🏴 دخترااااا امشب بلند بلند گریه کنید
◾️ وقتی حضرت زینب (س) با همراهان به مدینه بازگشتند زن های مدینه برای عرض تسلیت، به حضور زینب (س) آمدند آن حضرت حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آن ها بیان می کرد و آن ها گریه می کردند، تا اینکه به یاد حضرت رقیه (س) افتاد و فرمود: «اما مصیبت وفات رقیه در خرابه شام، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود.» زن ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقیه (س) بسیار گریستند.[1]
◾️هنگامی که زن غساله، بدن رقیه (س) را غسل می داد، ناگاه دست از غسل کشید، و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟
حضرت زینب (س) فرمود: چه می خواهی؟
غساله گفت: این دخترک به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است؟
حضرت زینب (س) در پاسخ فرمود: ای زن! او بیمار نبود؛ و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمنان است.[2]
1.ناسخ التواریخ، ص ۵۰۷
2.الوقایع والحوادث، ج ۵، ص ۸۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤امشب
✨قبل از خواب
🖤دلهایمان را راهی
✨کربلا کنیم
🖤در آن صحن و سرای روحانی
✨آن شور و عشق
🖤حسینیان دلباخته
✨آن عطر و صفای
🖤جان افزای غم بار
✨السلام علیک یااباعبدالله
🖤#شبتون_حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے📲
اَلسَـلامُعَلیکِیـٰانازدانۂاربـٰاب🖤
اصلا ″رقیه″ نه! مثلا دخترِ خودت..
یکشبدرخرابهبخوابـد!🥀
چـهمیکنی؟
#کانال_دانش_اموزان_امین
@daneshamozanamin
هدایت شده از اشعار کودکانه#کپیآزاد
#شعر
﴿پیاده روی اربعین﴾
یک که میگم آماده کن
یه کوله پشتیِ سفر🎒
باید بریم از اینجا ما
کجا بریم خبر خبر📣
دو که میگم زودی بگو
میخوایم بریم به کربلا
میگیم آقا داریم میایم
دوباره باز سمتِ شما
سه که می گم زنگ می زنیم ☎️
به دوستا و به آشناها
میگیم میریم زیارت و
هستیم اونجا یادِ شما
چار که میگم با من بیا
به مرزِ خوبِ با صفا
مرزِ دوتا کشوری که
انگاری نیست از هم جدا
پنج که میگم سلام بده
از دمِ مرز به اون آقا
میخوایم بیایم زیارتت
آقا توان بده به ما
شش که میگم برو نجف
شهر علیِ مرتضی
قدم بذار توو راهِ عشق
عشقِ حسین و کربلا
هفت که میگم با هر قدم
نیت ز راهِ دور بکن
نیت برای فَرَج و
تعجیلِ در ظهور بکن
هشت که میگم تو موکبها
بشین درست سمتِ خدا
بگو خدا با این پاها
میخوام برم کربوبلا
نُه که میگم بگو خدا
تاولِ پاهامو ببین
اگر بودم توو کربلا
بودم یار و یاورِ دین
ده که میگم زودی بیا
عمودِ چارده صفر و هفت
با دیدنِ گنبدِ زرد
خستگیا و غصه رفت
سلام آقایِ مهربون
سلامِ هر پیر و جوون
ممنون که تویِ اربعین
کردی بازم دعوتمون
الهی که باشین شما
تو این مسیر بازم همه
زیارتِ شما باشه
قبول به نزدِ فاطمه
#شعر_کودکانه
#اربعین
@ashaarekoodakaneh
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من ماندم و خونابه و پاهای زخمی
روی پرو بالم نشسته جای زخمی
دنبال تو شیرین ترین بابای دنیا
منزل به منزل میروم با پای زخمی
شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت