💠نگاهی به سریال #بچه_مهندس
🖋محمد وکیلی
🔴موضوع سریال:
⬅️کودکی که در یکی از شبهای سالهای دهه شصت به پرورشگاه سپرده است، سالهای کودکی اش را به امید یافتن پدر و مادر واقعیش در کنار مربی پرورشگاه سپری می کند. او که کودکی کنجکاو است و استعداد زیادی در ساخت و تعمیر وسایل مختلف داراست مورد بی مهری مدیر پرورشگاه که زنی خشک و بد اخلاق است واقع میشود اما تلاش میکند با وجود مشکلات و تنبیههای سخت خانم مدیر تجربههای جدیدی در زندگی به دست آورد.
⬅️این سریال که در شبکه 5 سیما و غیرمناسبتی ساخته شده سر از شبهای ماه رمضان شبکه 2 در آورد و در آخرین لحظات جایگزین سریال "پدر" شد که پیش از این قرار بود در رمضان امسال از این شبکه پخش شود. که خود نشانگر نابسامانی در تصمیم گیری زمان، شیوه و محل پخش برنامه ها و سریالهایی از این دست است.
⬅️نگارش فیلمنامه این سریال را سجاد ابوالحسنی برعهده داشته است که در سابقه خود آثاری چون "روز حسرت"، "۵کیلومتر تا بهشت" و "خداحافظ بچه" را در کارنامه دارد.
⬅️قصه ای که هرچند سوژه ای بکر و جذاب دارد اما نمی توان منکر مشابهت فراوان آن به قصه "بابا لنگ دراز" شد.
🔴مضمون داستان:
⬅️سریال تلاش می کند کوششهای یک کودک برای هویت یابی را به تصویر بکشد. هویت گم شده کودکی که " من کیستم را" را در داشتن پدر و مادر می جوید و "کجا هستم" را در رفتن از پرورشگاه. این سریال، قصه ای است درباره هویت آدمهای امروز. قصه آدمهایی که میان ماندن و رفتن وامانده و سرگردان اند. این هویتی یابی مشکل امروز همه آدمهای روزگار ماست و "جواد" قصه #بچه_مهندس این جستجوی هویت را نمایندگی می کند. سالهاست که این مسئله دغدغه مشترک جامعه ماست. دغدغه ای به نام ماندن و ساختن یا مهاجرت کردن و جستجوی هویت در بیرون از این خانه.
⬅️قصه ای که هرچند شخصیت اولش کودکی کم سن و سال است اما می توان آنرا نماینده بخش قابل توجهی از نسل دهه شصتی دانست؛ نسلی باهوش، کنکاش گر با جهانی از سوالهای بی پاسخ.
⬅️از مهمترین نقاط قوت سریال بازی زیبای خانم جعفری در نقش مدیر پرورشگاه است. زنی سخت با چهره ای بی نفوذ که طبق باورهایش مدیریت می کند اما به هیچ عنوان بدجنس نیست و شاید دلیل این رفتارش ناملایماتی باشد او خودش در زندگی با آن مواجه بوده به همین دلیل تلاش دارد بچه های پرورشگاه تجارب تلخ او را نداشته باشند.
⬅️اما از طرف دیگر اغراق در رفتارهای بزرگانه کودکان سریال، می تواند مهمترن نقطه ضعف سریال محسوب شود.
⬅️موضوع سریال، هر چند کودکان بی سرپرست است و می تواند به ترویج سنت حسنه حمایت از کودکان بی سرپرست مخصوصا در ایام ماه مبارک رمضان کمک شایانی نماید اما ارائه الگویی اغراق شده از رفتار و احساسات و تعامل کودکان مخصوصا با جنس مخالف در تعارض با آموزه های دینی و سیاست های فرهنگی کشور است.
⬅️هندی سازی همچین داستانی مثل برادر خواهری پنهان مستخدم و مدیر پرورشگاه، و نیز کش و قوس وصال و جدایی کودکان خردسال سریال نه تنها کمکی به قصه نمی کند، بلکه فیلم را از محتوا خارج کرده است.
⬅️تزریق احساسات کاذب به داستان، سطح آنرا از یک درام اجتماعی جدی، به فیلمی احساسی تنزل می دهد.
⬅️داستانک های یک سریال نقش بسیار مهمی در پیشبرد داستان اصلی فیلم دارند اما داستانک های این سریال فاقد هرگونه خلاقیت هستند و در حد کلیشه باقی می مانند. به عنوان مثال خانواده متمول که سرپرستی یکی از کودکان پرورشگاه را عهده دار شده اند مخصوصا با بازی بی روح خانم و آقای مهندس کاملا تصنعی و یک سوپرکلیشه تمام عیار است. داستانک هایی همچون خواستگاری کردن و ازدواج کردن یا نکردن کارکنان پرورشگاه نیز همین گونه اند.
⬅️بازی و اکت های بزرگانه گرفتن از کودکان نه تنها کمکی به پیشبرد داستان نمی کند بلکه با توجه به اینکه این سریال بین " برای کودکان ساخته شده یا درباره کودکان" در نوسان است موجب الگودهی نامناسب به مخاطبان کودکش می شود.
⬅️داستان کودکانه سریال موجب می شود که بخش قابل توجهی از مخاطبانش نیز کودک باشند. در این صورت تأکید اغراق آمیز بر دوستی و علاقه و دلدادگی دختر و پسر خردسال، موجب نهادینه شدن این سبک رفتاری در کودکان خواهد شد.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0