eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
453 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠بسته پیشنهادی از تازه‌ترین آثار منتشرشده پیرامون عاشورا (منتشرشده سال‌های 96 و 97) 🖋محسن حسام مظاهری ⬅️طبق سنت هرسال، در آستانه‌ی ماه محرم، فهرستی از تازه‌ترین کتاب‌هایی که با موضوع امام‌حسین و عاشورا به زبان فارسی منتشر شده و با رصد مستمری که در آثار این حوزه دارم، دیده‌ام و به‌نظرم برتر بوده‌اند را معرفی می‌کنم. 1 [مقتل] 📗«ترجمه‌ی وقعة الطف» محمدهادی یوسفی غروی محمدصادق روحانی کتاب طه مقتل الحسین ابومخنف یکی از نامدارترین و معتبرترین منابع اولیه‌ی تاریخ عاشوراست که متاسفانه اصل آن در گذر زمان از دست رفته است و تنها به نقل قول‌های طبری از آن دسترسی داریم. برخی محققان کوشیده‌اند با گردآوری همین برش‌های نقل قول، آن مقتل را بازسازی کنند. ازجمله آقای یوسفی غروی در «وقعة الطف» و دکتر حجت‌الله جودکی در «مقتل‌ الحسین ابومخنف». به تازگی ترجمه‌ی جدیدی از وقعة الطف منتشر شده است. این ترجمه خصوصاً نمایه‌‌ی خوبی دارد که به کار محققان می‌آید. 2 [مجموعه روایت] 📗 «رستخیز» گروه نویسندگان دبیر مجموعه: نفیسه مرشدزاده نشر اطراف «رستخیز» دومین کتاب از مجموعه روایت‌های روضه است. سال گذشته، کتاب نخست این مجموعه با نام «کآشوب»‌ منتشر شد که با استقبال خوبی روبه‌رو شد. در این دو کتاب، جمعاً بیش از چهل نفر از نویسندگان تجربه‌ی شرکت در روضه و مواجهه‌شان با مقوله عاشورا و امام‌حسین(ع) را روایت کرده‌اند. تنوع این روایت‌ها و مواجهه‌ها، کاشوب و رستخیز را به کتاب‌هایی خواندنی تبدیل کرده است. 3 [مجموعه شعر] 📗 «اربعین مرثیه» بنیاد دعبل خزاعی نشر سپیده‌باوران تدوین مجموعه گزیده اشعار عاشورایی، کار متداولی است و بسیار انجام شده. اما اینکه گروهی از کارشناسان ادبیات مذهبی با امتیازدهی از بین صدها شعر، چهل قطعه را انتخاب کنند، برای نخستین‌بار رخ داده است. اربعین مرثیه، ماحصل عقل جمعی 40 شاعر و کارشناس ادبیات مذهبی است. علاوه بر مخاطبان عام، این کتاب برای محققان ادبیات داده‌های ارزشمندی دارد. 4 [پژوهش مردم‌شناختی] 📗 «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا» محمد مشهدی نوش‌آبادی نشر آرما (از سری کتابهای سرو) این کتاب، ماحصل پژوهشی در بررسی نقش متصوفه، قلندریه و اهل فتوت در آیین‌های عزاداری عاشورا است. فرضیه اصلی کتاب این است که صوفیه در شکل‌گیری و تکوین بسیاری از آیین‌های عزاداری به‌طور اساسی و تعیین‌کننده اثرگذار بوده و بسیاری از آیین‌ها و عناصر عزاداری یا به‌کلی صوفیانه است یا اینکه صوفیان واسطه‌ی انتقال آن از فرهنگ ایرانی و شرقی به فرهنگ شیعی و اسلامی بوده‌اند. 5 [پژوهش تاریخ اجتماعی] 📗 «تراژدی جهان اسلام» (3 جلد) محسن حسام مظاهری نشر آرما (از سری کتابهای سرو) این کتاب، محصول پژوهشی در روایت‌ها و گزارش‌های سفرنامه‌نویسان، مستشرقان و ایران‌شناسان درباره‌ی عزاداری مذهبی شیعیان ایرانی است. در این کتاب‌، که نگارش آن هفت سال به طول انجامیده، گزارش‌ها و تحلیل‌های بیش از 180 نفر به ترتیب تاریخی، آورده شده و نقد و بررسی شده است. 6 [پژوهش جامعه‌شناختی] 📗 هیئت‌های عزاداری در جامعه ایران جبار رحمانی نشر آرما این کتاب مجموعه مقالاتی است با موضوع تحلیل جامعه‌شناسانه‌ی پدیده‌ی هیئت‌های مذهبی. وجه اشتراک مقالات، بررسی هیئت‌ها به‌مثابه‌ی «جماعت آیینی» است که به باور نویسنده، محصول مواجهه‌ی وجدان جمعی شیعی با جهان مدرن و افول ساختارهای جماعتی سنتی اند. 7 [نثر ادبی] 📗 «نیمروز دهم» م. مؤید شرکت چاپ و نشر بین‌الملل از آقای مؤید، پیشتر کتاب «حسینِ علی» منتشر شده بود و این کتاب به نوعی دنباله‌ی آن محسوب می‌شود. از ویژگی‌های قلم ایشان، اهتمام در سره‌‌نویسی است که سبب شده روایت ایشان از واقعه‌ی عاشورا، طعمی متفاوت و رنگ فارسی اصیل پیدا کند. 8 [پژوهش تاریخی] 📗 «مهاجر راه اصلاح» مهدی کمپانی زارع نشر نگاه معاصر این کتاب، همان‌گونه که از نامش برمی‌آید، را باید نوعی تحلیل «اصلاح‌طلبانه» از واقعه‌ی عاشورا دانست. نویسنده پس از بررسی سیر زندگانی امام، اشاره‌‌ای کوتاه به چند نظریه‌ در هدف‌شناسی حرکت امام می‌کند و سپس به شرح نظریه‌ی مختار خود با نام «هجرت به قصد اصلاح» می‌پردازد. 9 [پژوهش تاریخی] 📗 «روایت عاشورا» محمدابراهیم آیتی به‌کوشش مهدی انصاری قمی کتابستان مرحوم آیتی از محققان دینی و عاشوراپژوهان سخت‌کوش معاصر است و کتاب «بررسی تاریخ عاشورا»ی او از مشهورترین کتابها در تحلیل عاشورا محسوب می‌شود. علاوه بر این کتاب، از ایشان یادداشت‌ها و نوشته‌های پراکنده‌ی فراوانی در باب عاشورا موجود است که مغفول مانده بود که حالا خوشبختانه این مطالب توسط آقای انصاری قمی تدوین و منتشر شده است. 10 [داستان] 📗 «سه روایت از مردی که خدا دوست داشت او را کشته ببیند» داوود غفارزادگان انتشارات کتاب نیستان http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در سال ۱۴۱۴ش باید سیصدهزار روحانی داشته باشیم 🔴عبدالفتاح نواب مسؤل دبیرخانهٔ شورای عالی حوزه: ⬅️بر اساس چشم‌انداز شورای عالی (که چشم انداز ۱۴۱۴ را تصویب و برای مرکز مدیریت ارسال شده تا در آن‌جا برنامه‌ریزی شود) ما حداقل در هفت محور اساسی و کلی نیاز به تربیت روحانی داریم؛ یکی محور علمی ـ پژوهشی است؛ یعنی تربیت استاد برای حوزه و دانشگاه. اینها تقریباً نیروهای بسیار کیفی حوزه خواهند بود که استاد حوزه و دانشگاه می‌شوند. یک محور علمی ترویجی داریم که بیشتر در آموزش و پرورش، رسانه‌ها و فضای مجازی کار می‌کنند؛ یک محور فرهنگی تربیتی داریم که کار اینها بیشتر در مورد مساجد و بقاع متبرکه است. ⬅️یک محور فرهنگی مدیریتی داریم که بیشتر به جنبه‌های مدیریتی مربوط است و در مراکز اداری، نظامی اقتصادی و… کار می‌کنند؛ یک محور مناصب حکومتی و قضایی داریم؛ که مناصب حکومتی فراوان و نقش روحانیون در آنجا بی‌بدیل است و باید حضور داشته باشند؛ یک محور هم خارج از کشور است. البته در خارج از کشور هرکدام از محورهای مذکور می‌تواند باشد؛ مثلاً تدریس، یا حضور در مدارس و دانشگاه‌ها و… .ما تقریباً بیش از شصت مورد کارویژه‌ روحانیت داریم؛ از مدیر، مربی و مشاور مدرسه گرفته تا نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها و نهادهای نظامی و… ؛ این‌ها مناصبی است که مجموعاً ما در ۱۴۱۴ باید بیش از ۳۰۰ هزار طلبه برای آنها داشته باشیم. ⬅️ما باید جذبمان را شدیداً بالا ببریم. ما قبلاً رقیب نداشتیم؛ رقبای ما قبلاً کنکور داشتند؛ اما الآن حتی در روستاهای دورافتاده از طریق موبایل برای همه دعوتنامه حضور در دانشگاه فرستاده می‌شود؛ آن هم بدون کنکور. دانشگاه‌های غیر انتفاعی برای پرشدن ظرفیتشان خودشان را به آب و آتش می‌زنند و حتی گاهی پا روی اصولشان می‌گذارند برای این که بتوانند خودشان را حفظ کنند. بنابراین حوزه الآن در شرایط سختی قرار گرفته است. شورای عالی نیز نظرش این است که کیفی‌گزینی کنیم. در کیفی‌گزینی جذب ما پایین می‌آید. ما بعضی سال‌ها تا ده هزار جذب داشتیم؛ اما امسال ـ طوری که آقای اعرافی اشاره کردند ـ بین چهار تا پنج هزار نفر جذب داشتیم که فاصله زیادی دارد. ⬅️مناصبی است که ما نمی‌توانیم به جز روحانی بدهیم؛ نماینده ولی فقیه در استان، امام جمعه و امام جماعت اختصاصی است؛ یا استاد حوزه، یک شغل اختصاصی برای روحانیون است؛ یا مثلاً دروس اسلامی در دانشگاه‌ها و… . ما ظرفیت‌ها را ده‌پانزده درصد گرفتیم؛ نگفتیم صد در صدش در اختیار روحانی قرار بگیرد. بیشترین سهم را در علوم اسلامی درنظر گرفتیم که پنجاه درصد را روحانی، پنجاه درصد را غیرروحانی اداره بکند. در جلساتی که در شورای طرح برنامه مرکز مدیریت با حضور حاج آقای اعرافی برگزار می‌شد، آمایش، چکش‌کاری و به‌صورت دقیق مطالعه شد. ⬅️مثلاً ما سی و سه استان داریم که در هر استان به یک نماینده ولی فقیه نیاز داریم؛ اما مثلاً نماینده‌ جهاد یک نفر بیشتر نیاز نیست؛ مگر این که یک استانی جداگانه بخواهد که اضافه می‌شود. بنابراین همهٔ اینها حساب شده است. به عبارت دیگر روحانی نقش‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد؛ یک‌جا نقش پزشک را پیدا می‌کند، یک‌جا معلم، یک‌جا مشاور و… . عرصه‌های کار برای روحانی عرصه خلاصه شده مثلاً مسجد نیست؛ در خود مسجد ما چند نقش داریم؛ نقش‌های مختلف، تعدادِ زیاد می‌طلبد. ⬅️مسؤولیت دستگاه بودجه‌ حوزه با من است؛ بودجه را من از دولت می‌گیرم و بین حوزه‌های علمیه کشور به جز خراسان که مستقل است توزیع می‌کنیم. ما بودجه‌ای که می‌گیریم چند رقم است؛ یک بودجه‌ هزینه‌ای و جاری است که صرف حقوق اساتید و طرح هجرت و کارمندان و آب و برق و گاز و تغذیه طلاب می شود؛ یک بودجه‌ای به ما می‌دهند به‌عنوان ملی و عمرانی که این بودجه گاهی از سال‌ها صفر بوده‌ است. الآن دو سالی است که اعتبار می‌دهند؛ ولی می‌گویند این به عنوان اسناد خزانه است. مثلاً این بودجه‌ای را که در اختیار مرکز مدیریت قرار می‌دهم، آقای اعرافی برای مدارس علمیه‌اش می‌گوید ما این پنج مدرسه را در کشور داریم؛ این پنج تا باید بازسازی یا تکمیل یا تجهیز یا تعمیر شوند؛ به هر کدامشان به نحوی بودجه اختصاص پیدا می‌کند و ایشان دستورش را می‌دهند. آن مدرسه باید برود یک پیمانکار پیدا بکند؛ آن پیمانکار کار می‌کند و بعد ما بدهکار پیمانکار می‌شویم؛ این سند خزانه را می‌دهیم و او می‌رود از دولت پولش را می‌گیرد. معمولاً روند این کار بسیار کند است.(به نقل از مباحثات) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠یکی از نتایج کشاندن اختلافات سیاسی و جناحی به عرصه اجتماعی و رسانه ای: 🔴روحانیت و خطر سقوط به مرز لمپنیسم ✍️سعید معدنی(جامعه شناس) ⬅️در دهه 50 که دانش آموز بودیم الگوی مارا امام خمینی، طالقانی و مراجع تقلید آن زمان معرفی میکردند. آن زمان در رویای زیستن خوب و حرکت بسوی روشنایی و رستگاری بودیم. بخصوص در خانواده های مذهبی که با قرآن و مفاتیح و نهج البلاغه بزرگ می شدیم اما چهار دهه بعد به اینجا رسیده ایم که بخشی از روحانیت به ورطه ای دچار شده اند که همدیگر را به دروغ گویی و قتل و به تمسخر "1400 با گونی" یاد می کند. قرار بود روحانیت در این انقلاب، معنویت، عزت و احترام را برای ما به ارمغان بیاورد؛ اما این توییت رو ببینید و با فاصله به آن نگاه کرده، و کمی بیاندیشید؛ --یک روحانی ( حجت الاسلام رسایی) توییت میکند؛ --یک روحانی دیگر(حجت الاسلام روحانی رییس جمهور) را به دورویی متهم میکند. --یاد آور تابلویی می شود حاوی شعار "...استخر فرح در انتظارت"، که بر دوش یک حجت الاسلام دیگری با عمامه ای سفید در مراسمی در قم حمل می شود. --برخی این نوشته را دلیل مرگ مشکوک آیت الله هاشمی رفسنجانی (یک روحانی دیگر) فرض می کنند. برخی دیگر آنرا یک نوع شوخی در یک مراسم جدی می دانند! --رسایی در نهایت در توییت اش به جمله یک حجت الاسلام دیگر با عمامه مشکی اشاره می کند که در مراسم بزرگداشت عید غدیر "جوان معترض به دکتر مطهری" را تهدید به انداختن در گونی کرده است. روحانیت ما به کجا رسیده است؟ واین جامعه را به کجا رهنمون خواهد کرد؟ ⬅️شاید شما بگویید این نشانه های لمپنیسم مربوط به بدنه اصلی روحانیت نیست. کما اینکه در یادداشتی در هفته نامه کرگدن از آقای بطحایی که تحصیلات حوزوی دارد، خواندم که 30 درصد روحانیت وارد مناسبات روزمره سیاسی ، اقتصادی شده اند. بقیه به همان شیوه قدیم در راه علوم حوزوی تحصیل و تلاش می کنند. اما اصلی در جامعه شناسی وجود دارد به نام "ما و آنها". ما همه ی معلمان، کارمندان، دانشجویان، استادان دانشگاه و... را یک جور می بینیم و از پایگاه خود به آنها نگاه کرده و ارزیابی میکنیم. لذا سایر اقشار جامعه از طریق همین افراد ملبس به لباس روحانیت که در ویترین اقتصاد و سیاست قرار دارند در باره روحانیت قضاوت می کنند، ولو اینکه 70 درصد وارد این مناسبات نشده باشند. با خواندن این نوع توییت ها جامعه می اندیشد آیا این نوع سلوک "استخر و گونی مملو از دورویی" می تواند ما را به سرمنزل سعادت و خوشبختی رهنمون سازد؟ ⬅️قرار ما در آستانه انقلاب 57 و اون روحانیت که سردمدار رسالت خوشبختی ما بودند، این نبود که به این توییت ها رسیده ایم! یاد شعری از سید علی صالحی افتادم که بی مناسبت نیست دراینجا بخوانیم: ■■■ قرار بود يكی از ميان شما براي كودكان بی‌خواب اين خيابان فانوس روشنی از رويای نان و ترانه بياورد! قرار بود يكی از ميان شما برای آخرين كارتن‌خواب اين جهان گوشه‌ی لحافی لبريز از تنفس و بوسه بياورد! قرار بود يكی از ميان شما بالای گنبد خضرا برود برود برای ستارگان اين شب خسته دعا كند! پس چه شد چراغ آن همه قرار و عطر آن همه نان و خواب آن همه لحاف؟!..... (سیدعلی صالحی) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠رسالت اصلی مبلّغ تبدیل فکر به عمل است 🔴گفتاری از آیت‌الله سید منیر خباز ⬅️خلاصه رسالت مبلغ، تبدیل علم به عمل است؛ بنابراین سؤال اصلی بحث ما این است که چگونه مبلّغ دینی می‌تواند فکری را که می‌خواهد تبلیغ کند، به عمل تبدیل کند؟ این مسأله در آیات و روایات مورد تأکید قرار گرفته است. وقتی به آیه‌ تفقّه که در ابتدای بحث قرائت کردم توجه کنیم، می‌بینیم که خداوند نتیجه حرکت برای تفقّه را عمل می‌داند و می‌فرماید: «لعلّهم یحذرون». از همین رو است که بعضی مفسّرین بر این باورند که نام‌گذاری «فکر» به «خیر» به‌واسطه اثر عملی‌ای که دارد صورت گرفته است؛ و الا فکر به تنهایی اگر اثر عملی در شخصیت انسان نداشته باشد، خیر محسوب نمی‌شود. ⬅️به نظر ما باید چهار گام در این راه برداشت: ۱. تعیین دقیق چهارچوب فکر و موضوع کلام؛ ۲. تبلور ایده و موضوع بحث؛ ۳. به کارگیری روش مفید و جذاب برای تبیین موضوع؛ ۴. تقویت نظریه بحث به وسیله شواهد عملی. متن کامل در http://mobahesat.ir/16325 http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه سکولار است یا سکولار مذهبی؟ 🖊روح الله جلالی ◀️تعریف دقیق سکولاریسم جدایی دین از سیاست یا جدایی دولت از کلیسا و نهادهای مذهبی نیست. معنای دقیق سکولاریسم در «حجت‌محوری» و «هدف گذاری» است. به این معنا که یک جامعه سکولار نمی‌گوید چون وحی یا مذهب گفته، این باید یا نباید وجود دارد، بلکه این باید و نباید از مسیر عقل و رأی و منابع دیگر حجت است. به عبارت دیگر ممکن است مولفه‌ای مذهبی پذیرفته و قانون شود اما علت پذیرفته شدن آن حجت بودن منابع مذهبی نیست، بلکه همان منابع مرجع غیرمذهبی مانند عقل و عرف و رأی و ... باعث پذیرش آن می‌باشد. هدف سکولاریسم هم تأمین سعادت دنیوی و اخروی نیست و تنها آنچه در دنیا و پیش‌برد امور آن، مورد خوش‌آمد است را می‌پذیرد. پس کناره گرفتن از منابع دینی در اداره امور دنیوی چه فلسفه، چه سیاست و ...، و این جهانی دیدن مسائل، مهم‌ترین پایه‌های سکولاریسم هستند. ◀️بدنه بزرگی از حوزه علمیه، پس از چهاردهه دخالت حداکثری در تقنین، اجرا و قضا در حاکمیت ایران، هنوز مهم‌ترین وظیفه خود یعنی تولید مبانی محکم از منابع فقهی(ادله اربعه)، در رابطه با سیاست، اقتصاد، فرهنگ و...، را به درستی نه تولید و نه تبیین نموده است. پس می‌تواند مبتلا به پدیده خطرناک‌تری از سکولاریسم باشد، یعنی "سکولاریسم مذهبی". کنار گذاشتن منابع وحیانی و رشد نتیجه‌گرایی بجای تکلیف محوری، در عین نیازهای پیچیده اداره امور، منجر به تورم سکولاریسمی می‌شود که رنگ و لعاب مذهبی دارد. این سکولار شدن، به دلیل فقر تبیین و تولید محتوای دینی متناسب و برگرفته از اجتهاد پویا، و عدم رفتارسازی متناسب با آن، گریزناپذیر است. مشکل اینجاست که همه طلاب، در بحث اجتهاد و تقلید میلیون‌ها ساعت برای مردم از لزوم تخصص‌گرایی و لزوم و وجوب رجوع عقلانی غیرمتخصص به متخصص منبر رفته‌اند اما خود در مباحث فقه سیاسی و پیچیدگی‌های سیاسی تماما مجتهد و نه مقلد هستند. ◀️طلبه‌ای که معنای بغی را نمی‌داند و هیچ تصوری از بایسته‌های اعتراض اجتماعی و... ندارد، طوری در تجمعات سیاسی فریاد "اعدام" می‌زند که تا مدت‌ها با گلوی گرفته بایستی سخن بگوید. آن یکی که فرق سد ذرایع و افتتاح ذرایع را نمی‌داند و زمانی که بسیاری از فقها و مراجع، در زندان و شکنجه بوده‌اند به دنیا نیامده بوده است، نه بخشی، بلکه تمام مراجع را بی‌بصیرت، سکولارپرور و ناآگاه تصور می‌کند که بایستی با تجمعات خودجوش ادب و