eitaa logo
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
455 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4هزار ویدیو
91 فایل
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صلوات ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم‌
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ اعتقاد به توحید یعنی ساختن 🔸اعتقاد به وحدانیت خداوند در اصل توحید، موحدین را برآن می‌دارد تا برای تحقق «کَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا» با خدای خود عهد ‌بندند. که: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» از این رو همه بر سر یک عهد هستیم. 🔸عهدی از آدم تا خاتم و از علی تا آخرالزمان. انبیا(ص) یکی پس از دیگری آمدند تا بشر را از چنگ شیطان و انانیت و منیت او رهایی بخشند. با ختم ، ارتباط بین زمین و آسمان از حیث پیام قطع می‌شود. چراکه دیگر بشر به میزان بلوغ لازم رسیده است تا معمارانی داشته باشد که بتوانند طرح استراتژیک نهایی (قرآن کریم) را پیاده کنند، فرآیند از اینجا آغاز می‌شود. 🔺بار دیگر شیطان همانطوری که عمده‌ی انبیا را ناکام گذاشت، این‌بار از اطرافیان پیامبر استفاده کرد، کودتایی صورت گرفت تا غدیر محقق نشود. در غدیر، دین کامل شد؛ اما دینِ کامل شده، محقق نشد. در ۱۵ خرداد سال ۴۲ با امام(ره) علیه شاه شروع نشد؛ بلکه با علی(ع) در صدر اسلام و در عدم تحقق غدیر آغاز شد؛ انقلابی برای تحقق توحید. 🔸امام خامنه‌ای - ۹۶/۶/۶ 💬 «حرکت انبیا، حرکت برای توحید است؛ اصلاً اساس کار دعوت انبیا، دعوت به توحید است. دعوت به توحید فقط به معنای این نیست که عقیده پیدا کنید که خدا یک است و دو نیست و این بتها یا این خدایان -موجودی که هستند- ارزش الوهیّت ندارند؛ فقط این نیست، عقیده‌ی به توحید، زمینه‌ی اساسیِ یک جهان‌بینی است که زندگی را می‌سازد. عقیده‌ی به توحید یعنی جامعه‌ی توحیدی به وجود آوردن؛ جامعه‌ای که بر مبنای توحید شکل بگیرد و اداره بشود... این طبعاً همان مشکلات انبیا را دارد، همان اجر نبوّت‌ها را هم دارد، همان توفیقات انبیا را هم دارد... خودتان را آماده کنید برای پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال تلاش کردن و کار کردن و زحمت کشیدن، و بدانید که در پایان این راه، دنیا دگرگون خواهد شد بر اثر تلاش شما و بدون تردید به سمت مطلوب پیش خواهد رفت؛ حتماً این‌جور خواهد شد» http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
🔹پــیامبری و خاتمــیت 🌺 در تفڪــر اسلامی عقل و وحــی یکدیگر را حــمایت می کنند. هرگاه بین عــقل و دین تضادی دیدید، بدانید که یا صدای عقل را به درستی متوجه نشــده اید، و یا صدای انبیاء را به دقت نشنیده اید. در تفڪر اسلامی، محال است که دین با علم، یا با فطرت و یا با عقل در تعارض قرار بگیرد. http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
💢مسلمانان خودشان می گویند پیامبر بوده و معجزه اوست! چگونه یک فرد بیسواد (اُمی) میتواند مردم جهان را هدایت کند؟ ✅اُمی به کسی گفته می شود که خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد. به پیامبر اکرم (ص) نیز از آن جهت امی می گویند که خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود. این مسأله از نظر مسئله ای روشن و قطعی است و برای پیامبر اسلام (ص) کمال محسوب شده، مدح و ستایش ایشان محسوب می گردد و دلیل رسالت و اعجاز آن حضرت است. زیرا اهمیت و ارزش خواندن و به عنوان یک هنر برای آن است که انسان بتواند با استفاده از این ابزار از آراء و اندیشه های دیگران که در آثارشان بر جای مانده بهره جسته، تا بر معلومات خویش بیافزاید. کسی که خداوند علوم اولین و آخرین را یک جا به او آموخته است که تمام مردم از رسیدن به آن عاجزند چه به خواندن و نوشتن دارد؟ صفت امّی در میان صفات پیامبر (ص) از نشانه های نبوت و دلیل رسالت آن حضرت است که با این صفت دارای علم اولین و آخرین است، از غیب آسمانی و خبر می داد و مردم را به راه حق و صراط مستقیم دعوت می کرد.   به کسی گفته می شود که خواندن و نوشتن را باشد. به پیامبر اکرم (ص) نیز از آن جهت امی می گویند که خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود. قرآن کریم برای این علاوه بر واژۀ "اُمی" از دیگری نیز استفاده کرده است؛ مانند: "تو هرگز پیش از این کتابى نمىخواندى، و با دست خود چیزى نمىنوشتى، مبادا کسانى که در صدد (تکذیب و) ابطال تو هستند، شک و تردید کنند.  ✅این اساس برخی از مفسران گفته اند: صفت امّی در میان صفات پیامبر (ص) از نشانه های و دلیل رسالت آن حضرت است که با این صفت دارای علم و آخرین است، از غیب آسمانی و زمین خبر می داد و مردم را به راه حق و صراط دعوت می کرد. 📚شهید مطهری مجموعه آثار، ج 3، ص 219. 📚کشف الاسرار، ج 1، ص 244. http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
💢شهادت دادن به امام علی (ع) در شیعیان علاوه بر اینکه هیچ مبنای و تاریخی ندارد، از بدعتی‌هایی است که صفویان در اذان وارد کردند. 1⃣ در زمان آل‌بویه برخی از شعارهای شیعه از جمله شهادت به ولایت، به عنوان شعاری آشکار، مطرح شد. اصرار آل بویه به اینجا منجر شد که شهادت ثالثه در اذان و اقامه رسمیت یافت. شیخ صدوق درباره این مسأله قائل به وجود نص خاص بود. از آن به بعد کسی نتوانست از انتشار آن کند مگرمدتی درعهد سلجوقیان که گفتن آن به کلی منع شد. و بعد با برپایی حکومت مقتدر صفوی، این هماره با عشق به امیرمؤمنان آشکارتر گفته می‌شد. 2⃣ فقیهان شیعی اتفاق نظر دارند که شهادت بر ولايت در اذان و اقامه واجب نیست؛ بلكه بر اساس عمومیت و اطلاق پاره‌ای از ادلّه، اظهار آن را دانسته‌اند. شهادت بر ولایت امام علی (ع) با اینكه از فصول اذان و اقامه به شمار نميرود، اما از آنجا که ، در امتداد نبوت است، شهادت بر ولايت، كامل‌كنندة بر توحيد و نبوت است. 3⃣بدعت در جایی است که فردی در میان احكام، آموزه‌ها و ارزش‌های دين اسلام ـ كه خداوند به وسيله پيامبر (ص) براي معین كرده است ـ تغيير یا تغییراتی پدید آورد؛ به گونه‌اي كه مستلزم کاستن از يا افزودن بر آن شود. در حالی که امام صادق (ع) می‌فرمایند: «هرگاه يكي از شما گواهي بر توحيد و داد، بايد بگويد عليُّ اميرالمومنين وليّ الله»! به گفته مرحوم صاحب جواهر اين اضافه ضرري به موالات و ترتيب ميان فصول اذان نميزند. 📚جواهر الكلام، ج9، ص87. http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
💢 آقامیری جدیدی نیست! "بجای خلع لباس او را به ۱۰‌جلسه مناظره علمی محکوم کنید" شخصا موافق خلع لباس جناب نیستم آن هم در دنیای امروز، اما اینکه عده ای کمتر از ۲۴ ساعت شده اند و حکم صادر میکنند هم مخالفم. اسلام شناسی یا بطورکلی دین شناسی مساله شبیه به فوتبالی بین طرفداران آبی و قرمز نیست، یک عده این باشند و دیگرانی موافق آن. مساله اصلی آقامیری ها یا دین بدون شریعت است. دین بدون تقید به احکام و دستورات خدا، دینی که با همه چیز است. در زمان حیات پیامبر(ص) شخصی بنام مسیلمه بن حبیب از طایفه بنی حنیفه ادعای کرد!! بعد از رحلت پیامبرخدا برای پیروانش، نماز صبح را به دلیل سختی بیدار شدن از خواب ناز بر پیروانش بخشید!!! محبوب هم شد. اما چاره کار آقامیری ها چیست؟ بجای باید حکم‌میدانند و او را به ده جلسه مناظره علمی با اساتید میکردند. اینکه او صرفا بالای منبر بنشیند و سخنرانی کند بدون اینکه آرا و نظراتش نقد شود نیست، اگر عقاید خود را درست و برحق میداند پس میتواند در مناظره علمی از آنها دفاع کند. مگر اینکه عده ای جزم اندیشانه نقدکردن به آقامیری را هم حرام بدانند. مناظره ها هم بطور پخش شود، بعد مشخص خواهد شد او اسلام شناست یا خیر! البته در چند سال احیر بارها به مناظره دعوت شده است اما هیچگاه این را نپذیرفته است. @daneshgahevelyat
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴بانوی مهر و مهربانی🌴 امام علیه‌السلام فرمود: «ما تکاملت النبوه لنبیّ حتّی أقرّ بفضلها و محبّتها»(1) هیچ پیامبری به تکامل نمی‌رسید، مگر با اعتراف به حضرت زهرا(س) و محبتش. اگر معرفت به فضائل حضرت فاطمه و محبتش موجب نبوت انبیاست؛ پس تکامل نیز در گرو این شناخت و محبت است. جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر خدا(ص) نقل می‌کند که خدا فرمود:«إن الله جعل علیاً و زوجته و ابناءه حجج الله علی خلقه و هم أبواب العلم فی امتی مَن اهتدی بهم هُدی إلی صراط المستقیم»(2)؛ به یقین خداوند چنین قرار داده است که حضرت و همسرش و فرزندانش، خداوند بر خلق او باشند و آنان درهای علم در امتم هستند هرکس هدایت به آنان پیدا نمود، به سوی مستقیم هدایت شده است. امام (ع) فرمود: «والله فطمها الله بالعلم و عن الطَّمث فی المیثاق»(3)؛ به خدا سوگند خداوند فاطمه(س) را از علم گرفت(یعنی مملو و کامل شد) و او را در عالم عهد و از پلیدی و ناپاکی مبرا گردانید. هنگامی‌که آیه «قل لا أسئلکم علیه أجرا ًالا الموده فی القربی» نازل شد، از رسول خدا پرسیدند این خویشاوندانت که و محبت به آنها بر ما شده است، چه کسانی هستند؟ فرمود: حضرت علی و و دو پسران او ...علیهم السلام . رسول خدا فرمود: هرکس بر محبت آل محمد بمیرد، ؛ آمرزیده شده و مؤمن کامل از دنیا رفته است و هرکس با دشمنی آل محمد(ص) از دنیا رود، در روز در حالی وارد محشر می‌شود که در پیشانی او نوشته شده است «مأیوس از رحمت خدا».(4) مشخص است که نشانه صداقت در ادعای دوستی اهل بیت، پیروی از ایشان است. چنانچه امیرمؤمنان فرمود: «مَن أحبّنا فلیعمل بعلمنا»(5)؛ هرکس ما را دوست دارد، باید مثل ما کند. خدا فرمود: «دوستی حضرت فاطمه (س) در موضع و محل خطرناک به کار آید و فایده رساند؛ آسان‌ترین آن مواضع مرگ، ، صراط و میزان است.»(6) امام عليه السلام فرمود: هر كس فاطمه را آنسان كه حق اوست شناخت، همانا كه ليله‌القدر را ادراك كرده است. علامه حسن‌زاده آملی در شرح حدیث فوق می‌فرماید: «مراد از «يك ليلة القدر» وجود ذي‌جود فاطمه زهرا، حقيقت ام‌الكتاب است كه از او قرآن ناطق و حجة الله نازل شده است؛ لذا حضرت زجاجة الوحى و ثمرة النبوة، فاطمة العارفة بالاشياء را «ام الائمه» ناميده‌اند.»(7) 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @daneshgahevelyat
