هدایت شده از مجلس خبرگان رهبری
⚫️ إنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
آیت الله محمد یزدی عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دار فانی را وداع گفت.
http://eitaa.com/joinchat/4232904708C8e998ab250
◾️نگاهی به زندگی علمی، سیاسی و فرهنگی مرحوم آیت الله #محمد_یزدی
◾️آیت الله محمد یزدى در سال ۱۳۱۰ به دنیا آمد. تحصیلات حوزه را نیز نزد پدر آغاز کرد و در این میان، از محضر عالمان بزرگ اصفهان نیز در زمینه هاى علمى و معنوى بهره برد. با تشریف فرمایى حضرت آیت الله بروجردى به قم، وی نیز به قم آمده و در مدرسه فیضیه مشغول به تحصیل شد و با تکمیل دروس سطح، در درس خارج علماى بزرگ حوزه، از جمله آیت الله بروجردى(ره) و امام خمینى(ره) شرکت کرد , از حضرت امام خمینى(ره) اجازهنامه ی اجتهاد دریافت کرد.
🔘استادان و دوستان
از استادان وى، هنگام تحصیل در اصفهان، مىتوان از آقایان شیخ حسن نجف آبادى، فقیه، سید محمدعلى ابطحى نام برد. با ورود به قم به دروس مرحوم آیت الله لاکانى، مرحوم حاج آقا حسین بُدلا و مرحوم زاهدى رفت و رسائل، مکاسب و کفایه الاصول را در محضر آیت الله حاج شیخ مرتضى حائرى، آیت الله مرعشى و آیت الله سلطانى فرا گرفت و در درس تفسیر علامه طباطبایى نیز حاضر شد. او در درس خارج علماى بزرگى همچون آیت الله بروجردى(ره)، آیت الله اراکى، آیت الله شیخ محمدتقى آملى، آیت الله شاهرودى و نیز یک دوره کامل در درس خارج امام خمینى(ره) شرکت کرد.
از دوستان و معاشران آیت الله یزدى در ایام تحصیل در اصفهان مى توان از آقایان: فقیه ایمانى، مدنى، اخوان «ابطحى»، سید محمدعلى مجلسى و سید محمدباقر مجلسى نام برد. همچنین وى در نخستین سالهاى طلبگى با آیت الله سید محمد حسین بهشتى آشنا شد و نظم آن شهید سعید را شایان ستایش مىداند. از دوستان ایشان در زمان تحصیل در قم نیز مىتوان از آقایان محمدى گیلانى، شیخ حسین مظاهرى، شیخ محمدتقى مصباح یزدى، سید على اکبر موسوى یزدى و حاج شیخ مرتضى تهرانى(انصارى) نام برد.
🔘فعالیتهاى علمى و فرهنگى
زندگى آیت الله یزدى، همواره با تلاشها و دغدغه هاى علمى و فرهنگى همراه بوده است. بخشى از این تلاشها در قالب سخنرانیها و تدریسها تبلور یافته است که اغلب، اساسى ترین مباحث اسلام و تشیع در آن مورد مداقه قرار گرفته است. بخش دیگر آن نیز در قالب مقالات و کتب مفیدى است که جوانان و طالبان علم را از معارف والاى مکتب تشیع بهره مند مى سازد. ایشان نخستین مقاله هاى خود را در نشریه «حکمت» به چاپ رساند. از جمله کتب ایشان که در زمان طاغوت به چاپ رسید، کتاب «گمشده شما» بود که چاپ آن باعث شد فردى به نام «مردوخ» به بهانه آن تهمتهاى ناروایى را به ساحت تشیع ابراز دارد. این مسأله باعث شد که آیت الله یزدى تهمتهاى او را در کتابى با عنوان «پاسخ تهمتهاى مردوخ» پاسخ دهد که هر دو کتاب «گمشده شما و پاسخ به تهمت هاى مردوخ مورد عنایت زعیم عالیقدر شیعه، حضرت امام خمینى(ره) قرار گرفت.
آیت الله یزدى در طول دوران مبارزه بر ضد رژیم شاهنشاهى، حتى در زمان تبعید دست از نگاشتن برنداشت از جمله فقه القرآن (۴ جلد)؛ این اثر در دوران زندان و تبعید جمع آورى گردید که پس از انقلاب تنظیم و چاپ شد. هم اینک نیز به عنوان محور بحث ایشان در جلسه درس مورد بررسى و تبادل نظر قرار مىگیرد. تاکنون دو جلد از این مجموعه که در برگیرنده روایات و فتاوى است چاپ و نشر گردیده است٠ همچنین ایشان تقریرات درس آیت الله بروجردى، امام خمینى و آیت الله اراکى را نیز نوشته اند.
