🔸#ادامه
👌پيامبر گرامی طوايفى را به صورت كلى لعن كرده است، مانند: دزد، جوانى كه خود را به شكل زن درآورد و كسى كه حيوانى را به غير نام خدا ذبح كند، و كسى كه والدين خود را دشنام دهد و يا رشوه بگيرد و....
📚فهارس مسند احمد ج 2 ص 56_58
💠 گاهى هم آن حضرت افراد #مشخص و معينى را لعن نموده است ؛
1⃣ احمد در مسند خود مى نويسد ؛
«خدايم به من دستور داد قريش را دو بار لعن كنم، هم #چنان كه به من دستور داد دوبار در حق آنان دعا كنم».
📚مسند احمد ج 4 ص 387
2⃣ شعبى گويد: عبداللّه بن زبير در حالى كه بر كعبه تكيه زده بود، گفت: سوگند به صاحب اين خانه «لَقَدْ لَعَنَ رَسُولُ اللّه فُلاناً وَما وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ».
سوگند به صاحب خانه #پيامبر فلانى و آن كس كه از صلب او درآيد، لعن كرده است».
📚مسند احمد: 4/ 5.
👌در مورد اين كه آن شخص كيست، درحديث مستدرك وارد شده است ؛
«پيامبر #حكم بن عاص و فرزندان او را لعن كرد».
📚مستدرک ج 4 ص 481
👌نتيجه اين كه: هرگز از خدا سب و دشنامى سر نزده و رسول او از اين رفتار ناهنجار پيراسته است، ولى در عين حال همان خداى حكيم و رسول داناى او، از اظهار انزجار از گروه ها يا افراد خوددارى نكرده اند و نمونه هايى ارائه گرديد.
با توجه به اين مقدمه، اكنون درباره بيزارى از صحابه سخن مى گوييم ؛
❕صحابه رسول خدا ، بويژه آنان كه در مكه معظمه تحت فشار بوده و اسلام خود را حفظ كردند و دعوت حق را لبيك گفتند، يا آنان كه پس از هجرت به مدينه با ريختن خون خود، درخت اسلام را در #جنگ هاى بدر و احد و حنين آبيارى كرده اند، يا آنها كه پس از درگذشت پيامبر گرامى خانه و كاشانه خود را ترك گفته و به جهاد پرداخته اند.
❕همه اين گروه ها مورد تكريم و تعظيم مى باشند، زيرا آنان به سان شمع، سوخته و اطراف خود را روشن نموده اند و احدى درباره آنان سخنى ندارد. اصولًا پيامبر گرامى پانزده هزار صحابى شناخته شده و هشتاد و پنج هزار صحابى ناشناخته دارد، چگونه انسان- هر چه هم دور از حقيقت باشد- مى تواند به اين افراد كه شناسايى صحيحى از آنها ندارد،- نعوذ باللّه جسارت كند؟
👌سخن در جاى ديگر است؛ اين كه هرگاه فردى از ياران پيامبر به حكم اين كه معصوم نيست گناهى را مرتكب شد و ملاك لعن در حق او تحقق يافت، ابراز انزجار از اين فرد چه حكمى دارد؟! طبعاً #حكم او با ديگر افراد كه با او همسو هستند، تفاوتى نخواهد داشت.
❕اگر شيعه از گروه بس انگشت شمارى از صحابه پيامبر بيزارى مى جويد، بايد در ملاك آن دقت و تحقيق كرد. آيا به خاطر اين است كه- نعوذ باللّه- آنان از صحابه پيامبر بودند؟ هرگز چنين نيست. مسلمانى كه قلبش براى اسلام مى تپد و روح و جان او از مهر نبوى مالامال است، چگونه مى تواند به چنين كارى دست زند كه نتيجه آن دشمنى با خدا و رسول او است؟
📚راهنمای حقیقت ، سبحانی ، ص 659
❕احتمال دوم اين كه شيعيان به خاطر اين برخى از آنها را لعن مى كنند كه آن فرد از مقام و #موقعيت خود غافل گرديده و با وجود درك مصاحبت پيامبر، بر خلاف دستور او رفتار كرده، به نحوى كه مستحق بيزارى گرديده است، چنان كه قرآن مجيد مى فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً».
«آنان كه خدا و رسول او را آزار مى دهند، خدا از آنان در دو جهان بيزار بوده و براى آنان عذاب خوار كننده اى آماده ساخته است». ( احزاب 54)
❔حال اگر فردى از صحابه موجبات آزار پيامبر را فراهم ساخت مگر به دخت پیامبر جسارت کرد #محكوم به حكم اين آيه خواهد بود چنان که پیامبر گرامی « فاطمه پاره تن من است، هركس او را به #خشم آورد مرا خشمگين ( و اذیت ) كرده است »
📚صحیح بخاری ج6 ص491
👌از این گذشته ، در روایات فراوانی ، دین مساوی دانسته شده است با دوست داشتن دوستان خدا و دشمنی و بغض داشتن #دشمنان خداوند به گونه ای که اگر کسی به این اصل توجه نداشته باشد دین ندارد ؛
📚بحار الانوار ج 66 ص 237 باب 36
👌لعن دشمنان اهل بیت و هتکان آنها از مصادیق بغض و دشمنی کردن با آنها است چنان که علمای اهل #سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود ؛
« شش دسته اند که من آنها را لعنت می کنم و خداوند و تمام انبیاء نیز آنها را لعنت می کنند که یک دسته از آنها کسانی هستند که هتک حرمت عترت و اهل بیتم را کنند »
📚سنن ترمذی ج 4 ص 207
بچه که بودم ، علاقه ی عجیبی به پیدا کردنِ گنج داشتم .😊
محبوب ترین اسباب بازی هایم را داخلِ یک قوطی می گذاشتم و آن را تویِ باغچه ی #حیاط ، در یک جایِ #مشخص ، خاک می کردم تا روزی دوباره پیدایشان کنم و به لذتِ #اکتشافِ گنج برسم .
