✨ در کلاس درس امام یازدهم 📍ثواب این نوشته‌ی کوتاه به روح آسمانی روحانی فقیــد، آقا شیخ اسمـــعیل بینائیان‌سفید نثار بادـ از وجود پر ز جود امام حسن عسکری نقل شده که فرمودند: «کسی که از نگاه مردم پروا نکند، از خداوند پرهیز نخواهد کرد». این سخن در ابتدا مُوهم این معناست که آن حجت خدا مردم را به تقوا و پرهیز از گناه در برابر نگاه دیگران توصیه نموده و تقوای از مردم را در کنار تقوای الهی بیان می‌فرماید و برخی را با این پرسش روبه‌رو می‌کند که مگر ممکن است امام معصوم، مردم را به ریاکاری و تقواپیشگی صرفا برای نگاه دیگران تشویق کند؟! در پاسخ به این پرسش می‌توان گفت که شاید منظور امام از این سخن، اشاره به اهمیت توجه به حضور دیگران و پاسداشت و حرمت‌گذاری به نگاه دیگران باشد که در ادبیات دینی از آن به «حیا» تعبیر می‌شود؛ جامعه دینی آنگاه که وجود بندگان خدا را محترم نشمارد و در حضور دیگر انسانها هر سخنی را بر زبان جاری کرده و هر گونه رفتاری را انجام دهد، به حضور والای خداوند هم توجهی نداشته و احترام آفریدگار بی‌همتا را پاس نمی‌دارد. بله، چه بسا پیام این حدیث شریف، همت گماشتن به ترویج فرهنگ حیا و حرمت اجتماعی است، و چگونه چنین نباشد در حالیکه در برخی از احادیث، به حرمت گذاشتن حتی در برابر حیوانات نیز سفارش شده است، با آنکه میزان درک و دانایی حیوان قابل مقایسه با فهم و فکر انسان نیست. زادروز میلاد امام عسکری علیه السلام 📝مصطفی ترابی https://eitaa.com/damghan220

📍تجربه زیبای یک روز با کلاس هفتمی‌ها 🔰قسمت هجدهم ❇️ انتخاب هوشمندانه مثل سال گذشته، در اولین روز کلاس روشنا در جمع دوستان جدید مدرسه یا همان کلاس هفتمی‌ها، برگه‌های کوچک یک‌رو سفید را بین دانش‌آموزها تقسیم کردم و بعد، به طرف تخته سفید کلاس رفتم و بر روی آن نوشتم: «باخدا‌ترین آدمی که در بین دور و بری‌هایم می‌شناسم...» و از بچه‌ها خواستم تا در عرض پنج دقیقه با هر شاخصه‌ای که خودشان در نظر دارند، #باخداترین انسانی را که در بین اطرافیانشان سراغ دارند، با معرفی ویژگیهای آن شخص، روی کاغذ بنویسندـ کلاس یکپارچه شد سکوت، چون به آنها گفتم که نمی‌شود هم فکر کرد و هم حرف زد، وقت تفکر صدایی جز صدای سکوت نباید شنیده شود. وقت تمام شد. بچه‌ها به نوبت نوشته‌های‌شان را خواندند. همگی با هم به حرف این آینده‌سازهای به‌ظاهر کوچک، گوش می‌کردیم. قرار ما این بود که هر کس پدر یا مادرش را معرفی کرد، پنج ثانیه به نشانه احترام به پدرها و مادرها، آن عزیز منتخب را تشویق کنیم. البته به جز پدر و مادر، افراد دیگری هم در لیست منتخبها بودند؛ پدربزرگ و مادربزرگ، عمو و زن‌عمو، همسایه، هم‌مسجدی. معلوم بود نوشته‌های بچه‌ها واقعیِ واقعی است و هیچ ردی از پارتی‌بازی یا شوخی‌انگاری در این نوشته‌ها نبود. اینکه من با نوشته‌های دانش‌آموزها چه کردم و از این برنامه چه نتیجه‌ای گرفتم، بماند برای نوبت بعد، اما در این ماجرا دو اتفاق جالب رقم خورد؛ ✨اول اینکه مثل سال گذشته، یکی از، بچه‌ها روی برگشته‌اش اسم «حاج حسین آقای امیری» _ معلم بازنشته و فعال فرهنگی_ را به عنوان باخداترین آدمی که می‌شناسد نوشته بود، به عنوان انسانی که زندگی‌اش را وقف خدا و مسجد حضرت ابوالفضل شهرک بوستان و نمازگزاران آنجا کرده و مرتب غم مردم مخصوصاً گرفتارها را می‌خورد. سال گذشته هم، یکی از هفتمی‌ها نام ایشان را نوشته بود. تکرار این موضوع یعنی یک آدم چقدر می‌تواند با رفتارش، نگاه دینی مردم و حتی نوجوانها را پایین و بالا ببرد. ✨دومین نکته جالب هم اینکه مثل سال گذشته، یکی از بچه‌ها نام هم‌کلاسی‌اش را به عنوان با خداترین آدمی که می‌شناسد، یادداشت کرده بود، در حالیکه از آشنایی‌شان دو هفته هم نگذشته بود. از اینکه بدون کمترین حسادت یا حس رقابت، دوستش را انتخاب کرده بود، او را بسیار تحسین کردم و خواستم تا دلیل انتخابش را بگوید. پاسخ داد: «اهل نماز است، خوشرو است، مهربان است، مودب است». این یعنی بچه‌های ما چقدر معنای زلال #باخدابودن را نسبت به خیلی از بزرگترها بهتر می‌فهمند. ۲۲ مهر ماه ۱۴۰۳ دیار تدین و تمدن (دامغان) مصطفی ترابی https://eitaa.com/damghan220