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴بانوی مهر و مهربانی🌴 امام علیه‌السلام فرمود: «ما تکاملت النبوه لنبیّ حتّی أقرّ بفضلها و محبّتها»(1) هیچ پیامبری به تکامل نمی‌رسید، مگر با اعتراف به حضرت زهرا(س) و محبتش. اگر معرفت به فضائل حضرت فاطمه و محبتش موجب نبوت انبیاست؛ پس تکامل نیز در گرو این شناخت و محبت است. جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر خدا(ص) نقل می‌کند که خدا فرمود:«إن الله جعل علیاً و زوجته و ابناءه حجج الله علی خلقه و هم أبواب العلم فی امتی مَن اهتدی بهم هُدی إلی صراط المستقیم»(2)؛ به یقین خداوند چنین قرار داده است که حضرت و همسرش و فرزندانش، خداوند بر خلق او باشند و آنان درهای علم در امتم هستند هرکس هدایت به آنان پیدا نمود، به سوی مستقیم هدایت شده است. امام (ع) فرمود: «والله فطمها الله بالعلم و عن الطَّمث فی المیثاق»(3)؛ به خدا سوگند خداوند فاطمه(س) را از علم گرفت(یعنی مملو و کامل شد) و او را در عالم عهد و از پلیدی و ناپاکی مبرا گردانید. هنگامی‌که آیه «قل لا أسئلکم علیه أجرا ًالا الموده فی القربی» نازل شد، از رسول خدا پرسیدند این خویشاوندانت که و محبت به آنها بر ما شده است، چه کسانی هستند؟ فرمود: حضرت علی و و دو پسران او ...علیهم السلام . رسول خدا فرمود: هرکس بر محبت آل محمد بمیرد، ؛ آمرزیده شده و مؤمن کامل از دنیا رفته است و هرکس با دشمنی آل محمد(ص) از دنیا رود، در روز در حالی وارد محشر می‌شود که در پیشانی او نوشته شده است «مأیوس از رحمت خدا».(4) مشخص است که نشانه صداقت در ادعای دوستی اهل بیت، پیروی از ایشان است. چنانچه امیرمؤمنان فرمود: «مَن أحبّنا فلیعمل بعلمنا»(5)؛ هرکس ما را دوست دارد، باید مثل ما کند. خدا فرمود: «دوستی حضرت فاطمه (س) در موضع و محل خطرناک به کار آید و فایده رساند؛ آسان‌ترین آن مواضع مرگ، ، صراط و میزان است.»(6) امام عليه السلام فرمود: هر كس فاطمه را آنسان كه حق اوست شناخت، همانا كه ليله‌القدر را ادراك كرده است. علامه حسن‌زاده آملی در شرح حدیث فوق می‌فرماید: «مراد از «يك ليلة القدر» وجود ذي‌جود فاطمه زهرا، حقيقت ام‌الكتاب است كه از او قرآن ناطق و حجة الله نازل شده است؛ لذا حضرت زجاجة الوحى و ثمرة النبوة، فاطمة العارفة بالاشياء را «ام الائمه» ناميده‌اند.»(7) @daneshgahevelyat
✂️برشی از یک کتاب| حربه‌های فرهنگی #یهودیان در صدر اسلام 🔹مورخین و سیره نویسان می‌نویسند: «گروهی از سران یهود به یکدیگر گفتند بیایید با هم نزد پیامبر«ص» برویم و با او سخن گوییم، شاید بتوانیم او را از #اسلام منحرف سازیم، زیرا او بشری بیش نیست.» 🔶آن‌ها به #پیامبر گفتند میان ما و گروهی دیگر از اقوام یهود (راجع به قتل و دیه یا چیز دیگری) اختلاف و نزاع واقع شده است، اگر به نفع ما حکم کنی ما به تو #ایمان می‌آوریم و #نبوت تو را تصدیق می‌کنیم. 🔹رسول خدا «ص» به گفته آنها توجه نکرد و در خواست آنها را رد کرد. بعد از این اقدام مکارانه يهود، آیه 49 سوره مبارکه مائده نازل شد و #خداوند متعال به #پیامبر«ص» هشدار می‌دهد مراقب #فتنه یهود باشد. 📚علی جدید بناب، تحلیلی بر عملکرد یهود در عصر نبوی 📌برای آشنایی بیشتر با این #کتاب کلیک کنید:👇 🌐kheybar.net/?p=28394
♨️ مشترکات مدعیان دروغین مهدویت با جریان مدعی یمانی 🔸 فرق انحرافی، به ویژه آنان که به نوعی هستند، مشترکات فراوانی دارند که از جمله به چند مورد از آنها اشاره می شود: 🔷 پنهان بودن سرکرده فرقه از دید عموم مردم 🔻معمولاً سران فرق از دید عموم مردم پنهان‌اند، چون اگر در انظار عمومی باشند نقاط ضعفشان بر همگان روشن می‌شود. نمونه آشکار این بحث، شیرازی است که  امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود. او در ابتدای توسط حاکم شیراز، دستگیر شد و به انظار عمومی آمد و در حبس خانگی قرار گرفت تا در میان مردم باشد. مردم رفتار وی را دیدند و گفتارش را شنیدند و بررسی کردند و در مدت کوتاهی، همه به کذب ادعای او پی بردند؛ لیکن با مرگ حاکم شیراز، فرار کرد و به اصفهان آمد، و مجددا از دید مردم مخفی شد. پیروان و انصار او، چنان برای وی، تبلیغ کردند که هر آن کس او را نمی‌شناخت، گمان میکرد امام زمان ظهور کرده است. از این‌رو به سویش آمدند و در راهش جان دادند. 