eitaa logo
دانش دانشگاه
155 دنبال‌کننده
513 عکس
1.1هزار ویدیو
56 فایل
در موضوعات علمی (الهیات،تاریخ و تمدن اسلامی و ...) ارتباط با مدیر کانال دانش دانشگاه و لینک کانال https://eitaa.com/daneshdaneshgah از طریق ایمیل @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">وmramezanpour100@gmail.com و نیز پیامک و پیام با شماره تلفن ۰۹۱۵۲۵۱۰۷۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣📣📣📣 "!!! در تظاهرات ضد صهیونیستی در نیویورک آمریکا، مردی در بلندگو فریاد می زند: ✊"زمان پنهان کردن اسلام، به سر رسیده زمان شکنجه کردن و آزار و قضاوت غلط درمورد مسلمانان به سر رسیده اسلام همان دینی است که انسان ها به آن نیاز دارند ✅و ما دست بردار نیستیم تا وقتی که این دین به تمام خانه ها وارد شود حالا شماها را دعوت می کنم که با من تکرار کنید لااله الاالله محمد رسول الله بعد تمام مردم با او تکرار می کنند: لااله الاالله محمدرسول الله ✅ می گوید خدایی جز الله نیست خدای عیسی خدای مسیح خدای آخرین پیامبر خدا حضرت محمد صل الله علیه و اله" انقلاب در امریکا خبری در راه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نطق جنجالی نماینده کنگره آمریکا علیه ماشین سرکوب دانشجویان: آیا ما در یک دولت پلیسی هستیم یا یک دموکراسی؟ 🔶 «جمال آنتونی بومن» نماینده نیویورک در کنگره آمریکا: اعتراض حق دانشجویان است؛ آنها به ارسال دلارهای مالیات‌دهندگان آمریکایی برای نتانیاهو جهت ادامه کشتار فلسطینیان در غزه معترضند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 سه نسخه معنوی شفا بخش برای درمان افسردگی... 🤲اللهم عجل لولیک الفرج
عطار شاعر اهل سنت شافعی مذهب در قرن ۶ و ۷هجری قمری در کتاب تذکرة الأولیاء ذکر ابن محمد امام صادق(ع)                   آن سلطان ملت مصطفوی، آن برهان حجت نبوی، آن عامل صدیق، آن عالم تحقیق، آن میوه دل اولیاء، آن جگرگوشه انبیاء، آن ناقد علی، آن وارث نبی، آن عارف عاشق: جعفرالصادق رضی الله عنه. گفته بودیم که اگر ذکر انبیاء و صحابه و اهل بیت کنیم کتابی جداگانه باید ساخت این کتاب شرح اولیاست که پس از ایشان بوده اند اما به سبب تبرک به صادق ابتدا کنیم که او نیز بعد از ایشان بوده است. و چون از اهل بیت بود و سخن طریقت او بیشتر گفته است و روایت از وی بیشتر آمده است کلمه ای چند از آن او بیاوریم که ایشان همه یکی اند. چون ذکر او کرده شود از آن همه بود. نه بینی که قومی که مذهب او دارند، مذهب دوازده امام دارند. یعنی یکی دوازده است و دوازده یکی. اگر تنها صفت او گویم، به زبان و عبارت من راست نیاید که در جمله علوم و اشارات و عبارات بی تکلف به کمال بود، و قدوه جمله مشایخ بود، و اعتماد همه بر وی بود، و مقتدای مطلق بود. هم الهیآن را شیخ بود، و هم محمدیان را امام، و هم اهل ذوق را پیشرو، و هم اهل عشق را پیشوا. هم عباد را مقدم، هم زهاد را مکرم. هم صاحب تصنیف حقایق، هم در لطایف تفسیر و اسرار تنزیل بی نظیر بود، و از باقر رضی الله عنه بسیار سخن نقل کرده است و عجب دارم از آن قوم که ایشان خیال بندند که اهل سنت و جماعت را با اهل بیت چیزی در راه است که اهل سنت و جماعت اهل بیت را باید گفت به حقیقت. ومن آن نمی‌دانم که کسی در خیال باطل مانده است، آن می دانم که هر که به محمد ایمان دارد