🏴 اطلاعیه آئین تشییع پیکر اخوالشهید حجت الاسلام و المسلمین آقا شیخ اسماعیل بنائیان سفید امام جمعه فقید شهر کلاته‌رودبار https://eitaa.com/damghan220

🔺 آرزوی شهید عباس نیلفروشان -شهید سرافراز جبهه مقاومت و همراه با سیدالمقاومه شهید سیدحسن نصرالله https://eitaa.com/damghan220

. 📸 #گزارش_تصویری 🔶 اولین نشست «تحلیل و بررسی کتاب» به میزبانی پاتـــوق یار مهــربان شهرستان دامغان با حضور جمعی از نویسندگان و نیز علاقه‌منـــدان به فرهنــگ کتابــخوانی با محوریت کتاب «حرفی برای گفتن ندارم» 🔺شامگاه دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ 🔰خبر تکمیلی اطلاع‌رسانی خواهد شد کارگروه مردمی ترویج فرهنگ مسئولیت پذیری دامغان پاتوق یار مهربان https://eitaa.com/monadianmaroof .

. 📽⌯~ #گزارش_تصویری 🎙 گفتگوی جناب آقای حاج ابوالفضل عالمی -نویسنده و پژوهشگر کتاب🌱 حرفی برای گفتن ندارم- با خبرنگار کارگروه مردمی ترویج فرهنگ مسئولیت‌پذیری در پایان اولین نشست تحلیل و بررسی کتاب به میزبانی پاتوق یار مهربان شهرستان دامغان کارگروه مردمی ترویج فرهنگ مسئولیت پذیری دامغان واحد رسانه https://eitaa.com/monadianmaroof .

