۲۰ دی زادروز حیدر یغما
(زاده ۲۰ دی ۱۳۰۲ نیشابور -- درگذشته ۲ اسفند ۱۳۶۶ نیشابور) شاعر
او بهسبب شغل خشمالی، به «شاعر خشتمال نیشابوری» مشهور شد که در کوره پزخانهای در نیشابور کار میکرد و با بیسوادی شعر میسرود و بسیاری از اشعارش دیدگاه او بهجهان بود. وی را گاهی متهم میکردند که اشعار شعرای قدیم را پس و پیش میکند و به نام خودش مینویسد، اما بعضی شعرهای او را بهنام خودشان میخواندند.
او که نیاکانش اهل خور و بیابانک اصفهان بودند، دو نسل قبلتر به خراسان آمدند و
در شمال نیشابور ساکن شدند.
وی چون خانوادهاش، تنگدست بودند، ناگزیر به کار کردن بود و از رفتن بهمدرسه بازماند و تا میانسالی از خواندن و نوشتن بیبهره بود.
اما با اینکه خواندن و نوشتن نمیدانست، از دوران کودکی دلبستگی فراوانی به شعر و شعرگویی داشت و اشعار فردوسی و سعدی و عطار و خیام را میخواند و به انجمنهایی میرفت که در آنجا با ادبپیشگان و شعر شناسان آشنایی پیدا کرد. آنان با شنیدن شعرهای او که برخاسته از ذوق او و پر از بیتهای زیبا و پرمایه بود، او را به شعر سرایی دلگرم کرده و در این راه راهنماییاش میکردند.
وی تا میانسالی سواد نداشت و پس از فراگرفتن خواندن و نوشتن هم دست نوشتهای بسیار بد و پر از غلطهای املایی داشت. وی چون از وزن و قافیه چیزی نمیدانست، شعرهایش دارای ایرادهای بسیاری بود. هر چند که شعرسرایان دانشآموخته هم از پارهای از این ایرادها به دور نبودهاند.
آرامگاه وی در شادیاخ، میان راه آرامگاه خیام و عطار است.
@arayehha
💡برابرواژههای پارسی:
۱. بُرِشن = عمل جرّاحی
۲. بُرِشنگر = جرّاح
۳. بُرِشن زِهِش = عمل جرّاحی طبیعی
۴. بُرِشن کافت = عمل جرّاحی سزارین
۵. زیرین و زِبَرین = تحتانی و فوقانی
۶. دستکاری = تحریف
📙بُرِشن = بُر(بن اکنون بُریدن) + شن(مانند رَوِشن)
📙در شاهنامه به جای عمل طبیعی، از واژهی [زِهِش] بهره برده شده. و به جای عمل سزارین، از ریشهی [کافتن] بهره برده شده است مانند:
نیاید به گیتی ز راهِ زِهِش
به فرمان دادار نیکیدِهِش
بکافد تهیگاه سروِ سَهی
نباشد مرو را ز درد آگهی
برگرفته از کانال فارسی سره
❄️☃️
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
سزارین
معنیِ قیصر آن است که از شکمِ مادرش بیرون آوردند. و چنان بود که مادرش بمُرد و او در شکمش بود. حکیمان چون بدانستند که کودک زنده است، شکمِ مادرش بشکافتند و او را بیرون آوردند.
مجمل التواریخ و القصص (قرنِ ششمِ هجری)، به کوششِ اکبرِ نحوی، تهران: انتشاراتِ دکتر محمودِ افشار، ۱۳۹۹، ص ۲۲۹-۲۳۰.
-گزینگویهها
#دکتر_بهروز_صفرزاده
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
نهان و نهان
#دکتروحیدعیدگاهطرقبهای
از غلطهای قافیه که به تازگی وارد شعر فردوسی کردهاند، یکی بیت زیر است با قافیهی «نهان» و «نهان»، در پیرایش نهایی دکتر خالقی مطلق، چاپ سخن:
همی خون من جوید اندر نهان
نخستین ز من گشت خستهنهان
(بخش دوم، ص ۸۷۱)
در پیرایش نخست ایشان، با همکاری شادروان ابوالفضل خطیبی، بیت با قافیهٔ «نهان» و «روان» آمده که بیاشکال است (دفتر ۷، ص ۶۱۶).