و به فرزندانش ندارد به محمد ایمان ندارد. تا به حدی که شافعی در دوستی اهل بیت تا به حدی بوده است که به رفضش نسبت کرده اند و محبوس کردند و او در آن معنی شعری سروده است و یک بیت این است: لو کان رفضا حب آل محمد فلیشهد الثقلان انی رافض که فرموده است یعنی: اگر دوستی آل محمد رفض است گو جمله جن و انس گواهی دهید به رفض من؛ و اگر آل و اصحاب رسول دانستن از اصول ایمان نیست، بسی فضولی که به کار نمی‌آید، می‌دانی. اگر این نیز بدانی زیان ندارد، بلکه انصاف آن است که چون پادشاه دنیا و آخرت محمد ا می‌دانی وزرا او را به جای خود می‌باید شناخت، و صحابه را به جای خود، و فرزندان او را به جای خود می‌باید شناهخت تا سنی پاک باشی و با هیچ کس از پیوستگان پادشاهت کار نبود. چنانگه از ابو حنیفه رضی الله عنه پرسیدند: از پیوستگان پیغامبر صلی الله علیه که کدام فاضلتر؟ گفت: از پیران صدیق و فاروق و از جوانان عثمان و علی و اززنان عایشه از دختران فاطمه رضی الله عنهم اجمعین. نقل است که منصور خلیفه شبی وزیر را گفت: برو صادق را بیار تا بکشم. وزیر گفت: او در گوشه ای نشسته است و عزلت گرفته و به عبادت مشغول شده و دست از ملک کوتاه کرده و امیرالمومنین را از وی رنجی نه. از کشتن وی چه فایده بود؟ هرچند گف سودی نداشت. وزیر برفت بطلب صادق. منصور غلامان را گفت: چون صادق درآید و من کلاه از سر بردارم شما او را بکشید. وزیر صادق را درآورد. منصور در حال برجست و پیش صادق باز دوید و در صدرش بنشانید و خود نیز به دوزانو پیش او بنشست. غلامان را عجب آمد. پس منصور گفت: چه حاجت داری؟ صادق گفت: آنکه مرا پیش خود نخوانی و به طاعت خدای بگذاری. پس دستوری داد و به اعزازی تمام روانه کرد. درحال لرزه بر منصور افتاد و دواج بر سر در کشید و بیهوش شد. گویند سه نماز از وی فوت شد. چون باز هوش آمد وزیر پرسید: که آن چه حال بود؟ گفت: چون صادق از در درآمد اژدهایی دیدم که با او بود که لبی به زبر صفه نهاد ولبی به زیر صفه؛ و مرا گفت به زبان حال اگر تو او را بیازاری تو را با این صفه فروبرم. و من از بیم اژدها ندانستم که چه می‌گویم. از وی عذر خواستم و چنین بیهوش شدم. نقل است که یکبار داود طایی پیش صادق آمد و گفت: ای پسر رسول خدای!مرا پندی ده که دلم سیاه شده است. گفت: یا باسلیمان! تو زاهد زمانه ای. تو را به پند من چه حاجت است. گفت: ای فرزند پیغمبر! شما را بر همه خلایق فضل است و پند دادن همه بر تو واجب است. گفت: یا ابا سلیمان! من از آن می‌ترسم که به قیامت جد من دست در من زند که حق متابعت من نگزاردی؟ این کار به نسبت صحیح و به نسبت قوی نیست. این کار به معاملت شایسته حضرت حق بود. داوود بگریست و گفت: بار خدایا! آنکه معجون طینت او از آب نبوت است و ترکیب طبیعت او از اصل برهان و حجت، جدش رسول است و مادرش بتول است، او بدین حیرانی است. داوود که باشد که به معامله خود معجب شود. نقل است که با موالی خود روزی نشسته بود. ایشان را گفت: بیایید تا بیعت کنیم و عهد بندیم که هر که از میان ما در قیامت رستگاری یابد همه را شفاعت کند. ایشان گفتند: یا ابن رسول الله تو را به شفاعت ما چه حاجت که جدتو شفیع جمله خلایق است؟
