#عیب_اقوا
اگر #روی دارای حرف الحاقی نباشد و مصوت های کوتاه در هجای قافیه همسان نباشندعیب #اقوا بوجود می آید
مثل اینکه
کُشت را با دَشت
یا
زَرد را با خُرد
قافیه کنیم
نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
میبینیم که مصوت کوتاه در خوش با بقیه کلمات قافیه متفاوت است
#عیب_غلو
این عیب زمانی پدید می آید که #روی در جایی متحرک و در مصرع بعد ساکن باشد
اما بنظر اکثر بزرگان این عیب را شاعر برای نشانه ی تبحری خود نیز گاهی بکار میبرد
معروف ترین بیت در این عیب بیت زیر از حافظ می باشد
صلاح کار کجا و من خراب کجا
تفاوت ره ببین از کجا تا به کجا
ب. در خراب ساکن
ب در تا به کجا متحرک
نظر کرد پوشیده در کارِ مرد
خلل دید در راه هشیار مرد
چندان نازست ز عشق تو بر سرِ من
کاندر غلطم که عاشقی تو بر من
#نکته_ها_ی_نگارشی
#سجع
#نثر_مسجع
نثر مسجع به نثری گفته می شود که در آن جمله های #قرینه دارای سجع باشند؛
سجع در نثر مانند قافیه است در شعر.
سجع در لغت به معنی:
« آواز پرندگان» است به ویژه
« آواز کبوتر و فاخته ».
در اصطلاح ادبا آوردن کلمات #هموزن یا #همقافیه یا هموزن و همقافیه را در انتهای جملات قرینه سجع گویند.
به عبارت دیگر سجع آن است که کلمات آخر قرینه ها در #وزن یا #آخرین_حرف_اصلی ( =حرف #روی) یا #هردو موافق باشند.
#جملات_قرینه : به دو یا چند جمله ای که در پایان آنها کلمات سجع آورده می شود جمله های #قرینه می گویند.
چنانکه گذشت هر نوشته ای که در آن سجع به کار رفته باشد #مسجع نام دارد؛ مانند:
طالب دنیا #رنجور است و طالب عقبی #مزدور است و طالب مولی #مسرور است.
هرچه #نپاید دلبستگی را #نشاید.
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب #قربت است و به شکر اندرش مزید #نعمت ،
هر نفسی که فرو می رود ممد #حیات است و چون بر می آید مفرح #ذات،
پس در هر نفسی دو نعمت #موجود است و بر هر نعمتی شکری #واجب.
سجع نویسی از شیوه های نویسندگی و سخنوری معمول و موافق و ملایم با طبیعت زبان عربی است و با زبان فارسی چندان سازگاری ندارد و به همین دلیل است که از میان این همه سجع نویس فارسی، تنها کار چند نفر مقبول و خواندنی از آب درآمده است.
سجع نویسی به تقلید و پیروی از این شیوه ی نویسندگی و سخنوری در زبان عربی، در ایران رایج گردید و پیش از شروع قطعی و رسمی سجع نویسی در ایران، فقط نمونه هایی مختصر از آن در #دیباچه ی بعضی از کتاب های کهن فارسی به چشم می خورد.
سجع نویسی در فارسی، به طور رسمی از زمان #خواجه_عبدالله_انصاری
(396-481ه-ق) شروع شد و پس از او به وسیله ی نویسندگانی چون #نصرالله_منشی، مترجم کلیله و دمنه، #نظامی_عروضی صاحب چهارمقاله، قاضی #حمیدالدین_بلخی صاحب مقامات حمیدی، #سعدی و #مقلدان_سعدی و گروهی دیگر تداول و استمرار یافت.
ناگفته پیداست که از میان سجع نویسان بسیار تاریخ ادب فارسی، مطلوبترین و طبیعی ترین و هنرمندانه ترین نثر مسجع از سعدی در شاهکار بی نظیر او #گلستان است و ازمیان مقلدان سعدی نیز موفق ترین فرد، میرزا ابوالقاسم #قائممقام_فراهانی صدر اعظم محمدشاه قاجار است.
🔻سجع بر سه قسم است:
1-سجع #متوازن
2- سجع #مطرف
3- سجع #متوازی
🔹1- سجع متوازن: آن است که کلمات قرینه هم وزن باشند اما در آخرین حروف اصلی #مختلف باشند؛ مانند: بام و باد.کام و کار. نهار و نهال.
فلان را اصلی است #پاک و طینتی است #صاف؛ دارای گوهری است #شریف و صاحب طبعی است #کریم.
ظالمی را حکایت کنند که هیزم درویشان خریدی به #حیف و توانگران را دادی به #طرح.
🔹2- سجع مطرف: آن است که کلمه ها در آخرین حرف اصلی ( حرف روی ) یکی باشند اما در وزن متفاوت باشند؛
مانند: کار و شکار. دست و شکست. سیر و دلیر.
الهی بر تارک ما خاک خجالت #نثار مکن و ما را به بلای خود #گرفتار مکن.
دوران باخبر در #حضور و نزدیکان بی بصر #دور.
🔹3- سجع متوازی: #کاملترین و #خوشآهنگترین سجع است و سجعی است که کلمات هم در وزن و هم در آخرین حرف اصلی ( حرف روی ) مطابق باشند،
مانند: کار و بار، دست و شست،باز و راز.
خانه ی دوستان #بروب و در دشمنان #مکوب.
هرچه زود #برآید، دیر #نپاید.
چند نکته:
⇦ کلمات مشخص شده در هر جمله را⇦ارکان سجع میگویند.
⇦سجع مختص نثر است اما گاه در شعر به صورت #قافیهمیانی #موازنه و #ترصیع نیز به کار می رود:
بازآ و بر چشمم #نشین،ای دلستان #نازنین
کآشوب و فریاد از #زمین بر آسمانم میرود
⇦ارزش ادبی سجع متوازی #بیشتر از همه(=قوی)،سجع مطرف،بینابین(=متوسط) و سجع متوازن،کمتر از همه(=ضعیف) است
@arayehha