🔻جالب است، بدانید پس از ، سفیر روس با یک نقاش سر جنازه او حاضر شد و از جسد بی‌جان او تصویری تهیه کرد و به گونه‌ای وانمود شد که او بوده و شهیدی مقدس است. 🔷 تقطیع و تحریف، از شیوه‌های مشترک در استناد به آیات و روایات 🔻همه فِرقی که از اسلام منشعب شدند، در استناد به آیات و روایات یا در پی تحریف لفظی یا معنویند، از این‌رو دست خود را به ، و ، می‌آلایند؛ یعنی با کم و زیاد لفظی یا معنوی، یا آیه و روایت را تکه تکه می‌کنند و قسمتی را به قسمت دیگر می‌چسبانند تا معنای دیگری به‌دست آید، یا تأویل و باطن را به میان می‌کشند و می‌گویند معنای ظاهری، مراد نیست و معنای حقیقی نزد ماست. برای این مورد نیز نمونه‌های فراوانی از فِرق مختلف وجود دارد که می‌توان در مواردی چون: «شیوه استناد بابیت و به حدیث سنه ستین» یا «شیوه استناد بهائیان به حدیث لوح» و … مشاهده کرد. 🔻در غیر آیات و روایات، نیز نمونه‌هایی هست، برای نمونه به حدی باطن‌گراست که معنای ظاهری را به کلی نفی می‌کند و وضو را به معنای امام و تیمم را به معنای نائب امام معرفی می‌کند. و همین سیر و خط در بصری نیز دنبال میشود؛ هرچند مصادیق آن متفاوت است. 🔷 ادعاهای پلکانی و صعودی در عقاید 🔻 معمولاً سران فرق انحرافی به یک عنوان بسنده نمی‌کنند؛ برای نمونه علی محمد باب از ادعای ذکریت به و از بابیت به و و رسید. او در سال‌های ۱۲۶۰ تا ۱۲۶۴ تنها ادعای ذکریت و بابیت دارد، لیکن از سال ۱۲۶۴ تا ۱۲۶۶ که به چهریق و ماکو، منتقل می‌شود، از امامت و نبوت و الوهیت دم می‌زند. این وجه اشتراک در نیز وجود دارد که دم از یمانی بودن و فرزند امام زمانی می‌زنند و سپس ناگهان و به یکباره جانشینی امام عصر، را برای خویش، مصادر می کنند و بعد تمام صفات و ویژگی های امام عصر را برای خویش مصادره کرده و گویی اینکه مهدی می‌شوند و از و منجی موعود بودن خود سخن می گویند. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
هدایت شده از تبیین
شهید علامه : فکر دینی ما باید اصلاح بشود. تفکر ما درباره دین غلط است غلط. به جرأت می گویم از چهارتا مساله فروع آن هم در عبادات چندتایی هم از معاملات از این ها که بگذریم دیگر فکر درستی ما درباره دین نداریم؛ نه در این منبرها و در این خطابه‌ها می گوییم و نه در این کتاب‌ها و روزنامه‌ها و مقاله‌ها می نویسیم و نه فکر می‌کنیم ... ▪ بايد اعتراف كنيم كه به صورت اصلى در مغز و روح ما موجود نيست، بلكه اين فكرْ اغلب در مغزهاى ما به صورت مسخ شده موجود است؛ ما توحيد مسخ شده است، ما نبوت مسخ شده است، و امامت ما مسخ شده است، اعتقاد به ما كم و بيش همين طور. ▪ تمام دستورهاى اصولى اسلام در فكر ما تغيير شكل داده. در دين # هست، هست، هست، هست. تمام اينها بدون استثناء به صورت مسخ شده در ذهن ما موجود است. ▪فكر دينى ما بايد اصلاح بشود. تفكر ما درباره دين غلط است غلط. به جرئت مى گويم از چهارتا مسئله فروع، آنهم در عبادات، چندتايى هم از معاملات، از اينها كه بگذريم ديگر فكر درستى ما درباره دين نداريم؛ نه در اين منبرها و در اين خطابه ها مى گوييم و نه در اين كتابها و روزنامه ها و مقاله ها مى نويسيم و نه فكر مى كنيم. 📗 ده گفتار، شهید @tabyinchannel @daneshgahevelyat