صادق گفت: من بدین افعال خودم شرم دارم که به قیامت در روی جد خود نگرم. نقل است که جعفر صادق مدتی خلوت گرفت و بیرون نیامد. سفیان ثوری به در خانه وی آمد و گفت: مردمان از فواید انفاس تو محروم اند چرا عزلت گرفته ای؟ صادق جواب داد:که اکنون چنین روی دارد: فسد الزمان و تغیرالاخوان. و این دو بیت را بخواند: ذهب الوفاء ذهاب امس الداهب و الناس بین مخایل و مآرب یفشون بینهم المودة ودالوفا و قلوبهم محشوة بعقارب نقل است که صادق را دیدند که خزی گرانمایه پوشیده بود. گفتند: یا ابن رسول الله هذا من زی اهل بیتک. دست آن کس بگرفت و در آستین کشید. پلاسی پوشیده بود که دست را خلیده می‌کرد. گفت: هذا للحق و هذا للخلق. نقل است که صادق را گفتند: همه هنرها داری. زهد و کرم باطن و قرةالعین خاندانی؛ و لکن پس متکبری. گفت: من متکبر نیم، لیکن کبر کبریایی است، که من چون از سر کبر خود برخاستم کبریای او بیامد و به جای کبر من بنشست. به کبر خود کبریایی نشاید کرد اما به کبریای او کبر شاید کرد. نقل است که صادق از ابوحنیفه پرسید که: عاقل کیست؟ گفت: آنکه تمییز کند میان خیر و شر. صادق گفت: بهایم نیز تمییز توانند کرد، میان آنکه او را بزنند و آنکه او را علف دهند. ابوحنیفه گفت: نزدیک تو عاقل کیست؟ گفت: آنکه تمییز کند میان دو خیر و شر تا از دو خیر خیر الخیرین اختیار کند و از دو شر خیر الشرین برگزیند. نقل است که همیانی زر از یکی برده بودند. آنکس در صادق آویخت که: تو بردی. و او را نشناخت. صادق گفت: چند بود. گفت: هزار دینار. او را به خانه برد و هزار دینار به وی داد. پس از آن، آن مرد زر خود بازیافت. زر صادق باز برد و گفت: غلط کرده بودم. صادق گفت: ما هرچه دادیم باز نگیریم. بعد از آن مرد از یکی پرسید: که او کیست؟ گفتند: جعفر صادق. آن مرد خجل شد و برفت. نقل است که صادق روزی تنها در راهی می‌رفت الله الله می‌گفت. سوخته ای بر عقب او می رفت و بر موافقت او الله الله می‌گفت. صادق گفت: الله! جبه ندارم. الله جامه ندارم! در حال دستی جامه ای زیبا حاضر شد. جعفر درپوشید. آن سوخته پیش رفت و گفت: ای خواجه! در الله گفتن با تو شریک بودم، آن کهنه خود به من ده. صادق را خوش آمد و آن کهنه به او داد. نقل است که یکی پیش صادق آمد و گفت: خدای را به من بنمای. گفت: آخر نشنیده ای که موسی را گفتند لن ترانی. گفت: آری! اما این ملّّّت محمّد است که یکی فریاد می‌کند رای قلبی ربی، دیگری نعره می‌زند که لم اعبد رباً لم ارة. صادق گفت: او را ببندید و در دجله اندازید. او را ببستند و در دجله انداختند. آب او را فروبرد. باز برانداخت. گفت: یا ابن رسول الله!الغیاث، الغیاث. صادق گفت: ای آب! فرو برش. فرو برد، باز آورد. گفت! یابن رسول الله! الغیاث، الغیاث. گفت: فرو بر. همچنین چند کرت آب را می‌گفت که فرو بر، فرو می‌برد. چون برمی آورد می‌گفت: یاابن رسول الله! الغیاث، الغیاث. چون از همه نومید شد و وجودش همه غرق شد و امید از خلایق منقطع کرد این نوبت که آب او را برآورد گفت: الهی الغیاث، الغیاث. صادق گفت: او را برآرید. برآوردند و ساعتی بگذشت تا باز قرار آمد. پس گفت: حق را بدیدی. گفت: تا دست در غیری می‌زدم در حجاب می‌بودم. چون به کلی پناه بدو بردم و مضطر شدم روزنه ای در درون دلم گشاده شد؛ آنجا فرونگریستم. آنچه می‌جستم بدیدم و تا اضطرار نبود آن نبود که امن یجیب المضطر اذا دعاه. صادق گفت: تا صادق می‌گفتی کاذب بودی. اکنون آن روزنه را نگاه دارد که جهان خدای بدانجا فروست. و گفت: هر که گوید خدای بر چیزست یا در چیزست و یا از چیزست او کافر بود. و گفت: هرآن معصیت بنده را به حق نزدیک گرداند که اول آن ترس بود و آخر آن عذر. و گفت: هر آن طاعت که اول آن امن بود و آخر آن عجب آن طاعت بنده را از خدای دور گرداند مطیع با عجب عاصی است و عاصی با عذر مطیع زیرا که در این معنی بنده را به حق نزدیک گرداند از وی پرسیدند: درویش صابر فاضل تر یا توانگر شاکر. گفت: درویش صابر که توانگر را دل به کیسه بود و درویش را با خدای. و گفت عبادت جز به توبه راست نیاید که حق تعالی توبه مقدم گردانید برعبادت. کما قال الله تعالی التائبون العابدون. و گفت: ذکر توبه در وقت ذکر خدای غافل ماندن است از ذکر. و خدای را یاد کردن به حقیقت آن بود که فراموش کند در جنب خدای جمله اشیا را به جهت آنکه خدای او را عوض بود از جمله اشیاء. و گفت: در معنی این آیت: یختص برحمته من یشاء. خاص گردانم به رحمت خویش هرکه را خواهم واسطه و علل و اسباب از میان برداشته است تا بدانند که عطاء محض است. و گفت: مومن آن است که ایستاده است با نفس خویش و عارف آن است که ایستاده است با خداوند خویش. و گفت: هرکه مجاهده کند به نفس برای نفس به کرامات برسد و هرکه مجاهده کند با نفس برای خداوند برسد به خداوند. و گفت: الهام از اوصاف مقبولان است و استدلال ساختن که بی الهام بود از علامت راندگان است.
و گفت: مکر خدای در بنده نهان تر است از رفتن مورچه در سنگ سیاه به شب تاریک. و گفت: عشق جنون الهی است نه مذموم است نه محمود. و گفت سر معاینه آنگاه مرا مسلم شد که رقم دیوانگی بر من کشیدند. و گفت: از نیکبختی مرد است که خصم او خردمند است. و گفت از صحبت پنج کس حذر کنید،یکی از دروغگوی که همیشه با وی در غرور باشی؛ دوم احمق که آن وقت که سود تو خواهد زیان تو بود و نداند؛ سوم بخیل که بهترین وقتی از تو ببرد؛ چهارم بددل که در وقت حاجت تو را ضایع گذارد؛ پنجم فاسق که تو را به یک لقمه بفروشد و به کمتر از یک لقمه. گفتند: آن چیست کمتر از یک لقمه؟ گفت: طمع در آن. و گفت: حق تعالی را در دنیا بهشت است و دوزخ است. بهشت عافیت است و دوزخ بلاست. عافیت آن است که کارخود را خدای گذاری و دوزخ آن است که کار خدای با نفس خویش گذاری. و گفت: من لم یکن له سر فهو مضر. اگر صحبت اعدا مضر بودی اولیا را به آسیه ضرری رسیدی از فرعون، و اگر صحبت اولیا نافع بودی اعدا را منفعتی رسیدی از زن نوح و زن لوط را، ولکن بیش از قبضی و بسطی نبود. و سخن او بسیار است، تاسیس چند کلمه گفتیم و ختم کردیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️سلام من به مدینه به غربت امام صادق(علیه‌السلام) ... 🇮🇷 ‌
🍃🍃🍃 🍃🍃 🍃 روزی ابوحنیفه با امام صادق سلام الله علیه غذا می‌خورد ، امام صادق علیه السلام بعد از میل غذا ، فرمودند : اللهم هذا منک ومن رسولک . خدایا ! این نعمت از تو و از پیامبرت به دست ما رسیده است . ابوحنیفه گفت : چرا برای خدا شریک قرار دادی ؟ امام صادق علیه السلام فرمود : قرآن می‌گوید : أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ .خدا و رسولش انها را از فضلش بی نیاز کرده و در جایی دیگر نیز آمده است : سَیُؤْتِینَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ . خدا از فضل خودش و رسول خودش به انها کرم. کرده وقتی امام صادق علیه السلام این دو آیه را خواند ، ابوحنیفه گفت : گویا تا به حال نه این آیه را در قرآن خوانده‌‌ام و نه شنیده بودم . الآن از زبان فرزند پیامبر شنیدم .