👇👇👇
👆👆
🔘فعالیتهاى سیاسى
آیت الله یزدى با ورود به حوزه علمیه قم، مبارزه و درس را با هم شروع کرد و با شرکت در درس امام خمینى(ره) و جلساتى عمومى و خصوصى ایشان، توانایى و عزم خود را براى پىگیرى جریانهاى سیاسى و پیروى از خط مشى امام(ره) اعلام مى دارد. ارتباط وى با امام با حاضر شدن در درس خارج اصول ایشان در مسجد سلماسى و پرسشهاى علمى و سیاسى در پایان درس آغاز شد. در آن ایام، در عصرهاى جمعه، بیشتر جوانان به سینما مى رفتند و جو سینماها آکنده از فیلم هاى زشت و مبتذل بود. حضرت امام(ره) با توجه به این معضل، از تعدادی طلاب خواسته بودند که جلساتى را در عصرهاى جمعه در شهرهای مختلف برقرار کنند. رساندن این پیام امام(ره) در برخى از شهرها، به عهده آیت الله یزدى قرار گرفت. جلسه معروف مسجد امام حسن عسگرى(ع) واقع در قم نمونهای از منبر و سخنرانیهای وی است که هر یک از گویندگان به دستور امام راحل ده شب در آنجا به سخنرانى پرداختند. هنگامى که نوبت به آیت الله یزدى رسید، به جاى ده شب، بیست شب آن جلسه را اداره کرد. عنوان بحث هاى وى در آن بیست شب، «انقلابهاى تاریک و روشن» بودکه امام(ره) نیز یک شب به آن محفل آمد و تا پایان جلسه هم حضور داشتند. سخنرانیهاى ایشان در آن ایام، داستانهایی دارد که در کتاب خاطرات ایشان آمده که کسی محضر امام شکایت کرد و باعث شد امام خمینى(ره) ایشان را احضار فرماید و پس از نصیحت به شاکی فرمودند من در جریان مطالب منبرهای شما در مسجد امام هستم و شیشه عطرى هدیه و براى ایشان دعا کردند. کتاب «حسین بن على را بهتر بشناسیم» حاصل این سخنرانی ها بود که چند بار، ساواک آن را از بازار جمع آورى کرد.
آیت الله یزدى در دوران مبارزه بارها دستگیر و ممنوع المنبر شد؛ ساواک بارها ایشان را تبعید کرد که طولانىترین آنها پس از بندر لنگه و بوشهر، رودبار بود؛ اما آیت الله بارها به طور مخفیانه به تهران و قم مى آمد و در جریان امور قرار مى گرفت و اعلامیه هاى امام را براى مردم و علماى شهرها مى برد. ایشان در قم و تهران جلساتى را به صورت مخفى تشکیل مى داد و با افراد و جریان هاى گوناگون به تبادل نظر مى پرداخت که به جلسات زیرزمینى شهرت یافته بود.
از دیگر فعالیت هایى که در کارنامه سیاسى آیت الله یزدى مى درخشد، پناه دادن به آن دسته از سربازان فرارى بود که پس از دستور امام(ره) و پیش از پیروزى انقلاب، از ارتش گریخته و به مردم پیوسته بودند. منزل او در آستانه پیروزى انقلاب مرکز تلاش ها و نیز حل و فصل بسیارى از امور جریان هاى انقلاب بود. همان منزلى که امام(ره) پس از پیروزى انقلاب و مراجعت به قم، در آن ساکن شدند.
🔘فعالیت ها و مسئولیتهای بعد از انقلاب
پس از پیروزى انقلاب اسلامى، در اولین سخنرانى امام(ره) در فیضیه که شور و شوق فراوان و کثرت جمعیت مانع از انجام این سخنرانى بود حضرت امام به ایشان دستور مى فرمایند براى آرام کردن مردم ایراد سخن کنند و ایشان نیز امر امام را اطاعت نمودند که خاطره آن در اذهان حاضران در آن روز بزرگ باقى مانده است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مراکز بسیار مهمى بود که در زمان رژیم طاغوت، خدمات شایانى را به مبارزات ملت ایران براى دست یابى به انقلاب اسلامى انجام داده است. آیت الله محمد یزدى، از آغازین روزهاى تأسیس این مرکز، با آن همکارى داشته است. ایشان خود درباره جامعه مدرسین مىگوید: «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در شمار مراکزى بود که توانست احترام توده مردم را نسبت به خود جلب کند. مردم اعضاى جامعه را افرادى متدین و فاضل یافته بودند و عمیقاً به این باور رسیده بودند که اینان کسانى نیستند که براى قصد و غرض دنیوى کارى انجام داده و سخنى بگویند و جز براى خیر و انجام وظیفه دینى و الهى خودکارى نمىکنند.
