eitaa logo
دانستنی و عجایب دنیا
6.3هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۸۳ ✍چند سالی بود ازدواج كرده و از زندگی زناشویی‌ام هم نسبتا راضی بودم. روزی در یك مغازه با زن جوان و زیبایی آشنا شدم. این زن كه «شیرین» نام داشت با همان نگاه اول مرا تحت تاثیر قرار داد طوری كه با یكدیگر شماره تلفنی رد و بدل كرده و ارتباط‌مان شروع شد. «شیرین» گفت به تازگی به علت اعتیاد همسرش از او جدا شده و تنها زندگی می‌كند، وی پس از چند ارتباط تلفنی و یك بار قرار گذاشتن در كافی شاپ فكر و ذهن مرا اسیر خود كرد طوری كه در همان روزهای اول به وی پیشنهاد كردم در ازای تامین مقداری از هزینه زندگی‌اش وی را به‌طور مخفیانه به عقد موقت خود درآورم و .... https://eitaa.com/joinchat/1335361580Cc57190d80f