( ایات ۷۴ -- ۵۹. سوره توبه ) 💠⚜💠⚜💠⚜💠 📚 وسائل الشیعة (آل البیت) - الحر العاملی - ج 24 - ص 351 بحار الأنوار - العلامة المجلسی - ج 10 - ص 216 جامع أحادیث الشیعة - السید البروجردی - ج 23 - ص 532 🍃 🍃🍃 🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اندر حکایت شکستن هیمنه‌ی ابر قدرتها در عملیات غرورآفرین وعده‌ صادق
🔲حکم غذا خوردن در خانه میت بعد از دفن میت چیست؟ امام صادق (ع) می‌فرماید: " الاکل عند اهل المصیبه من عمل الجاهلیه. " 👈یعنی: غذا خوردن نزد مصیبت‌زدگان با خرج آنان، از رفتارهای جاهلیت است و سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرستادن غذا برای مصیبت‌زدگان است.⛔ (من لایحضره الفقیه، ج۱  ص۱۸۲) ⬅️بر اساس حدیث فوق، پس از شهادت جعفر بن ابیطالب (جعفر طیار) پیامبر(ص) دستور داد به خانه جعفر غذا بفرستند تا خانواده‌اش جز مصیبت از دست دادن جعفر، دغدغه دیگری نداشته باشند. براساس سنت پیامبر، اگر حتی صاحبان عزا دیگران را برای غذا خوردن در خانه متوفی دعوت کنند شایسته نیست بروند زیرا غذا خوردن نزد اهل مصیبت و در منزلشان از اعمال مردم قبل از ظهور اسلام و دوره جاهلیت بوده است. ◾همچنین در حدیث آمده: زمانی که جعفر طیار(ع) در جنگ موته شهید شد، پیامبر(ص) از حضرت فاطمه(س) خواست که به نزد اسماء همسر جعفر و خانواده‌اش برود و برایشان غذا تهیه کند، بعد از این دستور پیامبر، میان مسلمانان رسم شد که وقتی کسی دچار مصیبت می‌شد همسایگان و خویشان او  برایش غذا تهیه کرده و می‌بردند. 👈سنت عقلانی و قرآنی اسلام اقتضا می‌کند تا در جهت همدردی با مصیبت‌زده و کاهش فشار روحی و روانی شرایط به گونه‌ای فراهم شود که او در مدت عزاداری دغدغه نداشته باشد. در روایات شیعی و سنی با استناد به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) در شهادت جعفر بن ابی‌طالب، تصریح شده که مستحب است خویشان و نزدیکان متوفی در تهیه غذا و فراهم آوردن برخی امکانات، به خانواده او که دچار تألمات روحی شده‌اند یاری رسانند و از آنان مراقبت و به آنها مهربانی کنند. به فرموده امام صادق عليه‌السلام از همان زمان، این کار به صورت «سنت» درآمد. بعد از دفن، مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتی دهند ولی اگر مدتی گذشته است که به واسطه سرسلامتی دادن مصیبت، یادشان می‌آید، ترک آن بهتر است و نیز مستحب است تا برای اهل خانه میت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مکروه است. ⚠️متأسفانه آداب مجالس عزای میت  امروزه از مسیر اصلی و اسلامی خود خارج شده و مصیبت بلکه مصیبت‌های دیگر را بر مصیبت‌زده تحمیل می‌کند؛ زیرا افزون بر صرف هزینه‌های سنگین برای خرید قبر و تهیه وسایل کفن و دفن و ختم؛ مصیبت زده باید با توجه به هزینه‌های سنگین امروزی پذیرای افرادی باشد که برای تسلای خاطر و تعزیت بر مصیبت‌زده وارد می‌شوند و علاوه بر مصیبت اصلی هزینه‌های گزاف بی‌موردی را متحمل شود. 🚫از نظر آموزه‌های اسلام، تحمیل هزینه پذیرایی از مردم بر مصیبت‌زده، از سنت‌های غیرعقلانی است. لطفاً اگر موافقید انتشار دهید تا شما هم علاوه بر موافقت خودتان دیگران را هم از این رفتار نادرست بر حذر دارید.