متنبه شوند. دیگری با ادعای دین‌شناسی، مرتب در تحلیل‌های خود دم از ممنوعیت و محدودیت‌های سلیقگی می‌زند درحالیکه از برگزاری و تاب‌آوری 6 دقیقه مناظره فقهی در مورد ادعاهای پرتکرار خود عاجز است. ◀️نگون بختی اینجاست که بسیاری از میدان‌داران پرسر و صدای حوزوی، نه دین را بلدند نه سیاست را می‌شناسند. رک و پوست‌کنده به این "کنار گذاشتن ادله دینی و دخالت سلایق شخصی و باندی به اسم مذهب" می‌گویند «سکولاریسم مذهبی». طبیعتا اگر حوزه به این سمت حرکت کند که بخاطر پشت‌گرمی‌های دسته‌ای و باندی و نه توان فقهی و علمی، به تبیین باید و نبایدهای سیاسی بپردازد، و سایرین را وادار به احتیاط و یا سکوت کند، به سرعت به سمت سکولاریسم مذهبی پیش می‌رود. ◀️ریل‌گذاری دروس و هشدارهای زعمای حوزه اگر در مسیر غنای دین‌محوری در امور سیاسی و اجتماعی و ... نباشد، حوزه، مرجعیت عمومی خود را بیش از گذشته از دست خواهد داد، چراکه سلایق مبتدی انسانی، مانند مبانی دینی پشتوانه حکمت‌های الهی را ندارد که ثمره مثبت آن عمیق و درازمدت باشد. از طرفی اگر به بحث سلایق شخصی باشد ما در جنگ با تفکرات و مکاتب وارداتی که رویکرد آکادمیک و تجربی آن‌ها دهه‌ها از حرکت ما سبقت دارند، از پیش بازنده خواهیم بود. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
نشستی برای سنجش وضعیت دینداری مردم ایران بعد از انقلاب. نشستی که در آن عملکرد و برنامه های نهادهای متولی دینداری نیز مورد بررسی و آسیب شناسی قرار خواهد گرفت...
💠سید جمال الدین اسد آبادی و مسئلۀ انحطاط ✅سید جمال در ارزیابی خود از انحطاط مسلمان معاصر، دو نکتۀ مهم دارد: 🔸اولاً، به درستی اشاره می کند که آغاز انحطاط از زمانی است که انسان مسلمان میل به تعقل را رها کرده و به تضاد موهوم علم و دین رسیده است؛ علم را به علم ما و علم دیگری تقسیم کرده، و آنگاه به تکفیر دیگری و علم دیگری پرداخته، و حکم به تحریم علوم دیگران داده است؛ 🔸ثانیاً، این غیریت سازی، و به طور کلی بحران علم در اسلام معاصر، نه کار تودۀ مسلمان، بلکه برساختۀ علمای مسلمان است. بدین سان، او نتیجه می گیرد که شیبِ انحطاط در اسلام معاصر ناشی از بحران علم و اعوجاج در علم-دین شناسی علمای اسلام است، و لاجرم هر گونه اصلاح نیز از همانجا باید شروع شود. «...می توانیم بگوئیم که هرگز اصلاح از برای مسلمانان حاصل نمی شود، مگر آن که رؤسای دین ما اولاً اصلاح خود را نمایند و از علوم[دیگران] و معارف خویش ثمره بردارند. و حقیقتاً چون نظر شود، دانسته می شود که این خرابی و تباهی که از برای ما حاصل شده است، این تباهی اولاً در علماء و رؤسای دین ما حاصل شده است، پس از آن در سایر امّت سرایت کرده است...». - کتاب مجموعه رسائل و مقالات سیدجمال الدین اسدآبادی، به کوشش سیدهادی خسروشاهی، تعلیم و تربیت. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حقوق 9000میلیاردی آخوندها! 🖋روح الله جلالی ⬅️آقای صادق زیباکلام در واکنش به خبر «لزوم داشتن 300 هزار روحانی در مورد تصدی شغل‌های مذهبی تا سال 1414» مدعی شده است: "من فرض میکنم که به طور متوسط به هر کدام از این سیصد روحانی، ماهیانه دو و نیم میلیون تومان حقوق پرداخت شود که می‌شود 9000 میلیارد تومان در سال". بعد وی این بودجه را با بودجه‌هایی مانند سازمان محیط زیست مقایسه نموده است که 500 میلیارد تومان است. سپس آقای زیباکلام این دو سوال را مطرح کرده است که آیا اکثریت موافق چنین مخارجی برای تبلیغات دینی هستند؟ ثانیا آیا اساسا هزینه‌های تبلیغاتی مذهبی اثربخشی و ثمربخشی داشته‌اند؟ در رابطه با این سخنان چند نکته قابل تأمل است: ⬅️درست است که بودجه‌های کشور باید در منظر مردم قرار بگیرند و افراد به میزان دریافت بودجه پاسخگوی عملکرد خود باشند، مثلا نمی‌شود ده‌ها مرکز بودجه فرهنگی بگیرند و فقط یکی از آنها پاسخگوی مسائل فرهنگی باشد. ♦️اما اول اینکه ایشان به نحوی سخن گفته که برای بسیاری این اشتباه ایجاد شده که به هر روحانی دست کم ماهی 2 و نیم میلیون تومان حقوق داده می‌شود در حالیکه منظور کسانی است که شغل‌های مذهبی دارند مثلا مسئول عقیدتی_سیاسیِ فلان لشکر نظامی یا مسئول نهاد رهبری در فلان دانشگاه. در حالیکه طلاب به صرف طلبه بودن و اشتغال به تحصیل در قم شهریه ثابتی دارند که از دفاتر مراجع تامین می‌شود و از بیت‌المال عمومی نیست. میزان این شهریه پس از طی بالاترین مراتب حوزوی که لااقل 12 سال طول می‌کشد، فعلا مدت‌هاست که حدود 700 هزار تومان است و برای اشتغال کامل به دروس پیچیده و سنگین حوزه می‌باشد که بلافاصله با خروج طلبه از قم و یا اشتغال ولو مشغول تحصیل حوزوی بودن(هر شغلی حتی تبلیغی) قطع می‌گردد. بخش عظیمی از مردم اصلا به این نکات دقت نمی‌کنند و توسط سخنان آقای زیباکلام تحریک می‌شوند. ♦️دوم؛ اینکه ما حدودا 130 هزار طلبه روحانی در کشور داریم که هشتاد هزار نفر آنها در قم هستند. از میان این طلاب، اکثریت شاغل نیستند و مشغول درس و بحث طلبگی بوده و یا حتی توان اشتغال را ندارند و در وضعیت معیشتی سختی به سر می‌برند. ⬅️برخلاف تصور مخبر و تحلیل آقای زیباکلام، اصلا چنین ظرفیتی برای اشتغال روحانیون وجود ندارد و روحانیون مانند سایر اقشار جامعه، به شدت برای اشتغال در بحران زندگی می‌کنند. شغل‌هایی مانند عقیدتی_سیاسی نهادهای نظامی، نهاد رهبری در دانشگاه‌ها، قضاوت و...، بخاطر محدودیت‌های استخدامی افراد بسیار معدودی از جامعه روحانیون را پس از گزینش سخت و شرایط بسیار محدود، سر کار می‌فرستند که به علت عدم نیاز شهرهای بزرگ، صدها طلبه و خانواده آن‌ها را به تبعیدی ناخواسته در دورترین نقاط کشور، روانه می‌کند. ⬅️بخش عظیمی از این آمار نیز، اسما بخاطر تحصیل قبلی، طلبه هستند که لباس روحانیت به تن نداشته و مشغول شغل آزاد یا کارهای غیرمرتبط دینی و حوزوی هستند. ⬅️طبق گفته مقامات وزارت ارشاد، حدود 70 هزار مسجد در کشور وجود دارد که 35 تا 40 درصد از این مساجد حتی امام جماعت ندارد، البته چراغ برخی از این مساجد در مناسبت هایی مانند ماه مبارک رمضان و ماه محرم روشن و برنامه هایی در آنها اجرا می شود اما در سایر ایام سال حتی نماز جماعتی برپا نمی‌شود. آمار سیصدهزار طلبه شاغل در سال 1414، حتی به لطیفه هم نزدیک نیست. ♦️سوم؛ تمام کاستی‌ها و کم کاری ها به کنار، اما با وجود حجم سنگین وارادات کالاهای فرهنگی ضد اعتقادی و ضداخلاقی به میان مردم و حتی دسترسی کودکان به ویران‌کننده ترین محصولات غیراخلاقی غربی و...، وجود میلیون‌ها انسان مذهبی و معتقد که به طور مثال، سیاهی آنان در شب‌های احیا در ماه مبارک رمضان در سراسر کشور قابل شمارش نیست، یا پیاده روی میلیونی اربعین، شبهات آقای زیباکلام و دوستانشان به دین است یا همین مبلغان مذهبی؟! همان مبلغانی که گاهی ماه‌ها بدون چشم‌داشت در میان مردم مشغول به تبلیغ دین هستند. ♦️چهارم؛ نباید فراموش شود که جامعه ایران، جامعه‌ای به شدت مذهبی است که با عدم سامان‌بخشی صحیح این باورها توسط روحانیون واقعی(عالم، عاقل و باتقوا)، ما شاهد انحرافات بسیار خطرناکی خواهیم بود که با عدم توسعه علوم انسانی در ایران این تخریب‌ها چند برابر تصور ما فاجعه‌بارخواهد بود. ⬅️کاش آقای زیباکلام اطلاع داشت که طلاب جوان، بخاطر محدودیت‌های سنگین اجتماعی و آینده مالی، حتی برای ازدواج با خانواده‌های روحانی نیز دچار مشکل بوده و هستند و با ارائه این آمارهای یک سو نگر و حدسی ماجرای آش نخورده و دهن سوخته را تداعی نکند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠از منبر طلبه‌ها تا منبر مدّاح‌ها 🖋مهراب صادق‌نیا ⬅️مرحوم خسرو شکيبايي در فيلم دل‌شکسته: دیالوگ ماندگاری دارد: " قبلاً به اين يقه‌ها مي‌گفتند يقه آخوندي. اما امروز مي‌گن يقه‌ی ديپلماتي. حالا معلوم نيست آخونداي ما ديپلمات شدن يا ديپلمات هاي ما آخوند." ⬅️سال‌ها پیش که قرار بود سیاست دینی بشود، سیاست‌مداران یقه‌ی طلبه‌ها را بردند. از آن پس هر وقت سیاست‌مدارانی برای مردم دشواری می‌آفریند، این طلبه‌ها هستند که به دلیل شباهت یقه‌ی پیراهنشان با آن‌ها "ناسزا" می‌شنوند. ⬅️حالا هم چند دهه است که به بهانه‌ی دینی شدن صنعت مدّاحی، طلبه‌ها منبرشان را به مدّاح‌ها