آیت الله محمد یزدى، پس از پیروزى انقلاب اسلامى در مسؤولیتهاى بسیار مهمى ایفاى نقش نموده اند که برخى از آنها بدین شرح است:
ریاست دادگاه انقلاب اسلامى قم؛
ریاست دفتر امام(ره) در قم؛
نمایندگى مجلس خبرگان قانون اساسى؛
نمایندگى مجلس شوراى اسلامى در دو دوره متوالى؛
نائب رئیس مجلس شوراى اسلامى؛
عضویت در شوراى نگهبان پس از استعفاى آیت الله العظمی صافى گلپایگانى؛
عضویت در شوراى بازنگرى قانونى اساسى؛
ریاست قوه قضائیه؛
نمایندگى رؤساى سه قوه در هیأت سه نفره حل اختلاف بین مرحوم رجایى و بنى صدر؛
نمایندگى مجلس خبرگان رهبرى؛
نائب رئیس و قائم مقام اجرائى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
عضویت در دوره چهارم و پنجم شورای عالی حوزههای علمیه و رئیس دوره پنجم آن شورا.
آیت الله یزدی ریاست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، رئیس مجلس خبرگان رهبری را نیز برعهده داشته و آبان ماه ۱۳۹۹ نیز از عضویت در شورای نگهبان به دلیل کهولت سن انصراف داده بود. مرحوم آیت الله یزدی در 19 آذرماه 1399 بعد از یک دوره کوتاه بیماری درگذشت.
@daghdagheha
✳️مانکن زنده و نگاهی برچهارگام تغییرات فرهنگی
✍️علیرضامحمدلو
🔸امروزه که تعدد تبلیغات و بیلبوردها و تکنیک های جذب مخاطب، کوچه و خیابان و تلویزیون را درنوردیده، سوژه ای عجیب برای مدتی توجهات را جلب نمود.
🔹روش جدید تبلیغاتی #مانکن_زنده و استفاده از مدلینگ زن در ویترین مغازه ها که از چندمغازه محدود در مشهد شروع شد و به کرمانشاه رسید را می توان به عنوان مساله ای فرهنگی اجتماعی نیز مورد بررسی قرار داد.
🔸این پدیده قبل از ایران در کشورهای دیگری نیز آزموده شده و کمافی السابق سوغات تبلیغاتی اروپاست. وقتی خطوط قرمز یک فرهنگ با ابتکار تبلیغاتی سخیفی چون #مانکن_زنده، سحر تبر و ساسی مانکن و...مورد هجمه واقع می شود جای سوال از چرایی و چیستی ماجراست اما از چگونگی تغییرات و نتایج مابعد این رویداد نیز بایستی تحلیلی داشته باشیم.
✅گام اول، حساسیت(تقدس) زدایی: اساسا برای مهندسی فرهنگی و صورت بندی تغییرات اجتماعی، حرکت نخست، دستکاری محیط و محدودیت های فرهنگی است. چارچوب فرهنگی، باورها و ارزش های یک محیط باید مورد سوال و شبهه واقع شده و با #فعالیت_ایذایی و تحریک پذیری، چهره شفاف فرهنگ را چنگی انداخت و شک آلود نموده و از قداست زدود.
✅گام دوم انگاره سازی و مدیریت ذهن: ایجادتصویری متکثر و مردد از فرهنگ بعد از تقدس زدایی می تواند راه چاهی برای مدیریت ذهن و قراری باشد برای ذهن بی خانمان و خالی از قداست و یقین و بگوید حق مطلقی وجود ندارد و کسب یقین و معرفت امری الزامی نیست و دروازه های ذهن را باید هرمنوتیکی و چندباندی رها نمود...
✅گام سوم ذائقه سازی و مدیریت تعلق: بعد از انگاره سازی و خلع سلاح معرفتی و رها کردن دروازه های معرفت، دیگر پایگاه فکری و مبدا و مقصد یقینی وجود ندارد پس بایستی روی علاقه ها تمرکز نمود. وقتی برای بشر، آبی از معرفت گرم نشد و همه معارف از جادو تا دانش و از تخیل تا مذهب همه در یک سبد قضاوت قرار گرفتند، ارباب رسانه بسمت تعلقات و ذائقه بشری شیفت عملیاتی می کند تا بحران معنا و معرفت را جبران نماید. کثرت گزینه ها برای انتخاب بهتر و سرمایه گذاری روی احساسات مخاطب و رو آوردن سمت تنوع طلبی افراطی را از این زاویه بنگریم.
✅گام چهارم رفتارسازی و مدیریت کنش:
حساسیت زدایی، انگاره سازی و فرافکنی تردید، ذائقه سازی و سرمایه گذاری روی تعلقات و احساسات، زمینه لازم را برای تیرخلاص کمپانی ها و چرخه خبیث سرمایه داری جهانی فراهم می نماید. انسان بدون قداست و معرفت و سرشار از احساسات و تلون مزاج، به دنبال نسخه ای برای زندگی در ساحت رفتار و کنشگری است.
مبدا و معاد از نرخ و معنا تهی شده و باید در لحظه زندگی کرد. پس باید جهت جداشدن از ترس و اضطراب از زندگی و مرگ پیش رو، از خودآگاهی فارغ شد و به سمت #خودافشایی و حل بحران در ساحت اجتماع حرکت کرد. در معامله حل بحران خود در ساحت جامعه، کالایی جز خودشیفتگی و سرمایه گذاری در سطح ظاهر، دست بشر را نخواهد گرفت.
اینکه انسان به حدی تنزل پیدا کند که در ویترین مغازه ها در نقش مانکن، خودش را نمایش دهد، ناشی از خط سیری انحرافی است که در ساحت فرهنگ جامعه ایجاد شده و این بیماری تنزل شخصیت، در طرف خرید بازار نیز با پدیده انسانهای پرسه زن مواجه است که خودشیفتگی و بحران شخصیت این مانکن های زنده را بازتولید می نماید.
تراژدی فرهنگ فقط شامل خودشیفتگی و بحران شخصیت عده ای و تلون مزاج و پرسه زنی و چشم چرانی عده ای دیگر نمی شود. اساسا #صنعت_فرهنگ برای تنفس بیشتر و به روز ماندن در عرصه تمدنی، به تئوریسین ها و مدیران بیمار و لیبرال مسلکی احتیاج دارد که این چرخهرا پشتیبانی نموده و در میان توده مردم درونی سازی نمایند.
@andisheengelabi
@daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️{هر آنکه #نمی_داند، #ساکت_باشد مشکل #حل_می_شود}
✳️راهکار زیبا و طلایی #علامه_جوادی_آملی برای حل مشکل
🔸همه ما یک #حد_خاصی داریم،
هرکسی در هر رشته ای که باشد، یک مختصری بلد است و بقیه را بلد نیست.
🔸اگر کسی #خط_قرمز خود را بشناسد و آنچه را که نمی داند، نگویید.
هم در مسائل اجرایی،
هم در مسائل تقنینی،
هم در مسائل قضایی،
هم در مسائل #تعلیمی_و_فرهنگی،
آنچه را که نمی دانیم، #اظهار_نظر نکنیم.
🔸حضرت امیر می فرمایند:
آنکه نمی داند، ساکت باشد مشکل حل می شود.
@daghdagheha
💠چالشهای اندیشهورزی درباره تمدن نوین اسلامی در حوزههای علمیه
⏪سخنرانی دکتر محسن الویری در جمع مبلغان نخبه دفتر تبلیغات اسلامی:
🔸مقدمه
وقتی از اندیشهورزی درباره تمدن نوین اسلامی سخن میگوییم، در حقیقت یک گام عقبتر از پرداختن حتی درباره مفهوم این تعبیر و واژگان تشکیلدهنده آن ایستادهایم و لذا در این بحث نیازی به توضیح درباره مفهوم تمدن و تمدن اسلامی و تمدن نوین اسلامی نیست
برشمردن این چالشها به مفهوم برجسته کردن آسیبها به بهای نادیده گرفتن توانمندیها و ظرفیتها نیست، بلکه به مفهوم روشن ساختن موانع قابل رفع در فرایند تمدناندیشی حوزههای علمیه است. این چالشها عبارتند از:
🔸۱. شتابزدگی برای رسیدن به نتیجه ـ با وجود این که بر پایه سنت پژوهشی حوزهها معمولا نقطه عزیمت هر پژوهش، مقدمات بعیده با تکیه بر واکاویهای واژهشناختی است تا آن جا که این تعبیر مزاحآلود را که هر پژوهشی در حوزه علمیه از خلقت آدم آغاز میشود، موجه جلوه میکند، در برخی موضوعات نوپدید به گونهای رفتار میشود که گویی بدون انباشت دانش و بدون عبور از دالانها و پلکانها طولانی و پیچیده و نفَسبُر میتوان یافتههای علمی همتراز کشورهای پیشتاز در این زمینه ارائه کرد. این شتابزدگی را در برخی نوشتهها و گفتههای همراه با گزارههای جزمی بدون پشتوانه نظری به آسانی میتوان دید.
🔸۲. ناآگاهی از مطالعات و پژوهشهای نظری و میدانی موجود در دیگر کشورها و بیاعتنایی به آن ـ بحثهای تمدنی در غرب یک تاریخ روشن و پر مطلب دارد و یک دوره بر صدر نشستن و سپس به حاشیه رانده شدن و بار دیگر به میدان آمدن را طی کرده است و آگاهی از آن بیتردید افقهای بسیار خوبی را در برابر ما میگشاید. بسیاری از ما اصحاب حوزه هیچ آگاهی از این مطالعات و پژوهشها نداریم و احساس نیازی هم به آگاهی یافتن از آن نمیکنیم.
در کشورهای اسلامی هم خودآگاهی تمدنی و موضوع توجه به تمدن نوین اسلامی زودتر از کشور ما آغاز شد و میراث علمی درخور توجهی در این کشورها پدید آمده است. سوگمندانه باید پذیرفت که این میراث نیز جز اندکی از آن به کشور ما راه نیافته است و هیچ کوشش روشمندی برای شناخت و انتقال این میراث به چشم نمیخورد.