⭕️ مسمومیتی که حرام بود! 🔹چند روز پیش تعدادی پزشک متخصص به علت مصرف مشروبات الکلی نامرغوب در یک مهمانی، دچارمسمومیت شدید شدند. این رخداد تا کنون منجر به مرگ یک خانم متخصص پوست ، به کما رفتن همسر او ( فوق تخصص چشم ) و بستری شدن ۶ نفر دیگر ( شامل چند متخصص قلب ، زنان و..) شده است. 🔹سالهاست که به برکت مجازاتهای حداقلی و نوازشی، تولید مشروبات الکلی در داخل کشور به شغلی پردرآمد با خطری اندک، تبدیل شده و صرفا در مواقعی که عدم کیفیت "نجسی" تولید شده ،موجب کوری یا مرگ عده ای شود مسئولان و جامعه متوجه این موضوع می شوند!! ( آن توجه هم بابت مرگ یا کوری شاربین خمر است نه اصل تولید مسکرات!) 🔹و به همان علتی که تولید مشروبات الکلی در کشور مشکل خاصی برای تولید کننده ایجاد نمی کند ،سالهاست مصرف مشروبات الکلی هم برای کسی مشکل قانونی خاصی ایجاد نکرده است! ( اگر قوه قضائیه آمار کسانی که در یک سال گذشته به واسطه شرب خمر ، محکوم به تحمل حد شرعی شده اند را منتشر کند، مشخص خواهد شد که چرا مصرف مشروبات الکلی در جمهوری اسلامی اصلا کار ممنوع و سختی نیست!) 🔹و به همان علل فوق، قاچاق مسکرات به کشور و توزیع آن از طریق فضای مجازی و حتی فروش در برخی کافه ها و رستورانها در نقاط مختلف مملکت با حداقل مشکل در جریان است و اگر کسی به واسطه امور فوق به دام عدلیه بیافتد خواهد فهمید که درآمد این حرفه ، ارزش تحمل مجازاتهای ضعیف و حداقلی عدلیه را دارد! 🔹 طی چند دهه اخیر بی توجهی مجالس ، دولتها و دستگاه قضا به گسترش این پدیده حرام در کشور و نتایج ویرانگر آن، باعث شده که قوانین مربوط به تولید ، توزیع ، قاچاق و مصرف مشروبات الکلی در جمهوری اسلامی فاقد حداقل بازدارندگی باشد و کسی هم به فکر اصلاح یا به روزآوری و افزایش مجازاتها تا حد پیشگیری از ارتکاب جرم، نیافتد! 🔹 بزم شراب پزشکان فوق الذکر ، ثابت می کند دانستن و افزایش آگاهی شهروندان درباره زیانهای پدیده های حرام و زیان آوری مانند مشروبات الکلی ( و مواد مخدر و بی حجابی و...) الزاما موجب کناره گیری مردم از این رفتارهای حرام و زیان بار نمی شود! (که اگر می شد پزشکان بیش از سایرین درباره زیانهای مشروبات الکلی برای جسم و روح انسان ، می دانند!) ❇️ و به همین دلیل لازم است جمهوری اسلامی، ترس و ملاحظه کاری را در این عرصه کنار گذاشته و با نگرش شرعی،مجازاتهای شدید و بازدارنده ای برای تولید ، فروش و قاچاق مشروبات الکلی وضع و حد شرعی را درباره شرابخواران اجرا کند تا دیگر شاهد تکرار چنین "مهمانیهای مرگ آوری" نباشیم! ▪️اگر این مجازاتها پیش بینی و اجرا شده بود امروز پزشکان مهمانی مذکور مشغول زندگی عادی و خدمت به مردم بودند!!
