@Allah4all_سیاست_ها_و_شگردهاى_تبلیغى.pdf
331.1K
💠سیاست ها و شگردهاى تبلیغى وهابیت در جهان
🔸در این مقاله دهها شگرد و سیاستهای تبلیغی جریان وهابیت در فضای حقیقی و فضای رسانهای مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
🔹رسول خضرلو(استادیار جامعه المصطفی)
🔹سید حسین شرف الدین
(دانشیار موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره)
-به نقل از کانال تبلیغ بین الملل اسلام
@daghdagheha
11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠واکنش جالب یک روحانی به بودجههای فرهنگی
🔸حوزه های علمیه چقدر بودجه میگیرند؟
🔸بودجه های حوزه صرف چه می شود؟
#آخونداچیکارمیکنن ؟!
@daghdagheha
💠مشکلات کشور به هم بسته اند و با تدابیر موضعی رفع نمی شوند
🔸یادداشت استاد #رضا_داوری_اردکانی به مناسبت سالگرد تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی
🔸شورای عالی انقلاب فرهنگی برای ادای وظیفه بسیار بزرگ گسترش فرهنگ اسلامی در همه شئون جامعه و بهبود بخشیدن اخلاق عمومی و رهاندن کشور از فرهنگ غربی و جایگزین کردن فرهنگ آموزنده اسلامی به جای آن به وجود آمده است. از ابتدا می بایست توجه شود که شورا چه راه دشواری در پیش دارد اما روحیه ای که در انقلاب پدید می آید به آینده خوشبین است و دگرگون کردن وضع موجود را آسان می یابد. شورا با روحیه ای امیدوار کار خود را آغاز کرد و هر چه توانست کرد. اکنون که سی و پنج سال از تشکیل آن می گذرد شایسته است به کارنامه گذشته خود بنگرد و ببیند که تا چه اندازه در ادای وظایف سنگین خود موفق بوده و هر یک از آنها را تا چه اندازه و به چه صورت انجام داده است.
🔸در سال های اوایل دهه شصت با وجود روحیه امیدوار و خوشبین نسبت به آینده، هر کاری آسان می نمود. ولی در کار اصلاح آموزش و پرورش و سامان دادن به فرهنگ و دانش مشکلاتی پیش آمد. اکنون باید با واقع بینی تحقیق کرد که شورا چه کرده است و چگونه باید راهش را ادامه دهد. در اجرای هر یک از وظایف سیاستگذاری و تدوین ضوابط و نظارت بر امور فرهنگی و آموزشی، شورا کامیابی ها و ناکامی هایی داشته است.
🔸از جمله کارهای بزرگی که به ثمر نرسید طرح تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش و سند راهبردی نخبگان بود. نقشه جامع علم و طرح اصلاح آموزش و پرورش نیز هنوز به مرحله اجرا نرسیده است.
🔸شاید یکی از مشکلات اجرای این طرح ها به کمال طلبی و وجود فاصله دراز میان وضع موجود و کمال مطلوب باشد. مجریان برنامه هایی را می توانند اجرا کنند که یک یا چند قدم جلوتر از وضع کنونی باشد اما اگر به آنها تکلیف شود چیزی را تحقق بخشند که به دوردستها تعلق دارد، از عهده برنمی آیند.
🔸اگر تاکنون بعضی مصوبات شورای عالی اجرا نشده است وجهش چشم پوشیدن از شرایط موجود و در نظر آوردن مرتبه و مقام کمال انسانی است.
🔸البته همه قانونگذاران و سیاستمداران و برنامه نویسان باید به کمال انسانی نظر داشته باشند اما کمال را باید در جای خود و نه در همین نزدیکی ها و در دسترس خود دید. زیرا با این تلقی چه بسا که اعتقاد به خیر و کمال موجب می شود که شر و فساد و دشواری های راه صلاح و فلاح را سهل بینگارند. البته شورای عالی انقلاب فرهنگی تا آنجا که می توانسته، در کار خود کوشیده است. اگر این کوشش ها چنانکه باید به ثمر نرسیده است باید در نظر داشت که مشکلات کشور به هم بسته اند و با تدابیر موضعی رفع نمی شوند. آموزش و پرورش و قانونگذاری و وضع صنعت و کشاورزی و بهداشت و مدیریت را جدا از هم نمی توان اصلاح کرد. اینها در صورتی اصلاح می شوند که برای اصلاحشان برنامه و چاره ای هماهنگ تدوین و اندیشیده شود.
