eitaa logo
✌💥دهه هفتادیا 💥✌
217 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
30 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar مغزخاکستری @khakestary_amar نفوذیها @Nofoziha_ammariyon شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan خنده بازار و طنز سیاسی @khande_bazarr
مشاهده در ایتا
دانلود
و دشمن چقدر پست و حقیر بود که گمان می‌کرد با شهادت حاج قاسم، پرونده او را برای همیشه خواهد بست! حاج قاسم با شهادتش تکثیر شد در نسل‌های مختلف.... @dahehaftadiihay_amariyon
🌹میدونید ﺗﻮی ﺟﺒﻬﻪ، واحد تعاﻭﻥ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩ؟ ﻣﺤﻠﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺳﺎﮎ ﺷﺨﺼﯽ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﺵ ﯾﻪ ﭘﻼﮎ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺑﺮﻥ ﺧﻮﻧﺸﻮﻥ ، ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﺗﻌﺎﻭﻥ ﭘﻼﮎ ﺭﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ، ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺷﺨﺼﯿﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯿﺪ !؟ ﺣﺪﻭﺩ ﺷﺶ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﮎ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯﻩ ﺩﺍﺧﻞ تعاون ﻣﻮﻧﺪﻩ !! ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ، ﻫﯿﭻ ﭘﻼﮐﯽ ﺑﺮﻧﮕﺸﺘﻪ ! ﺗﺎ ﻭﺳﺎﯾﻠﺶ ﺭﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﺪﻥ...! ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻬﯿﺪگمنام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹هدیه نثار روح همه ی شهدا و شهدای گمنام صلوات
❣ 🍂با خیال رخ زیبای ای راحت جان😍 🌼 از دیدنِ روی دگرانیم هنوز 🍂تا که تو کی برسی زین سفر و دراز 🌼حیف و صد حیف که از هنوز😔 🌸 🍃تعجیل در مولا پنج صلوات 🍃 @dahehaftadiihay_amariyon
✨باسم رب المهدی✨ 🔷بعضي هم سؤال كردند كه ما مضطر مي‌شويم. چرا دعاي ما مستجاب نمي‌شود؟ ✅استجابت دعاي مضطر سر جاي خود، ولي خدا خلاف سنت‌هايش كه رفتار نمي‌كند. 🔺من الآن مضطر هستم و با اضطرار دعا مي‌كنم كه خدايا من ديگر نميرم. ديگر مرگ سراغ من نيايد. ❌خدا اين را مستجاب نمي‌كند. بر خلاف سنت است. 🔻من مريض هستم و هيچ تكاني نمي‌خورم. هيچ سعي نمي‌كنم. مضطرانه و ملتمسانه از خدا مي‌خواهم كه خدايا مرا شفا بده‼️ ✅يك كارهايي بايد صورت بگيرد تا دعا سر جايش باشد و خدا بر خلاف سنت دعاها را مستجاب نمي‌كند. 💟امام زمان(ع) چون سنت‌هاي الهي را مي‌داند، مي‌داند بايد يك شرايطي در مردم فراهم شود. 👈اينها دوايي است و دعايي نيست. بايد مداوا شود. آنوقت به موقعش براي برطرف شدن يك سري از موانع هنگام ظهور دعا مي‌كنند، و خدا هم دعايشان را مستجاب مي‌كند. 💠 حجت الاسلام 🌸 🌸 🌼🍃✨🌼🍃✨🌼🍃✨🌼🍃✨ @dahehaftadiihay_amariyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سخنرانی استاد عالی ✍️موضوع: لقبی که خداوند به امام علی (ع) داد ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @dahehaftadiihay_amariyon
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸چرا از حال همسایه خبر نداریم؟!🔸 یک کسی ده سال در خانه ای در تهران زندگی می کرد. به او می گویم طبقۀ بالای شما چه کسی است؟ می گوید: ما اطلاعی نداریم!!! می پرسم: جوان هستند یا پیر؟ می گوید: به آن ها نگاه نمی‌کنیم! می پرسم: خب یک دفعه اتفاق نیفتاده که احوال اینها را بپرسی؟ اینها زنده اند؟ مرده اند؟ می گوید: این جا است! رسم نیست که آدمها در زندگی خصوصی دیگران دخالت بکنند یا از دیگری بپرسند تو چه کسی هستی؟ باید وقتی می آیی سرت را بگیری پایین و بروی! پس حق همسایگی چه طور می شود؟! حالا پرسیدن از احوال همسایه شده فضولی؟!! 💠💠✨🍃💠💠✨🍃💠💠✨🍃 @dahehaftadiihay_amariyon
💞همسرانه ‼️ حسادت و غیرت یکدیگر را تحریک نکنید! ✍من همیشه به مردهای جوان توصیه می‌کنم، که شما در معاشرت با نامحرم و "حتی محارم" کاری نکنید و حرفی نزنید که 👈 زنانِ خود را وادار به حسادت کنید . ✍به دختران جوان هم سفارش می‌کنم، که در برخورد با "مردهای بیگانه"، کاری نکنید و حرفی نزنید که حسّ حسادت و غیرت شوهرانشان را تحریک نمایند. ‼️این حسادتها بدبینی می‌آورد و پایه‌های محبّت را سُست می‌کند و از ریشه می‌سوزاند. 💠امام خامنه ای خطبه عقد ۷۹/۹/۱۰ @dahehaftadiihay_amariyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_24.mp3
2.03M
❤️شرح دعای روز بیست وچهارم ماه مبارک و احکام، ویک نکته اخلاقی شیرین آیت الله مجتهدی @dahehaftadiihay_amariyon
✌💥دهه هفتادیا 💥✌
‍ غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد 🔻سردار مدافع حرم «حاج‌مهدی نیساری» در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد. سردار نیساری فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهید حججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت. ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌ محسن‌ حججی بعد از شهادت حججی تا مدت‌ها، پیکر مطهرش در دست داعشی‌ها بود تا اینکه قرار شد حزب‌الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند. بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب‌الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب‌الله را آزاد کند. به من گفتند: «می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟» می‌دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهم‌تر بود. قبول کردم. با یکی از بچه‌های سوری به‌نام حاج سعید از مقر حزب‌الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم. در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را می‌پایید. پیکری متلاشی و تکه‌تکه را نشانمان داد و گفت: «این همان جسدی است که دنبالش هستید!» میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: «من چه‌جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!» بی‌اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحه‌اش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم: «پست‌فطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست‌هاش؟!» حاج‌سعید حرف‌هایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، می‌گفت: «این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.» دوباره فریاد زدم: «کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را این‌جور قطعه قطعه کنید؟!» داعشی به زبان آمد و گفت: «تقصیر خودش بود. از بس حرصمون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام و نه حتی کوچک‌ترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می‌زد!» هرچه می‌کردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: «ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.» اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت: «فقط همین‌جا.» نمی‌دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش می‌خواست فریبمان بدهد. در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم: «بی‌بی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.» یک‌باره چشمم افتاد به تکه‌استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به‌هم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج‌سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حز‌ب‌الله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بی‌خبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب‌الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم. فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب‌الله، پیکر محسن را تحویل گرفته‌اند. به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی‌بی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد و گفت: «پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمده‌اند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.» من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن می‌دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت: «از محسن خبر آوردی.» نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ گفتم: «حاج‌آقا، پیکر محسن مقر حزب‌الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.» گفت: «قَسَمَت می‌دم به بی‌بی که بگو.» التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست. دستش را انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت: «من محسنم رو به این بی‌بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضی‌ام.» وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: «حاج‌آقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی‌اکبر علیه‌السلام اربا اربا کردن.» هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: «بی‌بی، این هدیه رو قبول کن.» 🕊🕊🕊🕊 @dahehaftadiihay_amariyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«پدیده آقازادگی» 💢به تصاویر فوق نگاه کنیم. فرزندانی را میبینیم که پدر را روسفید کردند. 🌷شهید محمود آبسالان 🌷شهید ابوالفضل شیروانیان 🌷شهید جهاد مغنیه 🌷شهید سید هادی نصرالله 🌷شهید حسن عبداله زاده البته از این ها کم نداریم. @dahehaftadiihay_amariyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤚 🌸 ❤️❤️❤️ غم هجران تو اےیار مرا شیدا ڪرد غیبٺ و دورے تو حال مرا رسوا ڪرد دورے تو اثر جمع بدےهاے من اسٺ شرمسارم ، گنهـم ، چـــشم تورا دریا ڪرد 💚. 🌸 تعجیل در مولا پنج صلوات 🌸 @dahehaftadiihay_amariyon
✨باسم رب المهدی✨ ❇️حضرت ولیعصر(عج) در زمان ظهور كمك مي‌دهند كه مردم زمانشان، حق‌الناس‌هايي كه بر گردنشان هست، بپردازند و از بعضي ديون خلاص شوند. 💢برخی میگویند:اين يك ظلم است كه براي زمان ظهور اين ارفاق رخ دهد، ولي برای ما كه براي آن زمان نیستيم،نه‼️ ✅ جواب اين است كه آنهايي كه آن زمان را درك كردند يك كاري كردند. يك سعي كردند. تصادفي نيست. 🔹كساني كه زمان ظهور را درك كردند يك زحمتي كشيدند و يك لياقتي براي خودشان تحصيل كردند كه آن زمان را درك كردند و اين ارفاق به آنها مي‌شود. 🔸ما قبلاً گفتيم: راه برگشت براي همه افراد به صورت است. 👈يعني افرادي كه در غير از زمان ظهور هستند، مي‌توانند كاري كنند و آمادگي براي خودشان فراهم كنند كه در هنگام ظهور اگر هم از دنيا رفتند در هنگام ظهور برگردند و آن ارفاق‌هايي كه حضرت در زمان ظهور براي افراد مي‌كند، براي آنها هم خواهد كرد. 🍂در مورد امواتي كه در حال برزخ هستند، بحث شفاعت معصومين كه در عالم آخرت هست، اينكه در چه مرحله‌اي شامل حالشان مي‌شود، ولی بالاخره شامل حالشان خواهد شد. 🔹اگر هم با رجعت برگشتند باز در همين عالم دنيا همان چيزي كه امام زمان در حق افراد در هنگام ظهور انجام مي‌دهند، در حق آنها هم انجام مي‌دهند. 💠 حجت الاسلام 🌸 🌸 🌼✨🍃🌼✨🍃🌼✨🍃🌼✨🍃 @dahehaftadiihay_amariyon
✨﷽✨ 📌 شهدای رمضان... ✍ صدایش از پشت تلفن بسیار ضعیف به گوش می‌رسید. با نگرانی پرسیدم: «علی جان! خوبی؟» پاسخ داد: «خیلی خوبم… خیلی…» سرفه‌های وحشتناک، مانع از اتمام جمله‌اش شد. با نگرانی داد زدم: «علی! تو رو خدا بگو خوبی…» صدایی نمی‌آمد. منتظر ماندم و این انتظار مرا نصفه‌جان کرد. ناگهان گفت: «مینا جان… گوش کن… من دارم به آرزوم می‌رسم… بی‌تابی نکن جان دلم. مراقب خودت و بچه‌مون باش...» ناگهان از جا پریدم. فکرم کار نمی‌کرد. گفت، دارم به آرزوم می‌رسم! باز هم صدایم زد: «مینا جانم؟» بغضم ترکید و گفتم: «علی…» گفت: «جان دلم!» هق‌هق گریه‌ام بلند شد. گفت: «بی‌تابی نکن… من وقت زیادی ندارم. منو حلال کن…» میان حرفش پریدم و گفتم: «تو همیشه سر قولت می‌موندی علی…» گفت: «هنوزم هستم… وصیت کردم منو ببرن جمکران...» مثل ابر بهار اشک می‌ریختم. گفتم: «اما قرار بود با هم...» هق‌هق اجازه نمی‌داد که جمله‌ام را تمام کنم. صدای علی ضعیف و ضعیف‌تر می‌شد. علی گفت: «با هم می‌ریم. تو هم بیا همراهم باش...» صدایش قطع شد و من هرچه فریاد زدم بی‌فایده بود. علی رفته بود… علی شهیدم… سرباز آقا امام زمان به سلامت. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @dahehaftadiihay_amariyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه‌های دیروز عجب صبری دارند... روزهای تیره و روشن زیادی داشته‌اند عروسی و عزا و خنده و دعوا و گریه و عشق زیاد دیده‌اند و هنوز هم قرص و محکم بایک دنیا راز بر زمین ایستاده‌اند... شاید معرفتشان به ساکنانشان شبیه است...! به نظرم خانه‌ها آدم‌های درونشان را بزرگ می‌کنند پیر می‌کنند، و در خود خاک می‌کنند... و اینجا عجیب بو داشت حس داشت جان داشت حرف داشت و پر از راز بود...🍃 @dahehaftadiihay_amariyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح دعای روز بیست و پنجم .mp3
2.09M
❤شرح دعای روز بیستم وپنجم ماه مبارک و احکام، ویک نکته اخلاقی شیرین @dahehaftadiihay_amariyon
✍مشترک گرامی مهلت استفاده از یک ماه سرویس هدیه رحمت خاص مهمانی درون شبکه خداوندی؛ یکشنبه ۱۱ اردیبهشت به پایان می‌رسد. و از آن پس عبادات با نرخ عادی محاسبه خواهد شد؛ ثواب خواندن یک آیه برابر همان آیه، نه یک ختم قرآن است، خواب یعنی خواب، نه عبادت، و نفس کشیدن یعنی نفس، و نه تسبیح. یک رکعت نماز همان یک رکعت است نه معادل ۷۰۰هزار رکعت. به‌علاوه پس از این تاریخ شیطان از غل و زنجیر آزاد می‌شود. مشترک محترم فقط چند روز دیگر فرصت دارید!!!. @dahehaftadiihay_amariyon
🔸 اللَّهُمَّ... رَضِّنِي مِنَ الْعَيْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ 🔹 خدایا... مرا از زندگى به آنچه كه نصيبم فرمودى خشنود بدار، اى مهربان ترين مهربانان فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی @dahehaftadiihay_amariyon