✍خبرنگار از حاج خانمه پرسید چند تا بچه دارید؟ الآن چیکاره هستند؟ گفت: پنج تا دارم دو تاشون اسیر شدند، سه تاشون مفقود الاثر😢 خبرنگاره با کلّی ذوق گفت: توی کدوم منطقه عملیاتی؟😃 حاج خانم گفت: توی عملیات زندگی! دو تا بچه هام دخترند، شوهر کردند و اسیر شدند. سه تاشونم پسرند زن گرفتند و مفقود الاثرند😐😂 پدر مادرها وقتی پیر میشن به حضور و توجه ما نیاز بیشتری دارند؛ سر زدن و توجه رو از آنان دریغ نکنید به نام خداوند مهربان 🌺پیامبر خدا (ﷺ) فرمودند: 「 وجود پیران سالخورده، باعث برکت و افزایش رحمت و نعمت‌هاى الهى است.」 [📚نهج الفصاحه،ص۲۲۲،کلمه ی۱۱۱۰🌿] عزیزانی که والدینتون در قید حیاتند قبل از حسرت از دست دادنشان قدرشان را بدانید که فردا دیر است.آنان بهترین واسطه لطف خدا برای مایند با آنان‌ مهربان باشید که روزی‌ در آرزوی دیداری‌ کوتاه خواهید ماند. عزیزانی که والدینتون از دنیا رفتند پاداش زیارت قبر آنان در هر صبح جمعه برابر با حجی مقبول است، برایشان توشه بفرستید و به روحشان متوسل‌شوید تا از دعایشان بهره‌مند شوید.
🔸مثل الدنيا كمثل ماء البحر كلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتي يقتله 🌴امام جعفر صادق (علیه السلام) : دنيا مانند آب درياست كه هر چه شخص تشنه از آن بيشتر آشامد ، تشنگيش بيشتر شود تا او را بكشد اصول كافي جلد3 صفحه 205
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 راهکار مقابله با بی حیایی در جامعه 📌قابل توجه خواهران با حجاب 📌حضور در جامعه رو جدی بگیرید 🤲 برای تعجیل امر فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات بفرستیم.
🌱امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ؛ فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ، وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ. وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ. انسان باايمان ساعات شبانه‌روز خود را به سه بخش تقسيم مى‌كند: قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش مى‌كند و قسمت ديگرى را براى ترميم معاش و كسب و كار زندگى قرار مى‌دهد و قسمت سوم را براى بهره‌گيرى از لذات حلال و دلپسند مى‌گذارد. و سزاوار نيست كه انسان عاقل حركتش جز در سه چيز باشد: مرمت معاش، گامى در راه معاد و لذت در غير حرام.   ✍️نهج‌البلاغه، حکمت۳۹۰
شعری به ترتیب حروف الفبا در وصف حضرت معصومه سلام الله علیها ا) ای خاک درت تاج سرم خواهر سلطان ب) بیمه شده با فیض دمت کشورِ ایران پ) پیوسته به پابوسِ تو آیند ملائک ت) تردید ندارم که توئی مریم دوران ث) ثابت قدمم کرده دعاهای تو بانو ج) جبریل برد سجده به خاکِ تو کماکان چ) چون بوسه زنم بر در و دیوار حریمت ح) حس میکنم اینجاست همان مرقدِ پنهان خ) خوبانِ جهان در حرمت جمله گدایند د) دم می زند از نام تو سلطانِ خراسان ذ) ذکرش همه دم نَقلِ کرامات تو گشته است ر) رَه یافته هر کس که در آن روضه‌ی رضوان ز) زوار تو آری همه از اهل بهشتند ژ) ژرف است کلامِ تو چنان آیه‌ی قرآن س) سائل نکند ثانیه ای رو به اجانب ش) شد زانکه نمک‌گیر تو ای حضرتِ باران ص) صحن تو جلا داده دل و دیده ی ما را ض) ضمنا شده حاتم ز کراماتِ تو حیران ط) طوفِ حرمت را ز خدا خواسته مریم ظ) ظاهر شده تا اینکه مقاماتِ تو بر آن ع) عمریست که از قلبِ محبانِ خود از لطف غ) غم برده‌ای ای مرجعِ تقلیدِ کریمان ف) فرمود چه خوش عالمی از جنس حقیقت ق) قم گشته ز فیض حرمت مرکز ایمان ک) کی دم بتوان زد ، زِ تو با مصرع شعری گ) گر إذن به شاعر ندهد خالقِ منان ل) لطف و کرم و جود تو هرگز مگذارد م) محشر بشود دیده ی ما چون همه گریان ن) نتوان که مرا خواند غلامِ تو یقینا و) وقتی که غلامانِ تو هستند بزرگان ه) هستیِ غریب الغربا ، عمه‌ی سادات ی) یک لحظه از این بی سر و پا روی مگردان ‌‌‌ ــــــــــــــــ