📋 برخی از تمرینات و بازیهایی که در تقویت #خواندن تأثیرگذارند:
☑️ وصل #نقطه چین (دقت-هماهنگی چشم و دست-تقویت دستخط و خوشنویسی)
☑️ استفاده از روش چند حسی #فرنالد
☑️ کامل کردن کلمات #ناقص(دقت-ادراک)
☑️ کار با #ماز(دقت-ادراک-هماهنگی چشم و دست)
☑️ پرتاب #حلقه(دقت-هماهنگی چشم و دست)
☑️ #کپی کردن و نقاشی کردن (کلمات) و حروف و...(دقت-ادراک)
☑️ #تشخیص شکل از زمینه(ادراک)
☑️ ترسیم کلمات در #فضا(تقویت تجسم فضایی)
☑️ پیدا کردن #تفاوت در یک سری از کلمات(دقت)
☑️ تشخیص شکل از #زمینه(ادراک-دقت)
☑️ #داستان خوانی(تقویت املا و خواندن-تقویت درک مطلب)
☑️ #رمز گردانی(دقت-هماهنگی چشم و دست)
☑️ آموزش مطالب #درسی
☑️ پیدا کردن کلمات حروف #هم_صدا با شکل متفاوت(تقویت املا و خواندن-دقت-ادراک)
☑️ بازیهای فکری #پومین
☑️ پیدا کردن #تفاوتها و #تشابهات (دقت)
☑️ بازی با #دارت(دقت)
📚 دانشتراک؛ به اشتراکگذاری دانش و تجربه 👇🏻
🌐 https://eitaa.com/joinchat/1105920017C09879ab718
✨ تأثیر مثبت...
آموزگارى تصمیم گرفت که از دانشآموزان کلاسش به شیوه جالبى قدردانى کند.
او دانشآموزان را یکىیکى به جلوى کلاس میآورد و چگونگى اثرگذارى آنها بر خودش را بازگو میکرد.
آن گاه به سینه هر یک از آنان روبانى آبى رنگ میزد که روى آن با حروف طلا نوشته شده بود
من آدم تاثیرگذارى هستم.
سپس آموزگار تصمیم گرفت که پروژهاى براى کلاس تعریف کند تا ببیند این کار از لحاظ پذیرش اجتماعى چه اثرى خواهد داشت.
آموزگار به هر دانشآموز سه روبان آبى اضافى داد و از آنها خواست که در بیرون از مدرسه همین مراسم قدردانى را گسترش داده و نتایج کار را دنبال کنند و ببینند چه کسى از چه کسى قدردانى کرده است و پس از یک هفته گزارش کارشان را به کلاس ارائه نمایند.
یکى از بچهها به سراغ یکى از مدیران جوان شرکتى که در نزدیکى مدرسه بود رفت و از او به خاطر کمکى که در برنامهریزى شغلى به وى کرده بود قدردانى کرد و یکى از روبانهاى آبى را به پیراهنش زد. و دو روبان دیگر را به او داد و گفت: ما در حال انجام یک پروژه هستیم و از شما خواهش میکنم از اتاقتان بیرون بروید، کسى را پیدا کنید و از او با نصب روبان آبى به سینهاش قدردانى کنید
مدیر جوان چند ساعت بعد به دفتر رییسش که به بدرفتارى با کارمندان زیر دستش شهرت داشت رفت و به او گفت که صمیمانه او را به خاطر نبوغ کاریاش تحسین میکند.
رییس ابتدا خیلى متعجب شد آن گاه مدیر جوان از او اجازه گرفت که اگر روبان آبى را میپذیرد به او اجازه دهد تا آن را بر روى سینهاش بچسباند.
رییس گفت: البته که میپذیرم. مدیر جوان یکى از روبانهاى آبى را روى یقه کت رییسش، درست بالاى قلب او، چسباند و سپس آخرین روبان را به او داد و گفت: لطفاً این روبان اضافى را بگیرید و به همین ترتیب از فرد دیگرى قدردانى کنید.
مدیر جوان به رییسش گفت پسر جوانى که این روبان آبى را به من داد گفت که در حال انجام یک پروژه درسى است و آنها میخواهند این مراسم روبان زنى را گسترش دهند و ببینند چه اثرى روى مردم میگذارد
آن شب، رییس شرکت به خانه آمد و در کنار پسر 14سالهاش نشست و به او گفت: امروز یک اتفاق باور نکردنى براى من افتاد. من دردفترم بودم که یکى از کارمندانم وارد شد و به من گفت که مرا تحسین میکند و به خاطر نبوغ کاریام، روبانى آبى به من داد.
