‌گیرد، پدیده "فردگرایی" و دینداری فردمحور و بی‌مرجع است، که در عرصه دینداری معنای ساده آن خارج‌شدن و به حاشیه‌رفتن نهاد دین و مراجع دینی و علمای دین از محوریت و مراجعات دینی مردم است. این پدیده فارغ از تفسیرش، شدت و ضعفش، و و متعددی دارد که در جای خود جای بحث دارد. 2⃣ این پدیده (دین‌داری فردگرایانه) در طیف‌ها و قشرها و گروه‌های مختلف مردم، نمود خاص خود را داشته است؛ به عنوان مثال: ➖ در میان قشرهایی که خیلی التزام دینی نداشته‌اند به تولید یا ترویج ادیان انحرافی، عرفان‌های کاذب، التقاطی و دین‌های شخصی منجر شده است. مثل گرایش به ادیان باستانی، ادیان مادی، انسان‌محوری و سبک‌های زندگی غیردینی...؛ ➖ این پدیده در میان قشرهای مذهبی، موجب بروز و نمود برداشت‌ها و تحلیل‌های شخص‌محور، عرفان‌های کاذب، محوریت غیرروحانی و غیرمرجع تقلید، مناسک بی ریشه، و... شده است. مثل ظهور شخصیت‌ها و چهره‌هایی که بدون دانش دینی، راهبری دینی، عرفانی و مناسکی مردم را بر عهده گرفته و می‌گیرند. ♨️ اما این پدیده در میان طلاب و روحانیون، به نوعی دیگر و بروز نموده است و آن بی‌توجهی به توصیه‌ها و تأکیدات و رفتار مراجع و علمای تراز و مرجع است. بی‌توجهی به توصیه‌ها، رفتار و کنش و سلوک رفتاری مراجع و بزرگان حوزه از حضرت امام، رهبر انقلاب و سایر مراجع حاضر، از مشخصه‌های این جریان است‌، یعنی جریان روحانیت بی‌مرجع. در حالی که در طول تاریخ، همواره روحانیت شیعه از طلاب محصل تا اساتید و مبلغ و محقق، از الگوی جامعی که محور و استوانه‌های حوزه یعنی مراجع عظام تقلید ترسیم می‌نمودند خارج نمی‌شدند، اما امروزه به راحتی در سطح وسیع شاهد هستیم که این اتفاق می‌افتد و اعلان هم می‌‌گردد!! 🔺 هرچند این طیف که برای کنش علمی و عملی خود توجیهات متعددی از منابع روایی و حدیثی دارد، اما همه آنها را می‌توان توجیهاتی دانست؛ برای همان پدیده‌ای که عرض شد؛ یعنی حذف و به حاشیه‌راندن بیانات، فرمایشات، توصیه‌ها، فتاوا، سلوک و الگوی رفتاری مراجع عظام از تحلیل، کنش و رفتار طلاب و روحانیت در جامعه. ⚠️ لذا به عنوان و باید این را مطرح نمود که امروزه در حوزه با پدیده‌ای نوپدید مواجهیم به نام "طلاب و روحانیون بی‌مرجع" و خویش‌محور که اولین اثر آن به حاشیه‌رفتن مرجعیت دینی حتی در درون حوزه‌های علمیه است و می‌تواند در سطح جامعه و دینداری جامعه نیز مبدأ و منشأ خیلی از تحولات اجتماعی طی دهه‌های آینده قرار گیرد. @Manahejj