eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
453 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠چرا به نوجوانها وطن‌دوستی یاد ندادیم؟/2 🔻آیا ما باید تیز چاقو را زیر گلویمان حس کنیم تا متوجه شویم با چه بحرانی روبه‌رو هستیم؟ به خدا پیرمردها نمی‌توانند برای جوانان و نوجوانان تصمیم بگیرند! به خدا این افراد حتی قدرت مدیریت فرزندان خود را هم ندارد چه برسد بخواهند جامعه را آموزش دهند و چه برسد به اینکه بخواهند دهه‌ هشتادی‌ها را با خود همراه کنند. تجربه به من یک چیزی را یاد داده آن‌هایی که در دفاع از یک مساله به ویژه در جایگاه یم مسوول یا مقام دولتی یا حکومتی خیلی خیلی تند و تیز صحبت می‌کنند خطرناک‌تر از همه هستند، کسانی که فکر می‌کنند بیشتر از همه می‌دانند و بهتر از همه می‌فهمند اما نمی‌دانند که صحبت‌هایشان در جامعه چه واکنشی دارد. 🔻به عنوان مثال به صحبت‌های برخی از ائمه جمعه دقت کنید! طرف به‌گونه‌ای حرف می‌زند که یکی مثل من هم احساس می‌کند او به عمد و صرفاً به خاطر اینکه «لجِ» من را در بیاورد، این موضع را می‌گیرد و از تریبونی که در اختیارش است اینگونه استفاده می‌کند! خداوکیلی این تریبون توانسته چنددرصد از دهه هشتادی‌ها را جلب و جذب کند و به عنوان یکی از ارکان اصلی حکومت اسلامی، پیرمردهایی که در این جایگاه هستند تا چه میزان می‌توانند جاذبه داشته باشند؟ به حرف‌های دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر نگاه کنید! هر چه فکر می‌کنم نامبرده با چه منطقی دارد چنین حرف‌هایی می‌زند و یا قحط الرجال است که او را در این سمت گذاشته‌اند تا مردم را با هم دشمن کند، عقلم به جایی نمی‌رسد! 🔻شما فکر می‌کنید با حضور چنین افرادی در چنین مسوولیت‌هایی نوجوان و جوان ما به راه راست هدایت می‌شود؟ حاکمیت باید از اتفاقات اخیر درس بگیرد و برود «آسیب‌شناسی» کرده و «کمیته تحقیق و تفحص» تشکیل دهد که در همه حوزه‌ها چرا این بلا بر سر جامعه ما درآمده است؟ چرا جوانی که هم‌سن و سال‌های او در دهه شصت روی مین می‌رفتند تا یک وجب از خاک کشور دست دشمن نیفتد خودش حاضر شده به سمتی قدم بردارد که خروجی‌اش جدا شدن هزاران کیلومتر مربع از این خاک مقدس است؟ 🔻این دیگر کار دشمن نیست، غیر از کم‌کاری دشمنان داخلی باید شناسایی شده و یک جابجایی سنگین و گسترده برای تربیت نسل آینده شکل بگیرد، نسلی که روی کشورش، روی پرچمش، روی ناموس و تاریخش، روی هویت و نام «ایران» چنان حساسیتی داشته باشد که با هر واژه‌ای بدنش گُر بگیرد و با شوق برای دفاع از کشورش گام بردارد. این مهم نیز فقط با یک راه به دست می‌آید؛ حضور افراد لایق و کاربلد در زمان درست و در جای درست.... 🔻من فقط می‌توانم امیدوار باشم، اما از آنجایی که کاری از دست حکومت بر نمی‌آید و نفوذی‌ها برای نابودی این کشور در بسیاری از ارکان آن نفوذ کرده‌اند، ما خودمان به عنوان یک ایرانی باید همت کنیم فرزندان‌مان را با قدرت برای جانفشانی در راه دین و میهن تربیت کنیم... ما تاریخی پر از حماسه داریم که اگر یک صدم آن را برخی از رژیم‌های جعلی داشتند امروز هست و نیست برای هیچ کشوری نگذاشته بودند... @syriankhabar @daghdagheha
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡اعتراض یا اغتشاش گفت‌وگوئی حوزوی پیرامون وقایع اخیر کشور 🔹 باید مهارت اعتراض و مواجهه با آن در جامعه تبیین شود/ هیچ جامعه‌ای اغتشاش و ناامنی را تحمل نمی‌کند/قضاوت نخبگان قبل از شفاف شدن مسائل باعث بحران در جامعه می‌شود - استاد مهراب صادق‌نیا - استاد محمدعلی رنجبر 🔸 مشاهده متن کامل گفت‌وگو: https://mobahesat.ir/23911 🔻🔻🔻 @mobahesat
⁉️حیرت فرهنگی و اَبَرمسئله براندازی ⛔️ دیوارنگاره میدان ولیعصر تهران جمع شد! برنامه طنین الله اکبر بعد از نماز مغرب و عشا شنبه 23 مهر ماه هم لغو شد. قبل از آن هم چند برنامه تلویزیونی انتقادی همین سرنوشت را پیدا کرد و برخی هم مثل برنامه شیوه با تعدیل‌هایی و اصلاحاتی به آنتن برگشت. از فیلتراسیون اینستاگرام و واتساپ و اختلال در استفاده از سایت‌های بین المللی هم که همه میدانیم. ❓ به نظر شما با چه چیزی مواجه هستیم؟ جواب واضح است: حیرت فرهنگی! حیرت از پاسخگویی و مقابله فرهنگی به اقدامات دشمن در وقایع اخیر کاملاً مشهود است. جبهه فرهنگی و فعالین فرهنگی در یک حیرت فرهنگی به سر می‌برند. برای همین هم هست که یا اقدامی نمی‌کنند یا اگر اقدامی می‌کنند بعد از چند روز یا چند ساعت جمعش می‌کنند. حیرت فرهنگی ناشی از نشناختن مسئله است. هنوز هم خیلی ها فکر می کنند مسئله بر سر زن و پوشش و آزادی های اجتماعی زنان است! این نشناختن مسئله است که حیرت فرهنگی را به دنبال دارد. برای همین در برابر شعار «زن زندگی آزادی» شعار «زن عفت افتخار» را ترند می کنیم. اما آیا از خودمان پرسیده ایم که این شعار چقدر توانسته است مردم و حتی حزب اللهی ها را در خصوص وقایع اخیر اقناع کند؟! می دانیم که این شعار را خیلی از مردم قبول دارند اما قبول و اقناع دو ساخت متفاوت دارد. 🌀 ابرمسئله این روزها، براندازی است؛ این را بازیگردانان درجه یک این صحنه از بایدن و نمایندگان کنگره آمریکا تا نوچه های کاسه لیسی همچون مصی علینژاد و ...، همه گفته اند، مسئله اساسا زن و پوشش و آزادی های اجتماعی زنان نیست. بلکه اصل جمهوری اسلامی است! چرا نمی خواهیم قبول کنیم؟! برای همین هم هر پاسخی که با محوریت زن ایرانی اسلامی داده شود نه تنها موجب اقناع نمی شود بلکه بیش از هر چیزی موجب حیرت و سردرگمی می شود. مثل این است که مریضی مبتلا به تب و سر درد باشد و شما داروی رفع درد عضله به او بدهید! 🌐 اَبَرمسئله همیشه براندازی بوده است. از روزی که نهضت شروع شد تا همین امروز. دعوا بر سر حاکمیت اسلام سیاسی است. آن اسلامی که از پوشش و من و تو تا روابط بین‌الملل دولت را تحت ولایت و هدایت خود قرار می‌دهد. تا مسائل جزئی‌تری همچون پوشش و بی‌حجابی اجباری را ذیل این ابرمسئله فهم نکنیم، پاسخ‌ها و مقابله‌های فرهنگی به مسائل جزئی‌تر بدون درنظر گرفتن و فهم ابرمسئله راه به جایی نخواهد برد. اگر ابرمسئله را فهمیدیم دیگر نیاز نیست در لاک تدافعی و مقابله منفعلانه فرهنگی برویم، بلکه حالت‌مان تهاجمی و مقابله فرهنگی‌مان هم فعالانه بود. فتأمل! @daghdagheha
هدایت شده از روحانیت امروز
☑️ایجاد فضای امن برای گفتگو وظیفه نظام اسلامی است/ اغتشاش حوزه استماع و گفتگو نیست 🔻بازنشر | حمید پارسانیا، استاد حوزه و دانشگاه در گفتگو با فکرت: 🔸گفت‌وگو کردن، سؤال کردن و پاسخ دادن زمینه‌ی بسط حیات انسانی است و زمینه‌ی بروز حقیقت است. البته گفت‌وگو شرایطی دارد. باید این شرایط باشد تا گفت‌وگو بتواند شکل بگیرید: 🔸۱- باید محیطی باشد که طرفین گفت‌وگو در آن محیط حضور داشته باشند. اگر آنها هیچ وقت با هم ملاقاتی نداشته باشند، گفت‌وگو شکل نمی‌گیرد. محیط باید به تناسب وجود داشته باشد. الآن رسانه و فضای مجازی به‌گونه‌ای توسعه پیدا کرده که طرفین در این فضاها حضور به هم می‌رسانند و گفت‌وگو رخ می‌دهد. ممکن است با نامه و کتابت نیز گفت‌وگو رخ دهد. در هر حال، داشتن فضای مناسبِ گفت‌وگو یکی از شرایط اول است. 🔸۲- یکی از مسائلی که باز برای گفت‌وگو وجود دارد، زمینه‌های آرامش و فراغتی است که برای طرفین گفت‌وگو باید وجود داشته باشد. اگر مسائل مهمتری آنها را به خود مشغول کند و این فراغت را نداشته باشند، شرایط گفت‌وگو را نخواهند داشت. حتی انگیزه‌هایی متناسب با آن گفت‌وگو باید در افراد وجود داشته باشد؛ البته وقتی‌که از گفت‌وگو می‌گوییم، برای درک حقیقت است. قاعدتاً یکی از زمینه‌ها، آماده بودن طرفین گفت‌وگو نسبت به اصل حقیقت است که آنها به دنبال این مسأله باشند. از قبل تصمیم نگرفته باشند و در جستجوی حقیقت باشند. این‌ها شرایطی است که بعضاً به طرفین گفت‌وگو و زمینه‌های فیزیکی مجموعه بازمی‌گردد. برخی از این عوامل به حوزه‌های روابط انسانی و تعاملات انسانی بازمی‌گردد. 🔸۳- یکی از مسائل جدی که برای گفت‌وگو وجود دارد، امنیت است. باید نوعی امنیت و شرایط امنی وجود داشته باشد. در متن یک درگیری و ستیز عملی که وجود دارد، جای گفت‌وگو نیست. سوره‌ توبه تنها سوره‌ای است که با بسم الله شروع نشده است و در اینجا بیشتر ناظر به جنگ‌های فتح مکه و مسائل قبل از آن است. در مورد عمل منافقین و مشرکین است. در اوائل سوره‌ی توبه آیه‌ای است که خداوند متعال اهمیت گفت‌وگو و ضرورت ایجاد امنیت مربوط به گفت‌وگو را پیامبر (ص) بیان می‌کند. آیه شش سوره‌ی توبه می‌فرماید: وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ؛ و اگر یکی از مشرکان به تو پناه آورد (که از دین آگاه شود) بدو پناه ده تا کلام خدا بشنود و پس از شنیدن سخن خدا او را به مأمن و منزلش برسان، زیرا که این مشرکان مردمی نادانند. در متن گفت‌وگو است که پرسش و احیاناً اعتراض مطرح می‌شود و پاسخ شنیده می‌شود. دیالوگ همواره این‌طور است. رشد علم در درون انسان با پرسش شروع می‌شود و در پاسخ به این پرسش‌های مکرر است که حقیقت خود را بیشتر نشان می‌دهد. این ویژگیِ‌ فضای گفت‌وگو است؛ اما نوع دیگری از روابط، از قلمروی گفت‌وگو خارج شده و به‌صورت تعامل‌هایی است که فرد تصمیم خود را گرفته است. 🔸اینجا وقتی لفظ اغتشاش مطرح می‌شود، دیگر بخش سؤال و اعتراض مطرح نیست؛ زیرا این امور بیشتر ناظر به حوزه‌ی گفت‌وگو هستند و حق افراد و جامعه است که پرسش داشته باشند. جامعه برای رشد خود باید محیط پرسش، گفت‌وگو، سؤال و جواب را ایجاد کند. کسانی که دغدغه‌ی حقیقت دارند باید طالب این فضا باشند. این یک سوی قضیه است؛ اما این‌که تصمیم قبلاً گرفته شده و اکنون روی آن تصمیم قبلی کار می‌شود، اینجا دیگر جای گفت‌وگو نیست؛ بلکه عملیات اجتماعی است و در عملیات اجتماعی هم قواعد حوزه‌ی زیست و رفتارهای اجتماعی کار خود را انجام می‌دهد. آن‌طور که خداوند به پیامبر گرامی اسلام اعلام می‌کند، وظیفه‌ی نظام اسلامی است که امنیت لازم را برای گفت‌وگو ایجاد کند و از این فضا استقبال کند؛ اما اگر فضا عملیاتی شد، در آنجا دولت و مجموعه با توجه به اقتضای حوزه‌ی عملیاتی، وظیفه‌ی خاص خود را دارد. اینجا دیگر حوزه‌ی استماع نیست. 🔸مشروح گفتگو را در سایت حمید پارسانیا بخوانید (اینجا) @rohaniyatemrooz_ir
تفاوت‏‌های جنگ نرم و جنگ سخت ۱- حوزه تهدید نرم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است، در حالی که حوزه تهدید سخت امنیتی و نظامی می‌باشد؛ ۲- تهدید‌های نرم پیچده و محصول پردازش ذهنی نخبگان و بنابراین اندازه‌گیری آن مشکل است، در حالی که تهدید‌های سخت؛ عینی، واقعی و محسوس است و می‌توان آن را با ارائه برخی از معیار‌ها اندازه‌گیری کرد؛ ۳- روش اعمال تهدید‌های سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالی که در نرم، از روش القاء و اقناع بهره‌گیری می‌شود؛ و تصرف و اشغال سرزمین است در حالی که در تهدید نرم، هدف تاثیر‌گذاری بر انتخاب‌ها، فرآیند تصمیم‌گیری و الگو‌های رفتاری حریف و در نهایت سلب هویت‌های فرهنگی است؛ ۴- مفهوم امنیت در رویکرد‌های نرم شامل امنیت ارزش‌ها و هویت‌های اجتماعی می‌شود، در حالی که این مفهوم در رویکرد‌های سخت به معنای نبود تهدید خارجی تلقی می‌گردد. ۵- تهدید‌های سخت، محسوس و همراه با واکنش برانگیختن است، در حالی که تهدید‌های نرم به دلیل ماهیت غیر عینی و محسوس آن، اغلب فاقد عکس‌العمل است. ۶-مرجع امنیت در حوزه تهدید‌های سخت، به طور عمده دولت‌ها هستند، در حالی که مرجع امنیت در تهدید‌های نرم محیط فروملی و فراملی (هویت‌های فروملی و جهانی) است؛ ۷- کاربرد تهدید سخت در رویکرد امنیتی جدید عمدتاً مترادف با فروپاشی نظام‌های سیاسی- امنیتی مخالف یا معارض است، در حالی که کاربرد تهدید نرم در رویکرد‌های امنیتی جدید علیه نظام‌های سیاسی مخالف یا معارض، مترادف با فرهنگ‌سازی و نهادسازی در چارچوب اندیشه و الگو‌های رفتاری نظام‌های لیبرال و دموکراسی تلقی می‌شود. ادامه دارد... @daghdagheha
✍️ دکترنعمت‌الله کرم‌اللهی جامعه‌شناس ❇️برکات حوادث اخیر؟! 1️⃣ ✅ شاید برای بسیاری از کسانی که تحولات و چالش‌های سال‌های ابتدای انقلاب مخصوصا نیمه اول دهه شصت را ندیده یا نشنیده‌اند، حوادث اخیر را بی‌سابقه و سراسر تلخی و تهدید تصور کنند. در سال‌های ابتدایی دهه شصت و به‌رغم عدم استقرار ساختارهای حاکمیتی انقلاب نوپای اسلامی، افزون بر جنگ تحمیلی و ناآرامی‌های بسیار شدید داخلی در استان‌های مرزی(سیستان، گنبد، آذربایجان، کردستان، خوزستان)، جنگ شهری شدیدی با گروه بی‌رحم و خون‌ریز مجاهدین خلق در جریان بود و بیش از هفده هزار نفر از مردم عادی یا در آشوب‌ها و کشتارهای عمومی این گروه جان باختند و یا تنها به جرم داشتن نشانه‌ای دال بر تعلق به انقلاب (نشانه‌هایی مانند ریش، پوشیدن اورکت کره‌ای، داشتن موتور هوندا، نصب تصویر امام در منزل یا محل‌کار و...)، توسط جوخه‌های ترور این سازمان مخوف به شهادت رسیدند. این در حالی است که در دو ماه گذشته، به جز شهدای حادثه شاه‌چراغ، کسی از مردم معمولی کشته نشده و افراد جان‌باخته یا از اوباش بوده‌اند یا از نیروهای حافظ امنیت. البته در وضعیت کنونی، کشور از لحاظ زیرساخت‌های مختلف به‌ویژه ظرفیت‌های نظامی و نیروی جوانِ رشید و بالنده نیز با دوران ابتدای انقلاب قابل مقایسه نیست. ✅ از دید حقیر این حوادث در عین ظاهر آزاردهنده و تلخ، واجد فرصت‌ها و ظرفیت‌هایی است که اگر درست شناخته و به کار بسته شود، می‌تواند بسترساز جهش حرکت انقلاب در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی باشد. در ادامه استدلال خود را در قالب چهار نکته