🔸۳. نبود دروس واسطه بین مباحث علمی رایج در حوزهها و پیشینه دانشی مورد نیاز برای تمدنپژوهی ـ متون بسیار ارزشمند دینی و دینپژوهی ما به ادله مختلفی عیناً امکان مبنا قرار گرفتن و کاربرد برای گرهگشایی از مشکلات کشور ندارند. مثلا نمیتوان تنها و تنها با منابع موجود و به وسیله کسانی که تنها و تنها همین دروس سنتی حوزه را فراگرفتهاند برای مشکلات کشور چارهاندیشی کرد.
وجود یک سلسله دانشهای واسطهای برای ایجاد پیوند بین دروس حوزه و نیازهای جامعه اجتنابناپذیر است مانند وضعیتی که در زمینه دانش اقتصاد و علوم سیاسی و مانند آن مشاهده میکنیم که طلاب دینی پس از فراگرفتن این دروس میتوانند از متون دینی راهکاری برای جامعه ارائه کنند. چنین دروس و رشتهای برای مباحث تمدنی هنوز وجود ندارد و در نتیجه تعداد کسانی که توان پژوهش در زمینه مباحث تمدنی را دارند بسیار اندک است و چه بسیار طرحهای مطالعاتی و پژوهشی که به دلیل نبود نیروی پژوهشی مناسب راکد و معطل مانده است.
🔸۴. ایرانی و شیعی دیدن تمدن نوین اسلامی ـ چالش دیگری که در سطح حوزه و شاید در بخشهای دیگر کشور به چشم میخورد نگاه محدود درونمذهبی و نگاه ملی به آن است. یعنی هنوز در ذهن بسیاری از دوستان این تلقی وجود دارد که تمدن نوین اسلامی یک تمدن مبتنی بر مکتب اهل بیت(ع) است که قرار است در محدوده سرزمینی کشور ایران تحقق یابد! و حال آن که یکی از ویژگیهای گریزناپذیر یک تمدن وسعت آن و دربرگیرندگی سرزمینهای مختلف و اقوام و نژادها و زبانها و مذاهب مختلف است مانند تمدن پیشین اسلامی که قلمرو گستردهای از جنوب اسپانیا تا شمال چین را با همه تنوع اقلیمی و زبانی و نژادی و فرهنگی دربرمیگرفت و به قول مرحوم زرینکوب مانند یک پیکر واحد بود که روح آن اسلام بود و اجزای مختلف آن پیکر را اقوام مختلف تشکیل میدادند و به تعبیر ایشان، مغز این پیکر را هم ایرانیان تشکیل میدادند.
این تلقی که قرار است ما در ایران یک تمدن نوین اسلامی درست کنیم و همه دیگر آحاد امت اسلامی در برابر ما سر خم کنند بسیار رؤیایی و قطعا تحققناپذیر است.
👇👇👇
👆👆
🔸۵. فقدان نگاه امتگرا ـ اصولا گستره تحقق تمدن، یک جامعه وسیع و گسترده است و گستره تحقق تمدن اسلامی هم امت اسلامی است. بسیاری از فعالیتهای رایج در حوزه فارغ از چنین نگاهی صورت میبندد. بر اساس آموزههای اسلامی یک فرد مؤمن باید کلاننگر باشد و رفتارهای خود را نه تنها در مقیاس فردی، بلکه
در مقیاس یک سلسله دایرههای متحدالمرکز خانوادگی و محلی و شهری و منطقهای و کشوری و قارهای و جهانی و حتی فراتر از آن تمدنی ببیند، به این معنی که حتی آینده را هم مدنظر قرار دهد و هر کاری که انجام میدهد به احتمال دیده شدن و اثر گذاشتن آن در جهان آینده هم بیاندیشد، لذا این توقع که یک طلبه فعالیتهای خود را در مقیاس امت اسلامی ببیند، انتظار بیجایی نیست. درصد بسیار بالایی از درسها و بحثها و مقالات و کتابها و سخنرانیهای موجود در حوزه خالی از چنین رویکردی است. از سوی دیگر، امروزه در سطح امت اسلامی دیگرانی مانند ترکیه و مالزی در سطح دولتها و مصر در سطح نخبگان به دنبال اجرایی کردن الگوهای تمدنی خود هستند. حتی عربستان هم که به سرعت در حال بازآفرینی تمدن ایستای غرب در یک مقیاس کوچک است، در حال ارائه یک الگوی تمدنی برای تمدن نوین اسلامی است. بیاطلاعی از این الگوها و تجربهها، بسیاری از مطالعات و پژوهش های ما را بیاثر و یا کماثر کرده است.
