#یاحسین
سالها پیش،شخص اهل خیری،مبلغی به حساب من واریز کرد و خواست تا محفل شعری برای حضرت معصومه سلام الله علیها بگیرم.من هم شاعرانی را دعوت کردم و مجلس شعر و روضهای برپاشد.بعد از اتمام محفل،ایشان مبلغ مجددی را واریز کردند و گفتند:این هم صلهی خود شما...
آن شخص اهل خیر را میشناختم و به طهارت مال و پاکی قلبش ایمان داشتم.به همین دلیل دوست داشتم با مبلغی که به عنوان صله برایم واریز کرده بود چیزی بگیرم که تا آخر عمر در زندگیام به عنوان تبرک بماند.
همهی آن هدیه را دادم تا پلاکی برایم بسازند.
آن روزها حال روحی مناسبی هم نداشتم و گمان میکردم شاید این هدیه و بعدش پلاکی که از آن صله درست شده بود سبب شود حالم بهتر شود.برای همین بیشتر وقتها به گردنم و همراهم داشتمش.
زمان گذشت و اتفاقاتی اطرافمان رخ داد که به ما یادآوری کرد، میتوانیم از وابستگیها و تعلقات نفس خود بگذریم همانگونه که رزمندگانی جان بر کف از جان و مال و جوانی خود میگذرند تا کفر نتواند در جهان قد عَلَم کند.
امروز آن پلاک عاقبت بخیر شد و رفت تا به میدان نبرد حق علیه باطل بشتابد.
امروز حالم خیلی خوب است...خیلی خوب...
همهی زندگیام فدای خون سید حسن نصرالله
چون رود روان،همیشه جاری هستیم
سرویم،درخت استواری هستیم
#همدل شدهایم و همصدا با مظلوم
بر پیکر ظلم، زخم کاری هستیم
#سمانه_خلف_زاده
#اللهم_تقبل_منا_هذا_القلیل
#ایران_همدل
@damsara