📚 #گزارش_یک_شب_به‌یادماندنی در شامگاه وفات بانوی کرامت -علیهاسلام- (دوشنبه ۲۳ مهر)، نخستین نشست «تحلیل و بررسی کتاب» به میزبانی پاتوق یار مهربان شهرستان دامغان برگزار شد. این محفل صمیمانه با حضور خانواده شهدا، نویسندگان فرهیخته آقایان استاد رضا داوری و حاج ابوالفضل عالمی و خانمها زهرا علیزاده، زهرا معلم و زهرا شعبانی و نیز آقای سید ابوالفضل تقوی -مدیر انتشارات ستارگان پر فروغ دامغان- و همچنین مدیر و جمعی از اعضای کارگروه مردمی ترویج فرهنگ مسئولیت‌پذیری برگزار شد. در این نشست، کتاب تازه‌تالیف «حرفی برای گفتن ندارم» -داستان زندگی سرکار خانم شهربانو شاهد، همسر شهیدان علی‌اکبر عسکری مایانی و محمدعلی مشهد و جانباز سرافراز جناب آقای دانشفر- اثر همشهری پرتلاش و نویسنده کوشا آقای حاج ابوالفضل عالمی، محور گفتگوی نود دقیقه‌ای اهالی کتاب قرار گرفت. ⭐️ همچنین در این برنامه، به همت کارگروه مردمی ترویج فرهنگ مسئولیت‌پذیری دامغان، از تلاشهای مدیر محترم مؤسسه ستارگان پر فروغ دامغان، جناب آقای سید ابوالفضل تقوی در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در شهرستان دامغان تجلیل به عمل آمد. 🍃گفتنی است این نشست، با هدف تقویت مهارت بهتر خواندن و بهتر نوشتن از یک سو و حضور و هم‌افزایی فرهیختگی و نخبگانی شهر، انجام گرفته و ادامه خواهد یافت. ✨ با سپاس از: اداره کتابخانه‌های عمومی و شهرداری و شورای اسلامی دامغان 📍در ادامه، بخشی از نقطه‌نظرات و پیشنهادات و انتقادات مهمانان برنامه، ارائه خواهد شد. کارگروه مردمی ترویج فرهنگ مسئولیت پذیری دامغان پاتوق یار مهربان https://eitaa.com/monadianmaroof

📍همسفر با جمعه نصر 🌸 قسمت چهارم با رسیدن به درب ایستگاه مترو، تا چشم کار می‌کرد جمعیت بود که دیده می‌شد. همه چشم‌انتظار باز شدن دربهای ایستگاهی بودند که از شدت تراکم جمعیت در داخل سالنها، بسته شده بودند. یک نگاه به جمعیتِ منتظر و لبریز از شتاب، کافی بود تا بشود گفت با ایستادن در کنار این جمع پرشمار که لحظه به لحظه هم از چپ و راست بر تعدادشان اضافه می‌شد، رسیدن تا درب واگنهای قطار شهری، بیشتر از یک ساعت دیگر زمان می‌برد. به پیشنهاد یکی از دوستان، پاشنه کفشها را کشیدیم تا با عبور از خیابانهای دور و بر مصلی، به نزدیکترین ایستگاه مترو برسیم و از آنجا خودمان را در این سیلاب جمعیت بیاندازیم. هم فال بود و هم تماشا، چون دیدن مردمی که از دربهای مختلف مصلی با هزار شور انقلابی و شوق مؤمنانه وارد خیابان می‌شدند، واقعا دیدن داشت، با نمادها و لباسها و علامتهای جورواجوری که به همراه داشتند و حسابی بوی ابتکار و سلیقه می‌داد. خسته بودند اما آنقدر از شنیدن صحبتهای آقا و اقامه نماز در پشت سر رهبر و البته ساعتی نشستن در کنار میلیونها انسان مومن ولایتمدار، غرق شور و شعف بودند که دیدنشان خستگی را از تنت به در می‌کرد. مسیر حرکت ما، سرپایین بود و سبب می‌شد تا عبور از این راه طولانی هموار شود. فقط مانده بود تشنگی لبهای خشکیده نمازگزارها که آن هم به برکت موکبهایی به نام «محبان الرضا» مشکلش برطرف شد، همانهایی که در سرتاسر خیابانهای اطراف مصلا بُکسهای آب را بین نمازگزاران توزیع می‌کردند و دل از دل تشنه‌کامان می‌بردند. خیابانهای تهران در این روز جمعه نصر، دیدنی شده بود؛ در پیاده‌روها و حتی در مسیر خیابانهایِ بدون تردد ماشین، هزاران مرد و زن شبیه به هم با ظاهری پر از نمادهای ارزشی دیده می‌شد، تا جایی که حضور مردان یا بانوانِ با ظاهر غیرارزشی، اصلا به چشم نمی‌آمد، و این همان قدرت حضور یکپارچه مردم است که معمولا جز در مثل راهپیمایی‌ها و تظاهراتها، از این فرصت و ظرفیت کارآمد برای فرهنگ‌سازی و فرنگی‌سوزی استفاده نمی‌شود! ادامه دارد... ۲۴ مهر ۱۴٠۳ 📝مصطفی ترابی #نماز_جمعه_تاریخی #جمعه_النصر #به_عشق_رهبر #اللهم_احفظ_قائدنا #سفرنامه_تهران https://eitaa.com/damghan220