بیان می‌کنم: 1️⃣ این یک اصل قطعی و طبیعی است که اگر انسان خود را در شرایط تهدید هویتی و هستی‌شناختی تصور کند، یعنی از حیث هویتی خود را در انتخاب دوگانۀ مرگ یا زندگی ببیند، همه ظرفیت‌های وجودی خود را برای دست‌یابی به زندگی و رستن از مرگ به کار می‌گیرد. این تکاپو و تلاش سخت وجودی، اگر صبغه ایجابی بیابد و فرد حیات و زندگی خود را نه در نفی و مرگ دیگری، بلکه در قوت و استحکام وجودی خویش تعریف کند و برای تحقق آن بکوشد، بسیاری از استعدادهای نهفته او شکوفا خواهند شد. این پدیده در سطح یک جامعه نیز مصداق دارد. یعنی اگر حیات اجتماعی یک جامعه تهدید شود و آحاد جامعه خود را در مقابل دوگانۀ حفظ فرهنگ و تمدن و هویت و سرمایه‌های انسانی یا دست کشیدن از هستی تاریخی و وجودی خود ببینند، بی‌تردید برای صیانت از میراث خویش و تعمیق و فرآوری و نهادینه‌سازی و انتقال آن به نسل‌های بعدی تلاش خود را مضاعف خواهند کرد. به بیان شهید سلیمانی «فرصتی که در تهدیدها وجود دارد، در خودِ فرصت‌ها نیست»؛ البته به شرط مختل نشدن نظام محاسباتی و مرعوب صولت و دولت جبهه رقیب نشدن. اگر نترسیم و نترسانیم از درون آتش هستی‌سوز نمرودی، می‌توان به گلستان حیات‌بخش ابراهیمی راه یافت. به عنوان شاهد مثال، استاد پارسانیا در خاطرات دوران نوجوانی و جوانی خود در سال‌های دهه پنجاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی دوران اوج تنوع فکری و فرهنگی گروه‌ها و جریانات مبارز، به تلاش خستگی‌ناپذیر و مجاهدانه خود و همسالانش برای قوت‌افزایی فکری و تحکیم هویتی خویش اشاره می‌کند. این تلاش شبانه‌روزی حاصل احساس تهدید هویتی و فکری از سوی گروهها و جریانات مخالفی بود که برای یارگیری از ایشان و دوستانش دام‌های مختلف تنیده و به شیوه‌های مختلف سعی در جذب آنان داشتند؛ استاد پارسانیا در دوران راهنمایی با دوستان خود حلقه مطالعاتی تشکیل داده و آن را تا پایان دبیرستان یعنی پیروزی انقلاب استمرار داده و در این مدت ضمن ارتباط با برخی از روحانیون مبارز مشهد و حضور مستمر در جلسات سخنرانی مسجد امام حسن(ع)، آثار اعتقادی، فلسفی و تاریخی متفکران مختلف داخلی و خارجی(امام خمینی، شهید صدر، شهید مطهری، علامه طباطبایی، اقبال لاهوری، بازرگان، شریعتی، و... ) را مطالعه و مباحثه می‌کرده‌اند؛ همچنین خواندن مواضع تمام گروه‌های مبارز(مجاهدین خلق، پیکار، آرمان مستضعفین، جنبش مسلمانان مبارز و...) و مطالعۀ کتاب‌هایی مانند اسفار، تاریخ عمومی ویل دورانت، آثار فلسفی متفکران غربی و... از سوی این نوجوانان و جوانان با هدف حفظ و تعمیق هویت دینی خود در مقابل شبهات الحادی مارکسیتی و التقاطی انجام می‌شده است؛ کاری که این نوجوانان در دوران مبارزه و مجاهدت انجام می¬دانند، شاید امروز اگر نه توسط یک طلبه یا دانشجو بلکه توسط یک استاد دانشگاه یا حوزه هم انجام شود، کاری در حد کارستان و شق‌القمر ارزیابی می‌شود. لینک ادامه متن @F_hamandishi @daghdagheha
✍️ دکترنعمت‌الله کرم‌اللهی جامعه‌شناس ❇️برکات حوادث اخیر؟! 3️⃣ 3️⃣ این حوادث نشان داد، که سازوکار حکمرانی کشور فاقد ظرفیت لازم برای تحقق مهمترین شعار انقلاب یعنی «عدالت» است. اقتصادپایه کردن سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی کشور و اصالت بخشیدن به رشد اقتصادی ولو به قیمت له شدن طبقات مستضعف و نیز فراموشی و حاشیه‌انگاری ساحت فرهنگ، بسترساز شکل‌گیری روحیه دنیاگرایی و میل افراطی به تکاثر ثروت و دارایی در عرصه فرهنگ عمومی جامعه شده است. مردمی که در زمان انقلاب و دفاع مقدس، از بخشش مال و بذل جان عزیزان خویش دریغ نمی‌کردند، امروز متأثر از دنیاگرایی رسوخ کرده در ساختارهای حکمرانی و سلوک سیاسیون، در یک ماراتن نفس‌گیر رقابت بر سر تکاثر دارایی و به‌رخ کشیدن آن گرفتار شده‌اند. باید چاره‌ای اندیشید و نسبت به بازطراحی ساختارهای حکمرانی کشور و تغییر آن از اقتصادپایگی به فرهنگ‌پایگی با محوریت عدالت همت گمارد. اگر در دولت‌های پس از جنگ، جهت‌گیری فرهنگی و عدالتی بر برنامه‌های توسعه و برنامه‌های سالانه کشور حاکم می‌شد، امروز شاهد این میزان شکاف اجتماعی و اقتصادی و این میزان احساس تبعیض و ناعدالتی و فقر و این اندازه حرص و طمع در میان اقشار مختلف جامعه نبودیم. دولتمردان ما دیگر امکان آزمون خطا ندارد و باید فرصت را غنیمت شمرده و با تحقق توصیه اکید امام خامنه‌ای به دولت سیزدهم، نسبت به بازطراحی ساختارها با محوریت عدالت اقدام کنند. در این بازطراحی باید تا می‌توان از ساختارهای خشک بوروکراتیک فاصله گرفت و فرصت و زمینه را برای عاملیت جوانان متعهد و کنشگران جهادگر فراهم کرد. باید ابتکار عمل را از دست کارمندان اداری و مناسک‌گرا که تنها هنرشان انجام کارهای تکراری و کلیشه‌ای و نمایشی و بی‌برکت است، بگیریم و به دست جوانان متعهد و خلاقی بسپاریم که با روحیه جهادی و با انگیزه‌های درون‌خیز آمادگی خدمت خالصانه به بندگان خدا را دارند و تعالی وجودی خود را در بسترسازی تعالی مردم و تأمین معاش آنان می‌دانند. 