🔸دیگر مشکل بزرگ شورای عالی انقلاب فرهنگی به رابطه اش با دانشگاه و مدرسه و سازمان های فرهنگی بازمی گردد. شورا به ساز آن سازمان ها گوش نمی کند. آنها هم شاید مقابله به مثل می کنند. اینکه کدام حق دارند در اینجا اهمیت ندارد. شورای عالی و هر سازمانی که متصدی امر قانونگذاری و سیاستگذاری است باید توجه کند که:
۱- قانون وصف مقصد و مقصود نیست بلکه راهنما و مددکار اهل طریق است،
۲- قانون باید در نظر کسانی که مشمول و مخاطب و مجری آن هستند موجه و مقبول باشد.
۳- قانون و مقررات باید روشن و صریح و متناسب با امکان های روحی و اخلاقی و مادی موجود و بدون تکلفات لفظی و دخالت احساسات تدوین شود،
۴- قانون و مقررات باید به وضوح قابل اجرا باشد و مجریان بتوانند آن را دریابند و بپذیرند و اجرا کنند،
۵- قوانینی که برای تحول و تغییر فرهنگی و اجتماعی تدوین می شود باید شرایط و امکان های تحول را در نظر داشته باشد زیرا حکومت و دولت و قانونگذاران و احزاب و گروه های سیاسی هر چه را هر وقت و هر جا بخواهند نمی توانند محقق کنند.
🔸مسلماً اعضای شورا در مقامی قرار دارند که این معانی برایشان کاملاً روشن است اما چون چنانکه اشاره شد سازمان های کشور با هم هماهنگی ندارند قهراً تدوین و اجرای مقررات هم دشوار می شود. پس همه گناه اجرا نشدن مصوبات را به گردن شورا نباید انداخت.
#آسیب_شناسی
#شورای_عالی_انقلاب_فرهنگی
#رضا_داوری_اردکانی
@daghdagheha
@mehrostad_ir 980818.mp3
3.3M
💠آیتالله جوادی آملی: کسی که نمیداند دکارت و هايدگر و کانت چه گفتهاند، چگونه میتواند شاگرد امام زمان(عج) باشد؟
#فلسفه
#فلسفه_غرب
#حوزه_علمیه
@daghdagheha
💠پس از بیست سال از ورود فارغالتحصیلان دانشگاه
🔸دغدغههای دانشگاهیان حوزویشده: از کندی آموزش تا کسری معیشت
🖊حسن اجرایی
🔹امروز چهل سال از نامگذاری روز وحدت حوزه و دانشگاه و نزدیک به بیست سال از اولین ورود سازمانیافته فارغالتحصیلان دانشگاهی به حوزههای علمیه میگذرد، اما همچنان ساختارهای مدیریتی و آموزشی حوزه چندان آماده و پذیرای دانشگاهیان نیست؛ چرا که بسیاری از روندها و برنامهریزیهای مدیریتی، آموزشی و فرهنگی، متناسب با ویژگیها، شاخصهها و محدودیتهای این گروه از طلاب، بازسازی و مناسبسازی نشده است و تأخیر در اجرای چنین اقداماتی میتواند در کوتاهمدت به کاهش انگیزهها و در بلندمدت به کاهش ورود فارغالتحصیلان دانشگاهی به حوزههای علمیه بینجامد.
🔹نظام آموزشی فعلی حوزههای علمیه که در دروس اصلی سه سال اول معطوف به آموزش ادبیات عرب و سه سال بعدی معطوف به آموزش مقدماتی فقه و اصول فقه است، بیشتر با نگاه به آن دسته از طلاب تدوین شده است که در سنین بین ۱۵ تا ۲۰ سال وارد حوزههای علمیه میشوند و معمولاً حداکثر تا مقطع دیپلم تحصیل کردهاند. این برنامهریزی آموزشی گرچه ممکن است برای سنین مذکور مناسب باشد، اما روشن است که باید تفاوتهای طبیعی میان دانشآموز ۱۵ ساله و دانشجوی ۲۵ ساله را در شیوه آموزش لحاظ کرد.