📍همسفر با جمعه نصر 🌸 قسمت پنجم هر چه به دومین ایستگاه مترو نزدیکتر می‌شدیم، فشردگی جمعیت هم بیشتر و بیشتر می‌شد. کم‌کم از حرفهای دیگران فهمیدیم که آنها هم مثل ما فکر کرده بودند؛ رفتن به نزدیکترین ایستگاه مترو برای فرار از شلوغی ایستگاه کنار مصلا. نزدیکی‌های ایستگاه که دیگر عابران پیاده از دو طرف قصد رفت‌وآمد داشتند، موتورسوارها نشسته بر زین موتور یا قدم‌زنان در حالی که موتورشان را به دست گرفته بودند، مثل یک قفل آهنی جمعیت را به هم بسته بودند. اتوبوسهای خاموش شهرداری هم که معلوم نبود چرا وسط خیابان قد عَلَم کرده‌اند، رفت‌وآمد را سختتر کرده بودند. به درستی می‌شد حدس زد که تدبیر درستی برای خروج نمازگزاران نشده است، شاید هم اصلا تصور نمی‌کردند چنین جمعیت پر شماری نه فقط از تهران بزرگ، بلکه از اینجا و آنجای ایران اسلامی، پا به نماز جمعه آقا بگذارند. سرتان را درد نیاورم، برای پیدا کردن راهی به سوی قطار شهری، از چهار ایستگاه مترو گذشتیم و همگی یا درب اصلی‌اش بسته بود و یا درب قطارهای خاموش آنها، پاسخ داد و بیداد مردم معترض را هم فقط این‌طور می‌دادند که با وجود فشار جمعیت، ایستگاه و قطار قابل مدیریت نیست و نمی‌شود حرکت قطارها را از سر گرفت. همین‌قدر بگویم که بعد از ۱۳٠ دقیقه پیاده‌روی، یعنی دو ساعت و ده دقیقه تهران‌گردی، با رسیدن به ایستگاه مترو هفتم تیر، در یکی از نقاط تقریباً مرکزی تهران، توانستیم سوار قطار شهری بشویم تا به پایانه جنوب تهران یعنی همانجایی که با همسفران قرار داشتیم برسیم. پای گیت ورودی ایستگاه که رسیدیم، مامور انتظامات اعلام کرد که امتیاز سوار شدن رایگان به قطارها ساعتش به پایان رسیده، باید از پله‌ها بالا بروید و بلیط تهیه کنید یا همین جا کارت اعتباریِ استفاده از مترو را بخرید، راست می‌گفت، چون ساعت از سه گذشته بود، اما بعضی از نمازگزارها اصرار می‌کردند که شلوغی جمعیت و بسته بودن ایستگاه‌های قبلی، سبب شده تا اینها دیر به ایستگاه برسند و برای همین، نباید طرح استفاده رایگان از مترو اینقدر زود به پایان برسد. خدا پدرش را بیامرزد همین که شنید از شهرستان آمده‌ایم، فوراً با کارت مخصوص خودش، مسیر عبور ما را باز کرد تا به کنار قطار برسیم. با گذشت بیش از دو ساعت از اتمام نماز جمعه هنوز مترو لبریز بود از جمعیت نمازگزار که از روی چفیه‌های روی دوششان یا ذکر صلواتها و شعارهای پی در پی روی لبشان می‌شد فهمید که در مسیر بازگشت از نماز به خانه‌ها و یا به طرف شهرهای‌شان هستند؛ درست مثل نوجوانهایی که به اتفاق، از مسجد محله‌شان در ورامین آمده بودند یا مثل طلابی که با هم از قم به تهران آمده بودند. با بعضی از مسافران قطار شهری که حرف می‌زدم، تا صحبت از دامغان می‌شد، با تعجب، من و دوستانم را تحسین می‌کردند و از اینکه از ۳۶٠ کیلومتر دورتر از تهران، عده‌ای روز تعطیلی و استراحتشان را فدای شرکت در نماز جمعه آقا کرده بودند، با یک نگاه پر از خوشحالی و امیدواری، به نیکی و به بزرگی یاد می‌کردند، من هم از اینکه توانسته بودیم با کمترین کار، چراغ امیدواری را هر چه بیشتر در دلهای دلدادگان راه خدا روشن کنیم، به خود می‌بالیدم. در حالی‌که قبل از رفتن به سمت مصلی قرار گذاشته بودیم که حداکثر در ساعت سه بعد از ظهر در محل ترمینال حاضر باشیم تا اتوبوسها به طرف دامغان حرکت کنند، من و چند نفر دیگر به همراه مدیر محترم کاروان، ساعت سه و بیست دقیقه به پایانه مسافربری رسیدیم. همشهری‌های خسته و چشم‌انتظار اما صبور و مهربان با خوش‌رویی از ما استقبال کردند و بالاخره اتوبوسها راهی دامغان شدند. ادامه دارد... ۲۶ مهر ۱۴٠۳ 📝مصطفی ترابی #نماز_جمعه_تاریخی #جمعه_النصر #به_عشق_رهبر #اللهم_احفظ_قائدنا #سفرنامه_تهران https://eitaa.com/damghan220