4️⃣ شهید همدانی در حوادث فتنه سال 88 به عنوان فرمانده سپاه استان تهران، با درک نقش مخرب اوباش در انجام اعمال خشن و خونین، یکی از مهمترین اقدامات خود را شناسایی و زمین‌گیر کردن این افراد قرار داده بود. بنابراین با شناسایی و خانه‌نشین کردن چند هزار نفر از این افراد، عملاً زمینه نقش‌آفرینی آنها در شعله‌ور ساختن فتنه را از بین برده بود. البته ایشان پس از پایان فتنه، ارتباط خود با این جماعت را حفظ کرده و توانسته بود تعداد قابل توجهی از آنها را جذب کند، به گونه‌ای که برخی از آنها داوطلبانه به عنوان مدافع حرم به سوریه و عراق اعزام شدند و حتی به شهادت رسیدند. برخی از آنان نیز در طول سال‌های گذشته به عنوان نیروی بسیجی و مدافع امنیت نقش مهمی در مهار اغتشاشات استان تهران داشته و همچنان دارند. البته پیش از شهید همدانی، شهید چمران نیز در جنگ‌های نامنظم و چریکی خود از ظرفیت این افراد استفاده کرده بود. داستان رشادتهای مخلصانه شهید شاهرخ ضرغام را بسیاری شنیده یا خوانده‌اند. از دید بنده کاربست الگوی شهید چمران و شهید همدانی در تعامل با این جماعت می‌تواند نیروی مخرب آنها را مهار و در بسیاری از موارد تبدیل به نیروی سازنده بکند. این جماعت بیش از آن که مشکل الهیاتی و اعتقادی داشته باشند، مسأله روانی و اجتماعی دارند و اغلب زخم‌خورده فقر و تبعیض و فضای تعاملی مسموم هستند. می‌توان با ورود از منظر روان‌شناختی و جامعه‌شناختی بسیاری از آنان را جذب و در مسیر خدمت به ایران ساماندهی کرد. حساسیت ویژه این افراد نسبت به مرام و ناموس و وطن، ظرفیت بسیار مهمی برای جذب آنان است. @F_hamandishi @daghdagheha
🌀 موانع تبیین 📝 حقیقت میدان 🖋 حسین شایسته؛ استاد دانشگاه تهران 🔸 مشاهدات این چند وقت خود در باب موانع تببین واقعیت برای آن دست از مخاطبین معترضی که قابل گفتگو بودند را در چند نکته خلاصه عرض می‌کنم: 1⃣ عمده‌ترین آسیب این جماعت این است که به منبع اطلاعات و آماری که ما ارائه می‌دهیم به شدت بی‌اعتماد هستند. اما در مقابل به منابع مورد استناد خود اعتماد بدون پشتوانه و حتی فاقد دلیل دارند. چند بار از زبان چند نفرشان برای اثبات اتقان منبع شنیدم که: "وقتی چند منبع رسانه‌ای (بدون توجه به ماهیت آن) یک موضوع را با یک محتوا بیان می‌کنند، پس معلوم می‌شود که آن موضوع حقیقت دارد" سپس خبر تجاوز پلیس به دختران دستگیرشده و کشتن آنها را مثال زدند. به نظرم در این مقوله نباید ابتدا به صورت اثباتی وارد بیان مسائل شد؛ چراکه اشتراک وثاقت وجود ندارد. بلکه در گام اول با هر لطایف الحیلی باید تمام تلاش صورت گیرد تا مخاطب در وثوق منابعش تردید کرده، به شک بیفتد. 2⃣ اکثریت قریب به اتفاق ایشان فاقد کوچکترین شناخت از جریانات و گروهکهایی هستند که با ایشان در یک جبهه قرار دارند! زمانی که یک سری اطلاعات سطحی و دم دستی از کوموله برایشان می‌گفتم با چشمان از حدقه درآمده و حاکی از سؤال واکنش نشان می‌دادند!! نام بهائیت را اصلا نشنیده‌اند. هیچ چیزی از مجاهدین خلق نمی‌دانند. باور کنید وقتی نقشه تجزیه ایران به شش منطقه را پای تخته کشیدم با کمال تعجب برایشان تازگی داشت؛ حتی از این قضیه اظهار نفرت کردند. 3⃣ در ذهن آنها هیچ‌گونه تفکیکی بین افعال متدینین و محتوای متن دین وجود ندارد؛ زیرا اصولا شناخت بسیار ناچیزی از منابع دینی و محتوای آن دارند. اما هر آنچه در جامعه دیده‌اند از آن به صورتی سطحی تلقی دین می‌کنند؛ خصوصا کاستی‌های مدیریتی در حاکمیت را. لذا ذهنشان پر از تناقض و تعارض است و به هر دری می‌کوبند تا آن را فریاد بزنند. 4⃣ به شدت نیازمند روی گشاده در تبیین و برخورد هستند. این مقوله چه به خاطر حجم تبلیغ رسانه‌ها باشد یا تجربه برخورد شخصی بد، متأسفانه چهره نیروهای مدافع انقلاب، در نگاه اکثر ایشان چهره خشن و بی‌منطق و غیرقابل گفتگویی است. برایم عجیب بود پس از پایان بحث، یکی از آنها با سن تقریبا ۲۰ سال به من گفت شما خیلی مهربانید. 5⃣ به دلیل تأثیرپذیری جمعی ایشان از رسانه‌ها، در ذهنشان به طور ناخودآگاه هم‌رأی و پشتیبان یکدیگر هستند. یعنی یک نفرشان مطلبی می‌گوید و بقیه ناخودآگاه و بدون فکر تأیید و تصدیق می‌کنند. اگر شما با استدلال، برخی از ایشان را در دیگاهشان مردد کنید و این پشتیبانی جمعی را بشکنید به طرز جالبی دیگران هم لااقل بر موضع خود اصرار مکرر نمی‌کنند؛ ولو در ظاهر باشد. 6⃣ در آینده موارد دیگری را بیان خواهم کرد... ✅ روی صحبتم را به نهادهای تبلیغی و مبلغین مسجددار برمی‌گردانم و درگوشی نجوا می‌کنم: هنوز دیر نشده است! مسجدها را فعال کنید. هیچ پایگاهی مثل مسجد نمی‌تواند سنگر تبیین و مرکز جذب این نسلهای مظلوم و یتیم باشد. حال خود دانید... @Manahejj @daghdagheha
💠بی‌حجابی اجباری معاصر، عامل فقر و تبعیض دکتر محمدرضا قائمی نیک 💢 همانطور که مکان اغتشاشات اخیر نشان می‌دهد، ما با نوع خاصی از بی‌حجابی مواجهیم که نه تنها در چارچوب فقر و فحشای جنسی قابل تحلیل نیست، بلکه می‌توان مدعی شد عامل فقر و تضاد طبقاتی و تبعیض در دوره معاصر در ایران هم هست. 📛 شواهد متعدد نشان می‌دهد که بی‌حجابی‌ها فقط در میان خانم‌های مجرد نیست و در میان خانم‌های متاهل و دارای فرزند نیز رایج است. این شکل از بی‌حجابی نشان می‌دهد که تحلیل آن بر اساس فحشای جنسی راهگشا نیست. مضافا اینکه علی الاغلب این بی‌حجابی‌ها در مناطق مرفه شهری رایج است و فهم آن در چارچوب فقر و فحشا با واقعیت میدانی سازگاری ندارد. 💯 فقر، می تواند معلول علل مختلفی باشد از جمله قحطی های طبیعی. اما عمدۀ فقر در دورۀ معاصر و با نظر به بازارِ مدرن، برخاسته از نظم بازار است و یکی از عوامل اصلی در نظم بازار دورۀ معاصر، تبلیغات است تا به واسطۀ آن، چرخۀ عرضه و تقاضا متوقف نشود. در همین نظام بازار است که زن و حجاب را باید در ذیل بدن‌مندی فهمید. فارغ از همۀ مباحث نظری و تاریخی بحث، فقط کافی است به این نکته دقت کنیم که بی حجابی معاصر (که به هیچ وجه مترادف با فحشا نیست) آیا در بخش های مرفه تر و مصرف‌گراتر شهری رایج است یا در بخش های پایین و حاشیه نشین و کم برخوردارتر شهری؟ ⭕️ در این نوع بدحجابی، مسئله اصلاً بر سر چادر یا مانتو و ... نیست؛ مسئله بر سر نوعی از بی حجابی است که انگیزۀ اصلیِ آن نمایش بدن است و این نمایش، معطوف به نوعی از آگاهی، هویت، تشخص و از همه مهمتر، ترقی و پیشرفت است که در ذیل توسعۀ سرمایه داری و به طور خاص تر، مقولۀ "" فهمیده می شود. ❌ پذیرش این نکته که این شکل از بی‌حجابی به واسطه تبلیغات کالایی و مصرف با احساس ترقی و پیشرفت ارتباط دارد، در واقع جایگاه این شکل خاص از بی‌حجابی را با توسعه سرمایه‌داری نشان می‌دهد. توسعه سرمایه‌داری برای چرخش چرخ بازار نیاز مبرم به تبلیغات دارد تا از یک سو امکان بازگشت سرمایه را تامین کند و از سوی دیگر، از قیام‌ها و جنبش‌های عدالت‌خواهانه و رهایی‌بخش ممانعت بعمل آورد. در تبلیغات یکی از جاذبه‌ها بی‌تردید همین شکل از بی‌حجابی و حواشی آن بعنوان سبک‌های زندگی است که هم طبقات مستضعف را از انگیزه انقلابی‌گری باز می‌دارد و آنها را درگیر سرگرمی‌های روزمره می‌کند و هم با دین و سنت و بواطن و ظواهر آن از جمله ، بعنوان مهمترین مانع ترقی و توسعه مخالفت می‌ورزد و قدم در راه هدم آنها بر می‌دارد. ⛔️ رضاشاه پهلوی در ۱۱ آذر ۱۳۱۴ به محمود جم رئیس‌‌الوزرا گفته بود که: «نزدیک دو سال است که این موضوع - - سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصا از وقتی که به ترکیه رفتم و زن‌های آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش‌به‌دوش مرد‌هایشان در کار‌های مملکت به آنها کمک می‌کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور، دشمن ترقی و پیشرفت مردم است». 🚫 از این منظر اخیر هرچند از حیث قالب و شکل اجرا، در چارچوب تبلیغات و صنعت فرهنگ و ترویج مُد و از طریق تصاویر مجازی و پدیده مصرف‌گرایی، گسترش پیدا کرده و می‌کند اما از حیث گره‌خوردنش با ایده ترقی و توسعه در استمرار تجددآمرانه دوره پهلوی اول است که برخلاف اقدام فیزیکی و باتوم‌محور او این‌بار از طریق سلطه فرهنگی و تسخیر ضمیرناخودآگاه جمعی بر جامعه متدین و مذهبی تحمیل می‌گردد. 💢 به‌نظر می‌رسد این دیدگاه بتواند بی‌حجابی زنان متاهل و دارای فرزند و فراگیری این پدیده در میان طبقات متوسط به بالای شهری را تا حد زیادی توضیح دهد، زیرا در اینجا بی‌حجابی یا بدحجابی و حواشی آن نظیر آرایش‌های غلیظ حتی در فصل گرم تابستان به‌مثابه یک سبک زندگی، تبدیل به انگاره ترقی و شخصیت و پیشرفت شده و به‌مثابه یک ایدئولوژی می‌تواند موجد شورش و جنبش باشد و با قانون حجاب به‌مثابه انگاره حجاب اجباری مواجه شده و مقابله با آن را بعنوان آزادی و رهایی و بعضا سعادت به صحنه بکشاند. @DaneshMoslemin @daghdagheha