🔸۶. بیاعتنایی به قانون اساسی ـ چالش دیگری که در بسیاری از حیطهها از جمله حیطه پیشرفتپژوهی و تمدنپژوهی در حوزههای علمیه به چشم می خورد چشمپوشیدن از قانون اساسی و مراجعه مستقیم به قرآن و روایات برای کشف راه حل و پاسخ به پرسشها و حل مشکلات کشور است. این کار شبیه این است که برای رسیدن به یک مقصد هر کس متناسب با توان خود یک راه در نظر بگیرد و در عمل شاهد باشیم که این راهها تا چه اندازه با هم متداخل و یا متنافی هستند. قانون اساسی یک میثاق ملی و دربردارنده خطوط کلی شیوه اداره جامعه و برآمده از یک اجماع نخبگانی و تودهای مبتنی بر مکتب اهل بیت(ع) است که مسیر کلی رسیدن به این مقصد را مشخص ساخته است و مادام که در آن تغییری داده نشده است، به همین صورت کنونی دارای اعتبار است. جای شگفت است که این سند بسیار مهم و معتبر را به کناری گذاشتهایم و همگی به دنبال ابداع روشهای ویژه خود هستیم.
🔸۷. ضعف فرهنگ گفتوگو ـ سرشت بحثهای تمدنی نیازمند روحیه همگرایانه است. نگاه تمدنی نسبت به اجزای یک تمدن نمیتواند نگاه واگرایانه باشد. نگاه تمدنی حتی نسبت به دیگر تمدنها هم ضمن حفظ غیریت خود و غیرت تمدنی خود، نگاه طمع و طلب نسبت به دستاورهای مثبت آن است.
امروزه گاه کسانی در حوزههای علمیه از تمدن نوین اسلامی سخن میگویند که نسبت به هر کس که اندک تفاوتی با مشرب و مرام و سلیقه آنها داشته باشد خشمی خانمانسوز و کینهای ویرانگر دارند. با چنین نگاهی نمیتوان همافزایی پیشرفتآفرین و تمدنساز پدید آورد. به رسمیت شناختن تنوع دیدگاهها و رواج گفتوگو برای تبیین آنچه خود آن را حق میدانیم و تن دادن به نتایج گفتوگو یکی از بایستههای نخستین تمدناندیشی است. مراد از گفتوگو کوشیدن صادقانه برای فهمیدن دیگری و فهماندن خود به دیگری همراه با رعایت اخلاق است و به هیچ روی به معنای چشم پوشیدن از حق و کوشش نکردن برای اقامه حق نیست.
🔸۸. نگاه خرد و ذرهای به کارهای تمدنی حوزه و کمانگاشتن آنها ـ بعضی از دوستان دلسوز که خود نیز به یک معنا پرورده حوزه هستند، با جدا از هم در نظر گرفتن کارهایی که در حوزه در زمینه مسائل تمدنی صورت میگیرد و مقایسه آن یک کار با مجموعه فعالیتهای تمدنی غربیها مدام بر طبل تحقیر و کمشمردن کارهای رایج در حوزه میزنند و در شیپور نومیدی میدمند. این کار مانند آن است که کسی در آغاز بهار تنها به یک جوانه کوچک بنگرد و با مقایسه آن جوانه با تصاویری که از بهار در دست است، آمدن بهار را ناممکن بشمرد ولی انصاف این است که به دشت نگریست و جوانهها را یکجا دید و در آن صورت میتوان پیشبینی کرد که روزی این دشت رنگ بهار به خود خواهد گرفت.
مراحل رشد تمدنی در همه جوامع مختلف به صورت نسبی یکسان است و وضعیت کنونی کشورمان با همه مشکلات و کاستیها و تنگناها در مقایسه با مراحل نخستین خیزش تمدنی دیگر سرزمینها بسیار نویدبخش و امیدوارکننده است.
🔸۹. جدی گرفته نشدن ـ با وجود پارهای کوششهای فردی، نهاد حوزه مسأله اندیشهورزی در موضوع تمدن را همچنان به عنوان یک امر حاشیهای و زینت المجالسی میشمرد و آن را به صورت جدی در دستور کار خود قرار نداده است. به عنوان مثال شاید حدود سه سال است که تعدادی از دوستان موضوع تأسیس یک انجمن علمی با محوریت مباحث تمدنی را دنبال میکنند و هنوز این انجمن به راه نیافتاده است.
-به نقل از کانال دکتر محسن الویری
🆔 @daghdagheha
🔴 جمهوری اسلامی خواهد باخت اگر...
🖊محمدامین رضایی
🔹جمهوری اسلامی به آمریکا، اسرائیل و عربستان نخواهد باخت، اگر قرار باشد ببازد با این دست فرمان که جلو میرود یا به بعضی از مسئولین خود خواهد باخت و یا نسل نوجوان امروزش! تسامح بیش از حد با بعضی از مسئولین فاسد اشرافی که جز مشتی شعار ویترینی چیزی از آرمان های انقلاب در عملکرد و سبک زندگی خود و فرزندان شان دیده نمیشود یک خطر بزرگ برای بقای جمهوری اسلامی است و البته خطرناک تر از آن این است که ما در وسط مسائل سیاسی و بحران های اقتصادی، نسل نوجوان خود را رها و فراموش کرده ایم!