🔹گذشته از این، برخی از طلاب دانشگاهی بر این باورند که دغدغههای ورودیهای دانشگاهی بسیار متفاوت از دغدغههای دیگر طلاب است و به تناسب همین تفاوتها باید آموزشهای متفاوتی به طلاب ارائه شود. بر این اساس چه بسا بتوان دروسی مانند مباحث کلامی، فلسفی و اعتقادی را زودتر از دیگر طلاب به طلاب دانشگاهی اختصاص داد. علاوه بر این، برخی طلاب معتقدند موضوعاتی از قبیل آموزشهای مرتبط با ازدواج، مدیریت خانواده، مهارت فن بیان و آشنایی با هویت طلبگی، از جمله دغدغههایی است که ممکن است برای ورودیهای سیکل و دیپلم در سالهای ابتدایی چندان مهم نباشد، اما با توجه به سن فارغالتحصیلان دانشگاهی که همگی بیش از بیست ساله هستند، نباید از برنامهریزی برای موضوعات مذکور غفلت کرد.
🔹گروهی از طلاب دانشگاهی در شرایطی وارد حوزههای علمیه شدهاند که یا پیش از آن ازدواج کرده و صاحب فرزند بودهاند و یا پس از ورود به حوزه اقدام به ازدواج کردهاند. در چنین شرایطی، تأمین زندگی با تکیه بر شهریه دریافتی و با وجود دروس فشرده که تقریبا کل ساعات روزانه طلاب را تا شش سال اول درگیر میکند، گذران زندگی دشوار خواهد شد. گاه این شرایط معیشتی، امکان ازدواج را از طلاب سلب میکند و تغییر شرایط اقتصادی، موجب شده است طلابی که تا چند سال اخیر میتوانستهاند با تکیه بر حداقلهای معیشتی تشکیل خانواده بدهند، از این پس قادر به چنین کاری نباشند و بسیاری از خانوادهها حتی با ازدواج دختر خود با طلاب مخالفت کنند.
🔹یکی از مسائل پربسامد در میان طلاب دانشجو، بیاستفاده ماندن تجربه و تخصصی است که در طول تحصیلات دانشگاهی خود کسب کردهاند. تقریباً نیمی از این طلاب در رشتههای فنی و مهندسی تحصیل کردهاند و نیم دیگر، در رشتههای مرتبط با علوم انسانی و از این میان تقریباً هیچکدام نتوانستهاند از تحصیلات پیشین خود همگام با آموزشهای حوزوی بهره ببرند.
🔹علاوه بر رشتههای فنی و مهندسی که ممکن است در نگاه اول غیرمرتبط با حوزههای علمیه به نظر برسد، حتی دانشآموختگان رشتههایی مانند کتابداری، علوم ارتباطات و رسانه و… نیز علاقمند به استفاده از تخصص و تجربه خود در راستای رسالت طلبگی هستند، اما زمینهها و بسترهای لازم برای بروز و به بار نشستن اینچنین توانمندیهایی دیده نمیشود.
🔹یکی از دیگر از محورهای انتقادی فارغالتحصیلان دانشگاهی در حوزههای علمیه، گسترش دانشگاهزدگی، نمرهمحوری و مدرکگرایی در حوزه است. آنها معتقدند برخلاف تصور عمومی، تحصیل برای نمره به حوزههای علمیه هم راه یافته و ابزارهایی از جمله حضور و غیاب و امتحانات به جای آنکه به تحکیم تحصیلات حوزوی و نظامیافتهتر شدن آن کمک کند، طلاب را به سمت مطالعههای شب امتحانی و کاستن از عمق تحصیلات سوق داده است.
🔹برخی از دانشگاهیان با انگیزههایی از قبیل تمدنسازی، اهمیت مسائل اجتماعی، ایجاد تحول در جامعه اسلامی، تولید علم و تبلیغ هدفمند وارد حوزههای علمیه میشوند و در بدو ورود یا کمی بعدتر درمییابند که مدیریت رسمی در حوزههای علمیه توجه چندانی به این موضوعات ندارد و به تدریج یا در روند عمومی آموزشهای حوزه هضم میشوند و یا خود با تشکیل گروههایی به دنبال کردن دغدغههای خویش میپردازند.
- به نقل از مباحثات:
http://mobahesat.ir/22457/amp
@daghdagheha
💠مردم از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی چه میپرسند؟
#گزارش خبرگزاری مهر از مهمترین سوالات دینی مردم
🔹اگر گذشته مردم با مراجعه به روحانیان و بیوت مراجع و علما به طرح پرسشهایی درباره واجبات و محرمات و وجوهات شرعی میپرداختند امروز مسئله و پرسش آنان متفاوت شده است. مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی از مراکزی است که هرروزه با صدها پرسش جدید از مخاطبان مختلف مواجه میشود.