✳️ده فاز عملیات تجزیه؛ از کشته سازی تا جریان سازی 🔸آنالیز تحرکات اغتشاش گران با پشت صحنه تمام آمریکایی_صهیونیستی و دقت در فرمایشات رهبر انقلاب نشان می‌دهد که ۱.سرویس‌های جاسوسی بیگانه ۲.پوشش رسانه‌ای معاند بینظیر ۳.عوامل منافق داخلی، را به سمت تجزیه ایران تدوین کرده‌اند. ▫️فرایند و چشم انداز کشته سازی های اخیر را مروری داشته باشیم. 1️⃣کشته سازی: ضدانقلاب و تجزیه طلبان برای پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده و بدلیل فقدان پایگاه اجتماعی، نیاز مبرم به جرقه مهیج و تحریک کننده دارند. هرچقدر وضعیت انسجام و پیشرفت جامعه در نقطه مطلوب تری‌ باشد، نیاز به قوی تری است. پس کشته سازی بهترین گزینه برای شروع یک جریان است که لمپن های اجیرشده و در خدمت سرویس های جاسوسی بیگانه، ترتیب این مرحله را می‌دهند. 2️⃣روایت سازی: از آنجایی که روایت ها از واقعیت ها سبقت گرفته اند و کشته سازی نیازمند امتداد مجازی است، فاز روایت سازی از طریق بنگاه‌های خبرپراکنی استارت میخورد. bbc ها شروع به دروغ و شایعه سازی و پاره حقیقت گویی می‌کنند (https://eitaa.com/andisheengelabi/1281)و گام ذهنیت سازی را پیش می‌برند. 3️⃣هشتگ سازی: روایت کاذب بایستی غالب شود و نیاز به مصرف مخاطب و کنترل توجه دارد. این گام از طریق ربات ها و لشگر سایبری سنتکامی‌ها (https://eitaa.com/andisheengelabi/1362) محقق می‌شود. و مصرف توجه مخاطب از طریق هشتگ سازی، تسخیر مجازی مخاطب را در پی خواهد داشت. بطور کلی هشتگ سازی به زبان اعتراض عصرجدید تبدبل شده است. 4️⃣فضا سازی: هشتگ سازی مقدمه ای برای می شود که در نتیجه باعث تولید فضای غالب کاذب شده و توجهات را از فاز مصرف به مرحله باور نزدیکتر می‌کند. در فضاسازی با تکنیک آستروتورفینگ (https://eitaa.com/andisheengelabi/1396)، سعی بر آن است که قشر خاکستری و خاموش را به سمت تقویت دُز اعتراضات بکشاند. 5️⃣اسطوره سازی: حال که فضاسازی بخشی از توجهات را جلب نمود و صورتبندی مجازی اعتراضات هم به سرانجام رسید، نیاز به اعتراضات برای عبور از فضای مجازی به سمت فضای عینی و اجتماعی است. آنچه که کاربر و مخاطب را از خانه به خیابان می‌کشاند وقتی است که پای یک نماد و اسطوره در میان باشد. فیلم‌ها و تصاویری متفاوت از مرحوم یا مرحومه جهت قهرمان سازی و تحریک و تعمیق احساسات منفی در همین راستا وایرال می‌شود. 6️⃣شعارسازی: در شرایطی که پای نماد و کاریزما هم وسط باشد، برای معنادهی و راهبری اعتراضات در میدان و اینکه تکمیل شود یا دچار خدشه نشده و یک جنبش تمام عیار و ریشه دار شکل بگیرد، شعارها و مضامین رادیکال و وارد صحنه شده و دست لیدرها را در هدایت اعتراضات بازتر می‌کند. 7️⃣شبکه سازی: اثربخشی و بقای اعتراضات به هویت اجتماعی و فراگیری آنهاست. و توسعه اعتراضات از طریق شبکه سازی رقم می‌خورد. این شبکه، مامور محلی سازی، استانی کردن و ایجاد تنوع اقلیمی و زبانی اعتراضات در سراسر کشور است که بقا و توسعه جنبش را تامین می‌کند. 8️⃣تصویرسازی: وقتی شبکه سازی شکل گرفت، تنوع و تکثر داده ها و مدیاها برای خبرپراکنی بیشتر می‌شود. جنبش و اعتراضات برای باورپذیری بیشتر و ذهنیت سازی عمیق تر نیازمند رفت و برگشت جدی میان فضای مجازی و میدانی است. شبکه خانگی و مستندهای ورزشی (https://eitaa.com/andisheengelabi/1360) در تصویرسازی لیدری می‌کنند و مکمل فضای میدانی‌ می‌شوند. برخی مجریان و مربیان ورزشی هم در همین راستا سیاه‌پوش می شوند و بعضی از ورزشکاران هم برای حفظ فضا و بازتولید تصویر خلق شده، مچ‌بند سیاه می‌بندد. دیالکتیک مجازی و میدانی باعث تصویرسازی نو و نمایش یک بحران اجتماعی خواهد بود که برای همراهی و حمایت و تسخیر کامل افکار عمومی به کار بسته می‌شوند. 9️⃣واقعیت سازی: (https://eitaa.com/andisheengelabi/1356)وقتی فضای میدان شلوغ شد و فضای مجازی به تسخیر در آمد و ذهنیت عموم دچار مسمومیت خبری ناشی از تصویرسازی گردید، یک فرامتنی سیطره پیدا می‌کند به نام بحران و شرایط انقلابی. واژه انقلاب (https://eitaa.com/andisheengelabi/1351) با طی چنین فرایند پیچیده ای است که برخی را دچار تردید و ابهام و توهم می‌کند. این وسط، خواننده معلوم الحالی هم می‌گوید که انقلاب اسلامی سقوط کرده و ما الان وسط انقلابیم!! 