میتوانى تصور کنی؟ او فکر میکند که من یک نابغه هستم! او سپس آن روبان آبى را به سینهام چسباند که روى آن نوشته شده بود: «من آدم تاثیرگذارى هستم.» سپس ادامه داد: او به من یک روبان اضافى هم داد و از من خواست به وسیله آن از کس دیگرى قدردانى کنم. هنگامى که داشتم به سمت خانه میآمدم، به این فکر میکردم که این روبان را به چه کسى بدهم و به فکر تو افتادم. من میخواهم از تو قدردانى کنم.
مشغله کارى من بسیار زیاد است و وقتى شبها به خانه میآیم توجه زیادى به تو نمیکنم. من به خاطر نمرات درسیات که زیاد خوب نیستند و به خاطر اتاق خوابت که همیشه نامرتب و کثیف است، سر تو فریاد میکشم
امّا امشب، میخواهم کنارت بنشینم و به تو بگویم که چقدر برایم عزیزى و مىخواهم بدانى که تو بر روى زندگى من تاثیرگذار بودهاى
تو در کنار مادرت، مهمترین افراد در زندگى من هستید. تو فرزند خیلى خوبى هستى و من دوستت دارم. آن گاه روبان آبى را به پسرش داد
پسر که کاملاً شگفت زده شده بود به گریه افتاد نمیتوانست جلوى گریهاش را بگیرد. تمام بدنش میلرزید. او به پدرش نگاه کرد و با صداى لرزان گفت: پدر، امشب قبل از این که به خانه بیایى، من در اتاقم نشسته بودم و نامهاى براى تو و مامان نوشتم و برایتان توضیح دادم که چرا به زندگیم خاتمه دادم و از شما خواستم مرا ببخشید
من میخواستم امشب پس از آن که شما خوابیدید، خودکشى کنم. من اصلاً فکر نمیکردم که وجود من برایتان اهمیتى داشته باشد نامهام بالا در اتاقم است پدرش از پلهها بالا رفت و نامه پرسوز و گداز پسرش را پیدا کرد.
فردا که رییس به اداره آمد، آدم دیگرى شده بود. او دیگر سر کارمندان غر نمیزد و طورى رفتار میکرد که همه کارمندان بفهمند که چقدر بر روى او تاثیرگذار بودهاند
مدیر جوان به بسیارى از نوجوانان دیگر در برنامهریزى شغلى کمک کرد... یکى از آنها پسر رییسش بود و همیشه به آنها میگفت که آنها در زندگى او تاثیرگذار بودهاند
و به علاوه، بچههاى کلاس،درس با ارزشى آموختند: «انسان در هر شرایط و وضعیتى میتواند تاثیرگذار باشد. » همین امروز از کسانی که بر زندگی شما تاثیر مثبت گذاشتهاند قدردانی کنید.❤️
#داستان #حکایت
📡 @Daneshterak
چهار قصه از زندگانی امام صادق.pdf
حجم:
1.77M
💠 چهار قصه از زندگانی امام صادق علیه السلام
🔆 در این فایل که خدمتتان تقدیم میگردد، چهار قصهی شیرین و خواندنی از زندگانی امام صادق علیه السلام، مناسب برای کودکان دبستانی به قلم مسلم ناصری قرار دارد.
#قصه #داستان #امام_صادق
📚 @Daneshterak
کتاب داستان.zip
حجم:
48.25M
📚 مجموعهی ده کتاب جذاب و خواندنی، مناسب برای مطالعه در تعطیلات نوروز
📋 فهرست عناوین کتابها:
📖 زندان
📖 هدیه خدا
📖 آشنایی با نماز
📖 بازی و سرگرمی
📖 سلام ای گل محمدی!
📖 بخوان محمد، بخوان!
📖 قبل از عمل، خوب فکر کن.
📖 ضربالمثلها و قصههایشان
📖 خانهی خدا در کوچهی ماست.
📖 ۱۰ داستان زندگی امام حسین(ع)
#کتاب #داستان #قصه #پرورشی
📢 کانال تربیتی معلمان ایران 🔻
📚 @Daneshterak