🔹رئیس بخش پشتیبانی علمی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در نشست علمی «تحلیل دادههای رصدی و اکتشافی از پرسشهای دینی» در حاشیه پنجمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی و فناوری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، اظهار داشت: این مرکز به عنوان مرجعی که یک میلیون و ۲۰۰ هزار سوال از آن پرسیده میشود، میتواند بگوید که به چه میزان پژوهشها و تبلیغهای انجام شده به ذهنیت مردم نزدیکتر است.
🔹از میان ۵۰ کلید واژه بسیار کاربردی که بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است، میتوان به توجه مردم به فلسفه احکام رسید، چراکه مردم به دنبال این هستند که بفهمند چرا باید نماز بخوانند و روزه بگیرد و چرا باید احکام دینی را به آن صورت که علمای دینی میگویند، عمل کنند.
🔹هاشمی با تأکید بر اینکه مبلغان دینی باید به چراییهای انجام احکام دینی توجه داشته باشند، تصریح کرد: رشد طب سنتی نشان میدهد که همچنان مردم به خبر اعتماد دارند و روحیه تمکینی و تعبدی در میان بخشی از جامعه مشاهده میشود اما مردم دوست دارند که آثار عملکردها و علت انجام را هم متوجه شوند.
🔹وی معاد و برزخ را یکی از موضوعات مهم از نگاه مردم دانست و افزود: مردم از مرگ، برزخ و قیامت بسیار سوال میکنند و هر فردی که یکی از نزدیکان خود را از دست میدهد، طی دورانی با سوالات مرتبط با برزخ، معاد و مرگ درگیر خواهد بود.
🔹هاشمی چرایی استجاب نشدن دعاها سوال بسیاری از مردم است، اظهار کرد: شرطی بار آوردن در تربیت دینی موجب افسردگی افراد میشود.
🔹وی تشخیص آداب دینی از خرافات را یکی دیگر از دغدغههای مردم دانست و گفت: تشخیص خرافه از آداب، درست از اهمیت بسیاری برخوردار است چراکه گاهی خرافات میتواند جای آداب درست را بگیرد و افراد را به بیراهه هدایت کند.
🔹رئیس بخش پشتیبانی علمی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی با بیان اینکه طهارت و نجاست از جمله موضوعات پر سوال مردم است، تصریح کرد: مبلغ و پژوهشگر باید به پرترافیکترین سوالات توجه داشته باشد تا در حوزههای مرتبط با این سوالات تلاش و کوشش کند و سطح مردم و جامعه مخاطب خود را در این حوزه افزایش دهد.
🔹وی با اشاره به اینکه نماز همچنان بخش قابل توجهی از سوالات را به خود اختصاص داده است، افزود: وسواس نیز در میان سه موضوع نخست مورد سوال مردم است، به همین علت مبلغان در بیان احکام باید مراقب باشند تا موضوعات را به صورتی بیان کنند که وسواس افراد به حوزههای دینی ورود نکند.
🔹رئیس بخش پشتیبانی علمی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی اظهار کرد: موضوعات ذکر، دعا، سحر و جادو از جمله مباحثی است که ۳۰ درصد از سوالات گروه قرآن و حدیث را به خود اختصاص میدهد.
🔹وی با تأکید بر اینکه در شرایط امروزی با تغییر فرهنگها اختلاف میان خانوادهها و فرزندان به ویژه در خانوادههای مذهبی بسیار افزایش یافته است، گفت: این سوال برای خانوادهها پیش آمده است که چگونه میتوانند رابطه خود را با فرزندان تقویت کرده و ارزشها و پیامهای مورد نظر خود را به آنها منتقل کنند.
🔹هاشمی با بیان اینکه ۵ درصد سوالات کلامی مردم به حوزه مهدویت اختصاص دارد، گفت: از میان این سوالات، ۲۳ درصد به زندگانی امام زمان (عج) و ۴۸ درصد به ظهور اختصاص دارد و یک درصد در مورد مهدویت در سایر فرق اسلامی، سه درصد در مورد کتاب مطلوب در حوزه مهدویت و یک درصد در مورد مهدویت در ادیان دیگر است.