🔟جریان سازی: با ترکیب فضای مجازی و میدانی و ذهنی مسموم و فرایندی که طی شد، خط خبری و تصویرسازی در بازه زمانی کوتاهی به فاز جریان سازی می رسد که اتصال خبری از روایت سازی تا جریان سازی به آنارشیسم و هرج و مرج و خشونت ختم می‌شود. 🔻افق و چشم انداز این مکانیزم تولید خشونت و آنارشیسم، با چاشنی سازی_ترکیبی(جنسیتی، مذهبی و قومیتی) است. ✍️علیرضامحمدلو، تحلیگر و مدرس رسانه @daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢رسانه، خودش زبان دارد. بیانه‌ی محکومیت صادر نکنید!💢 ➖فضای رسانه زبان و ادبیات خود را دارد. ➖در چالش «عمامه‌پرانی» که جریان رسانه‌ای غربی به شدت در حال ضریب دادن به آن است، اصلاً مسئله درستی یا غلطی آن نیست، ماجرا «فراگیری یا عدم فراگیری آن» / «عادی بودن یا نبودن آن» است؛ به خصوص اینکه این چالش به اقتضای ماهیت آنچه امروزه «چالش» نام گرفته است، بیش از اینکه «ایدئولوژیک» باشد، یک«فان» است. ➖راه مبارزه با این چالش، صدور بیانیه و محکوم کردن نیست که اتفاق مؤثر و فراگیر نشانش می دهد و تقویتش می کند. ➖ راه مبارزه با این چالش، این است که نشان دهی که این چالش، مورد استقبال مخاطبین قرار نگرفته است. نشان دادن عدم اقبال به این چالش، مساوی است با مرگ آن .... ➖راه مبارزه با این چالش، همین فیلمی است که می بینید..... https://eitaa.com/alimohammadi1389/1054 @daghdagheha
💠پیشنهادی برای کنشگری حوزه در فضای کنونی کشور ✍️محمد عشایری منفرد 1️⃣امیرالمؤمنین علیه السلام (در خطبه_55) در پاسخ به این پرسش فرماندهانش که چرا شروع جنگ را به تأخیر می‌اندازی فرمود: می‌‌خواهم ابتدا دعوت و هدایتشان کنم بعد جنگ و خونریزی را شروع کنم چون هدایت شدنشان را از کشته شدنشان بیشتر دوست دارم (...فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي ... وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا ....)! 2️⃣در خطبه 206 از یارانش خواست به جای اینکه شامیان را دشنام بدهند دعا کنند که خدا آنان را هدایت کند و دست از انحرافشان بردارند تا خونشان به دست ما ریخته نشود (اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِم...) 3️⃣در آستانه جنگ نهروان ابن‌عباس را که یکی از عالمترین صحابه اش بود، به نصیحت‌گویی خوارج فرستاد اما استدلالهای ابن‌عباس آن قرآن‌خوانان خشک‌مغز را قانع نکرد. چنین شد که حضرت خودشان به نصیحت‌گویی آنان شتافتند و طی گفتگویی مستقیم و اثربخش، بخش عظیمی از سپاه خوارج (طبق برخی نقلها 8هزار نفر از سپاه 12هزار نفری) را قانع کردند که دست از تکفیر علی بن ابی‌طالب بردارند و از در صلح درآیند! البته پس از جدا شدن این گروه تواب، باقی مانده خوارج را از دم تیغ گذراندند و به پلنگ تیزدندان ترحّم نکردند. 4️⃣هدایت کردن کسی که در موضع دشمنی و قتال قرار دارد، کار دشواری است. بی‌گمان چنین امر دشواری جز به دانشی عمیق و زبانی فصیح میسر نیست. گاه حتی دانش ابن‌عباس هم کافی نیست! 5️⃣چنین بود که محقق کرکی به شاه صفوی ایراد گرفت که چرا در جنگ با ازبکهای سنّی، سیف الدین تفتازانی را کشتید؟ کاش می‌گذاشتید گوش این متکلم متعصب سنی به دهان من برسد! بی‌گمان هدایتش می‌کردم و هدایت او موجب هدایت همه مردم ماوراء النهر و خراسان می‌شد. محقق کرکی هماره بر از دست رفتن آن فرصت طلایی، تأسف می‌‌خورد (مستدرك، الخاتمة ج‏2، ص: 279). 6️⃣براین گمانم که مداد العلماء، چون می‌تواند مانع از شروع جنگ و ریخته شدن خون شهدا شود، بر دماء الشهداء ترجیح داده شده است! اینکه برخی از کنشگران دوماهه اخیر متهم به محاربه و قتل عمد و .... هستند، مورد شک و تردید و سؤال نیست، سؤال این است که حوزه علمیه آیا تنها شأنش این است که از قوه قضائیه تقاضای اجرای حکم محاربه را برای متهمان داشته باشد یا علم نافعِ این نهاد مقدس، کارکرد دیگری نیز دارد؟ 7️⃣دوماه اخیر فرصتی بود که دانشگاه‌ها و دبیرستانهای کشور، خودشان آشکارا بانگ برآورَند که چیستند و به کجا فرو افتاده‌اند؟ پیشنهاد صاحب این قلم به شخص آیت‌الله اعرافی، این است که لطف کنند و از امسال هرساله در فاصله شانزدهم آذر (روز دانشجو) تا 27 آذر (روز وحدت حوزه و دانشگاه) یک هفته دروس حوزه را رسما تعطیل و طلاب و استادان بزرگوار را در سطوح مختلف (از طلاب جوان تا مدرسان جوان درس خارج و حتی برخی از اعلام و مشاهیر) را به دانشگاه‌های مختلف کشور گسیل کنند تا شاید جلوی فجایع بعدی گرفته شود. محقق کرکی‌ام آرزو است! @gamedovomenghelab @daghdagheha