🔷حمله به شخصیت‌های انقلابی با تاکتیک منافقین دهه ۶۰ مدیر مسئول:غلامحسین کرباسچی مشاوران: عباس عبدی، احمد زیدآبادی 🔹‌درحالی که اوضاع منطقه به دلیل سیاست‌های وحشیانه آمریکا و رژیم صهیونیستی ملتهب است و بالغ به ۴۵ هزار نفر در غزه و بیش از ۲۰ هزار نفر در لبنان در یکسال اخیر به شهادت رسیده‌اند، روزنامه اصلاح‌طلب هم‌میهن با حمله به آیت‌الله سید محمدمهدی میرباقری، نماینده مردم سمنان در مجلس خبرگان، سعی در تخریب چهره ایشان و متهم کردن او به جنگ‌طلبی دارد. 🔹‌این تاکتیک که برای تخریب شخصیت های انقلابی صورت می‌گیرد، در دهه ۶۰ توسط منافقین با حمله به شخصیت‌های انقلابی همچون شهید بهشتی و رهبر معظم انقلاب آزموده و با شکست باعث افزایش محبوبیت این شخصیت‌های انقلابی شد. ‌ https://eitaa.com/damghan220

🔰شرایط فعلی در جبهه مقاومت را چگونه باید تبیین کرد؟ 🎙پاسخ شفاف استاد میرباقری به اتهام "تئوریسین جنگ" بودن 🔺جلسه دیدار اعضای جبهه روحانیت مردمی با استاد میرباقری قم ۲۶ مهر ۱۴۰۳ #جنگ_شناختی #جهاد_تبیین #تئوری_مقاومت https://eitaa.com/damghan220