که اسباب بازی ها ، برایم با ارزش تر از قبل شوند !!
جالب ترین قسمتِ ماجرا این بود که برایِ این کار ، نقشه ی دقیقی از گنج و محلِ چال کردنِ اسباب بازی ها می کشیدم و از آن جالب تر این که نقشه را هم داخلِ همان قوطی می گذاشتم و آن را خاک می کردم !!!
فردایِ آن روز ، دلم برایِ اسباب بازی هایم تنگ می شد ، تمامِ باغچه را زیر و رو می کردم اما پیدایشان نمی کردم ، بیخیال می شدم و می رفتم دنبالِ #زندگی ام .
چند سال بعد ، بر حسب یک اتفاق ، قوطیِ مورد نظر پیدا می شد اما اسباب بازی ها ، دیگر ، برایِ من آن #جذابیتِ سابق را نداشتند ، #معیار هایِ من ، #ناخودآگاه ، تغییر کرده بود و چیزهایِ جدیدی جایِ آنها را در #ذهن و #قلبم گرفته بود ...
خواستم بگویم همه ی ما آدم هایی را دوست داریم و تصور می کنیم اگر زمانِ زیادی از آن ها دور باشیم ، #تعلق و دلبستگیِ مان بیشتر می شود اما اینطور نیست !
فاصله ، هیچ چیز و هیچ کس را با ارزش نمی کند !
با گذرِ زمان ، آدم ها به طرزِ عجیبی #عوض می شوند .
شاید همین آدم معمولیِ امروز ، عزیز ترین آدمِ دیروز بوده ...
هرگز برایِ تحکیمِ روابطتان فاصله هایِ طولانی نگیرید ! #دوری ، #دوستی نمی آورَد !
( دوری ، بانیِ بی رحمانه ترین #فراموشی هاست ..)
#دلنوشت_مدیر
http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
💢در روايات آمده كه صله رحم سبب طول عمر ميشود. اگر #اجل و طول عمر انسان #مشخص است چگونه يك عمل ميتواند آن را تغيير دهد؟؟
#پاسخ
در روايات و سيره امامان(ع)، #توصيه زيادي به پيوند و معاشرت با نزديكان شده است، تا جايي كه تأكيد فرمودهاند، حتي با افرادي كه با شما قطع رابطه كردهاند رابطه برقرار كنيد و در معاشرتها «مقابله به مثل»، نكنيد.
زیرا طبق #روايات و احاديث مختلف، #ثمرات زيادي با عمل به توصيهها به ما ميرسد. یکی از مهمترین نتایج صله رحم، طول عمر است.
در #متون اسلامى به دو گونه اجل اشاره شده است. قرآن کریم میفرماید: «ثُمَّ قَضى أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ؛ سپس مدتى مقرر داشت و اجل حتمى نزد او است»؛ یعنى انسان یک #اجل مبهم دارد و یک #اجل مسمى و متعین، که در نزد خدا است و تغییرى در آن حاصل نمیشود و این همان اجل محتوم است که در قرآن بدان اشاره شده است: «... لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُون؛ هنگامى که اجل آنها فرا رسد، [و فرمان مجازات یا مرگشان صادر شود،] نه #ساعتى تأخیر میکنند، و نه پیشى میگیرند».
تفاوت اين دو در آن است كه «اجل» به تنهايى به معنى #عمر و وقت و مدت غير حتمى، و «اجل مسمى» به معنى #عمر و مدت معين است ؛مدت عمر انسان از يك نگاه مشروط و مقيد است به برخي عوامل و اسباب و از نگاه ديگر كه همان علم محتوم و قطعي الهي است اجل #معين و مشخص است كه از آن تخلف نمي كند.
با توجه به اين دو #نوع «اجل» در روايات میخوانيم صله رحم عمر را زياد و يا قطع رحم عمر را كاهش میدهد (منظور از عمر و اجل در اين موارد اجل غير حتمى است).
گاهى بیان میشود که #صدقه از اجل معلّق جلوگیرى میکند و عمر آدمى را زیاد مینماید و گاهی هم گفته میشود که صله رحم باعث عمر طولانى میشود. در این گونه موارد مکانیزم دقیق اضافه شدن عمر برای ما معلوم نیست؛ #شناخت دقیق آن مربوط به علم و اراده خداوند است؛ خداوند میتواند با روشهای گوناگون به عمر افراد بیفزاید. به عنوان نمونه از وقوع تصادف یا #حوادث دیگر که برای او مقدر شده بود جلوگیری کند و به اين طریق عمر او #طولانی شود.
📚تفسير نمونه، ج5، ص148 و 149.