⬅️کانال #دغدغه_های_حوزوی را اگر مفید میدانید به دوستان خود معرفی نمایید
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
💠اگر فکری برای علوم انسانی نشود، حال ایران بدتر خواهد بود.
🖋روحالله جلالی(دانشآموخته حوزه علمیه و دکترای انقلاب اسلامی)
🔺یکی از عوامل عقبماندگی ما ضعف و فقر علوم انسانی در ایران است. علوم انسانی یعنی مغز کشور.
یعنی اهالی علم سیاست، جامعهشناسی، اقتصاد، مدیریت، امور تربیتی، روانشناسی، حقوق، اخلاق و صدها رشته دیگر قرار است در میان راههای موجود، برای میلیونها نفر، تصمیم برتر را شناخته و مسیر عملیاتی کردن آن را بیابند.
🔸حال ما در کشوری زندگی میکنیم که میان مردم، دههها تعریفِ علم، ریاضیفیزیک، هوافضا، پزشکی، شیمی و کلا رشتههای مهندسی و تجربی بوده است. استعدادهای برتر عموما وارد این رشتهها میشدند.
کشوری که در نظام آموزشی خود به نمرات پایین حق نمیدهد وارد رشتههای ریاضی و تجربی شوند و از ابتدا به آنها میآموزد که رشتههای انسانی جای کودن هاست.
🔸اگر یک چهارم رقابتی که در پذیرش رشتههای تجربی و پزشکی در جریان است، در علوم انسانی بود، بعید میدانم بیش از هشتاد درصد دانشجویان فعلی رشتههای انسانی دانشگاههای تهران و بهشتی و علامه و ... سر صندلیهای این دانشگاهها نشسته بودند و حتی توان نزدیک شدن به آن را در خود میدیدند.
اما نتیجه آن قشربندی غلط این شده است که هنوز بر مصدر امور فوق پیچیده اجرایی کشور، پزشکها و مهندسها حکمرانی میکنند.
کشوری که در آن خیلیها هنوز هنر را درس و علم واقعی نمیدانند درحالیکه بسیاری از کشورها با هنر، در حال کنترل بخش مهمی از دنیا و ثروت و سیاست و تربیت آن هستند.
🔸هنوز چهرههای مطرح دانشگاهی در علوم انسانی جایگاهی در تریبونهای رسمی ندارند تا جامعه به این سمت تشویق شوند.
بگذریم
🔸حال با بحران بدتری مواجه هستیم
و آن اینکه دیگر امیدها برای تحصیل در رشتههای انسانی در میان مردم بسیار کمرمقتر از گذشته است.
روز به روز دانشجو کمتر میشود و جذب استاد و عضو هیأت علمی مشکلتر و حتی ناممکنتر. از هر سه صندلی علوم انسانی، دو صندلی خالی است.
کسی برای دبیری دبیرستان و کارمندی ادارهجات، رنج دوران پر زحمت و پرهزینه دکترا را تحمل نمیکند، چه رسد به دانشمند شدن.
قویترین فارقالتحصیلان دوره دکترا در رشتههای علوم انسانی امیدی به اشتغال ندارند و در بهترین شرایط به پروژههای موقت استثمارگونه تن میدهند.
بسیاری در فکر مهاجرت و بسیاری مشوش به گذران عمر نگاه میکنند. بسیاری از فارقالتحصیلان دکترا حتی تدریس حقالتدریسی نمییابند.
این یعنی حرکت خاموش به سوی مرگ مغزی ایران.
🔸هر حکومتی بر سر کار باشد فرقی نمیکند، در ایران، مغزهای بزرگ و خستگیناپذیر، با چیزی شبیه معجزه ممکن است رشتههای انسانی را انتخاب کنند. در حالیکه علوم انسانی، تشنه هزاران استعداد برتر است.
وقتی فارقالتحصیل دکترای علوم سیاسی مسافرکشی میکند، وقتی فقط در دانشگاهی یک جا برای پذیرش هیأت علمی باز شده و چهارصد نفر تقاضای پذیرش دارند، وقتی برای عضویت در هیأت علمی زابل چهل نفر در صف رشتهات ایستادهاند، وقتی بسیاری از دانشگاهها با سیر نزولی داوطلب سالانه مواجه هستند، وقتی هزاران نفر از دکترابهدستهای این رشتهها امیدی به شغل و کار ندارند، چه آیندهای برای علوم انسانی و مغز کشور متصور است؟
🔵راه حل چیست؟
پذیرش دانشجویان علوم انسانی به شدت در هر سه مقطع دانشگاهی «محدود به نیازهای کشور» شود.