داده‌اند، و آنان چشم می‌بندند و زبان می‌گشایند و هر رطب و یابسی را به نام دین به خورد مردم می‌دهند. بعید نیست که از این پس هر وقت خرافه‌ای گریبان مردم را گرفت، این طلبه‌ها باشند که به دلیل شباهت منبرشان با مدّاح‌ها ناسزا بشنوند. ۹۷/۶/۲۲ http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠امام حسین (ع) به روایت مورگان فریمن! ⬅️ روایت مورگان فریمن بازیگر و فیلم ساز مشهور آمریکایی از حادثه کربلا! فریمن در این فیلم، با مقایسه فلسفه عزاداری در دین مسیحیت و اسلام، تلاش می کند تا مخاطب مسیحی نیز درک بهتری از تشیع و عاشورا داشته باشد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠یک پیشنهاد مهم! 🖋استاد شهید مرتضی مطهری ⬅️...در اینجا من پیشنهادی دارم که برای پیشرفت و ترقی فقه ما بسیار مفید است. این را قبلا مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم یزدی فرموده اند و من پیشنهاد ایشان را عرض میکنم. ایشان گفته بودند چه لزومی دارد که مردم در همه مسائل از یک نفر تقلید کنند؟ بهتر این است که قسمت های تخصصی در فقه قرار دهند؛ یعنی هر دسته ای بعد از آنکه یک دوره فقه عمومی را دیدند و اطلاع پیدا کردند، تخصص خود را در یک قسمت معین قرار دهند و مردم هم در همان قسمت تخصصی از آنها تقلید کنند. مثلا بعضی رشته تخصصی خود را عبادات قرار دهند و بعضی معاملات و بعضی سیاسات و بعضی احکام ( احکام به اصطلاح فقه)، همان طوری که در طب این کار شده و رشته های تخصصی پیش آمده، هر دسته ای متخصص یک رشته از رشته های پزشکی هستند: بعضی متخصص قلب می باشند، بعضی متخصص چشم، بعضی متخصص گوش و حلق و بینی و بعضی متخصص چیز دیگر. اگر این کار بشود، هر کسی بهتر می تواند تحقیق کند در قسمت خودش. گمان می کنم در کتاب الکلام یجر الکلام تألیف آقای سید احمد زنجانی (سلمه الله) این مطلب از قول ایشان چاپ شده. این پیشنهاد، بسیار پیشنهاد خوبی است. و من اضافه میکنم که احتیاج به تقسیم کار در فقه و به وجود آمدن رشته های تخصصی در فقاهت، از صد سال پیش به این طرف ضرورت پیدا کرده و در وضع موجود یا باید فقهای این زمان جلوی رشد و تکامل فقه را بگیرند و متوقف سازند و یا به این پیشنهاد تسلیم شوند. 🔸تقسیم کار تخصصی در علوم زیرا تقسیم کار در علوم، هم معلول تکامل علوم است و هم علت آن؛ یعنی علوم تدریجا رشد می¬کنند تا می رسند به حدی که از عهده یک نفر تحقیق در همه مسائل آنها ممکن نیست، ناچار باید تقسیم بشود و رشته های تخصصی پیدا شود. پس تقسیم کار و پیدایش رشته های تخصصی در یک علم نتیجه و معلول تکامل و پیشرفت آن علم است و از طرف دیگر با پیداش رشته های تخصصی و تقسیم کار و تمرکز فکر در مسائل بخصوص آن رشته تخصصی، پیشرفت بیشتری پیدا می کنند. در همه علوم دنیا از طب و ریاضیات و حقوق و ادبیات و فلسفه، رشته¬های تخصصی پیدا شده و همین جهت، آن رشته ها را ترقی داده است. 🔸شورای فقهی پیشنهاد دیگری هم دارم که عرض می کنم و معتقدم این مطالب هر اندازه گفته شود بهتر است، و آن اینکه در دنیا در عین اینکه رشته های تخصصی در همه علم ها پیدا شده و موجب پیشرفت ها و ترقیات محیر العقول شده، یک امر دیگر نیز عملی شده که آن هم به نوبه خود یک عامل مهمی برای ترقی و پیشرفت بوده و هست، و آن موضوع همکاری همفکری بین دانشمندان طراز اول و صاحبنظران هر رشته است. در دنیای امروز دیگر فکر فرد و عمل فرد ارزش ندارد، از تک روی کاری ساخته نیست، علما و دانشمندان هر رشته دائما مشغول تبادل نظر با یکدیگرند، محصول فکر و اندیشه خود را در اختیار سایر اهل نظر قرار می دهند، حتی علمای قاره¬ای با علمای قاره دیگر همفکری و همکاری می کنند. در نتیجه این همکاری¬ها و همفکری ها و تبادل نظرها بین طراز اولها ، اگر نظریه مفید و صحیحی پیدا شود زود تر منتشر می شود و جا باز می کند و اگر نظریه باطلی پیدا شود زود تر بطلانش روشن میشود و محو میگردد، دیگر سالها شاگردان آن صاحب نظر در اشتیاه باقی نمی مانند. متأسفانه در میان ما هنوز نه تقسیم کار و تخصص پیدا شده نه همکاری و نه همفکری، و بدیهی است که با این وضع انتظار ترقی و حل مشکلات نمی توان داشت...» _مقاله اجتهاد در اسلام. مرتضی مطهری http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آيا كسي بازخواست خواهد كرد؟ 