🔸 نسلی که در ذهنش ارزش های دینی و انقلابی یکی یکی دارد فرو می پاشد. تتلو و ساسی مانکن و بلاگرهای اینستاگرامی، محبوب و قهرمانش شده اند، چند وقت پیش تتلو و یک خانم بلاگر در اینساگرام یک لایو مشترک گذاشتند، ۶۰۰ هزار بیننده به طور زنده لایو را تماشا کردند و رکورد شکست. محتوای لایو حرف های صریح جنسی بود مخاطبش هم عموما همین بچه های دهه هشتادی بودند!
🔹چند روز پیش کلیپی در فضای مجازی پخش شد که همه را شوکه کرد، یک نوجوان۱۴ ساله با یک خانم بلاگر۳۴ ساله وسط لایو ۱۰ دقیقه راحت از مسائل جنسیش جلوی دوربین سخن گفت! خیلی از خانواده های ایرانی که نوجوان دارند بعد دیدن این کلیپ به فکر فرو رفتند. حقیقتش این است این اتفاق در جامعه ما یک اتفاق نیست یک واقعیت تلخی پنهانی است که با این کلیپ عریان تر شد و البته اتفاقات بدتر هم رقم خواهد خورد.
🔸این وضعیت امروز همه خانواده ها را مضطرب کرده است، شکاف نسلی عجیبی در حال شکل گرفتن است، نسلی دارد بزرگ میشود که هنجارشکنی را نه یک قبح که عادی و افتخار میداند! مساله اصلا انجام چند اشتباه کوچک نیست، انکار و جنگ علیه اصول بنیادین مثل خانواده، سنت، هویت، علم، اخلاق در حال شکل گرفتن است. این نسل بالفرض که ایران را به عنوان وطن بپذیرد و بماند اما دیگر پای ارزش هایش نخواهد ماند
🔺احتمالا بعضی بخواهند بگویند ما رویش های خوبی هم داریم کسی منکر آن نیست مساله رقم خوردن یک بحران است بحران! در چه باید کردش حرف طولانی است اجمالش این است آنها که هنوز دلبسته آرمان ها و ارزش ها هستند بی خیال رقم زدن کارهای بزرگ و پر هیاهو بشوند، حلقه های کوچک تشکیل بدهند، هر چقدر از این نوجوان ها را از وسط این مرداب بیرون بکشیم و بزرگ کنیم به همان اندازه به بقای انقلاب کمک کرده ایم، حلقه های کوچک مطالعاتی-تربیتی رقم بزنیم. کشور و انقلاب آدم میخواهد، آدم نداشته باشیم قافیه را باخته ایم، تمام.
@m_amin_rezai
🆔 @daghdagheha
💠وحدت حوزه و دانشگاه پیشکش!
🖋محمدامین امامی پناه
👈🏻 می گویند: «وصف العیش، نصف العیش» اما گویا ما بر این باوریم که «وصف العیش، تمام العیش»؛ به همین دلیل بیشتر از اینکه تن به حرکتهای جدی بدهیم، دل به سخنان زیبا و دلنشین و اهداف بزرگ بستهایم. هر چه شعارهای بزرگتری بر زبانمان جاری شود، حس رضایت مندی بیشتری از خود پیدا میکنیم. به عبارتی؛ تمام سعی خود را معطوف به فضای ذهن کرده و نهایت هنر ما این است که سخنان عمیق تری بر زبان جاری کنیم اما فضای عمل و اجرا را به فراموشی سپرده و به لوازم آن پایبند نیستیم.
🔸با این مقدمه کوتاه میرویم سراغ شعار «وحدت حوزه و دانشگاه». بنده فکر نمیکنم کسی منکر فضیلت و ضرورت ایجاد وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان دو نهاد تأثیر گذار در آینده کشور باشد. اما سوال مهم این است که واقعا تا چه اندازه به لوازم این سخن اندیشیده و به آن پایبند بودهایم؟!
🔹هر ایده و سخنی، لوازمی ضروری دارد و تا زمانی که انسان، به آن لوازم پایبند نباشد، گامی از پیش نخواهد برد. روی سخن بنده به عنوان یک طلبه با حوزه علمیه است. زمانی حوزه میتواند به وحدت با دانشگاه فکر کند که به لوازم آن پایبند باشد. این مهم، لوازم متعددی دارد که یکی از ابتداییترین و بدیهیترین لوازم آن، این است که بزرگان حوزه، سعه صدر خود را بالا ببرند و تاب تحمل شنیدن سخنان و نظرات مخالف را پیدا کنند و باب بزرگی به نام «گفت و گوهای آزاد علمی» را به روی اندیشمندان و نظریه پردازان مختلف بگشایند. چگونه ممکن است وحدت و تفاهم مشترکی میان دو نهاد مختلف شکل بگیرد بدون اینکه چنین فضای آزادی فراهم شده باشد و اندیشمندان به راحتی بتوانند نظریات خود را بیان کنند و جلسات نقد و نظر فراهم شود. اختلاف نظر و اندیشههای متفاوت، امری کاملا طبیعی است. هنر حوزه ما باید این باشد که بتواند مستدل و متقن نظریات خود را اثبات کند و فضای علمی را اقناع کند. در صورتی که چنین موفقیتی هم حاصل نشود، ثمره این رفت و آمدها و گفت و گوها این میشود که زمینه توافق بر نقاط مشترک و اهداف همسو و همکاریهای دو طرفه فراهم میگردد.