در دوره دکترا انقدر جذب پایین و محدود باشد که افراد از اشتغال مناسب خود تا هفتاد درصد مطمئن باشند.
آن وقت ببینید چه هجومی به این رشتهها صورت گرفته و چه رقابتی میان بهترین استعدادها شکل بگیرد.
آن زمان ما هزاران اندیشمند درجه یک متبحر در ایران و حتی دنیا خواهیم داشت که تصمیمات برتر را خیلی بهتر از قبلیها بلدند.
✔️ما به اندیشمندان پیچیده و دانای رشتههای علوم انسانی برای بهتر شدن ایران، احتیاج داریم.
⬅️کانال #دغدغه_های_حوزوی را به دوستان خود معرفی نمایید
🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha
دغدغههای حوزوی
💠سفر «از شیطان تا میکروب» با رسول جعفریان
🔸 #معرفی_کتاب «از شیطان تا میکروب» جدیدترین اثر تحلیلی رسول جعفریان بر جریان تولید علم در عرصه بهداشت و سلامت
🔸از شیطان تا میکروب، مسیر سختی نیست اگر با رسول جعفریان همنوا و همافق باشیم؛ پژوهشگری که پروژه فکری چندسال اخیرش مباحث پیرامون فقدان تولید علم ( بهمعنای ساینس) و به تبع آن ضعف رویکرد علمی در تمدن ایرانی ـ اسلامی بوده است.
🔸از نظر استاد جعفریان ما هیچ نقشی در راهبری جریان علمی بشر نداشته و نداریم. تمدن ایرانی ـ اسلامی با تمام کبکبه و دبدبهاش حتی یک دوچرخه هم نتوانسته بسازد. هرچند به زعم عدهای، جعفریان در این رویکرد قدری افراط میکند، اما شاید وجه افراطی سخنان وی برای تعدیل جریانی که میگوید تمدن، تکنولوژی و علم بشر مدیون شرق و بهویژه ایران است مفید باشد؛ بهویژه در آشفتهبازاری که یکی ترویج واکسن را توطئه اسرائیل برای عقیمکردن مسلمانان میداند، دیگری با ورزشهای امروزی مخالفت میکند چون در روایات به آنها اشارهای نشده و.. .
🔸کتاب «از شیطان تا میکروب» نیز با همین رویکرد نگاشته شده است. جعفریان در مقدمه کتاب اشاره میکند که ایرانیان در برخورد با پزشکی نوین ـ از میانه دوران قاجار ـ سه مرحله را پشت سر گذاشتند؛
🔹مرحله اول؛ ورود اطلاعات پزشکی غربی به ایران و پذیرش تام و کمال آن بدون هیچ ایراد و اشکالی.
🔹مرحله دوم؛ تلاش برای انطباق اطلاعات پزشکی با آموزههای اسلام در زمینه بهداشت و طهارت.
🔹مرحله سوم؛ انتقاد از پزشکی جدید با تأکید بر برتری طب اسلامی.
🔸تمرکز کتاب بر مرحله دوم است و مؤلف سعی کرده با استناد به کتابها و مقالات مرتبط نشان دهد که چگونه در دورهای سعی شده پزشکی جدید با قوانین طهارت تطبیق داده شود. مفهوم «حفظ الصحه اسلامی» نیز زاییده همین تلاش بوده است. از آثار شاخص در این مرحله ـ طبق ادعای مؤلف ـ میتوان به کتاب «مطهرات در اسلام»، اثر مهندس مهدی بازرگان اشاره کرد.
🔸جعفریان همچنین در مقدمه کتاب ـ و درجهت پروژه اصلی خود ـ اشاره میکند که ما در مواجهه با کلیت غرب، مدرنیته و علم جدید نیز با همین سه مرحله دست به گریبان بودهایم؛ ابتدا ابهت آن ما را گرفت و وحشتزده شدیم، سپس به خود آمدیم و سعی کردیم داشتههای خودمان را با دستاوردهای غرب ترکیب کنیم و نهایتاً دست بالا را گرفتیم و مدعی شدیم داشتههای سنتی و بومی ما از دانشهای غربی برتر است و به قول معروف: «آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم».
