eitaa logo
✌💥دهه هفتادیا 💥✌
215 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
30 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar مغزخاکستری @khakestary_amar نفوذیها @Nofoziha_ammariyon شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan خنده بازار و طنز سیاسی @khande_bazarr
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ "راضی باش" به هر چی اتفاق افتاد که اگه خوب بود زندگیتو "قشنگ" کرد و اگه بد بود تو رو "ساخت" ... "مدیون باش" به همه آدمای زندگیت که خوباش بهترین "حسارو" بهت میدن و بداش بهترین "درسارو" ... "ممنون باش" از اونی که بهت یاد داد همه شبیه "حرفاشون" نیستن و همیشه همونجوری که میخوای "پیش نمیره" ... زندگی همینقدر ساده اس ... ‏ @dahehaftadiihay_amariyon 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
هدایت شده از کانال عفت
سه قفل در زندگی و یک کلید پیشنهادی😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اونیه که وقتی چشمت به نامحرم میفته بهت بگه رفیق ببین بند کفش هات رو بستی؟😊❤️ ♥️🌿🌿♥️ 😍🌿♥️🍃 
لزوم بازنگری فوری در ساختار ستاد ملی مبارزه با دکتر زهرا شیخی(سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس) با انتقاد شدید از عملکرد ستاد ملی مبارزه با کرونا بیان کرد: افزایش میزان تلفات کرونا به تنهایی کافیست که در ساختار ستاد ملی مبارزه با کرونا تغییرات فوری ایجاد بشود. انتظار داریم که هرچه سریعتر راه استفاده از داروهای تایید شده طب سنتی ایرانی برای درمان کرونا به بیمارستان ها باز بشود . این داروها هم هزینه درمان را بشدت پایین می اورد و هم در کنار سایر داروها میتواند کمک شایانی به کادر درمان برای معالجه بیماران کرونایی بکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😅 طلبه های جوان👳 آمده بودند برای 👀 از جبهه. 0⃣3⃣ نفری بودند. که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوال‌های مسخره و الکی!😜 مثلاً می‌گفتند: چه رنگیه برادر؟!🤔 😤 شده بودم. گفتند: بابا بی خیال!😏 تو که بیدار شدی، نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم!😎 دیدم بد هم نمی‌گویند!🤔🤗😂 خلاصه همین‌طوری سی نفر را بیدار کردیم!😉 👨👨👦👦بیدار شده‌ایم و همه‌مان دنبال شلوغ کاری هستیم! قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه تشییعش کنند! فوری سفیدی🖱 انداختیم روی محمدرضا و گرفتیم که تحت ⬇️ هر شرایطی خودش را نگه دارد! گذاشتیمش روی 🚿بچه‌ها و راه افتادیم🚶. و زاری!😭 یکی می‌گفت: ممد رضا! ! 😩 چرا تنها رفتی؟ 😱 یکی می‌گفت: تو قرار نبود شی! دیگری داد می‌زد: شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟ یکی می‌کشید! 😫 یکی می‌کرد! 😑 در مسیر، بقیه بچه‌ها هم اضافه➕ می‌شدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و راه می‌انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق ! را بردیم داخل اتاق. این بندگان خدا📿 که فکر می‌کردند قضیه جدیه، رفتند گرفتند و نشستند به 📖خواندن بالای سر ! در همین بین من به یکی از بچه‌ها گفتم: برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک محکم بگیر!😜😂 رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت: محمدرضا! این قرارمون نبود!😭 منم می‌خوام باهات بیام!😖 بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند! ما هم قاه قاه می‌خندیدیم.😂😂😂 خلاصه آن شب 👊 سختی شدیم.