🖋محمدرضا زائری ⬅️در شرايط فعلي كشور و در ميان تهديدهاي مختلف و مشكلات گوناگون، حساسترين وظيفه حفظ همبستگي اجتماعي و بزرگترين خطر ايجاد شكاف در روابط اجتماعي و تشديد فضاي دوقطبي است كه زمينه ساز تندروي ها و خشونت ها و آشوب ها مي شود. همه ما وظيفه داريم تا با رفع سوء تفاهم ها و تقويت فضاي گفتگو جلوي تخريب ها و بدگماني ها را بگيريم. ⬅️كاركرد شايعه ها و اخبار منفي دروغ - با اندكي چاشني واقعيت- يا بزرگنمايي مسايل منفي همين است، نه تنها در بعد اجتماعي كه حتى در مسايل فردي هم يكي از مهمترين عواملي كه مثلا رابطه زن و شوهر را كم كم به طلاق مي كشاند همين است. وقتي كه در روابط اجتماعي به جاي ارتباط دوستانه و تقويت مهرباني و خوش بيني ، دو صف و دو جبهه و دو گروه ايجاد شود- يكي من و دوستان من ويكي طرف مقابل - به طور طبيعي ما خوب و صاحب حق به حساب مي آييم و ديگري يا ديگران صاحب همه صفات منفي و داراي چهره اي سياه به شمار مي روند! ⬅️در چنين فضايي به مرور تقابل و رويارويي چنان تشديد مي شود كه حتى به صورت ناخواسته و نادانسته من طرف مقابل را مستحق هر گونه ستم و ظلم و دشنام و تحقير و مجازات مي دانم! وقتي من به طرف مقابل بدبين شدم و به چنين تقابلي رسيدم كم كم جامعه دچار تشنج ها و آشوب هايي خواهد گرديد كه به انفجار و بحران گسترده منجر خواهد گرديد. ⬅️از اين روست كه در شرايط فعلي حتى اگر كسي موضع انقلابي و ديني هم نداشته باشد به عنوان دلسوز جامعه ايراني و دلباخته وطن وظيفه دارد كه براي ايجاد حسن تفاهم و نزديك كردن روابط و رفع ذهنيت هاي منفي بكوشد، زيرا نقشه خطرناك اين است كه جامعه به دو بخش تقسيم شود و با هم درگير شوند؛ خودي و غيرخودي! خود انديش و دگرانديش! طرفدار كنسرت و مخالف كنسرت! موافق برجام و مخالف برجام! سوژه و بهانه اش فرقي نمي كند، آنچه براي تحقق اين هدف شيطاني مهم است ايجاد بدبيني و سوء تفاهم و دروغ و شايعه براي برافروختن آتش اختلاف و دشمني است. ⬅️بزرگترين خدمت ملي در چنين شرايطي ايجاد روابط مبتني بر حسن تفاهم و بزرگترين خيانت ملي، زمينه سازي براي تقابل و درگيري و تشنج و آشوب است. يك منتقد سياسي كه استاد دانشگاه و صاحب قلم است به خوبي مي داند كه دريافتي ماهانه طلاب چيزي حدود پانصد هزار تومان است و جز اندكي از روحانيون كه داراي شغل اداري هستند يا استثناءا درآمدهاي شخصي دارند، طلاب معمولا مانند پايين ترين طبقه معيشتي مردم با مشقت هاي فراوان و گاه باورنكردني زندگي مي كنند. حال اگر چنين كسي بيايد و به بهانه مخالفت با سياست توسعه حوزه هاي علميه - كه اتفاقا من هم در اين زمينه با ايشان هم عقيده ام- شبهه اي در ذهن مخاطبان ايجاد كند و شهريه ماهانه يك طلبه را پنج برابر محاسبه نمايد، چه بايد گفت؟ ⬅️آيا ايشان نمي داند ترويج چنين دروغ ظاهرا ساده اي در فضاي ملتهب فعلي به چه سطحي از بدبيني و كينه توزي مي انجامد؟ ⬅️هزينه اين گونه مواضع را البته نه ايشان مي دهد و نه روحانياني كه جايگاه مديريت دارند و با راننده و محافظ تردد مي كنند و در ميان مردم حضور ندارند، بلكه اين تحريك عاطفي و رواني تبديل به چاقويي مي شود كه از يك طرف در خيابان و ايستگاه مترو بر سينه يا پهلوي طلبه بي گناه مشهدي مي نشيند و او را به خاك و خون مي كشد و از يكطرف هم ريسمان سست شده روابط اجتماعي ميان مردم را ضعيف تر مي كند. ⬅️دردا كه سوء استفاده هاي شغلي و خيانت هاي اقتصادي و جنايت هاي سياسي را خطاكاراني در سطوح بالاتر مديريتي كرده اند و تاوانش را مردم كوچه و بازار با افزايش روزافزون بدگماني و دشمني و بغض و كينه نسبت به هموطنان خود مي دهند! اگر امروز هم كسي ايشان را براي ايجاد شكاف اجتماعي بازخواست نكند، بي ترديد نسلهاي آينده با مرور تاريخ امروز ما دكتر صادق زيباكلام را به تلخي و شدت ملامت خواهد كرد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0