🔸مؤلف درباره انتخاب عنوان کتاب مینویسد: «درمیان تطبیقهایی که میان روایات اسلامی و موضوعات پزشکی جدید رخ داده، شاید یکی از جذابترین آنها، انطباق عنوان میکروب بر روایاتی است که در آنها شیطان، برای عفونت یا کثافت بهکار رفته است».
🔸نگاهی اجمالی به ساختار کتاب
کتاب «از شیطان تا میکروب» را میتوان به دو بخش کلی تقسیم کرد؛
🔹بخش اول ـ حدود یکسوم حجم کتاب ـ مقدمهای مشروح است با عنوان «عقبماندگی درمانی در سایه حفظ الصحه اسلامی»؛ مؤلف در این بخش با اشاره به برخی آثار و نوشتهها میکوشد چگونگی شکلگیری جریان بهداشت اسلامی را نشان دهد. برخی از عناوین این بخش عبارتند از: «دکتر امیراعلم و حفظ الصحه اسلامی»، «دکتر تومانیانس و حفظ الصحه در دین اسلام»، «علیاکبر حکمیزاده و ترکیب علم و دین در حوزه بهداشت» و «داستان خزینه و دوش در ادبیات بهداشتی ـ دینی معاصر».
🔹بخش دوم کتاب شامل پنج متن در حوزه «حفظ الصحه اسلامی» است که عبارتند از: «نامه احمدی یا حفظ الصحه اسلامی» اثر امیراعلم؛ «بهداشت در اسلام»، فصلی از کتاب تمدنالاسلام شیخ قاسم مهاجر؛ «هدیه همایون» اثر علیاکبر حکمیزاده؛ بخش حفظ الصحه از کتاب «مرآتالغیب» اثر محمدعلی مبارکهای؛ «مطهرات در اسلام» اثر مهندس بازرگان.
🔸کتاب «از شیطان تا میکروب» مشتمل بر ۴۳۶ صفحه است که پاییز ۹۸ چاپ شده است.
🔸هرچند ایده کتاب کاملاً ابداعی نیست و دیگرانی نیز جسته و گریخته به این موضوع پرداختهاند، اما از نظر جامعبودن و نیز جمعآوری متون و رسالههای ناب و کمیاب، بدونشک اثری بینظیر است.
-به نقل از راوینیوز
#طب_اسلامی
#علم
#غرب
#علوم_اسلامی
@daghdagheha
💠نماز جمعۀ تراز اسلامانقلابی و انقلاباسلامی
✍مسلم گریوانی
🔹نماز جمعه، یک پایگاه استراتژیک در نظام اسلامی و دارای ظرفیت بینظیری است که اگر از آن به درستی استفاده شود به تنهایی چند برابر دستگاههای پرهزینۀ کشور کارایی دارد و از ابداعات اسلام است که چند رسالت اصلی دارد:
🔸 ترویج معارف، اخلاق و معنویت، نه صرف توصیه به تقوا
🔸 بصیرت افزایی و تبیین مسائل روز جهان و ایران (تریبون نظام نه جریان خاص)
🔸 پیام وحدت و امیدبخشی به مردم، نه سخنان تفرقه افکنانه
🔸 تبیین آرمانهای انقلاب و سیاستهای ارائه شده از سوی امام امت
🔸 خیرخواهی:حمایت از عملکردهای صحیح مسئولان نظام و انتقاد دلسوزانه از عملکردهای نادرست و حساس شدن به تبعیضها، فسادها و انحرافها (نه صرفا مجیزگو باشد و نه صرفا عیبجو و عیبگو)
🔹از این منظر، نماز جمعه یک پیوست فرهنگی برای حاکمیت است که امام جمعه میتواند ضمن حمایت از نظام، به مثابه یک ناصح برای مسئولان ظاهر شود.
🔹لازمه چنین رسالتی، وجود امام جمعه عالم، باتقوا، مردمدار و دارای آگاهیهای لازم سیاسی است.
این جایگاه کلیدی در نظام اسلامی، شخصیتهای برجستهای چون حضرات آیات طالقانی، خامنهای، دستغیب و امثال آنان را به خود دیده که براستی امام جمعه ترازِ اسلام انقلابی بودند و مصلیهای نمازجمعهشان هماره محور وحدت، محل کسب معنویت و در شمار شلوغترین اجتماعات کشور بود.