🔸تا زمانی که فضای آزادی برای نظریه پردازی اندیشمندان و نوآوران علمی، فراهم نشود و «آزادی بیان و کرسیهای آزاد اندیشی» صرفا در حد شعار باقی بماند، وحدت حوزه و دانشگاه که هم امام خمینی (ره) و هم رهبر معظم انقلاب، بر آن تأکید داشته و دارند، سرانجام نیکویی نخواهد داشت.
🔻متأسفانه حوزه علمیه نتوانسته با فرزندان خود که از دل همین حوزه بیرون آمده و رشد کردهاند، تعامل سازندهای داشته باشد و انتقادات و نظریات جدید ایشان را با جان و دل بشنود و به اتحاد و وحدتی درونی دست یابد، حال چگونه میخواهد به معنای واقعی کلمه به وحدت با دانشگاه دست یابد؟!
▫️سوگمندانه باید گفت وحدت حوزه و دانشگاه، پیشکش، لا اقل به فکر «وحدت میان حوزویان» باشید. ای کاش حوزه علمیه تصمیم بگیرد باب «گفت و گوهای علمی» را در خود حوزه باز کند و بدون تعصب فضایی آزاد برای طرح نظریات علمی فراهم کند تا با ایجاد وحدت میان حوزویان، بستری برای گامهای بعدی یعنی وحدت حوزه و دانشگاه مهیا شود.
@tahavol_howze
🆔 @daghdagheha
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تریلر فیلم جهانی سيدة الجنة (بانوی بهشت) که تا چند روز دیگر در سینماهای سراسر جهان اکران خواهد شد.
🔹 این فیلم به میزبانی هیئت خدام المهدی (وابسته به یاسرالحبیب ) و بازی چندین نفر از بازیگران معروف کشور های اروپایی و به زبان انگلیسی ساخته شده است.
🔹 روال فیلم تلفیقی بین وقایع اخیر (داعش و سلفی تکفیری) و به مقایسه بین اهل سنت و ماجرای انحراف در وصایت پیامبر و جریان تروریستی داعش است و القا کننده این مطلب است که داعش زاییده تفکر اهل سنت است و به گونه ای اهل سنت را مساوی با داعش معرفی میکند.
🔹 تیزر این فیلم ضد وحدتی، در یوتیوب بسیار دیده شده است و انتظار می رود یکی از پربحث ترین فیلم های سال ۲۰۲۱ باشد.
@daghdagheha
💠نامه ای از مرکز اسلامی انگلیس
جناب حجت الاسلام و المسلمين اقاي عليزاده دام عزه
مسئول دفتر حضرت آيت الله اعرافي رئيس محترم حوزه هاي علميه
سلام عليكم
اميدوارم حالتون خوب باشد،
احتمالا خبرهاي مربوط به پخش فيلم بانوي بهشت را كه در ٣٠ دسامبر يعني چهارشنبه اين هفته پخش مي شود را شنيديد
اين فيلم با هزينه اي معادل ١٥ ميليون پوند و پشتيباني شيرازي هاي مقيم لندن ساخته شده است.
🔸پيام اين فيلم اين است كه داعش ريشه در آموزه هاي مسلمانان اهل سنت دارد و قبلا هم شاهد اين نوع اقدامات غير انساني از آنان بوديم و بعد با هنرمندي، ظلم هايي كه به حضرت زهراء سلام الله عليها شده است را در همين راستا معرفي مي كند.
🔸اين فيلم بسيار حرفه اي ساخته شده و بسترهاي فراواني براي پخش آن وجود دارد كه يوتيوب و نت فليكس و تلويزيون هاي شيرازي ها نمونه اي از آن هستند.
🔸متأسفانه پيامدهاي احتمالي پخش اين فيلم بسيار بد و غير قابل اغماض است و هم اكنون بسياري از اهل سنت از كشورهاي مختلف شديدا به اين نگاه به اهل سنت معترض هستند و ممكن است اقداماتي كنند كه خوشايند هيچ كس نباشد.
🔸ما تا انجا كه ممكن است سعي مي كنيم خط و ربط خودمان را از سازندگان اين فيلم جدا نشان دهيم ولي آنچه مهم است و شيعيان بسياري در تماس ها و پيام هايشان درخواست دارند اظهار نظر حضرات مراجع عظام تقليد و حوزه هاي علميه بويژه حوزه علميه قم است،
لطفا در هر سطحي كه براي شما ممكن است اين پيام را به اطلاع اين عزيزان بفرستيد و تقاضاي ما را نسبت به اظهار نظر در اين مورد اعلام بفرماييد،
با تجديد ارادت
سيد هاشم موسوي/مركز اسلامي انگليس
@daghdagheha