با نگاهی به برگزیدهی دگرنوشتها در پیرایش دوم، درمییابیم که در اغلب نسخههای معتبر «نهان» با «نهان» قافیه نشده است. بیشتر نسخهها قافیه را به صورت «نهان»/ «روان»، «جهان»/ «نهان» یا «جهان»/ «روان» داشتهاند و قافیهی «نهان»/ «نهان» کمپشتوانهترین ضبط نسخهها بوده و تنها در لن و ق۲ آمده است (بخش دوم، ص ۱۱۵۷).
البته ممکن است تکرار قافیه در متنی رخ داده باشد و اصیل هم باشد و همه یا اکثر نسخهها بر اصالت آن گواهی دهند، مانند برخی از شاهدهایی که استاد دانشمند، دکتر شفیعی کدکنی در توضیحات مفلس کیمیافروش و مقدمهی منطق الطیر از مقولهی تکرار قافیه با تفاوت دستوری اسمی و فعلی آوردهاند (یادآوری ارزشمند آقای محمّد حیدری، دانشجوی دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران)؛ در آن صورت بر مصحّح است که ضبط اصیل را بپذیرد. امّا اشکال قافیه را نباید خود مصحّح متن با در پیش گرفتن روش غلط در تصحیح و کنار گذاشتن ضبط اغلب نسخههای معتبر، پدید آورده باشد.
در پایان میافزایم که در بیت مورد بحث، ضبط نسخهٔ بیروت (چاپ عکسی، نشر طلایه، ص ۸۷۶) را درست میدانم:
همی خون من جوید اندر جهان
نخستین ز من گشت خستهنهان
❄️☃️
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
بیست و یکم دی ماه
زادروز «عبدالحمید بدیع الزمانی کردستانی» از استادان نامدار و کم نظیر ادبیات عربی، محقق، نویسنده و استاد دانشگاه تهران
@arayehha
۲۱ دی زادروز عبدالحمید بدیعالزمانی کردستانی
(زاده ۲۱ دی ۱۲۸۳ سنندج – درگذشته ۵ آبان ۱۳۵۶ تهران) پژوهشگر و استاد دانشگاه
او از استادان «رشید مریوانی» «حبیباله کاشتری» (ادیب، فقیه نامدار) «عبدالحمید مشکانی» «حیدرقلی سردار کابلی» «عبداله مفتی دشتی» «سعدالدین سعدالشریعه» و «سیفاله مستوفی» دانش آموخت.
او در این دوران، علم اصول و فقه و حدیث و تفسیر فراگرفت و به خواندن بسیاری از کتب مهم در این زمینه مانند «تهذیب المنطق» «مختصر المعانی» «جمع الجوامع» «شرح نظام» «تهذیب الکلام» و کتب تفسیر ازجمله «بیضاوی» «روح المعانی» و … کوشش داشت. سپس در منصب دبیر در مدرسه «ممتازیة سنندج» و پس از انتقال بهتهران در سال ۱۳۲۱ در دبیرستانهای «دارالفنون» «امیرکبیر» «ادیب» و «گوهرشاد» مشغول بهکار شد. وی مدتی در ارتش خدمت کرد و مدتی نیز بهواسطه تسلط بر زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسوی در روزنامه اطلاعات بهکار ترجمه پرداخت تا اینکه در سال ۱۳۳۵ در دوران ریاست علیاکبر سیاسی بر دانشگاه تهران، به پایمردی سه تن از شاگردانش یعنی احمد مهدوی دامغانی، مهدی محقق و جعفر شهیدی و با وساطت بدیع الزمان فروزانفر بدون آزمون ورودی به دانشگاه تهران راه یافت و در دانشکده معقول و منقول، دانشکده الهیات و دانشکده ادبیات و علوم انسانی استاد شد. وی بهدور از غوغاسازی و شهرتطلبی، مردی دانشمند بود. تسلط او بر دقایق لغت عرب، در کنار حافظه قوی، مایه شگفتی دوستان بود. احمد مهدوی دامغانی در خصوص وی مینویسد: «فاضل مظلوم محرومی که فقط معدودی از معاصران به مقام او واقفند!».
آثار:
شاید برجستهترین نوشتههای وی، نوشتن بر حاشیه صفحات، هنگام مطالعه باشد و بجاست اگر روزی گردآوری و منتشر شود. اما از آثار دیگر او میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
نورالنّبراس بجمع أسماء الهرماس
لامیة الکُرد
مجموعة القصائد
قیدالأوابد
بدایع الفواید
معیار القروض فی علمالعروض
مخزنالأدب فی اشعارالعجم و العرب
منتخب قصاید فارسی
دیوان غزلیات فارسی
مثنوی بوسهنامه
الدروس العربّیه
منتخب نهجالبلاغه
کلمات عالیات
شرح ضادیّه طرماح بنحکیم الطّائی
@arayehha
بیست و یکم دی ماه
سالروز درگذشت «ابوالقاسم سحاب» پژوهشگر برجسته ی علوم انسانی
"روحش شاد و یادش گرامی"
@arayehha
۲۱ دی سالروز درگذشت ابوالقاسم سحاب
(زاده ۱۹ فروردین ۱۲۶۶ تفرش -- درگذشته ۲۱ دی ۱۳۳۵ تهران) پژوهشگر برجسته علوم انسانی در ایران
او به فراگرفتن فقه و اصول و زبانهای عربی و فرانسه پرداخت و با کمک رجال تفرش دبیرلشکر و سناءالدوله در صدسال پیش مدرسهای دخترانه تأسیس کرد.
سال ۱۲۹۰ با انتقال به تهران و ادامه تحصیل موفق به تدریس در مدرسه آلیانس شد و به استخدام وزارت معارف درآمد. سال ۱۲۹۹ به تقاضای جلال نهاوندی به ریاست معارف ثلاث "ملایر، نهاوند و تویسرکان" برگزیده شد و در این مأموریت خدمات ارزندهای به فرهنگ آن منطقه کرد..
پس از بازگشت از نهاوند در دانشسرای عالی و مدارس بزرگ تهران مشغول به کار شد و این دوره از زندگیاش بیشتر به مطالعه و تألیف آثار ارزشمندش گذشت. معاشرت با فرهیختگان آن زمان از جمله فخرداعی گیلانی، علیاکبر دهخدا، امیر رضوانی، پروفسور حسابی، محیط طباطبایی و دیگران موجب شکوفایی بیشتر او بود و ضمن آغاز فعالیتهای مطبوعاتی با نگارش مقالات و اشعار برای نشریات داخل و خارج کشور، آثار ارزشمندی از خود برجای گذاشت.
وی که به زبانهای عربی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی آشنائی داشت، در اواخر عمر به یادگیری زبان روسی نزد بانو فاطمه سیاح پرداخت. ترجمههای مقالات و کتب از زبانهای مختلف به فارسی نشان از تسلط وی به زبانهای بیگانه دارد.
از وی بیش از ۷۲ عنوان کتاب که برخی از آنها در چند مجلد تألیف شده باقی ماندهاست. از جمله این آثار:
فرهنگ خاورشناسان
مفتاحالاعلام در شرح حال دانشمندان و شخصیتهای علمی و ادبی در ۷ مجلد
زندگانی حضرت امام حسین (ع)
زندگانی حضرت امام رضا (ع)
زندگانی شاهعباس کبیر
تاریخ مدرسه عالی سپهسالار
تاریخ نقاشی در ایران
تاریخ حبشه
تاریخ زندگانی امامان شیعه (ع) در چند مجلد
شرح حال وزرای ایران، از اعتضادالسلطنه تا دکتر محمود حسابی
تذکره دانشکده در شرح حال بزرگان از قرن اول تا ۱۴ هجری در ۲ جلد
تاریخ عمومی قرن ۱۴ هجری
تاریخ زندگانی من در ۴ دفتر از انقلاب مشروطیت تا ۱۳۲۰ ش
گلچین سحاب (دیوان اشعار)
سفرنامه عتبات
تاریخ تربیت عمومی در جهان
تاریخ ایران، کتاب درسی برای کلاس ۵ و ۶ ابتدائی
زنان اسلام
ترجمه تاریخ قرآن
ترجمه فلسفه و اسرار حج
ترجمه احوال و آثار ابنسینا
ترجمه هنر اسلامی
ترجمه یک کتاب حساب از فرانسوی
ترجمه یک کتاب هندسه از فرانسوی
ترجمه جغرافیای کارپنتر در ۶ جلد از انگلیسی
ترجمه رساله حیبنیقظان
ترجمه احیاءالعلوم
از جمله کارهای بزرگ وی تأسیس مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب در سال ۱۳۱۵ با همکاری فرزندش عباس سحاب بود که اکنون با مدیریت محمدرضا سحاب "نسل سوم خاندان سحاب" و کمک همسر و فرزندانش اداره میشود و فعالیت گستردهای در زمینه تهیه نقشهها و انتشارات تاریخ و جغرافیا برعهده دارد.
@arayehha
۲۱ دی سالروز درگذشت عباس ماهیار
(زاده ۱۶ آبان ۱۳۱۶ عجبشیر – درگذشته ۲۱ دی ۱۳۹۵ تهران) استاد دانشگاه، خاقانیشناس و پژوهشگر ادبی
او کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را از دانشسرای عالی تبریز و کارشناسی ارشد و دکتری زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران دریافت کرد. عنوان پایاننامه وی در مقطع دکتری «تصحیح انتقادی دیوان اثیر اخسیکتی» بود.
آثار:
صرف و نحو برای دانشجو، با هزینه مؤلف.
تصحیح انتقادی تسلیةالاخوان (نوشته عطاملک جوینی) انتشارات آباد.
مرجعشناسی ۱، انتشارات دانشگاه پیام نور.
نظم ۳ بخش اول، انتشارات دانشگاه پیام نور.
عروض فارسی شیوهاینو برای آموزش عروض و قافیه، نشرقطره.
صرف و نحو عربی، انتشارات سمت سمت.
گزیده خاقانی، نشرقطره.
مرجعشناسی ادبی و روش تحقیق، نشرقطره.
سیمای شیر یزدان در حدیقةالحقیقه، انتشارات جام گل.
مرجعشناسی ۱، انتشارات جام گل.
شرح مشکلات خاقانی (دفتر یکم: ثری تا ثریا) انتشارات جام گل.
شرح مشکلات خاقانی (دفتر دوم: خارخار بند و زندان) انتشارات جام گل.
شرح مشکلات خاقانی (دفترسوم: نسیم صبح) انتشارات جام گل.
شرح مشکلات خاقانی (دفتر چهارم: پنجنوش سلامت) انتشارات جام گل.
شرح مشکلات خاقانی (دفتر پنجم: گنجینه اسرار) انتشارات جام گل.
سحر بیان خاقانی، انتشارات جام گل.
صرف و نحو ۱ و ۲ انتشارات سمت.
مالک ملک سخن (شرح قصاید خاقانی) انتشارات سخن.
نجوم قدیم و بازتاب آن در ادب پارسی انتشارات اطلاعات ۱۳۹۳.
@arayehha
۲۱ دی سالروز درگذشت علیرضا فرهمند
(زاده ۱۴ امرداد ۱۳۱۹ تهران -- درگذشته ۲۱ دی ۱۳۹۲ تهران) مترجم و روزنامهنگار
او در سالهای پیش از انقلاب، دبیری سرویس بینالملل روزنامه کیهان را برعهده داشت و همچنین در سالهای پس از انقلاب در بخش نشریات تخصصی به فعالیت پرداخت و بنیانگذار و گرداننده نشریات بسیاری در این حوزه بود.
وی به غیر از رمان «ریشهها»، کتاب «ساعت نحس» که موضوعی مشابه درباره خودبرتربینی غربی است ترجمه کرده است.
او علاوه بر اشراف و تسلط کمنظیر بر فنون روزنامهنگاری، تاریخ ایران و جهان و مکاتب فلسفی، در زمینه تاریخ جهانگشایی اروپاییان غربی، از سقوط قسطنطنیه در ۱۴۵۳ میلادی تا مرگ ملکه ویکتوریا در ۱۹۹۱ میلادی تخصص ویژه داشت.
برخی از استادان روزنامهنگاری ایران از او با عنوان مؤلف شفاهی یاد کردهاند، اما وی که به شهرتگریزی نیز شناخته میشد، در این اواخر دستاورد بسیاری از تجارب و پژوهشها و نیز دیدگاههایش را در قالب نامههایی به نزدیکان خود مکتوب کرده بود.
@arayehha
بیست و یکم دی ماه
(زادهی ۲۱دی ۱۳۴۷
درگذشت۲۵اسفند۱۳۹۵)
زادروز «افشین یداللهی» ترانه سرا و پزشک متخصص اعصاب و روان
روحش شاد و یادش گرامی💠
@arayehha