❇ باید اعتراف کرد مدتهاست که مصلیهای کشور خلوت است! تکرار مکررات، فقدان بینش کافی نسبت به مصالح جامعه، دوقطبیسازی فرهنگی و سیاسی، انتقاد بدون بازگویی محاسن و ارائه راهکار، فقدان حداقلهای اعتقادی لازم، احساس مالکیت این منصب پس از سالیان دراز تصدی آن، کهولت سن و بعضاً سخنران بیربط ناشی از آن، یک روز سر کار بودن یا همان امامِ جمعه بودن (نه امامِ هفته)! و... علل و ریشههایی هستند که بعضاً اتفاق افتاده و نیاز به تجدیدنظر و اصلاح دارند.
🔹بنظر میرسد شورای سیاستگذاری فعلی ائمه جمعه کشور، بخوبی این مشکلات را دریافته و سیاست تغییر ائمه جمعه کهنسال و کمتوان را در پیش گرفته، این حرکت قابل تحسین است؛ و جا دارد انتقاد کنیم از کسانی که قبلا از عملکرد ائمه جمعه انتقاد داشتند ولی اکنون در برابر این سیاست نظام، ساکتند!
♦️ضمن استقبال از راهبرد تحویلگرایی این شورا، چند پیشنهاد داریم:
1⃣ تغییر حُسن است، اما نیکوتر از آن تغییر هدفمندست. تغییر باید با برنامه و محوریت بیانیه گام دوم باشد، گزینش و آموزش ائمه جمعه نیز مبتنی بر محورهای هفتگانه بیانیه صورت گیرد.
2⃣ امروزه بسیاری از فضلای حوزه حاضر به پذیرش این منصب نیستند و آنرا دون شأن خود میدانند! پس استراتژی این شورا باید تقویت جایگاه امامت جمعه باشد نه صرف تغییر امام جمعه. یک مثال: وقتی آقای قالیباف رئیس پلیس وقت بود، سیاستش را تبدیل چهرهی نظامی و خشن پلیس به سیمای پلیس مهربان قرار داد، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه نیز باید راهبردش تقویت جایگاه امامت جمعه در نظر حوزه، و ارائه سیمایی جذاب از آن در نظر مردم باشد.
3⃣ ائمه جمعه سابق نباید منزوی و از گردونه حرکت انقلابی حذف شوند بلکه احترام آنها حفظ و از ظرفیت ایشان برای «شبکه ارتباطی نظام و مردم» استفاده گردد.
4⃣ نقش کلیدی امام جمعه در نظام ولایی، ایجاد پیوند میان امام و امت است. باید نظریه نظام انقلابی را اولا خوب «بفهمد» و ثانیا برای دیگران «روشنگری» کند که در این صورت، در بسیاری از امور نیازی به ورود غلیظِ رهبری نیست.
5⃣ نظام اسلامی، بر باورها و ارزشهای اسلامی مردم استوار است، اگر باورها سست گردد، نظام بر ابدان سست عنصر متکی خواهد شد نه افکار. بنابراین وجهه همت، ائمه جمعه بایست تقویت افکار و اخلاق دینی باشد که تنها تضمینگرِ بقای نظام و انقلاب است.
6⃣ در شرایط حاضر که اعتبار نظام و دولت کاهش یافته، در کنار خصلتِ علم و تقوا، بیشترین نیاز به امام جمعهای است با روحیات جهادی، مردمی، انقلابی، ساده زیست، امیدبخش، جوانگرا و حاضر در میان مردم برای شنیدن رنجهای آنهاست.
7⃣ برای جایگاه امامت جمعه، پایتختهای فرهنگی و موضوعی انتخاب کنید، هر یک از کلان شهرهای کشور را متولی حل یک مساله فرهنگی متناسب با آن استان کنید؛ به عنوان نمونه عرض می کنم و در مثال مناقشه نیست، امامت جمعه تهران را مامور به حل مساله طلاق و موضوعات خانوادگی کنید، استان خراسان رضوی را مامور به حل مساله حاشیه نشینی و فقر کنید، استانی دیگر را مامور به روابط اجتماعی و همینطور.
به امید استقرار نماز جمعهای پرجمعیت، پرصلابت، تأثیرگذار، وحدت آفرین و حامی اسلام، نظام و مردم در ایران اسلامی عزیز.
@dph110
@daghdagheha
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🌷سردار حاج قاسم سلیمانی بعد از سالها مجاهدت، از درجه #مجاهدان_تاریخ به مقام #شهدای_تاریخ ارتقای مقام یافت.
#شهید_قاسم_سلیمانی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
@daghdagheha